رمان «تاوان سیا»《آغوش ممنوع》
رمان #تاوان_سیا. <تمام شده> رمان #اغوش_ممنوع. <در حال پارت گذاری> تب : @Rahi_12144 «روزی یک پارت بجز جمعه ها»♥️
إظهار المزيد681
المشتركون
-324 ساعات
-157 أيام
-7830 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
من امیر پاشا سلطانی مردی ۳۶ساله وحشی و دیوثم... توی سکس خشن و بیشرفم که هیچ دختری زیرم، جون سالم به در نبرده اما بادیدن یه موفرفری کوچولوی چشم خمار که بوی بهار نارنجش جوری حشریم می کنه که بگاش بدم و میدم... 🍆😈🔥
- ارضا شدم که رفتی کنار دختر!
با بغض دستش را به باسنش گرفت.
- درد داره آقا! لطفاً برای امشب بسه.
مرد پوزخندی زد و به آرامی دستش را چرب کرد.
- بمالم اول؟
دخترک شل شد و دست داغ مرد به آرامی....
https://t.me/+7xRpueCg4sRjNGFk
https://t.me/+7xRpueCg4sRjNGFk
فول هات و ممنوعه🔞💦
300
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
00:02
Video unavailable
افسون احتشام...
یه موفرفری چشم خمار گوگولی که دل میبره از مردی که ۱۵سال ازش بزرگتره... ♨️
مردی یاغی و هفت خطی که هیچ رحمی نداره جز اسلحه ای که بدون شکنجه ای شلیک می کنه و تمام...
افسون زمانی که سر یه بجه بازی مجبور میشه لب هاش رو ببوسه به دام این مرد میفته که دیگه هیچ راه فراری نیست...
این مرد به بهانه نجات جونش مجبورش می کنه باهاش ازدواج کنه اما اونوقته که می فهمه این مرد کسی نیست جز قاتل پدر مادری که خیلی سالها پیش ترور شده بودن... 😢🔥🔞
https://t.me/+7xRpueCg4sRjNGFk
https://t.me/+7xRpueCg4sRjNGFk
1_5118830787461906464.mp42.14 KB
400
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
_دستتو از کون من بکش کنار شوکولات‼️
از قصد خودش رو به آراز مالید و چشم درشت کرد
_اروم باش توله سگ. ک.یـ•ـرم بی قرار گاییدنته😈🍆♨️
_اتفاقا مال منم مشتاق گایـ•ـیدنته باید بیام بپرم روت؟
دستشو روی خشتک پسر کشید و لب زد
_چرا که نه حاضرم بهت #کونم بدم اگه قرار باشه بعدش #بکنمت🔞💦💦
https://t.me/+oU1JfDKinAA3YTBk
پسر لاتی که مجبوره برای ازادیش با رییس کارواش قرارداد ببنده تا زیرخوابش بشه ولی همون شب اول همه چی برعکس میشه و بجای اسفتاده از سوراخش، از دیـ•ـک کلفتش استفاده میکنه و سوراخ تنگ رییسشو میگـ•ـاد🤤💢
400
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
00:13
Video unavailable
کیـ•ـر پسر رو از روی شلوار بین دستاش گرفت و #داغ لب زد
_امشب نوبت ک.یـ•ـرته که بهم سرویس بده توله سگ!😈🔥
_کل دیشبو داشتی زیرم به فاک میرفتی هنوز خارش سوراخت برطرف نشده؟♨️👅
_ سوراخم همیشه امادست تا با کیـ•ـرت به فـ•ـاک بره آراز! تو نمیخوایی تنگیشو حس کنی؟🍓🌈
#خمار زمزمه کرد
_مطمئنی هنوز #تنگه؟
فشاری به دیک اراز وارد کرد و گفت
_چطوره تستش کنی ببینی هنوز اونجوری که باب میلته تنگ هست یا نه؟ شاید باید تو اب انار بخوابم تا همونجوری که دوس داری بشه؟🍑💯
_هرجوری هست خوبه زودباش #کونتو بده بالا که بدجور پسرمو از خواب بیدار کردی. حالا باید زحمت خوابوندنشم بکشی شوکولات.🔞💦💦
https://t.me/+oU1JfDKinAA3YTBk
https://t.me/+oU1JfDKinAA3YTBk
آراز گنده لاتی که عفو مشروط میخوره و مجبوره توی یه کارواش مشغول به کار بشه غافل از اینکه رییس کارواش گیه و مجبورش میکنه برای آزادی از کونش یا شاید هم دیک کلفتش مایه بزاره🤤♨️
1.27 MB
400
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
برای یه زندگی بهتر با گرایش واقعیم مجبور شدم به آمریکا سفر کنم اما بین راه توسط باند دارک وب دزدیده شدم.. فکر میکردم زندگیم به آخر رسیده ولی اون ازم خوشش اومد و...🔥
#گیلاو #مافیایی #دارک #جنایی 🏳🌈
https://t.me/+qngVfb6lAz9jMGM0
https://t.me/+qngVfb6lAz9jMGM0
300
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
00:02
Video unavailable
پسره توسط یکی از سهام داران دارک وب دزدیده میشه و حالا مجبوره با گرایش لیتلی برده یه دارک مستر بشه!🏳🌈🔥🩸
پاشو روی قفسه سینم گذاشت و فشار محکمی داد که از #درد نفسم رفت...
دقیقا پاشو روی جایی که با شلاق کبود کرده بود گذاشته بود..
با التماس نالیدم : خواهش میکنم.. من فقط ترسیدم!
پوزخندی زد و میله داغو تو دستش چرخوند:
-اشتباه یه چیزه تلاش برای فرار یه چیز دیگه سگ کثیف.. شاید چون بهت رو دادم جایگاهتو فراموش کردی؟ هوم؟
میله رو به جای سوختگی قبلی که روی بازوم ایجاد کرده بود نزدیک کرد و با پوزخند زمزمه کرد:
-میخواستم دیگه نسوزونمت، ولی لیاقتشو...
از ترس کاری که میخواست باهام بکنه نتونستم تحمل کنم و چشمام به خواب ابدی بسته شدن...🩸
https://t.me/+qngVfb6lAz9jMGM0
https://t.me/+qngVfb6lAz9jMGM0
#گی #دارک #مافیایی #مستراسلیو⛓
video.mp42.57 KB
400
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
- این جنده رو ارباب اردلان به صورت VIP آموزش داده!
قیمتش از ۵۰۰میلیون شروع میشه.
سر بدنم مزایده گذاشته بودن هرکس یه قیمت میگفت.
نمیدونم به چه قیمتی فروخته شدم، وقتی به خودم اومدم که یکی از اربابای اونجا لباس حریرم رو توی تنم پاره کرد و گفت:
- میخوام همینجا ترتیبت رو بدم تا ببینم برده VIP ارباب اردلان چی بلده!
بی توجه به جمعیت شلاق رو تند تند روی تنم کوبوند و....
https://t.me/+wk_g1PacvOE1OTIx
https://t.me/+wk_g1PacvOE1OTIx
برده VIP رو تو جمع تنبیه میکنه و...🙈🔞❌
400
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
00:02
Video unavailable
دختره رو دزدیدن و برده ارباب های عربی کردن
دختره هرشب بین نگهبانا دست به دست میشه تا جایی که.....🙈👅
- امشب دوس داری چطوری گاییده بشی سوگولی؟؟
با شنیدن صدای ارباب زیر گریه زدم که عصبی سینه هام رو توی مشتاش فشرد و گفت:
- بجای زر زر بگو امشب چطوری بکنمت؟
چون این هفته برده حرف گوش کنی بودی انتخاب با خودته!
با دستش به قفسه دیلدو هاش اشاره زد که به خودم لرزیدم.
این مثلا جاییزه بود؟!
انواع دیلدو ها تو سایزای مختلف روی قفسش چیده شده بود.
میدونستم اگ انتخاب نکنم بدتر تنبیهم میکنه، لرزون به کوچک ترین دیلدو اشاره زدم که پوزخندی زد و گفت:
- باشه پس دوتا از همون سایز!
ترسیده تو جام پریدم که دوتا از همون دیلدو برداشت و هردوشون رو یکجا.....
https://t.me/+wk_g1PacvOE1OTIx
https://t.me/+wk_g1PacvOE1OTIx
زیر اربابش با دوتا دی*لدو گاییده میشه😨🔞
video.mp42.21 KB
400
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
با اکیپ رفتیم شمال تا کنار دریا و ویلا حالمون عوض شه🌊
گم شدیم و گیر گلهی گرگ ها افتادیم🐺🩸
گرگینه اعظم دستور داد ما رو بخورن و خونمون رو به گلهی خون آشامها هدیه بدن ولی اون عوضی از من خوشش اومد😐😂
مآه و خون نزدیک بود و حشرش زد بالا😐💦
وقتی که مست می خواست بهم تجاوز کنه اشتباهی به رفیقم تجاوز کرد درحالی که پارتنر داشت🥲🍑🔥
من بخت برگشته با بچهها رو درحال فرار دید و باهام رابطه داشت و از شانس خوبم حامله شدم🙂
گی فورسام
https://t.me/+wE5f2PRte6BlZmI0
https://t.me/+wE5f2PRte6BlZmI0
1000
Repost from 🐇گسترده نگاره( دومی)🐣
00:03
Video unavailable
#گی_مافیایی🔞🍑🏳🌈
#پارخ1
نیکان
- تو که از کون نمیدی لااقل بذار لاپایی بزنم خشتکم داره میترکه پسرم!
عصبی بهش زل میزنم
- عمرا! من دوست دختر دارم استریتم نه گی!
می خنده و کمربندش رو باز میکنه لای پاهام جا می گیره
- ولی من کاری می کنم گی بشی پارتنر جنسی من!
حرصی خواستم کاری کنم که کل دیکش رو بین پاهام قرار داد و سوزشی توی کونم باعث نعره بکشم
- کثافت اییی. اخخخ...
اسپنکی بهم زد و تا دسته دیکش رو فشرد و غرید
- دیدی کار کردم بهم بدی! کونت گذاشتم نیکان.. تولمو دنیا میاری...
با گریه به صورت عرق کرده اش زل زدم
- بکش بیرون جر خوردم! امیر کثافت درد می کنه کلفتی!
با حرص ضربهای روی کونم زد و تا خایه خودش رو توم فرستاد
- تا حامله نشی ولت نمی کنم پسر کوچولوی من!
ضربه هاشو تندتر کرد و از درد پشت و خون روی پتو ناله کردم که خودشو خالی کرد
- تولهام رفت توی شکمت دنیاش میاری!
https://t.me/+wE5f2PRte6BlZmI0
https://t.me/+wE5f2PRte6BlZmI0
animation.gif.mp40.56 KB
900
اختر خطة مختلفة
تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.