ذوالفقار

به جای اینکه آهنگِ غمگین گوش بدین حالتون رو بدتر کنید، خوندن و شنیدن فضیلت رو جایگزین کنید که حالتون رو بهتر کنید.

اسمِ امیرالمؤمنین اسمِ اعظمه! اینو من نمیگم، اینو اون یهودی ای گفت که توی راهی با امیرالمؤمنین همراه شده بود و علی رو نمی‌شناخت... به رود که رسیدن، یهودی راحت از آب رد شد و به امیرالمؤمنین گفت: اگر تو هم اون‌چیزی رو که من می‌دونستم، می‌دونستی، الان از این آب رد می‌شدی! امیرالمؤمنین گفت وایستا همونجا تا بیام. با یک کرشمه و اشاره به آب، آب رو منجمد کرد حضرت و از اون رد شد! یهودی با تعجب خودش رو انداخت به پایِ حضرت و گفت: چه کردی جوون؟! چی گفتی؟ امیرالمؤمنین گفت: اول تو بگو که چیو می‌دونستی که من نمی‌دونستم و از این آب رد شدی! یهودی گفت: من خدا رو به اسمِ اعظم قسم دادم! به ما اینطور گفتن که اسمِ اعظم، اسمِ وصیِ حقیقیِ محمد، رسولِ خداست! امیرالمومنین گفت: من همون وصیِ محمدم که تو خدا رو به اون قسم دادی :) یهودی گفت به خدا قسم که نشانه هایِ تو، همون نشانه هائیه که ما تو کُتُبِ خودمون از جانشینِ حقیقی حضرت رسول خوندیم و به یقین که من مسلمون میشم... | #فضیلت_علی مشـارق‌انواراليـقيـن، ص۲۷۱

خسته ای عزیزم؟ می‌گفت که فإذا اختنَقتُمْ، بِالعَلیِ تنفّسوا .. هروقت به مرحله اختناق رسیدید، اختناق یعنی چی؟ یعنی جایی که دیگه نفستون بالا نیومد، دلتون به تنگ اومد؛ با ذکرِ علی نفس بکشید :) از خودم در میارم؟ نه به خدا! حسن بن راشد اومد پیشِ امام صادق، گفت منظور از آیه‌ی "أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ" چیه؟! حضرت صادق فرمودن، یعنی ولایتِ جدِ ما امیرالمؤمنین! یعنی خدا با ولایتِ علی، سینه‌یِ پیامبر رو که در فشار و سختی بود نجات داد! تو هم شیعه‌ی مرتضی علی! نفست سخت به تنگ آمده؟ فریاد بزن ذکرِ علی رو ...

دارم تمــام میشوم از دست روزگـار؛ لعنت کنم که را؟! کم آورده‌ام علی...

و نهایتِ دنیا، همان جایی‌ست که امیرِمؤمنین و مولی‌الموحدیـن می‌فرمایـد: ای دنیا! ای دنیا! از من دور شو. آیا برای فریفتن خود را به من مینمایـی؟! یا اینکه به من مشتاق و شیفتـه شده‌ای؟ هرگز محبتِ تو در دلِ من جای نمی‌گیرد. دیگری را بفریب، زیرا مرا به تو نیازی نیست. ای دنیا من تو را سـه طلاقه کرده‌ام و امکان بازگشت به سویِ تو نیست؛ چرا که دوره‌یِ زندگانیِ تو، کوتاه، ارزش و منزلت تو اندک، و آرزویِ بهره‌مندی از تو پست و حقیر است. افسوس از کمیِ زاد و توشه، درازیِ راه، دوریِ سفر و عظمتِ رسـتاخیـز...

امام صادق علیه‌السلام: هرکس سوره‌ی جمعه را در هر شب جمعه بخواند، کفاره گناهان ما بین دوجمعه‌اش خواهد بود.. -بحارالانوار ج۸۶ ص۳۶۲ یک دقیقه وقت بذار مومن! | #شب_جمعه

خاکم نکنید بزارید اربابم برسه اونی که واسم همه کسه خاکم نکنید دلم فقط آقامو می‌خواد امام رضا قول داده میاد امام رضا قول داده میاد ..

امام رضایِ عزیزم. ما که مثلِ خادمایِ شما اونقدر عزیز نیستیم آخرین "آمدم ای شاه پناهم بده" هامون به سمتِ شما و توی حرمِ شما باشه. ولی آقایِ من، میشه اون موقع هم که خواستن ما رو توی قبرمون بذارن بیاید؟ همون موقع که دیگه دستمون به جایی بند نیست و تنها ماییم و اعمالمون و تقاص کلی کار کرده و تقاص کلی کارِ نکرده. اون موقعی که هیچی نجاتمون نمی‌ده جز تنها یک نگاهِ شما. ما الان میگیم محتاجیم، ولی خداوکیلی اون دنیا محتاج تریم. امام رضا چی میشه ما رو هم قشنگ بخری؟ به اندازه‌ی شهدا خوب نیستیم، اما آقا جونم، محبِ روسیاهِ نِمِخی؟ عبدِ پشیمون نِمِخی؟ :))

من فیلمِ "به کجا چنین شتابان" رو خیلی دوست دارم. دیالوگاش قشنگه. یه جا از این فیلم، نوه به مادربزرگش میگه: تو الان که بری به میدون آزادی نمیرسی. پاتم درد می‌کنه. بشین خونه، از تلویزیون راهپیمایی ۲۲ بهمن رو ببین. مادربزرگش میگه: می‌خوام ابراهیمی باشم. نوه‌اش میگه: چی؟! مادربزرگ گفت: یه گنجشکی بود، زمانی که حضرتِ ابراهیم رو به آتیش انداختن، می‌رفت با نوک‌اش آب می‌ریخت رو حضرت ابراهیم. بهش گفتن آخه با این آبی که تو داری می‌بری، آتیش خاموش نمیشه! گنجشکه گفت: می‌دونم ولی می‌خوام ابراهیمی باشم که لااقل پیشِ خودم شرمنده نباشم. یه نقطه‌ی سیاه، یه نقطه‌ی خالیه. دو نقطه‌ی سیاه، دو نقطه‌ی خالیه؛ ولی وقتی جمعِ کثیری از نقطه هایِ سیاه کنار هم قرار بگیرن یه رنگِ مشکی باهم تشکیل میدن که دیدنش به وضوح قابلِ رؤیته. گاهی‌اوقات لازمه یه نقطه‌ی سیاه باشی یک گوشه رو بگیری، موضعت رو مشخص کنی، فرق داشته باشی با کسایی که مخالفِ تو فکر میکنند، مخالفِ تو عمل می‌کنند. وقتی جمعِ کثیری عزاداری خودشون رو علنی کنند، دیگه یه عده‌ی قلیلِ مجازی تو توییتر به چشمِ نمیان. حتی اگر عکسِ برهنگیِ خودشون رو شرطِ مرگِ یک انسان بذارن، حتی میگم یک انسان، یک انسانی که شاید مخالف با خطِ عقیده‌ی تو باشه؛ ولی انسانه، اونم برای تویی که دینت به قولِ خودت انسانیته. نمی‌دونم شاید چیزِ ساده ای به نظر بیاد ولی من افتخار میکنم و صدالبته شُکر، که به احترام، روسری مشکی سرمه. خداروشکر تو این گیر و گدارِ آخر‌الزمون، جزو اون دسته‌ی هلهله کنِ سرمست نبودم که مرگِ یک مقامِ عالی‌رتبه‌ی کشور براشون مهم نباشه. کاش تا تهش بمونیم، یکهو اون وسطا از جاده چپ نکنیم بشیم مثلِ قوماشِ توییتریِ عکس برهنه پخش کن، درست مثلِ عمروعاص. به قولِ سِدعلی؛ ما از این‌که شما حرمله‌صفتان به داغ‌دیدنمان می‌خندید هم ناراحتیم هم خوش‌حال. ناراحتیم چون لیاقت فطری هر انسانی را چیزی بیش‌تر از این لجنی که شما در آن زیست دارید می‌دانیم و خوش‌حالیم چون مطمئن می‌شویم در امتدادِ تاریخیِ لشکرِ حسین‌بن‌علی ایستاده‌ایم. - ذوالفقار