47;08

خیلی برام عجیبه یسری آدما که مطلعم واقعا اینجا رو چک میکنن هنوز نرفتن اونور... چرا؟ چکار کنم حالا؟:(

دوست دارم بگم: دلم میخواد برگردم خونه. و بعد یکی تو سرم میپرسه: کدوم خونه؟

فردا پاک کردم نگید چرا💀🔪

خب دیگه ببینید چقدر تایید و تاکید کردما... بعدا نگید نگفتی که میزنمتون💀🔪

:>✨

راستش بعضی وقتا تصور میکنم روی سن جلوی یک جمعیت زیاد ایستادم. احساس میکنم که افتضاح به نظر میرسم و همه‌ی آدمای اونجا ساکت و اخمالو تحت نظرم دارن که یهو یکی از وسط سالن بلند میشه و با صدای بلند یه جمله تشویق آمیز میگه و برام دست میزنه و بعد، انگار که همه باهاش همراهی میکنن. اون آدم وسط سالن، راحله‌ست. حمایت‌گرترین دوستی که تو کل زندگیم داشتم.

دیگه واقعا شب بخیر:(🩵

میشه واسه‌ی یک بار با توجه یک پست من رو بخونید و حواس پرت نباشید؟ من گفتم شنبه قراره همه رو از اینجا پاک کنم و برای اینکه بعدا بتونید برگردید اینجا، یه لینک پشتیبان بهتون دادم، که اینه: @mari4708 و بعدش بحث داستان و نویسندگی و اینا شد که چون همه اصرار کردن که داستانمو نشون بدم ولی من نمیخواستم اینجا شلوغ پلوغ بشه، براش کانال جدا زدم که اینه: @mari4708story دیگه واقعا اگه توجه نکردید و از چیزی جا موندید، اهمیت نمیدهم!!

میرم بخوابم اصلا شب بخیر🚶‍♂

https://t.me/mari4708story/11 اینه ها