1 008
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
لا توجد بيانات30 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
Repost from N/a
00:02
Video unavailable
وازلین رو روی چوچولوی ایلماه کشیدم که هق زد
- بسه آقا درد دارم جونم درد میکنه همش خشنید! 💦🍆
نیشخندی زدم و انگشت وازلینم رو توی چوچولوی سرخش فرو بردم🍌
- یاد بگیری نزدیک پرهام نشی توله سگ نفهم الانم لنگاتو وا کن واسم🤤🔞
کیرم که داشت شلوارم رو جر میداد توی کص آبدار و نازش فرو کردم که جیغ زد
- دارم جر میخورم اقا ژل زدید باز اخ ماماننننننن🍆‼️
نیشخندی زدم و روی باسنش کوبیدم که شالاپ صدا داد و انگشتم رو توی کون گندهاش کردم🍑💢
- اوف چه تنگی تو دارم میگامتتتتت ایلماه اههههههه دختر چه تنگی الان گشادت میکنممممم جووونم❌🔥
با حسی خیسی خون رنگم پرید🩸♨️
خدمتکار خونش رو دور چشم زن باردارش صیغه میکنه و هر شب ترتیبش رو میده تا اینکه زنه میفهمه و دختره رو میده دست بادیگاردا و پسره میرسه....
https://t.me/+aPlj_F1S2xViNjVk
IMG_3872.MOV3.28 KB
100
#پارتسكسى
- جناب من از سایز ایشون ناراضیام همش بعد رابطه لنگ میزنم و لنگم تیر میکشه توی سک*س به فکر خودشه و من رو راضی نمیکنه میخوام از آلتش کوتاهتر بشه تا منم راضی باشم....
عرشیا دستم رو گرفت و جلوی دکتر شلوارش رو پایین کشید یهو دستش توی شلوارم فرو رفت و با خشم رو به من و دکتر که سرخ شده بودیم گفت
- خودت رو رها کن درست مثل تختمون تا همه بفهمنن مشکل از منه که راضیت نمیکنم بذار امروز راحت ارضا بشی و راحت!
جلوی همین دکتر حاملت میکنم تا بفهمه توی زندگی مردم سرک نکشه...
https://t.me/+aPlj_F1S2xViNjVk
#سكس_هات_جلوى_دكتر😈💦🔞
4300
_خوشگلیاش به خودت رفته
دست دراز کردم و در را به سرعت بستم
احساس خطر میکردم برای دخترکم
+گم شو!
فکر میکردم شجاع شدم...اما نه!
جلو اومد و من لبهام لرزید
_آدم شدی...
به خودم قول داده بودم از زندگیم محافظت کنم
پس این دیو دو سر وسط خانه و زندگیِ من چه کار داشت؟
ابرو بالا انداخت و ریشش رو خاروند
_فردا میای خونمون
+نه نمیام!
به چشمان ریز شدهاش خیره شدم و غرشش تو خونه پخش شد
_نه و زهرمار...میای...وگرنه به اسمت قسم...
دست روی چهارچوب گذاشت و خم شد سمتم
_هوار میشم سرت...همچین بپیچم به زندگیت که اون شوهر بیعرضهات به بچهی خودش شک کنه! به اینکه نطفهاش از اونه
انگشت گوشهی لبم کشید و ...
https://t.me/+Etv8ac2S_LozNGU0
https://t.me/+Etv8ac2S_LozNGU0
رفتم از زندگیش اما چند سال بعد، برای انتقام برگشت
شوهرم ولم کرد
از بی کسی باز پناه بردم به گنده لات محل، که شهرهی خاص و عام بود به وحشیگری...
❌عاشقانهای متفاوت❌
🍃درناز🍃
﷽ الهی به توکل نام اعظمت به قلم: غزاله جعفری . روزانه یک الی دو پارت به جز جمعهها پیج اینستاگرام: instagram.com/__ghazaleh_jafari .
https://t.me/+Etv8ac2S_LozNGU04200
Repost from N/a
00:18
Video unavailable
سینم رو محکم مک زد و آروم تا بالای گلوم لیس زد که ناله کردم
- اییییی بسه عرشیا بسه جرم بده!🍌
#چوچولوم رو محکم بین دستهاش فشار داد که آبم پاشیده شد بیرون
- اییی عرشیا ارضا شدم بسه💦⛓
خندید و پاهام رو دور گردنش حلقه کرد که انگشت فاکش رو روی نازم کشید و پچ زد
- به نظرت از جلو و عقب همزمان جرت بدم؟ نظرت با سکس سرپایی و توی وان پر یخ چیه🔞🧊
از شدت خواستن دیونه شدم و خودم رو بهش مالیدم که یخها رو روم پرت کرد و #مردونگیش رو داخلم فشرد اه پر لذتی گفتم
- وییی عرشیا چه #کلفته لعنتی باز #ژل زدیییییی اهههههه دارم پاره میشم اوفففف به فاکم بده🍌💧
انگشتش رو داخل #باسنم فشرد و محکم بدنش رو جلو کشید که دوباره لرزیدم و یهو خودش رو ازم فاصله داد و سرم رو نزدیک #آلتش برد
- ایلماه یالا امادش کن آروم بخورش و باسنت رو بده بالا🔥♨️
کاری که گفتم رو کردم که یهو #باسنم رو به التش فشرد❌🔞🍑
دختری که بهش ممنوعهاس رو میدزده و باهاش سکس میکنه و بعدا میفهمه خواهر ناتنیشه❌🔞💦♨️
https://t.me/+aPlj_F1S2xViNjVk
1.15 MB
3200
Repost from N/a
🔥🔞ܩࡅ߳ܟ߲ߊ߬ࡐز ܤߊ߬ࡅߺߺࡉ ܩࡍ߭🔞🔥
سکسی ترین و جنجالی ترین رمان تلگرام💦
-فقط لایق جر خوردنی #جنده !
چشمهام از این لفظ گشاد شد که یهو داغی چیزی رو توی سوراخ #واژنم حس کردم
دهنم باز شد ولی یهو خودش و فرستاد داخل و لبهاش پیچید به لبهام و درد زیادی زیر #شکمم حس کردم.
و فریاد بلندی سر دادم بدون توجه به دردم شروع کرد به #تلمبه زدن
لباش گذاشت رو گردنم و گاز میزد و مک زد:
-اوف جون چقدر تنگی اوووه #فاک انگار اولین بارته
ازم خارج شد اخی از درد بین لبام خارج شد و با پوزخند گفت:
-عه خون چندبار دوختی #هرزه
و دوباره خودش واردم کرد و با سرعت بیشتر از قبل شروع کرد تلمبه زدن
من بی حرکت مثل جسد اشک میریختم
بعد چند #ضربه دیگه گرمی داخل خودم حس کردم.
خودش رو ازم #خارج کرد جیغ دیگه ای کشیدم
از درد
و کنارم بی حال افتاد.
انقدر گریه کردم نفهمیدم کی #چشمام گرم شد و به خواب رفتم...
https://t.me/+NKMV65pz5uA0YjU8
https://t.me/+NKMV65pz5uA0YjU8
https://t.me/+NKMV65pz5uA0YjU8
با خوندن هر پارتش ارضا میشی🙈💦
❌عضویت محدود 5 نفر❌
800
#توی فضای تنگ #ماشین #خودش و #داخلم عقب جلو کرد #درد بدی توی #رحمم پیچید که #اشکم ریخت ؛ #وحشیانه تر تلمبه زد و #لبهاش و گذاشت #کنار گوشم #لاله گوشم و بین #دندونهاش گرفت و با نیشخند گفت:
_اه بکش جنده
خودش و دوباره کوبید بهم و اینبار با اه #عمیقی کنار #گوشم ارضا شد؛ #اشکم ریخت وقتی کوبید تو #صورتم _بلندشو از رو پام گمشو بیرون از ماشین
❌🔥💦
دختری که توی ماشین بهش تجاوز میشع
https://t.me/+NKMV65pz5uA0YjU8
2000
Repost from N/a
#مشروبمیریزهتوبهشتدختره😱🤤
نوچه هاش #دستام رو گرفتن و #پاهام رو باز کردن. #مشروب رو ریخت روی #بهشتم و شیشه رو انداخت یه سمتی.
نوچه هاش ولم کردن و رفتن. #زبونش رو گذاشت روی #بهشتم و شروع به خوردن کرد. #آه کشیدم که لخت شد.
#مردونگیش رو توی #سوراخم فرو کرد و آروم شروع به #تلمبه زدن کرد. با #آهی که کشید، آبش رو خالی کرد داخلم.
خودش رو روم انداخت و یکی از #سینههام رو مکید. دوباره مردونگیش رو واردم کرد و شروع به #تلمبه زدن کرد. بدنامون بهم میخوردن و توی اون انباری #پر سکوت صداش پخش شده بود.
#لباش رو روی #لبام گذاشت که.. .
https://t.me/+NKMV65pz5uA0YjU8
#آبتومیارهلعنتی🤤💦
عضویت تا فردا❌♨️
https://t.me/+NKMV65pz5uA0YjU8
1800
#پارت99
- چرا انقدر کثیفی؟ نصف سنتو دارم، بعد افتادی دنبالم موسموس؟
خنده ای میکنه که دندونای نامرتبش تو دیدم قرار میگیره
- بابا شل کن دختر
سن و سال مهم نیست
مهم عشقه!
بیا میگم کنیزیتو کنن!
- کنیز نمیخوام دست از سرم بردار؟
عصبی چشم در کاسه می چرخونه و دست مشت شده اش رو به فرمون میکوبه:
- مگه دست خودته؟ سوار شو کارت دارم
- از سنت خجالت بکش!
از سنت نمیکشی از بچت خجالت بکش!
انگار عصبی ش کردم که خم میشه و در رو باز میکنه
- سوار شو حرف بزنیم
لجباز بند کوله پشتیم رو تو دستم فشار میدم
- حرفی نداریم، نمیخوام منوچهرخان تموم کن لطفا!
محکم می گه
- گفتم بشین
دوست داری تو محلتون کسی مارو ببینه به گوش خانوادت برسونه؟
من که مشکلی ندارم، بخاطر خودت میگم عزیزم
قدم به عقب برمیدارم
- خدانگهدار
- بری آبروتو می برم!
نیشخند می زنم:
- چطوری اونوقت؟
- تو اتاق پری دوربین بوده! یادته رفتی لباس عوض کردی؟ لخت مادرزاد! تو کافیه برخلاف من عمل کنی اونوقت اون فیلما مثل بمب توی فضای مجازی و سایتای پورن می ترکه..
https://t.me/+Etv8ac2S_LozNGU0
https://t.me/+Etv8ac2S_LozNGU0
ادامش در لینک بالا🥲⛔️
6520
پاهامو داد بالا و با مالیدن #چو*چولم جیغی کشیدم که سیلی به ک*صم زدو گفت:
- جون من امشب یه #توله میکارم تو این بهشتنازت!
همزمان نوک #سینم رو گاز گرفت و یهو محکم مردونگیش رو کرد تو #بهشتم که....💨🔞👅
https://t.me/joinchat/SEW919DeFyfnpNAN
#ورودافرادزیر18سالاکیداممنوع🔞❌❌
700
Repost from N/a
خوابیده بود که احساس کردم فرحان کنارم خوابیده!🔞
با ترس برگشتم طرفش که خمار نگام کردو دستشو روی سی*نههام گذاشت که با هشدار اسمشو صدا زدم که گفت:
- هیس صدات در نیاد!
میدونستم #مسته مسته وگرنه هیچ وقت طرفم نمیومد، واسه همین منم از فرصت استفاده کردم و چیزی نگفتم که دستشرو اروم به #وسطپام رسوند و روی #شورت #بهشتم رو ما*لید و گفت:
- اوف اینو باید ک*رد!💦
ازین حرفش #داغ کردم و با لوندی دستم رو روی #مردونگیش زدم که از شدت #حشری بودن ورم کرده بود و داشت میترکید!
#ک*یرشو از تو شلوار در اوردم و براش #مالیدم که جونی گفت و به سرعت شلوارم رو کشید پایین که با دیدن #ک*ص سفیدم گفت:
- اوف چه #تپله ک*صت اخه!👅
گوشه لبمو به دندون گرفتم که دوتا لنگام رو ازهم باز کردو شروع کرد به خوردن #بهشتم که آه و نالم کل اتاقو پر کرد.
انقدر ماهرانه میخورد که جیغم دراومد بود ولی یهو انگشتش رو کرد توش و خودش رو تنظیم کرد که بیشتر خیس شدم و یهو تا ته #مردونگیش رو کرد تو #بهشتم که جیغی کشیدم و اسمش رو صدا زدم که سینم رو تو دستاش گرفت و همزمان #تلمبه زد.
انقدر مردونگیش #کلفت بود که داشتم #جر میخوردم ولی از اینکه بالاخره منو #فتح کرده اهی کشیدم که چند دقیقه بعد تلمبههاشو محکم تر کردو با آه مردونهای ارضا شدو تموم آبش رو خالی کرد تو ک*صم و گفت:
- ریختم توت، میخوام #حامله شی، #تخممرو کاشتم تو #شکمت!
https://t.me/joinchat/SEW919DeFyfnpNAN
https://t.me/joinchat/SEW919DeFyfnpNAN
#پارتواقعى🔥
#زود_جوین_شو_تا_برنداشتم!🚫🔞
610
اختر خطة مختلفة
تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.