cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

♡𝔹𝕋𝕊 𝔽𝕚𝕔𝕥𝕚𝕠𝕟♡

لینک ناشناس ادمین https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-1046583-PinyPMs

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
212
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
-27 أيام
-930 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

Repost from N/a
00:03
Video unavailableShow in Telegram
sticker.webm0.91 KB
‌. ˖⠀⠀𓂃⠀𓈒‌ ‌ ‌˖⠀🤍⠀˖ ‌ ‌𓈒⠀𓂃 ˖ .
◍ֶָ֪࣪ 𖣣تیم‌ملی𝀬🧝🏻‍♀.  ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣گوربا𝀬🍸. ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣دیلی𝀬🧝🏻‍♀.  ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣دوکبوکی𝀬🍸. ׄ ‌ ‌
‌. ˖⠀⠀𓂃⠀𓈒‌ ‌ ‌˖⠀🤍⠀˖ ‌ ‌𓈒⠀𓂃 ˖ .
◍ֶָ֪࣪ 𖣣رمان𝀬🧝🏻‍♀.  ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣سیمبل𝀬🍸. ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣رفت؟𝀬🧝🏻‍♀.  ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣عشق𝀬🍸.  ׄ ‌ ‌
‌. ˖⠀⠀𓂃⠀𓈒‌ ‌ ‌˖⠀🤍⠀˖ ‌ ‌𓈒⠀𓂃 ˖ .
◍ֶָ֪࣪ 𖣣بلآدی𝀬🧝🏻‍♀.  ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣چسب‌واشی𝀬🍸.  ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣تم𝀬🧝🏻‍♀.  ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣بی ال𝀬🍸. ׄ ‌ ‌
‌. ˖⠀⠀𓂃⠀𓈒‌ ‌ ‌˖⠀🤍⠀˖ ‌ ‌𓈒⠀𓂃 ˖ .
◍ֶָ֪࣪ 𖣣جنگل𝀬🧝🏻‍♀. ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣گِی𝀬🍸. ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣پروکسی𝀬🧝🏻‍♀.  ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣ممنوعه𝀬🍸. ׄ ‌ ‌
‌. ˖⠀⠀𓂃⠀𓈒‌ ‌ ‌˖⠀🤍⠀˖ ‌ ‌𓈒⠀𓂃 ˖ .
◍ֶָ֪࣪ 𖣣کیدراما𝀬🧝🏻‍♀. ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣بی‌تی‌اس𝀬🍸. ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣قشنگیات𝀬🧝🏻‍♀. ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣بنگتن𝀬🍸. ׄ ‌ ‌
‌. ˖⠀⠀𓂃⠀𓈒‌ ‌ ‌˖⠀🤍⠀˖ ‌ ‌𓈒⠀𓂃 ˖ .
◍ֶָ֪࣪ 𖣣پس‌زمینه𝀬🧝🏻‍♀. ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣‌تب‌لیست𝀬🍸. ׄ
◍ֶָ֪࣪ 𖣣𝔍𝔅 𝔏𝔗𝔖𝔍𝔗 ℭ𝔄𝔍𝀬🤍. ׄ ‌ ‌
Repost from N/a
00:03
Video unavailableShow in Telegram
sticker.webm0.91 KB
‌. ˖⠀⠀𓂃⠀𓈒‌ ‌ ‌˖⠀🤍⠀˖ ‌ ‌𓈒⠀𓂃 ˖ .
◍ֶָ֪࣪ 𖣣تیم‌ملی𝀬🧝🏻‍♀.  ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣گوربا𝀬🍸. ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣دیلی𝀬🧝🏻‍♀.  ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣دوکبوکی𝀬🍸. ׄ ‌ ‌
‌. ˖⠀⠀𓂃⠀𓈒‌ ‌ ‌˖⠀🤍⠀˖ ‌ ‌𓈒⠀𓂃 ˖ .
◍ֶָ֪࣪ 𖣣رمان𝀬🧝🏻‍♀.  ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣سیمبل𝀬🍸. ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣رفت؟𝀬🧝🏻‍♀.  ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣عشق𝀬🍸.  ׄ ‌ ‌
‌. ˖⠀⠀𓂃⠀𓈒‌ ‌ ‌˖⠀🤍⠀˖ ‌ ‌𓈒⠀𓂃 ˖ .
◍ֶָ֪࣪ 𖣣بلآدی𝀬🧝🏻‍♀.  ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣چسب‌واشی𝀬🍸.  ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣تم𝀬🧝🏻‍♀.  ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣بی ال𝀬🍸. ׄ ‌ ‌
‌. ˖⠀⠀𓂃⠀𓈒‌ ‌ ‌˖⠀🤍⠀˖ ‌ ‌𓈒⠀𓂃 ˖ .
◍ֶָ֪࣪ 𖣣جنگل𝀬🧝🏻‍♀. ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣گِی𝀬🍸. ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣پروکسی𝀬🧝🏻‍♀.  ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣ممنوعه𝀬🍸. ׄ ‌ ‌
‌. ˖⠀⠀𓂃⠀𓈒‌ ‌ ‌˖⠀🤍⠀˖ ‌ ‌𓈒⠀𓂃 ˖ .
◍ֶָ֪࣪ 𖣣کیدراما𝀬🧝🏻‍♀. ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣بی‌تی‌اس𝀬🍸. ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣قشنگیات𝀬🧝🏻‍♀. ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣بنگتن𝀬🍸. ׄ ‌ ‌
‌. ˖⠀⠀𓂃⠀𓈒‌ ‌ ‌˖⠀🤍⠀˖ ‌ ‌𓈒⠀𓂃 ˖ .
◍ֶָ֪࣪ 𖣣پس‌زمینه𝀬🧝🏻‍♀. ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣‌تب‌لیست𝀬🍸. ׄ
◍ֶָ֪࣪ 𖣣𝔍𝔅 𝔏𝔗𝔖𝔍𝔗 ℭ𝔄𝔍𝀬🤍. ׄ ‌ ‌
Repost from N/a
00:03
Video unavailableShow in Telegram
sticker.webm0.91 KB
‌. ˖⠀⠀𓂃⠀𓈒‌ ‌ ‌˖⠀🤍⠀˖ ‌ ‌𓈒⠀𓂃 ˖ .
◍ֶָ֪࣪ 𖣣تیم‌ملی𝀬🧝🏻‍♀.  ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣گوربا𝀬🍸. ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣دیلی𝀬🧝🏻‍♀.  ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣دوکبوکی𝀬🍸. ׄ ‌ ‌
‌. ˖⠀⠀𓂃⠀𓈒‌ ‌ ‌˖⠀🤍⠀˖ ‌ ‌𓈒⠀𓂃 ˖ .
◍ֶָ֪࣪ 𖣣رمان𝀬🧝🏻‍♀.  ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣سیمبل𝀬🍸. ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣رفت؟𝀬🧝🏻‍♀.  ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣عشق𝀬🍸.  ׄ ‌ ‌
‌. ˖⠀⠀𓂃⠀𓈒‌ ‌ ‌˖⠀🤍⠀˖ ‌ ‌𓈒⠀𓂃 ˖ .
◍ֶָ֪࣪ 𖣣بلآدی𝀬🧝🏻‍♀.  ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣چسب‌واشی𝀬🍸.  ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣تم𝀬🧝🏻‍♀.  ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣بی ال𝀬🍸. ׄ ‌ ‌
‌. ˖⠀⠀𓂃⠀𓈒‌ ‌ ‌˖⠀🤍⠀˖ ‌ ‌𓈒⠀𓂃 ˖ .
◍ֶָ֪࣪ 𖣣جنگل𝀬🧝🏻‍♀. ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣گِی𝀬🍸. ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣پروکسی𝀬🧝🏻‍♀.  ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣ممنوعه𝀬🍸. ׄ ‌ ‌
‌. ˖⠀⠀𓂃⠀𓈒‌ ‌ ‌˖⠀🤍⠀˖ ‌ ‌𓈒⠀𓂃 ˖ .
◍ֶָ֪࣪ 𖣣کیدراما𝀬🧝🏻‍♀. ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣بی‌تی‌اس𝀬🍸. ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣قشنگیات𝀬🧝🏻‍♀. ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣بنگتن𝀬🍸. ׄ ‌ ‌
‌. ˖⠀⠀𓂃⠀𓈒‌ ‌ ‌˖⠀🤍⠀˖ ‌ ‌𓈒⠀𓂃 ˖ .
◍ֶָ֪࣪ 𖣣پس‌زمینه𝀬🧝🏻‍♀. ׄ ‌ ‌
◍ֶָ֪࣪ 𖣣‌تب‌لیست𝀬🍸. ׄ
◍ֶָ֪࣪ 𖣣𝔍𝔅 𝔏𝔗𝔖𝔍𝔗 ℭ𝔄𝔍𝀬🤍. ׄ ‌ ‌
Repost from N/a
⋆٠磨 پروفایل مخصوص وایبِت ─🌩⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓༨ ⋆٠磨 یک عدد شیبال سکی ─🌩⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓༨ ╌╾╾╾╾╾ᚑ•ᚑ╾╾╾╾╾╌ ⋆٠磨 اخبار استری کیدز ─🐛⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ⋆٠磨 تکست مود و موزیک ─🪷⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ⋆٠磨 کتاب با طعم نسکافه ─🌸⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ⋆٠磨 آهنگ ، پروف ، کتاب ─🌾⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ╌╌╌╌╌╌╌╌╌╌╌ ⋆٠磨 بهار صورتی سئول ─🐛⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ⋆٠磨 دیلی ناول بی‌ال ─🪷⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ⋆٠磨 رمان قمار بازی ─🌸⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ⋆٠磨 دیلی بنگتن وایب ─🌾⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ╌╌╌╌╌╌╌╌╌╌╌ ⋆٠磨 آهنگای تِرند تیک‌تاک ─🐛⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ⋆٠磨 پینترست کاپل‌ها اینجاست ─🪷⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ⋆٠磨 حرف بزنیم باهم؟ ─🌸⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ⋆٠磨 فرار به ماه ─🌾⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ╌╌╌╌╌╌╌╌╌╌╌ ⋆٠磨 دنیای عکسایه پینترستی ─🐛⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ⋆٠磨 تکست موود و ادیت ─🪷⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ⋆٠磨 کتابخونه جادویی قدیمی ─🌸⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ⋆٠磨 قشنگ ، تاریک ، افسرده ─🌾⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ╌╌╌╌╌╌╌╌╌╌╌ ⋆٠磨 شاهزاده گم شده ─🐛⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ⋆٠磨 چنل دخترایی قدرتمند ─🪷⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ⋆٠磨 رمان عاشقانه خفن ─🌸⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ⋆٠磨 عکسای پینترستی کیپاپ ─🌾⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ╌╌╌╌╌╌╌╌╌╌╌ ⋆٠磨 هیتر بی‌تی‌اس کیست ─🐛⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ⋆٠磨 نسی بهترین دنسر ─🪷⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ⋆٠磨 دنیای انیمه و مانگا ─🌸⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ⋆٠磨 دیلی صافت کیدراما ─🌾⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ╌╌╌╌╌╌╌╌╌╌╌ ⋆٠磨 رمان هات بی‌تی‌اس ─🐛⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ⋆٠磨 چنل رنگی قشنگیات ─🪷⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ⋆٠磨 سرزمین کوکونات کوچولو ─🌸⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ⋆٠磨 پسرم ، تختم ، سیگارم ─🌾⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ╌╌╌╌╌╌╌╌╌╌╌ ⋆٠磨 قصر خوشگل تهکوکی ─🐛⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ⋆٠磨 سیمبل و ست ایموجی ─🪷⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ⋆٠磨 آپدیت روز بی‌تی‌اس ─🌸⋅⋅𝐓ⱺ⍴ 𝖋ⱺr 𝖏ⱺі𝖓 ╌╾╾╾╾╾ᚑ•ᚑ╾╾╾╾╾╌ ⊹𝓔𝓵𝓲𝓷𝓪 𝓵𝓲𝓼𝓽𝓲𓂃𝓔𝓵𝓲𝓷𝓪 𝓵𝓲𝓼𝓽𝓲
إظهار الكل...
ساعت نزدیک 3بود ولی هنوزم الا نیومده بود اصلا چرا برام مهمه که کی میاد به من چه توی همین فکر بودم که صدای درو شنیدم و از اتاقم بیرون رفتم الا با موهای بهم ریخته و رژش که پخش شده بود درحالی که کفشاش توی دستش بود وارد خونه شد بهم نگاهی کرد +یااا جئون جونکوک _الا این چه وضعیه با صدای بلند خندید سمتش رفتم و سعی کردم کمکش کنم _باید بری توی تختت +نمیخوام _الا لجبازی نکن دستشو گرفتم و کمکش کردم از پله ها بالا بره در اتاقشو باز کردم و پتوشو کنار زدم و کمکش کردم روی تخت بشریته _خب حالا بخواب کمکش کردم که دراز بکشه +کوک بهش نگاه کردم +میخوای با من بخوای ؟ _یاااا دیوونه شدی خندید +چیه نمیخوای _الا بگیر بخواب الان نمیفهمی چی میگی دستشو روی گونه ام گذاشت و نوازش کرد _نکن الا +کوک تو واقعا آدم خوبی هستی _پس چرا ولم نمیکنی +نمیخوام بری سرشو بهم نزدیک تر کرد نفسش توی صورتم میخورد _شب بخیر دستمو گرفت +بمون… میترسم تنهایی بهش نگاهی کردم و کنار تخت نشستم دستمو توی دستش گرفته بود کمی کنارش نشستم تا خوابش بگیره که خودمم چشمان گرم شد و خوابم برد الا: گوشه چشممو باز کردم و اطرافو نگاه کردم هوووف خوبه که توی اتاقم هستم و دوباره توی پارکینگ خوابم نبرده دیشب زیادی مست بودم و اصلا یادم نمیاد چیشد ازجام پاشدم که چشمم خورد به کوک که کنار تختم خوابیده بود این اینجا چیکار میکنه +یاااا سریع چشماشو باز کرد _چیشده؟ +چیشده یعنی چی؟ اینجا چیکار میکنی کی گفته بیایی توی اتاق من عصبی بهم نگاه کرد و چشماشو روی هم فشار داد _دیشب جنابعالی مست اومدی خونه و من تا اتاقت آوردمت و بعدشم گفتی میترسی منم خواستم بمونم تا خوابت بگیره ولی خودمم خوابم برد حالا تقصیر منه +اره تقصیر توعه نباید میموندی توام عین بقیه باید میرفتی از تخت بیرون اومدم +با من مهربون نباش و بهم نزدیک نشو سریع از اتاق بیرون اومدم سمت حمام رفتم و پامو پر کردم و توش نشستم تا کمی ریلکس کنم کوک خیلی دوست داشتنی بود هیچوقت هیچکسیو مثل کوک توی زندگیم نداشتم با صدای در به خودم اومدم _الا بیا صبحانه بخور +گفتک با من مهربون نباش مهربونیاش منو اذیت می‌کرد نمیخواستم خودمو بهش ببازم و تسلیم خوبیاش بشم من همین بودم و نباید تغییر میکردم کوک فقط یه مدت کوتاه قرار بود توی زندگیم باشه و هیچ حسی بهم نداشت و این صرفا اخلاقش بود پس نباید خیلی خودمو درگیر رفتارش که قلبمو لمس می‌کرد بکنم و باید همون الای بی احساس قدیم باشم … #چرا_من #جونکوک
إظهار الكل...
9🤩 3👍 1❤‍🔥 1💘 1
Part 17 کوک : صبح عین همیشه بعد از تمرینم دوش گرفتم و مشغول تمیز کردن باشگاه شدم و کم کم تایم آموزش شروع میشد و باید آماده میشدم بچه ها همه اومدن و بعد از اینکه آموزش تموم شد خداحافظی کردن و رفتن و دوباره دستکشامو پوشیدم و شروع کردم به مشت زدن باید میرفتم دنبال نقشه ام کسی که خانواده امو نابود کرد و پدر مادرمو ازم گرفت باید نابودش میکردم .. غرق فکر کردن بودم تند تند به کیسه بوکس مشت میزدم و دردی که توی دستم پیچیده بود رو نادیده میگرفتم که با صدای در به خودم اومدم به ساعت نگاهی کردم الان جیسو باید بیمارستان باشه و تایم آموزشی ام تموم شده پس کی میتونه باشه ؟ سمت در رفتم و بازش کردم و دوباره با اِلا مواجه شدم _دوباره تویی ؟ +اره دوباره منم ولی نه به مهربونی قبلا بهش با اخم خیره شدم +نمیخوای دعوتم کنی داخل ؟ _نه +اوکی پس لباستو بپوش که بریم حالا که نمیخوای توضیحی بشنوی _کی گفته من قراره باهات بیام ؟ +من میگم و تو اطلاعت میکنی _اگر نکنم ؟..حالا که مادرم نیست میخوای منو با چی تهدید کنی ؟ +با دختر کوچولویی که میگی عاشقشی پوزخندی زد +اگه دلت نمیخواد باعث مرگش بشی زودتر آماده شو پنج دقیقه دیگه توی ماشین باش بعدشم ازم دور شد و سمت ماشینش رفت و سوارش شد میدونستم اِلا شوخی بردار نیست همیشه حرفیو که میزد عملی میکرد و مشکل من بودم که نقطه ضعفمو بهش نشون داده بودم بخاطر آسیب ندیدن جیسو لباسامو عوض کردم و توی ماشینش نشستم نگاهی بهم انداخت و حرکت کرد _کجا میریم +خوشم نمیاد همش سوال میپرسی ما یه قراری داشتیم و طبق قرار تو باید نقش نامزد منو بازی کنی تا وقتی بتونم سهام جونهو رو ازش بگیرم بعدشم تو پول گیرت میاد و منم به خواسته ام میرسم _من پول نمیخوام +همه پول میخوان _من قبلا بهش نیاز داشتم بخاطر مادرم وگرنه هیچوقت قبول نمیکردم همچین کاری کنم +درکل تو دیگه قبولش کردی و باید تا تهش وایسی وگرنه میدونی چی میشه چشامو روی هم فشار دادم _باشه حالا خوبه ؟ +این شد یه چیزی به بیرون خیره شدم اِلا اونم مقصر بود بخاطر اون بود که نتونستم برای آخرین بار مادرمو ببینم و بغلش کنم منتظر باش اِلا توام قراره تقاص پس بدی رسیدیم خونه ای که الا اونجا زندگی می‌کرد آخرین باری که اینجا بودم جشنی بود که پدر الا میخواست برگزار کنه از ماشین پیاده شدم و دنبالش رفتم +چند روزی اینجا میمونی به جونهو گفتم که این مدت امریکا بودی و حالا که برگشتی باید پیشم باشی _چی ؟ یعنی چی؟ من کار و زندگی دارم نمیتونم اینجا بمونم +کار و زندگی تو منم اینو بفهم به چشمای تاریک و عصبیش خیره شدم +باید بمونی چون من میگم چیزی نگفتم میدونستم فعلا نمیتونم با الا در بیوفتم حداقل بخاطر جون جیسو نمیخواستم از طرف من بهش آسیبی برسه +فردا با جونهو شام میخوریم تا فردا همینجا بمون و سرو وضعتو درست کن به هودی و شلوار مشکیم نگاهی انداختم +فقط استایل رسمی تا وقتی که اینجایی _من باید برم پیش جیسو بهم نزدیک شد و با اخم به چشمام خیره شد +تا وقتی داری نقش نامزد منو بازی میکنی حق نداری با هیچ دختری باشی _چی ؟ +همین که گفتم _معلوم هست چی میگی الا من جیسو رو دوست دارم و نمیخوام ولش کنم تو نمیتونی برام تعیین تکلیف کنی کیو دوست داشته باشم کیو دوست نداشته باشم +صداتو بیار پایین ..چیه خیلی نیاز داری بهش اگه یه شب باهاش نخوابی اذیت میشی ؟ عصبی شده بودم و دیگه نمیتونستم آروم بمونم هلش دادم سمت دیوار و دستامو دو طرف بدنش قفل کردم و بهش نزدیک شدم _حق نداری راجبش اینجوری حرف بزنی پوزخندی زد +توام حق نداری دیگه همچین غلطی بکنی دستمو پس زد و از حصار دستام جدا شد و رفت سمت پله ها +توی اتاق مهمان بمون نمیخوام چشمم بهت بیوفته توی اتاقی که قبلا گفته بود رفتم و خودمو روی تخت انداختم گوشیمو از جیبم بیرون کشیدم و به جیسو زنگ زدم و بهش گفتم که یه مدتی باید برای یه کاری برم خارج شهر و بعدا براش توضیح میدم به ساعت نگاه کردم ۹ شب بود و گشنم شده بود برای همین از اتاق بیرون رفتم و توی یخچالو نگاه کردم هیچی توی یخچال نبود اصلا انگار نه انگار کسی توی این خونه زندگی می‌کرد همون لحظه الا با یه لباس قرمز کوتاه از پله ها پایین اومد از همیشه زیباتر بود چند لحظه ای بهش خیره شدم +چیزی شده ؟ _میخواستم شام بخورم ولی هیچی نبود +زنگ بزن بیرون سفارش بده رفت سمت در _کجا میری؟ برگشت سمتم و با پورخند بهم خیره شده بود +اخ یادم رفت ازت اجازه بگیرم …چیه فکر کردی چند روز توی خونه منی واقعا حق داری همچین چیزی بپرسی ؟ من به هیچکی جواب پس نمیدم درو محکم بست و رفت لعنت به من با این سوالی که پرسیدم روی مبل نشستم و تلویزیونو روشن کردم و شام سفارش دادم ساعت 12بود که تلویزیونو خاموش کردم و رفتم سمت اتاقم هر کاری کردم نتونستم بخوابم همیشه همینجوری بودم وقتی جای جدیدی میرفتم نمیتونستم بخوابم
إظهار الكل...
6
امشب ادامه‌ی چرا من منتظر باشید …
إظهار الكل...
🤩 6💘 2 1
اینم از پارت جدید چرا من که از قسمت های بعدی قراره داستان هیجانی بشه پس حمایت کنید کامنت هارو +100 برسونید و نظرتونو راجب این فیکشن حتما برام بنویسید ری‌اکت فراموش نشه 😉
إظهار الكل...
❤‍🔥 2 1😍 1💘 1
Part 16 بعد از زدن حرفام موهامو محکم پشت سرم بستم لباسمو در آوردم و دستکشایی ک روی زمین بودو برداشتم و پوشیدم کوک همینجوری با تعجب بهم خیره شده بود که گارد گرفتم و بهش مشت زدم +میخوای کتک بخوری و ببازی مثل همیشه ؟ نمیخوام بزنمت بس کن پوزخندی زدم و دوباره شروع کردم که کوک هم دستکشاشو پوشید و حمله کرد و پاشو پشت پام انداخت و قبل از اینکه زمین بخورم دستمو دور گردنش انداختم که کوک هم تعادلشو از دست داد و روم افتاد +یاااا نفسای گرمش توی صورتم میخورد و فاصله کمی که باهاش داشتم دیوونه کننده بود و چیزی که برام عجیب تر بود این بود هر وقت بهش نزدیک بودم حالم بد نمیشد کوک برام فرق داشت با بقیه.. +فکر نمیکردم مبارزه باهات انقد خوش بگذره لبخندی زدم و به چشماش خیره شده بودم این چشما این حسی که بهم میداد خیلی متفاوت بود… بعد از بیرون اومدن از اون انبار قدیمی توی ماشینم نشستم هوا تاریک شده بود هنوزم میتونستم بوی عطر کوک رو به یاد بیارم سرمو روی فرمون گذاشتم +داری چیکار میکنی اِلا نباید بهش فکر کنی دیوونه شدی .. پامو ‌روی گاز گذاشتم و رفتم سمت خونه ام بعد از رسیدن به خونه سمت حمام رفتم و دوش گرفتم و یه لیوان مشروب ریختم و نشستم روی مبل که با صدای در به خودم اومدم سهون: اِلا اینجایی؟ سرمو برگردوندم و بهش خیره شدم سهون: معلومه کجایی ؟ میدونی چند روزه ازت خبر نداشتم +سهون یکی یکی بپرس از جام پاشدم و سمت بری مشروبم رفتم که سهون پشتم اومد و دستمو گرفت سهون : صبر کن اِلا به دستم که توی دستش بود خیره شد سهون : دستت چی شده دستمو از توی دستش بیرون کشیدم +هیچی سهون: اِلا ما یه نقشه داشتیم یادت که نرفته جونهو همش از اون پسره میپرسه و میخواد زودتر بازنشستگی خودشو اعلام کنه اگه نجنبیم همه چی خراب میشه همین الانشم شک کرده به تو و اون پسره +حواسم هست به همه چی کوک رو زیر نظر دارم تا چند روز آینده یه برنامه بچین تا جونهو رو ببینیم سهون: پیش اون پسره بودی؟ +نه سهون : اِلا بهم نگاه کن +گفتم نه مشتشو روی میز کوبید و با اخم بهم خیره شد سهون: بهم دروغ نگو +اره بودم پیش کوک بودم و داشتم راضیش میکردم سهون: چی عوض شده الا ؟ تو آدمی نیستی کسیو راضی کنی تو دستور میدی به همه بعد از همه راه پاشدی رفتی پسره رو راضی کنی +فعلا که نقشه ما لنگ همین پسره است و مجبورم باهاش راه بیام سهون با اخم بهم خیره شد بطری مشروبو برداشت و سر کشید +چیکار میکنی؟ سهون: بهش حس داری ؟ +نه ..معلومه که نه دیوونه شدی سهون سهون: پس چی الا چیه که اونو برات متفاوت میکنه ..میدونی که نمیتونم هیچکیو کنارت ببینم میدونی الا چقدر عاشقتم و حق نداری کس دیگه ایو دوست داشته باشی دستشو توی دشتم گرفتم +ندارم سهون هیچکیو بجز تو دوست ندارم میدونی که سرشو پایین انداخت که بهش نزدیک تر شدم و بغلش کردم +همه چی قراره خیلی زود تموم بشه کوک فقط یه بخشی از نقشه است که اونم با نقشه تموم میشه برای من توی چشمام خیره شد سهون : بهش نزدیک نشو الا نمیخوام کنارش باشی به این پسره حس خوبی ندارم لبخندی زدم +باشه حالا آروم باش سیگاری روی لبش گذاشت که فندکشو ازش گرفتم و روشنش کردم +بعد از تموم شدن این نقشه وقتی انتقام بگیرم اون موقع همه چی تمومه و من میمونم و تو و از اینجا میریم سهون دود سیگارشو فوت کرد بیرون و سیگارشو توی جا سیگاری خاموش کرد و بهم نزدیک شد و لباشو روی لبام گذاشت ترکیب بوی سیگار ادکن تلخش برام دوست داشتنی بود ازش جدا شدم +میخوای امشب پیش من بمونی ؟ سهون: منم قصد نداشتم برم … چشمامو باز کردم که سهون کنارم خوابیده بود سرم درد می‌کرد کمی تکون خوردم که سهون منو محکم توی بغلش گرفت سهون: کجا ؟ +یااا فرار نمیکنم ولم کن دارم خفه میشم سهون: نمیزارم ازم جدا بشی خندیدم و دستمو روی گونه اش نوازش وار کشیدم +اون وقت مجبور میشم یه کاری بکنم سهون: میدونی که شیطون میشی چی میشه +میدونم چی میشه ولی الان که دیرت شده با تعجب بهم خیره شد و ساعتشو نگاه کرد سهون: دیرم شد زدم زیر خنده +کجا میری مگه نمیخواستی نشونم بدی وقتی شیطون میشم چی میشه ؟ گونه امو سریع بوسید و دکمه های پیرهنشو بست سهون: عشقم جلسه خیلی مهمی دارم و دیرم شده از اتاق با عجله بیرون رفت وبرگشت و سرشو از گوشه در بیرون آورد سهون: شب بهت نشون میدم… از جام پاشدم و دوش گرفتم و یه چیزی خوردم و گوشیمو برداشتم و برنامه خانم چک کردم و سمت خونه کوک حرکت کردم … #چرا_من #جونکوک
إظهار الكل...
12❤‍🔥 1😍 1💘 1
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.