قسعلیهذا
متعهد به میز شماره ۱۱ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یذره ناشناس: @MaZ_aMaBot
إظهار المزيد1 152
المشتركون
+224 ساعات
+27 أيام
لا توجد بيانات30 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
Photo unavailableShow in Telegram
صبح همه بخیر؛ بهجز اونایی که هنوز «همهچیز» توی زندگیشون ته نکشیده و تموم نشده
بسیار خب؛
پس امشب هم یه بیکلام میذارم تا ببینم چی میشه. شاید آروم شدیم...
シ
You&Me_PederB.Helland.mp36.68 MB
Repost from N/a
فائقه خانم عزیز؛
من شبیه شما شدم و شما شبیه من.
هیچکس نمیداند اگر از هم جدا بشویم چه میشود.
میدانیم چیزی که بینمان هست عشق نیست، رسیدن و نرسیدن نیست. بدون همدیگر، هم میتوانیم زندگی کنیم هم نمیتوانیم. شده است که یکوقتهایی زدهایم به جاده خاکی که بگوییم «آنقدرها هم که فکر میکنیم جا خوش نکردهایم میان زندگی همدیگر»، ولی صورتمان به خاک مالیده شد از نبود آن یکی. کم آوردیم. آخر کم بود یک چیزی، یک جایی خالی بود.
ته راه شاید یک «هیچی» باشد، ولی میارزد. آن هیچی هم میارزد اگر دستهای شما نجاتام بدهد. حتی برای یک لحظه بیشتر نفس کشیدن در این گور تنگ به وسعت دنیا.
میارزد؛ چون شما هستید، دستهای شما هست، نفسهای شما هست. میارزد؛ شاید چون آخرین چیزی که بیینم چشمهای شما باشد، آن قهوهایهای تیره.
نیاز به توضیح نیست ولی از اونجا که قادر متعال جدیدا ما رو همهجوره غافلگیر میکنه باید به دوست خوبم توضیح بدم که:
«سورپرایز خوشحالکننده» بزرگوار.