cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

رمان✿فَــرگـل✿به قلم شـیرین.الف

••﷽•• و عشق… اگر با حضور همین روزمرگی ها ،عشق بماند…عشق است... 📝پارتگذاری روزانه به جز جمعه هاو ایام تعطیل ✅ 🚫کپی حتی با قید نام نویسنده حرام است🚫

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
1 488
المشتركون
-724 ساعات
+447 أيام
-3130 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

Repost from N/a
من نیل ام... همان نیلی که از هشت سالگی قلبش گره خورده بود به قلب او... همان نیلی که شش سال پیش مرا با شناسنامه سفید از خانه اش بیرون کرد و نمیدانست قرار است برگردم اما این بار نه تنها...! این بار با دختری برگشته بودم که از خون او بود! دختر بچه ای با مو های فر و چشمان سبز درست مثل همان نیلِ هشت ساله که عاشق او بود! خیال میکردم تا همیشه در قلب او ماندگار میشوم اما وقتی برگشتم فهمیدم کس دیگری جای مرا در قلبش گرفته! آن عشق افسانه ای برای همیشه در گذشته مانده بود! https://t.me/+25_5OVk_pV5hOGZk 1شب پاک❌
إظهار الكل...
Repost from N/a
مامان منو نازدار امشب تو اتاق خودم میخوابیم بعد رو به من کرد و با چشمک گفت مگه نه؟ نگار رفتاراش چند وقتیه عجیب شده لحافطو برداشت و گفت: دنبالم بیا دختر عمه رفتم داخل اتاقش که یهو درو بست و اومد سمتم پاشو محکم وسط پام فشار داد که اه غلیظی کشیدم.. ولی متعجب داشتم نگاش میکردم نگار چرا داشت اینکارو میکرد. اروم دم گوشم زمزمه کرد: _امشبو میخام باهات حال کنم دختر عمه خیلی مستم امشب بدجوری داغونم قول میدم بهت خوش بگذره توام لذت ببری🤤 لباس داغشو روی لبام گذاشت و.💋😋 سرشو تو گودی گردنم برد و زبونشو زیر گردنم کشید و دستشو گذاشت روی....🤤🍑💦 https://t.me/+KGJevn6MeGA1YzNk https://t.me/+KGJevn6MeGA1YzNk https://t.me/+KGJevn6MeGA1YzNk نگار که با دختر عمه هم دانشگاهیش سعی میکنه رابطه برقرار کنه یه شب باهاش سک.س میکرد که مامانش میاد و...😈🔞💦 24پاک
إظهار الكل...
Repost from N/a
پرونده هارو گذاشتم رو میز کاوه و چشمکی‌ بهش زدم‌ ، میخواستم برگردم که دستام اسیرش شد و لب‌شو‌ چسبوند به گوش‌مو‌ گفت‌: +فرار میکنی بیبی -نکن کاوه موکل بیرونه دست‌شو‌ کرد توی شلوارم‌ که ناخواسته آهم‌ بلند شد.. +دلم میخوادت همین الان مجالی بهم نداد بی طاقت منو خوابوند‌ رو میز و حمله کرد به لبام..🔞🔥 https://t.me/+RRoYVtwaXog4Mjk0 "وکیل هورنی که نمیتونه‌ از منشی هاتش‌ بگذره حتی اگه موکل‌ منتظرش‌ باشه..🤤💦" #گی #عاشقانه #صحنه‌دار #اروتیک‌ #خشن #رئیس #کارمندی https://t.me/+RRoYVtwaXog4Mjk0 https://t.me/+RRoYVtwaXog4Mjk0 https://t.me/+RRoYVtwaXog4Mjk0 24پاک
إظهار الكل...
Repost from N/a
#خلاصه_ای_از_ممنوعه_تریت_رمانها به چشمانش خیره شدم. نگاهم نمیکرد. دستم را جلو بردم و گونه اش را لمس کردم. بالاخره نگاهم کرد. چشمانش کدر و بی فروغ بودند. + باهات ازدواج میکنم جا خورد. ابرو های در هم گره خورده اش از هم فاصله گرفتند و با ناباوری لب زد: چی؟ + من برای نجات جون دوتاییمون باهات ازدواج میکنم سیروان صدر https://t.me/+25_5OVk_pV5hOGZk
إظهار الكل...
Repost from N/a
00:03
Video unavailable
https://t.me/+RRoYVtwaXog4Mjk0 https://t.me/+RRoYVtwaXog4Mjk0 #گی #ددی #لیتل‌بوی #صحنه‌دار #خشن ترسیده عقب عقب رفت و افتاد رو تخت...ددی کامیار روش خیمه زد و.. +بیبی تو به خودت آسیب زدی و این‌ خط قرمز منه -هق‌هق‌ ببشید‌ ددی.. +هیش بدجوری برای خودت تنبیه خریدی بیبی بوی مانی رو خوابوند و شروع کرد باسن سفیدشو‌ با دستای قدرتمندش‌ قرمز‌ کردن‌.. +اول اسپنک‌ بعدم میریم سراغ‌ اون سوراخ خوشگلت...🔞🔥 "لیتل‌بوی کیوت و شیطونی که ددی مهربون‌شو‌ عصبانی کرده و حالا باید شب سختی داشته باشه‌ چون اون خط قرمز ددیشه‌ ولی مراقب خودش نبوده...🥹" https://t.me/+RRoYVtwaXog4Mjk0 https://t.me/+RRoYVtwaXog4Mjk0 https://t.me/+RRoYVtwaXog4Mjk0 18پاک
إظهار الكل...
evaknosies-svnteenreprise.mp40.53 KB
Repost from N/a
نگار دختری که پارانوئید داره و لزبینه عاشق دختر دایی ش شده و بهش حس داره یه شب که نازدار میاد خونشون باهاش ...💦😈 https://t.me/+KGJevn6MeGA1YzNk https://t.me/+KGJevn6MeGA1YzNk https://t.me/+KGJevn6MeGA1YzNk منتظر نازدار بودم که زودتر بیاد داخل سرویس بهداشتی چند شبیه خونمون پره منم نتونستم با نگار رابطه ای برقرار کنم داشتم دیوونه میشدم یهو در باز شد و با عجله گفت: _چیشده نگار چرا اینقدر عجله داشتی چیکارم...🫣 نذاشتم ادامه بده سریع کشوندمش داخل دستشویی و درو بستم بدون اینکه بهش توجه کنم سریع شلوارشو کشیدم پایین.. لبامو روی بهشتش گذاشتم 😋🔞 داغی بهشتش بیشتر حشریم کرد که روی صندلی ک ازقبل اورده بودم نشوندمش که بدون هیج حرفی نشست مات و مبهوت داشت منو نگا میکرد شلوار خودمو سریع دراوردم و خودمو جوری تنظیم کردم که بهشتم قشنگ میخورد به بهشت نازدار ..💦🤤 لبامو قفل لباش کردم کع بعد چند دقیقه صدای در دستشویی اومد😱💦🔞🔥 18پاک
إظهار الكل...
Repost from N/a
🔥🔥🔥🔥❌❌ _ اون دخترمه! شیش سال دختر داشتم و نمیدونستم! چرا؟ آب دهانم را قورت دادم. چیز های زیادی بود که سیروان آن ها را نمیدانست. در سکوت کنارش نشستم و به رو به رو خیره شدم. صدایش را کمی بالا برد: چرا این همه سال دخترمو ازم قایم کردی؟ چطور تونستی؟ باز هم جوابی ندادم که بلند شد و فریاد زد: حرف بزن دیگه، بگو چرا شیش سال من حتی نمیدونستم که یه دختر دارم؟ آرام زمزمه کردم: داد نزن بلند تر فریاد زد: جوابمو بده، چرا انقدر بی رحمی؟ این همه سال به دخترم چی گفتی؟ گفتی بابات مرده؟ گفتی ولت کرده؟ گفتی دوست نداره؟ گفتی یه آشغاله که عین خیالشم نیست دختر داره؟ سرم را بالا گرفتم: نه نگفتم بابات مرده گفتم بابات تو ایرانه، نگفتم ولت کرده گفتم نمیدونه تو دخترشی، نگفتم دوستت نداره گفتم اگه بفهمه دختر داره تمام دنیا رو میریزه به پاش https://t.me/+25_5OVk_pV5hOGZk 17پاک❌
إظهار الكل...
Repost from N/a
چنلت اگه 100+ ممبر داره ومیخوای رایگان پیشرفت کنه تو گسترده من شرکت کن 🙂🌼 @Umbrella_tab
إظهار الكل...
Repost from N/a
. _برای منم سخته که بگم عاشق هم جنسم شدم ولی میخوامت پسر. با سیلی محکمی که تو گوشم خوابوند سوت زدن گوشمو حس کردم قشنگ. _ مرتیکه هوس باز تو خیلی غلط میکنی که به من نظر داری. و پشت بند حرفش ضربه محکمی که بین پام کوبوند! نفسم رفت یک لحظه. _ آی...لعنت بهت آرش... دانیال نیستم اگه زیر این تن و بدن خوردت نکنم. روی پاهاش کنار منی که رو زانو افتاده بودم‌ و درد میکشیدم نشست و موهامو به چنگ گرفت. _ تو اصلا نمیدونی من کی هس.. لبامو قفل لباش کردمو نزاشتم دیگه حرفی بزنه که حس نرمی... 😱🙈 https://t.me/+259EGUfv_fsyMWY8 https://t.me/+259EGUfv_fsyMWY8 https://t.me/+259EGUfv_fsyMWY8 پسر یه مرد مافیایی که از قضا قاتل هم هست! عاشق بادیگارد خودش میشه ... غافل از اینکه اون یه دختره🥵💦 12پاک
إظهار الكل...
Repost from N/a
00:11
Video unavailable
پرونده هارو گذاشتم رو میز کاوه و چشمکی‌ بهش زدم‌ ، میخواستم برگردم که دستام اسیرش شد و لب‌شو‌ چسبوند به گوش‌مو‌ گفت‌: +فرار میکنی بیبی -نکن کاوه موکل بیرونه دست‌شو‌ کرد توی شلوارم‌ که ناخواسته آهم‌ بلند شد.. +دلم میخوادت همین الان مجالی بهم نداد بی طاقت منو خوابوند‌ رو میز و حمله کرد به لبام..🔞🔥 https://t.me/+RRoYVtwaXog4Mjk0 "وکیل هورنی که نمیتونه‌ از منشی هاتش‌ بگذره حتی اگه موکل‌ منتظرش‌ باشه..🤤💦" #گی #عاشقانه #صحنه‌دار #اروتیک‌ #خشن #رئیس #کارمندی https://t.me/+RRoYVtwaXog4Mjk0 https://t.me/+RRoYVtwaXog4Mjk0 https://t.me/+RRoYVtwaXog4Mjk0 12پاک
إظهار الكل...
schitts-creek-david-and-patrick-hug.mp42.57 KB
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.