| مَـزهی نور |
قدر نوشیدن یک چای بمانی کافیست... 🌻 •با یاری دستانِ مائدهخآتون• . https://t.me/harfmanrobot?start=78317775 https://instagram.com/maedeh.amirpour?r=nametag
إظهار المزيد227
المشتركون
-124 ساعات
+37 أيام
+730 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
Repost from [حــآن]
یا میبینم مثلا دختره افغانه، فیلم میذاره از خودش همه کامنتها همینه:
یه شناسنامه معذرت، بوی بدت تا اینجا اومد، یه طالبان معذرت و…
بابا آدما به زور دارن ادامه میدن!
سختترش نکنیم این زندگی رو…
راننده تاکسی یکم خلقش تنگه، یهو برگشت گفت: من دیگه باید برم خونه، دیگه دارم خطرناک میشم!
اینکه میدونست با خلق تنگ نباید کار کنه و باید پناه ببره خونه خیلی قشنگ بود :))
الانم دو ساعته با خستگی و کار زیاد نشستم کارکتر شیر و فیل براشون تصویرسازی میکنم که براشون قصه تعریف کنم :))
از یکشنبه هفته قبل نرفتم مدرسهزندگی
ندیدم بچههامو و دلم تنگـه براشون...
دیروز تمام راه تا اتوبان رو با عین پیاده اومدیم تا از اتوبان ماشین بگیریم و برگردیم به رشت و کار...
تو این مسیر یک ساعت و نیمی که پیاده اومدیم و از روستاها رد میشدیم با تمام خستگی و پستی بلندیش، حَظ کردیم و حقیقتا کیفور شدیم⛰️
Photo unavailableShow in Telegram
جمع کردیم با عین، زدیم به جادههای دور که بریم دیدن طوباخالهجان :))
هوا جوری عسل بود امروز که اصلا روا نبود تو خونه بمونی، گرچه من رفتم بانک اما خب به هرحال بیرون محسوب میشه🦦
وقتی مجبوری قانع باشی🚶🏻♀
تو سبک بالی و من اسیر بشکسته پرم
تو پر از شوری و من ز عالمی خستهترم
تو بخوان
تو بخوان
به گوش اهل جهان
که خبر شود از شتاب این کاروان
Sogand_To_Bekhan_Marjan's_Cover_سوگند_تو_بخوان.mp32.13 MB
دیدارِ دیروز با مریم و همسرش محمد، خیلی چسبید بهمون، حرفهامون با مریم تموم نمیشد و ۶ ساعت مدام حرف زدیم!
معاشرت با یک خانواده ناشر📚 هم در زندگیم تیک خورد🐳
اختر خطة مختلفة
تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.