cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

🍃🌹🍃🌼متن های آموزنده🌼🍃🌹🍃

سلام و درود به دوستان عزیز همراه با ارائه متن‌های آموزنده و زیبا در خدمت شما سروران عزیز هستیم👌 قدوم سبزتون گلباران🌹🍃☺️ مدیریت کانال👈R.Gh آیدی کانال👇 @matne_amozandeh

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
581
المشتركون
-224 ساعات
+17 أيام
لا توجد بيانات30 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

00:14
Video unavailableShow in Telegram
پیامی برای امروز : گیاه باش در تفکر نور را جستجو کن 🍃 و با لطافت ِ درونت سنگ را بشکاف. در قلب ِ گیاه عشقی ست سخت ها را می بوسد سنگ ها را نوازش میکند و میگذرد. گیاه باش در تفکر... سلام و درود روزتون به زیبایی خورشید @matne_amozandeh
إظهار الكل...
Seedlings_15_1_Videvo.mov77988.mp41.33 MB
Photo unavailableShow in Telegram
🔸تصمیم ها، موفقیت ها را می سازند! انسان موجودی تصمیم مدار است و تمام زندگی اش را با تصمیم هایش می سازد. وقتی تصمیمی اتخاذ می شود، بلافاصله فرصت های زیادی در در زندگی، در اختیار تو قرار می گیرد. تصمیم درستی که امروز بگیری، داستانی است که فردا تعریف خواهی کرد. @matne_amozandeh
إظهار الكل...
ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﻧﮑﻦ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻧﻌﻤﺘﯽ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩﻩ زﯾﺮﺍ ﺗﻮ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ و ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻣﺒﺎﺵ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮔﺮﻓﺖ... ﺯﯾﺮﺍ ﺗﻮ ﻧﻤﯽ‌ﺩﺍﻧﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻋﻮﺽِ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ، پس ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺷﺎﮐﺮ ﺑﺎﺵ... ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﻪ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺛﺮﻭﺗﺖ ﮔﺮﻓﺘﻰ ﭘﻮﻟﻬﺎﯾﺖﺭﺍ ﻧﺸﻤﺎﺭ... ﮐﺎﻓﯽ ﺍﺳﺖ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﻜﻰ ﺑﺮﺭﻭﯼ ﮔﻮﻧﻪ‌ﺍﺕ ﺑﺮﯾﺰﯼ... ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺩﺳﺘﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺁﻧﺮﺍ ﭘﺎﮎ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺛﺮﻭﺕ ﺗﻮﺳﺖ. @matne_amozandeh
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
آنچه از سرگذشت;شد سرگذشت!!! حیف بی دقت گذشت;اما گذشت!!! تا ڪه خواستیم یڪ"دو روزی" فڪر ڪنیم!!!بر در خانه نوشتند در گذشت...تا زنده ایم قدر همو بدونیم لمس سنگ قبر فایده ای ندارد. @matne_amozandeh
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
من اگر روزی شود نقاش این دنیا شوم... این جهان را عاری از هر غصه وغم میکشم بهر دلها مهربانی بی قراری یک دلی هر دلی را در کنار شاخه ای گل میکشم اندر این دنیا کسی بر کس ندارد برتری من غنی را با فقیر، یکجا یکسان میکشم زشت وزیبا خالق وپروردگار ما یکیست زشت وزیبا ، پیش هم ، اما انسان میکشم عشق هایی که در آن بوی خیانت میدهند تا ابد محکوم دل تنگی به زندان میکشم هرکجا قلبی شکست ، مابی تفاوت بوده ایم اری اری بهردلهای شکسته ، نیز درمان میکشم من در این دنیا تمام مردمش را بی درنگ با تنی سالم ، لب خندان ،خرامان میکشم @matne_amozandeh
إظهار الكل...
1
@matne_amozandeh پسر کوچولو از مدرسه اومد و دفتر نقاشیش رو پرت کرد روی زمین! بعد هم پرید بغل مامانش و زد زیر گریه! مادر نوازش و آرومش کرد و خواست که بره و لباسش رو عوض کنه. دفتر رو برداشت و ورق زد. نمره نقاشیش ده شده بود! پسرک، مادرش رو کشیده بود، ولی با یک چشم! و بجای چشم دوم، دایره‌ای توپر و سیاه گذاشته بود! معلم هم دور اون، دایره‌ای قرمز کشیده بود و نوشته بود: «پسرم دقت کن!» فردای اون روز مادر سری به مدرسه زد. از مدیر پرسید: «می‌تونم معلم نقاشی پسرم رو ببینم؟» مدیر هم با لبخند گفت: «بله، لطفا منتظر باشید.» معلم جوان نقاشی وقتی وارد دفتر شد خشکش زد! مادر یک چشم بیشتر نداشت! معلم با صدائی لرزان گفت: «ببخشید، من نمی‌دونستم...، شرمنده‌ام.» مادر دستش رو به گرمی فشار داد و لبخندی زد و رفت. اون روز وقتی پسر کوچولو از مدرسه اومد با شادی دفترش رو به مادر نشون داد و گفت: «معلم مون امروز نمره‌ام رو کرد بیست!» زیرش هم نوشته: «گلم، اشتباهی یه دندونه کم گذاشته بودم!» ⭐️ بیا اینقدر ساده به دیگران نمره‌های پائین و منفی ندیم. بیا اینقدر راحت دلی رو با قضاوت غلط‌مون نشکنیم ⭐️ @matne_amozandeh
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
✨خدایا 🙏 ✨دستانم سوی توست ✨نگاهم به مهربانی و کرم توست ✨باتو غیرممکن ها ممکن می شود ✨ناممکن های زندگی ام راممکن کن ✨که باخدای بی همتایی چون تو ✨معجزه زندگی جان می گیرد ✨آمیـــن یا رَبَّ 🙏 ✨شبتون از رحمت الرَّحْمَنُ الرَّحِیم       لبریز✨✨و عاقبت تون عِندَ مَلِکَ الْمُقتَدِر ختم به خیر باد سلام و درود روزتون عالی و دوست داشتنی @matne_amozandeh
إظهار الكل...
00:10
Video unavailableShow in Telegram
🌸امشب برای دل های پاکتون 🌺از پروردگار مهربان میخواهم 🌸فاصله نباشد میان شما و 🌺تمام احساس های خوبتون 🌸شما باشید و عشق باشد و 🌺یک دنــیــا سلامتی و شــادی و 🌸امضای خدا پای تمام آرزوهاتون 🌺زندگیتون پر از یاد خــدا 🌸آرزوی من سلامتی شما عزیزان است 🌙شب زیباتون خوش عزیزان⭐️ @matne_amozandeh
إظهار الكل...
3.41 MB
#سرگذشت_زندگی_پروانه🦋 تمام مدتی که داشتم بازی میکردم حواسم پیش پچ پچای نیما و مادرش بود. چهره ی نیما عصبی و درهم بود و سکوت کرده بود بعد چند دقیقه صدام کرد و گفت پروانه بپوش بریم دیروقته دیگه. پدرشوهرم گفت پسر چه عجله ايه هنوز سر شبه ولی نیما قبول نکرد و گفت یه سری کار دارم که امشب باید انجام بدم خداحافظی کردیم و سوار ماشین شدیم. همین که کمی دور شدیم نیما گفت برا چی رفتی پیش مامانم چغلی کردی؟ فکر کردی اون میتونه نظر منو عوض کنه ؟ با کلافگی گفتم نیما جان من که کار بدی نمیخوام بکنم فقط میخوام کار کنم. خواسته ی زیادیه؟ نیما صداشو بالا برد و گفت پروانه بس کن تو اون خراب شده کی هست که به خاطرش داری خودتو میکشی؟ از حرفش واقعا تعجب کردم گفتم یعنی تمام این مدت به خاطر اینکه به من شک داری اصرار میکردی که کارمو ول کنم؟ با عصبانیت گفت بایدم شک داشته باشم دیگه از این واضح تر؟ این حرفش خیلی برام سنگین بود اختیار مو از دست دادم و داد زدم تو روانی هستی یه آدم بدبخت ضعیف که چون یک بار یه اتفاقی براش افتاده تا آخر عمرش زندگیش تحت الشعاع قرار گرفته حالم ازت.... هنوز جملمو تموم نکرده بودم که نیما با تمام قدرت پشت دستشو تو دهنم کوبید. از شدت درد دستمو محکم رو دهنم گذاشتم و اشکام پایین اومدن لبم پاره شده بود و مزه ی خون تو دهنم پیچیده بود. ادامه دارد... قسمت ۱۱۳ #سرگذشت_زندگی_پروانه🦋 نیما بدون توجه به من رانندگی میکرد در خونه که نگه داشت سریع پیاده شدم و دویدم داخل خونه و یه ساک آوردم و چند دست لباس توش گذاشتم داشتم ساکو میبستم که نیما وارد اتاق شد و گفت خیر باشه جایی تشریف میبرید؟ حالم داشت از وقاحتش به هم میخورد بدون جواب بلند شدم و زنگ زدم آژانس تا برای خونه بابام ماشین بگیرم نیما تلفنو از دستم کشید و از تو پریز درش آورد و گذاشتش تو کمد انگشتشو به نشونه ی تهدید بالا آورد و گفت دست بهش بزنی همون دستو خورد میکنم هیچ قبرستونیم نمیری مثل بچه آدم میتمرگی سر خونه و زندگیت تا وقتی بچه ی من تو شکمته حق نداری پاتو بدون اجازه ی من از در این خونه بیرون بذاری فهمیدی؟ تموم نفرتمو تو نگاهم ریختم و گفتم ازت متنفرم اومد یه قدمیم ایستاد و گفت پروانه برو به جون اون بچه دعا کن وگرنه الان همینجا چالت میکردم تا دیگه از این غلطا نکنی تو زن منی پس اجازه نمیدم به خاطر یه آشغال منو ول کنی و بری. داد زدم نیما تو واقعا بیماری از کی حرف میزنی؟ چه کار کردم که لایق این رفتار و تهمتا باشم؟ از خودت خجالت نمیکشی؟ چند دفعه دیگه باید ببخشمت و جلوی خانواده هامون رو کارای نفرت انگیزت سرپوش بذارم؟ دیگه نمیتونم نیما داد زد به هیچ احد الناسی ربط نداره من با زنم چه جوری رفتار میکنم میخواد مامان خودم باشه یا بابای تو من هرطور دلم بخواد زندگی میکنم حالا دیگه خانم واسه من ننه بابا دار شده. متوجه طعنه ی تو کلامش شدم و گفتم خیلی پست و حقیری @matne_amozandeh @matne_amozandeh ادامه دارد... قسمت ۱۱۴
إظهار الكل...
👍 2🙏 1
تاثیر مطالعه قبل از خواب: ۱.کتاب خواندن قبل خواب کمک می‌کند تا از صفحه های نمایش فاصله بگیرید. ۲.کتاب خواندن قبل خواب به کاهش اضطراب کمک می‌کند. ۳. کتاب خواندن قبل خواب سطح هورمون کورتیزول را پائین می‌آورد. ۴.کتاب خواندن قبل خواب شما را آرام می‌کند. @matne_amozandeh
إظهار الكل...