قنات
ماجراهای یک پرندهی پرسروصدا در پی اقتصاددانشدن. زن زندگی آزادی
إظهار المزيد456
المشتركون
-324 ساعات
-77 أيام
+1130 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
متنهایی که از دفترچهم توی اردیبهشت پارسال گذاشتم هم خیلی میتونه کمکت بکنه که چقدر توی لجن گیر کرده بودم. واقعا داشتم میمردم و معجزهست که زندهام. هم روحی هم جسمی. زندگی روی خوبشو همیشه نشون میده داغی.💓
مخصوصا که سرکار کارم با سیستمه و فشار و استرس کار و درس همزمان خیلی بهم فشار میاورد و مجبور بودم مسکن هم زیاد بخورم که بتونم توی سرکار دووم بیارم. دانشگاه که تموم بشه (به حق علی) تلاش میکنم بیشتر مدیریتش کنم.
یه مشکلی که من امسال داشتم این بود که اول سال به خودم گفتم امسال کمتر مسکن بخورم و میگرن اصلا بهم این اجازه رو نداد و عین سگ مسکن استفاده کردم تا حالا.
زیبایی توی چشمهای شماست. به اسفندم نگاه کن که چقدر زشت بوده و بدون زندگی هیچوقت پایدار نمیمونه. میچرخه و احوال ما هم باهاش عوض میشه.🤍
Repost from N/a
ولی عکسای سارا رو دیدم اروم شدم که زندگی همیشه یک شکل نیست و تغییر میکنه، تغییرش میدم.
Repost from N/a
چقدر اردیبهشت ۱۴۰۳ سارا زیبا بوده، حالا هرچی زشتی بود توی این ماه سر من اومد و بدترین ماه زندگیم بود.
وگرنه بچههای اونورو تحریم میکنم لینک باتو برمیدارم. چون همیشه پیام میدید پرو شدید.😔