cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

رمان های سکسی و عاشقانه

روزی یک یا دو پارت

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
15 378
المشتركون
-5924 ساعات
+3 0887 أيام
+2 49930 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

إظهار الكل...
Hamster Kombat

Just for you, we have developed an unrealistically cool application in the clicker genre, and no hamster was harmed! Perform simple tasks that take very little time and get the opportunity to earn money!

#پارت_255 #دکتر_هات_من با دیدن قیافم پوزخندی زد و حرکت دستشو تند تر کرد و گفت : _جا خوردی؟!! آب دهنمو قورت دادم و گفتم : + خب .. خب معلومه که میشناسم ، الان تو مگه منو نمیشناسی ؟ حرکت دستش داشت عذابم میداد ، قدرت فکر و تمرکز نداشتم . دستشو برداشت و کنارم روی زمین نشست و خیره شد به چشمام . دست توی جیبش کرد و سیگاری در اورد . چشمام از تعجب گرد شد ، باورم نمیشد که نریمان هم سیگار بکشه! سیگارش و روشن کرد و ماهرانه ازش کام گرفت . پک عمیقی به سیگارش زد و گفت : _ حس من هیچوقت سرم کلاه نمیزاره ، مهمتر از حسم دو تاچشمامه . گیج نگاهش کردم که گفت :_ با دو تا چشمای خودم دیدم ! کمی گردنم و از روی زمین بلند کردم و به سمت بالا متمایل شدم و گفتم : + چی دیدی مگه ؟ نگاهشو به چشمام دوخت و گفت : _آدمای بدبخت بوی بدبختی رو خوب حس میکنن ، خودم حسش کردم . بهم نزدیک شد و با صدای گرفته ولی خشنی گفت : _تو کی هستی ؟! چرا اومدی تو زندگیم ؟! گردنمو محکم گرفت و فشار داد . به خس خس افتادم و دستمو گذاشتم روی دستش و سعی کردم از خودم
إظهار الكل...
💔 4
#پارت_253 #دکتر_هات_من سوزش شدیدش نفسمو بند اورد و جیغ دلخراشی کشیدم . با دیدن خون روی بازوم چشمام تار شد و زمزمه کردم : +تورو خدا ولم کن .. با همون صدای عصبی ولی ارومش گفت : _ شلوارتو در بیار با گریه گفتم : + باشه .. باشه .. چند قدم عقب رفت و بهم خیره شد و گفت : _منتظرم با دستای بی جونم شلوارمو در اوردم .چشماش خمار شد ، رنگ نگاهش عوض شد با تن صدایی که ارومتر شده بود گفت : _شورتتم در بیار . هق هقی کردم و شورتمو در اوردم . بهم نزدیک شد و گفت : _دراز بکش . با التماس نگاهش کردم و گفتم : +خواهش میکنم .. داد زد : _ دراز بکــش
إظهار الكل...
2
#پارت_254 #دکتر_هات_من دراز کشیدم و خیره شدم بهش! لب زد : _پاهاتو باز کن بدون هیچ حسی فقط چشمام خیس شده بود و هق هق میکردم .پاهامو یه کم از هم باز کردم که با خشونت پاهامو تا اخر از هم باز کرد و گفت _ : کامل باز کن پاتو دستشو گذاشت روی رون پام از داغی دستش حس میکردم پوستم داره میسوزه . خیره به بهشتـ ـم شد و با لحن خاصی گفت : _ اومم چه لعبتی ! دستشو گذاشت روی بهشتـ ـم و شروع کرد به مالیدنش . ناخودآگاه عضلاتم و منقبض کردم و گفتم : + چی میخوای از جونم ! با خونسردی گفت : _ خیلی چیزا .. منو تو خیلی با هم کار داریم . متعجب از این اعتماد توی صداش گفتم : + چه کاری؟! بهم زل زد و گفت :_ تو منو میشناسی ، درسته؟ با شنیدن این حرفش نفسم بند اومد . نمیدونستم چه عکس العملی باید نشون بدم .
إظهار الكل...
2
إظهار الكل...
Hamster Kombat

Just for you, we have developed an unrealistically cool application in the clicker genre, and no hamster was harmed! Perform simple tasks that take very little time and get the opportunity to earn money!

https://t.me/hamster_kombAt_bot/start?startapp=kentId5775232341 Play with me, become cryptoexchange CEO and get a token airdrop! 💸 2k Coins as a first-time gift 🔥 25k Coins if you have Telegram Premium
إظهار الكل...
Hamster Kombat

Just for you, we have developed an unrealistically cool application in the clicker genre, and no hamster was harmed! Perform simple tasks that take very little time and get the opportunity to earn money!

إظهار الكل...
Hamster Kombat

Just for you, we have developed an unrealistically cool application in the clicker genre, and no hamster was harmed! Perform simple tasks that take very little time and get the opportunity to earn money!

إظهار الكل...
Hamster Kombat

Just for you, we have developed an unrealistically cool application in the clicker genre, and no hamster was harmed! Perform simple tasks that take very little time and get the opportunity to earn money!

پنج دقیقه دیگه وقت تمومه
إظهار الكل...
هر کس استارت کرد بیاد پی رمان دکتر هات بدمش @Malek_Nabodgar
إظهار الكل...