ࡅ߳ܦ̈ߊصـ داشتـ🔥ـنت
﷽ تقاص داشتنت درحال تایپ❤️✒️ روزانه دو پارت بجز جمعه ها 🌿🌼
إظهار المزيد621
المشتركون
-224 ساعات
-67 أيام
-2530 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
Repost from N/a
دختر شیطون و بامزهای که تو یک روستای مخوف گم میشه و کسی در خونشو برای طنین باز نمیکنه‼️
بجز یک مرد! مردی جذاب با چشمای ترسناک
چشمایی که ازش انتقام چکه میکرد🔥
اما طنین خبر نداشت این مردی که داره عاشقش میشه
قراره از طنین انتقام بگیره و ولش کنه😔💔
انتقام کشته شدن زن و بچش توسط شوهر سابق طنین😨❌
https://t.me/+JWCWCsvYyKk5NGJk
صب بپاک
1800
Repost from N/a
Photo unavailable
شهریار ، یه پسر غیرتی و جذاب بودنش دل از همه میبره. اما اون فقط دلش برای زن و بچش رفته بود.
زن و بچهای که تو یک روز بهشون تعرض شد و به قتل رسیدن...💔
حالا شهریار موند و یه زخم انتقام❌ اما مشکل اینجا بود که قاتل زنش و دشمن اون فرار کرده بود و تنها زنِ اون قاتل تو دستش بود😨 زنی که قراره هم تقاص شوهرشو بده. هم دلشو به شکنجهگرش ببازه
https://t.me/+JWCWCsvYyKk5NGJk
https://t.me/+JWCWCsvYyKk5NGJk
8پاک
1400
Repost from N/a
شهریار شریعتی🤤 مردی که بعد از به #قتل رسیدن زن و بچهش تبدیل به یه کوه یخ میشه و سالها به تنهایی کنج یه خونهی روستایی زندگی میکنه. همهی روستا ازش #میترسن و کسی نمیتونه نزدیک خونهش بشه.🔞🔥
https://t.me/+JWCWCsvYyKk5NGJk
- شوهرتو فراموش کن، از امشب هيچ اسمی به جز اسم منو به زبون نمیآری!
در اتاق خواب را قفل کرد، احساس خطر کردم و از روی تخت بلند شدم:
- من میخوام برم. تو با شوهرم مشکل داری، چرا میخوای انتقامشو از من بگیری؟ گناه من چیه؟
توجهی به صدای پر بغضم نکرد و به تخت نزدیک شد:
- شوهرت زن و بچهم رو کشت! من دردمو به کی بگم؟ زنم و بچهم...
با دیدن صورت ناراحتش دلم گرفت که جنون آمیز هلم داد:
- حتما وقتی ببینه زنش به دست من سلاخی شده اون عوضیم دق میکنه
https://t.me/+JWCWCsvYyKk5NGJk
صب بپاک
3400
Repost from N/a
من طنینم🔥 به #زور وادارم کردن با مردی که دوستش نداشتم ازدواج کنم و من شب عروسی از دستش فرار کردم.
سوار ماشین #غریبهای شدم که خیالات سیاهی تو سرش داشت و خودمو از ماشینش پرت کردم پایین.
اون #مرد بود که نجاتم داد.
منِ #خونین و مالین رو بُرد تو خونهش و بهم پناه داد.
مردی که اهالی روستا میگفتن بعد از مرگ #زنش دیوونه شده.
مردی که نگاه پر از #نفرتش برام خیلی آشنا بود. مردی که #شوهر من به زنش تعرض کرده بود! ☠️ میخواست انتقام اذیت شوهرم به زنشو از من بگیره که یه شب...🔞🔥
https://t.me/+JWCWCsvYyKk5NGJk
https://t.me/+JWCWCsvYyKk5NGJk
8پاک
1200
#پارت_320
#بهار_ب
_ن.. نه.. ال... شی م.. ن (نه آرش مال منه)
بهار با بغل کردن نفس گفت
_دختر قشنگ بهار
آرش همیشه دایی شماست و همين طور هم قراره بشه بابای پناه یعنی پناه دوست شما و دختر دایی شماست آرش قرار نیست بره نه تنها نمیره تازه برا توهم دوست آورده
نفس که با صحبتای بهار کمی آروم گرفته بود شروع به حرف زدن کرد
_ی.. ینی.. نمیله
_نه دختر قشنگ من نه تنها نمیره بلکه برا شماهم دوست آورده
حالا میخوای من بگم دوست جدید بیاد؟
نفس با کمی فکر کردن آله ای گفت
بهار با دست گرفتن گوشیش با آرش تماسی گرفت
_الو سلطان بانو اجازه ورود دادن بیاین بالا
بعد رو به نفس کرد
_مامانی پناه خیلی دختر قشنگی هستش قراره از این به بعد شما دوستش بشی پس وقتی اومد بالا معدب بهش سلام کن باشه.؟
_باچه
❤ 5
10900
#پارت_319
#بهار_ب
_بله
مهناز_ سلام عزیز مادر
بهار با بغل کردن مادرش سلامی داد و کفشاشو در اورد
با نشستن روی مبل نفس مقابل قرار گرفت
_پ کو دوشم (پس دوستم کو)
_آلان میادش مامانی انقده خوشکله
_امس چی؟
_اسمشم پناه، نفس بانو
_باباس کی
بهار تا تک خنده ای جواب داد
_شما چی کار باباش داری دخملی
_تو بودو
_باش من میگم اسم باباش آرشه
_آلش؟
_بله آرش
نفس با شنیدن اسم آرش و دختر آرش با بغض نگاهش رو به مامان جونش دوخت و با دیدن لبخند اون اشکش سرازیر شد
_آلان چرا گریه میکنی؟
❤ 4
8200
#پارت_318
#بهار_ب
نفس همین جور که از شنیدن اومدن ارش و مامانش خوشحال بود و بالاپایین میپرید با شنیدن صدای آیفون سریع خودش رو به سمت در رسوند و روی پاهاش بلند شد تا در باز کنه اما با نرسیدن قدش سرش رو کم کرد و با قیافه ای ناراحت گفت
_ماجون در
مهنازخانم_ چشم عزیز دل مامان جون الان باز میکنم
و به سمت آیفون رفت و با زدن آیفون درو باز کرد
نفس منتظر با ذوق جلوی در ایستاد
و با دیدن بهاری که عروسک به دست داشت به سمتش میرفت سریع با گفتن ما بهاری شروع به دویدن کرد
و بهار متقابل دختر ریزه میزش رو به بغل گرفت
_آخ بهار فدای نفس بشه که نفس مامان
_آلشی؟
_آره مامان الان میاد بالا بیا بریم داخل
راستی مامانی برات دوست آوردم
_دوش؟
❤ 5
6000
#پارت_317
#بهار_ب
_صد در صد
_پس چرا بقیه نمیان باهام دوس شن
_چون به چشمای قشنگه شما حسودی میکنن
بهار_ معلومه که حسودی میکنن آخه چشمای دختر ما خیلی قشنگه انقد قشنگ که عمه بهارم حسودی میکنه و دوس داره بخوره شماره با اون چشمای قشنگتون
پناه با شنیدن حرفای علیسان و بهار ذوق زده لبخندی زد و گفت
_بابا آلش توهم چیشام و دوس دالی (بابا آرش توهم چشمام رو دوست داری)
_دوست چی دخملی من عاشق چمشات شدم گفتم یا این دختر باید بچه من شه یا دیگه ای ام نداریم انقده که شما قشنگ و ناز بودی ریزه بابا
_پس زودتر بریم با نفس بازی تنم ( بازی کنم)
علیسان_ ای به چشم؟
آرش بعد از صبحت هاشون و از دیدن برخورد علیسان و بهار با پناه سرشار از آرامش بود بعداز ماه ها قلبش آروم گرفته بود
❤ 5
5900
Repost from N/a
00:04
Video unavailable
پاشا مرد دو رگه ایرانی و عرب!
شیخ پاشا....رئیس مافیای بزرگ عربستان!
کسی که با وجود مشکلات زیادش اطرافش از دخترای رنگارنگی پر شده که نمیتونن دلش رو بلرزونن...
اما با سفرش به کردستان و دیدن اون دختر افسونش میشه و سعی میکنه اونو به دست بیاره و...🔞🔥
https://t.me/+YFMLgYPfRM0zMjc0
https://t.me/+YFMLgYPfRM0zMjc0
صب بپاک
1.13 MB
1000
Repost from N/a
من نوام دختر سرتق و لجباز دانشگاه که کسی حریفش نمیشه🥹😏
یه روز تو دانشگاه با پسری جذاب و مرموز برخورد کردم و باهاش دعوام شد. ولی از شانس بدم همون روز فهمیدم اون پسر استاد جدیدمه!!
اون تمام مدتی که باهاش کلکل میکردم، سعی میکرد با سلطه جویی منو رام کنه و تو مشتش بگیره که موفق نبود.
همیشه اذیتش کردم و سر به سرش گذاشتم.
نمیدونستم یه میرسه که اون مرد تموم زندگی من میشه!
من درست زمانی که متوجه شدم مشکل قلبی داره قلب من براش پر پر شد و پریشون شدم🔞🔥
#استاد_دانشجویی_عاشقانه
https://t.me/+YiR-pOmsbfEwMWM8
https://t.me/+YiR-pOmsbfEwMWM8
8پاک
1700
اختر خطة مختلفة
تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.