ملت عشق

میبرد این قلب مارا ،عشق با خود گاه گاه شعر میخواند دلم با شوق یار اندر پگاه دوش یارم گشت ،وقت سوز و سودایم صبا برد با خود خاطر آشفته ام را نزد شاه در خیالم سر خوش و مستور بودم پیش او دور تا دورش ملک بود و شکوه و عز و جاه نقل میبارید از لحنش ، شکر از صحبتش قند بالای به رگهایم بود بر آن گواه مور میداند سلیمان کیست ، گر گردی چو مور دیده خواهی کرد ،عالم پیش او باشد چو کاه قیمت پروانه از شمع است ، چونا نور از اوست گر نباشد نور ،باشد رقص پروانه تباه خواب شیرین را ز کف دادم ،چو دیدم حُسن او حُسن یوسف دلرباست،حتی چو گر باشد به چاه ماه هرشب میشود جادو ز سِحر ماه من میشود وقت محاقش پیش او چون پرِّکاه (شمس) قرآن خواندنت هیچ است،چو بی خیری به خلق حال با لحن حجازی خوان و خواهی چارگاه ملت عشق با غم مخلوق میگردد حزین نیست جز رنج خلایق، جملگی مارا گناه محمد رضا شمس ملت عشق شمس | @melateeshgshams

میبرد این قلب مارا ،عشق با خود گاه گاه شعر میخواند دلم با شوق یار اندر پگاه دوش یارم گشت ،وقت سوز و سودایم صبا برد با خود خاطر آشفته ام را نزد شاه در خیالم سر خوش و مستور بودم پیش او دور تا دورش ملک بود و شکوه و عز و جاه نقل میبارید از لحنش ، شکر از صحبتش قند بالای به رگهایم بود بر آن گواه مور میداند سلیمان کیست ، گر گردی چو مور دیده خواهی کرد ،عالم پیش او باشد چو کاه قیمت پروانه از شمع است ، چونا نور از اوست گر نباشد نور ،باشد رقص پروانه تباه خواب شیرین را ز کف دادم ،چو دیدم حُسن او حُسن یوسف دلرباست،حتی چو گر باشد به چاه ماه هرشب میشود جادو ز سِحر ماه من میشود وقت محاقش پیش او چون پرِّکاه (شمس) قرآن خواندنت هیچ است،چو بی خیری به خلق حال با لحن حجازی خوان و خواهی چارگاه ملت عشق با غم مخلوق میگردد حزین نیست جز رنج خلایق، جملگی مارا گناه محمد رضا شمس ملت عشق شمس | @melateeshgshams

آوای بهار آمد ای یار مبارک باد ، با رقص نگار آمد، ای یار مبارک باد شادی و سرور آمد ، با شور و غرور آمد ، مستی به دیار آمد ، ای یار مبارک باد صد مژده که عید آمد ، این عید سعید آمد ، غم رفت و قرار آمد ،ای یار مبارک باد این حُزن و اَلم طی شد ،پیمانه پر از می شد ، ساقی به شعار آمد ، ای یار مبارک باد شد ماتم و غم پایان ، سختی همه شد آسان ، بر نغمه هَزار آمد، ای یار مبارک باد در دشت ثمن رویید ، پروانه به شمع پویید ، رویش به چنار آمد ، ای یار مبارک باد خورشید نمایان شد، کفرم همه ایمان شد ، آن کهنه سوار آمد ، ای یار مبارک باد بر تیغ دمت (شمسا) ،در دهر حریفی نیست ، نظمت به شکار آمد ، ای یار مبارک باد محمد رضا شمس ملت عشق شمس | @melateeshgshams

قدرت شور است مرا طلعت نور است مرا شمع شعور است مرا قدمت دور است مرا نیست منم هست منم قبله ی یکدست منم باده ی سرمست منم عشرت جور است مرا روح منم راه منم بیخبری شاه منم جامه بیارای مترس بزم طهور است مرا ماه به فرمان من است زهره نمایان من است عرش به پیمان من است تاج غرور است مرا قاضی حاجات منم روح سماوات منم صاحب ساعات منم ، راه عبور است مرا ثور منم طور منم دولت منصور منم دست مجنبان و بخواه ، عزم ظهور است مرا روح منم نوح منم فاتح و مفتوح منم آیه ی مشروح منم روح فکور است مرا صاحب تورات منم ، رونق آیات منم ، روح نبادات منم ، علم زبور است مرا (شمس ) برقص آ و بخوان بر  همه ی کون مکان گو به بیان ؍شکران، میل حضور است مرا محمد رضا شمس ملت عشق شمس | @melateeshgshams

#پست_عرفانی_برای_اهل_معرفت_و_مردم_عادی محمد رسول خداست که آمد حرف از الله زد اما قبلش پدرش اسمش عبدالله است و پدر بزرگش عبدالمطلب جدن این مطلب کیست و الله کیست پاسخ مطلب امام زمان و صوفیسم عصر خودش بود که پدر بزرگ محمد که صوفی و عارف بود خودشو عبد اون میدونست بعد از مرگ مطلب لاه با الف لام اسم شخص که الله میشه امام و صوفیسم عصر خودش شد و مطلب اسم پسر خودش و عبدالله گزاشت تا وعده دهد به عرفا که الله امام زمان شده است و نکته دیگر مگر نمیگید اسم علی و خود خدا گزاشته؟ مگر محمد در چهل سالگی به رسالت نرسید و علی ده ساله بود،پس چتور اسم علی و خدا گزاشته ؟ درسته اسم علی و خدا گزاشته اما نه توسط محمد بلکه توسط عبدالمطلب 👈این همون تفسیر ، پس به هر دوری ولی قایم است آزمایش تا قیامت دائم است از مولاناست این پست ادامه دار است ...#تفکروفکر #محمدرضاشمس ملت عشق شمس | @melateeshgshams

لال بُدم جار شدم سرد بُدم نار شدم جلوه ی عشق آمد و من جلوه ی دادار شدم قدرت قال است مرا فرصت حال است مرا میل وصال است مرا وصل به دلدار شدم گفت که هشیار نه ای ،شاهد اسرار نه ای ،خفتی و بیدار نه ای ،جَستم و بیدارشدم گفت که تو مُرده نه ای،طفلک سرخورده نه ای، کشتمش این پیر درون ،طفل لبن خوار شدم گفت تو یکسر دغلی ،ناب نِه ای و بدلی ، با همگان در جدلی،رفتم و عیارشدم گفت که آواره نه ای،مرده و بیچاره نه ای رفتم بیچاره ترین، مرده ی آوارشدم گفت که تو با همه ای،باهمه درزمزمه ای،مُهر زدم برلب و هم،از همه فرّارشدم گفت توخورشید شدی،مظهر توحیدشدی گفتمش این هردو تویی، درخط انکارشدم گفت مرا،ماه شدی، بر همگان شاه شدی،ماه نیم شاه نیم ،خادم دربارشدم گفت مرا خنده کنان ،نور بیفکن به جهان،از سر امرش به دمی،ماه شب تارشدم شکر کزآن شعله ی جان ،دل بگرفتش غلیان ،باخبرم کردو کنون،صاحب اخبارشدم شکرکه سرحلقه شدم،مِهرشد هر تاروپُدم،سیر نمودم به فلک،خالق سیارشدم شکر به دیوانگه هو،اوهمه من گشت ومن او برسپه ملت عشق ، قافله سالارشدم (شمس)هر او،مختصری،کرد به نظمت نظری ،گفت و به صد شکروثنا،آگه اسرارشدم محمد رضا شمس ملت عشق شمس | @melateeshgshams

چشم غمدیده ام امشب ز غمث خواب ندارد ، دل وامانده ام از هجر رخت تاب ندارد ای سفر کرده کجایی که ز هجرت همه جانم ،شده چون رعیتی آواره و ارباب ندارد ساقیا میکده ی عشق، ز فراق و غم هجرت ، روزگاریست که دیگر می نایاب ندارد بی تو ای ماه خوش انوار و دل آرا. همه سالم به سیاهی شده سِحر و شب مهتاب ندارد بسکه این چشم حزینم ز فراقت شده گریان ، که به چون چشمه ی خشکی به خودش آب ندارد مهربانا ز فراقت ، گزر و فاصله کم کن ، بیش از این طاقت دوری دل بیتاب ندارد تو همان کنز وفایی و دُرِ مِهر و نجابت ، چو تو سرتاسر گیتی گوهر ناب ندارد نغمه های خوش عشاق و صدای دف و تنبور ، بی نوای تو صنم گوشه و مضراب ندارد شکر و قند جهان پر شده در جام لبانت ، پند شیرین لب لعل تو، قطاب ندارد این همه جلوه که در گوشه ی ابروی تو مه روست ، به خدای ازلی گوشه ی محراب ندارد ملت عشق جدا از همه ادیان و طرق هاست ، که به جز مستی و رندی ،ره و آداب ندارد عالم از شعر تو (شمسا) دو سه من قند بجوید ، وه که این قند غزل را به و عناب ندارد محمد رضا شمس ملت عشق شمس | @melateeshgshams

آزاد بوُدم بند کمندم کردی با عشق دچار صد گزندم کردی چون شیر رها بوُدم درون صحرا با آمدنت اسیر بندم کردی ............... بی عشق تو دل ز عالمی برچیدم بند طلبت به گرد دل تابیدم اغیار در آسمان تو را میجستند من جز به درون خود تو را نادیدم محمد رضا شمس ملت عشق شمس | @melateeshgshams

هم به بیداری و رویا همه کار من زار فکر و اندیشه و ترسیم و خیال رخ توست من هوای تو به سر دارم سرمایه ی من فقط این شوق رسیدن به وصال رخ توست محمد رضا شمس ملت عشق شمس | @melateeshgshams

محبوب من سلام💙✨ محبوب من! همه شب را سیاه و زشت و ترسناک میبینند ، اما مگر میشود در آنچه که تو جاری هستی زشتی و ترس وجود داشته باشد محبوب من ، همه چیز با تو زیباست و من این را با همه وجودم درک کرده ام محبوب من ! من هیچگاه فراموش نمیکنم آن لحظه را که غرق خیال بودم و تورا دیدم ، من از تو پرسیدم تو کیستی و تو با لبخند به من گفتی من خود تو هستم آری درست است مگر میشود عاشق و معشوق از هم سوا باشند ، به راستیکه من و تو هردو یکی هستیم محبوب من ! لطف کن و همیشه محبوب من بمان ممنون از همه محبوبیتت از همه عشق بودنت💙✨ محمد رضا شمس ملت عشق شمس | @melateeshgshams