تآریکیِشَب"
تضاد قشنگیه: وقتی چشمات دارن اشکاتو فریاد میزنن و لبت میخنده! مَن⇩ https://t.me/BiChatBot?start=sc-759204-xQnRoSF
إظهار المزيد346
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
لا توجد بيانات30 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
میدونی گاهی وقتا مجبوری،
مجبوری به سر کردن با شبهایی که هیچ علاقهای به صبحش نداری
مجبوری یه لبخند مصنوعی میخ کنی رو لبهات
مجبوری جلوی آینه به جفت چشمات زل بزنی و بگی:
هیس،همین که گفتم حق ندارین ببارین
مجبوری بین این مترسکهای انسان نما راه بری و باهاشون با تمام بیاحترامی ها بااحترام حرف بزنی
مجبوری به گذروندن
حتی نفس کشیدن
آخه یکی بهم بگه چی داره این زندگی سرتاپا اجبار که داریم ادامه میدیم؟!
بهشتی که شما خوباش باشین؛ #جهنمشو میپرستم...!
وقتی قدرمو میفهمین کہ زیرہ دو متر #خاک باشم..!
میخاست گریه نکند اما
جنازه اش در رودخانه ی اتاقش پیدا شد:)