cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

بیان آزادی

❇️ بیان آزادی ✍🏻 درس‌گفتارها و مباحثات احمد فعال و فضایی برای طرح تحلیل‌های نظری در فلسفه سیاسی و جامعه‌شناسی آی آدم‌ها که بر ساحل نشسته، شاد و‌ خندانید! یک نفر در آب دارد می‌سپارد جان! (نیما یوشیج) تماس با ادمین کانال: @ahmadfaal

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
1 507
المشتركون
+224 ساعات
+197 أيام
+2630 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

Photo unavailableShow in Telegram
زمان: پنجشنبه ۳۱ خرداد لینک گروه ارغنون https://t.me/+NJWlsDVwMdE0NTVk
إظهار الكل...
پتر کبیر تمدن یا تجدد؟ قسمت دوم یادداشت های یک جامعه نشاس چند سال پیش هم بنده طرحی در مورد بحران هویت(فردی، خانوادگی، قومی، ملی، دینی) نوشتم در پیشینه ی تحقیق به مقاله ی معروف مرحوم عزت الله سحابی در ایران فردا با عنوان «برای عزت ایران هم قسم شویم» اشاره کردم که مرحوم سحابی به عنوان شخصیتی ملی، مردم و تمامی نیروهای مخالف و متنوع را (همچون ژاپن) دعوت به «قسم برای عزت ایران» می کند، تمامی نیروهای مختلف، با هر عقیده ای که دارند، همچون ژاپن حول محور «نجات وطن» هم قسم شویم. نام مقاله شان این است:«برای عزت ایران، هم قسم شویم». بدون شک، شناخت شخصیت ها و الگوهای ناموفقی چون پترکبیر و رضاشاه برای «شناخت درست» لازم است، وگرنه در حد همان کسانی خواهیم ماند که از محدوده تقدیس نابجای دیکتاتوری ها فراتر نمی روند. با این تقدس سازی ها مانع عزت ایران خواهیم شد. کتابی در مورد توسعه در دست نوشتن دارم که موانع توسعه و راهکارهای توسعه را در آن آورده ام، نام آن را : «گوش ات را به من بده، توسعه را به تو خواهم داد» گذاشته ام. امیدوارم بتوانم آن را به زودی منتشر کنم و بگذارند منتشر شود و حرف های مان نصف نیمه، در شبکه های مجازی، هدر نرود.(در یادداشت های تلگرامی، خیلی چیزها از قلم می افتد) از جنابعالی ممنونم که الهام گر چنین نوشته ای شدید. از من ایشان را هزاران یاد باد. برای عزت ایران، هم قسم شویم. توضیح کانال بیان آزادی: ضمن تشکر از توضیحات خوب جامعه شناس، تنها یک نکته را در خصوص عنوان کتاب عرض می کنیم و آن اینکه گوشت را بده توسعه را به شما خواهم داد، امیدواریم مثل توصیه هایی نباشد که گفته می شود، گوشهایت را به ما بسپار شما را هدایت خواهیم کرد. حقیقت این است که گوش های انسان باید بر روی همه گفته باز شوند. گوش را نباید به احدی منحصر سپارد، و لو اینکه این احد منحصر از عالم غیب هم خبر داشته باشد. به نظر عنوان "توسعه و نظام شنیداری" دقیق تر باشد. https://t.me/bayane_azadi
إظهار الكل...
بیان آزادی

❇️ بیان آزادی ✍🏻 درس‌گفتارها و مباحثات احمد فعال و فضایی برای طرح تحلیل‌های نظری در فلسفه سیاسی و جامعه‌شناسی آی آدم‌ها که بر ساحل نشسته، شاد و‌ خندانید! یک نفر در آب دارد می‌سپارد جان! (نیما یوشیج) تماس با ادمین کانال: @ahmadfaal

پتر کبیر تمدن یا تجدد یادداشت های یک جامعه شناس خدمت آقای دکتر فعال بزرگوار سلام عرض می کنم. با خود عهد کرده بودم که «شهوت دیده شدن» نداشته باشم و از شبکه های مجازی دور باشم و به دور از شبکه های مجازی، مشغول تحقیقات خود باشم. کارهای بزرگ را مهاجران انجام داده اند، آنهایی که اهل هجرت(از درون و برون- سیر آفاق و انفس) بوده اند. مطالب آقای دکتر مراغه ای را در مورد شریعتی و پتر کبیر و شریعتی و تقی زاده را که می خواندم، خواستم که در کانال خودشان به نقدشان پاسخ دهم، خود نگهداری کردم و گفتم به وقتش، در «شریعتی و منتقدانش» پاسخ خواهم گفت که چیزی از قلم نیفتد. با این حال، وقتی نقد جنابعالی به دکتر مراغه ای را در مورد شریعتی و پتر کبیر خواندم، عهدم را شکستم و چند سطری فی البداهه نوشتم که فرستادم. به نظرم جای نقد، جای دیگری ست، باید مفصل به نقد پرداخت که آنجا هم(جای نیکو) به نظرم کتاب باشد، نه چند خط تلگرام. (به قول حافظ : هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد). ژان ژاک روسو هم مطالبی در قرارداد اجتماعی در نقد پتر کبیر دارد که شبیه به همان نظریه شریعتی در تمدن، نظریه ویل دورانت در تمدن، و شبیه کار ژاپنی هاست: پترکبیر استعداد تقلید را داشت؛ ولی قریحه ی واقعی را که خلق می کند؛ یعنی همه چیز را از هیچ پدید می آورد، فاقد بود».(روسو، قرارداد اجتماعی: ۸۹) ویل دورانت هم صاحب نظر تمدن است، کافی ست همان صفحه ی اول تاریخ تمدن اش، همان خط اول تاریخ تمدن اش را بخوانیم که می گوید:«تمدن را می توان به شکل کلی آن، عبارت از نظمی اجتماعی دانست که در نتیجه ی وجود آن، خلاقیت فرهنگی امکان پذیر می شود و جریان پیدا می کند. در تمدن چهار رکن و عنصر اساسی می توان تشخیص داد، که عبارتند از:پیش بینی و احتیاط در امور اقتصادی، سازمان سیاسی، سنن اخلاقی و کوشش در راه معرفت و بسط هنر. ظهور تمدن هنگامی امکان پذیر است که هرج و مرج و ناامنی پایان پذیرفته باشد، چه فقط هنگام از بین رفتن ترس است که کنجکاوی و احتیاج به ابداع و اختراع به کار می افتد و انسان خود را تسلیم غریزه ای می کند که او را به شکل طبیعی به راه کسب علم و معرفت و تهیه وسایل بهبود زندگی سوق می دهد».(دورانت ، تاریخ تمدن، ج۱: ۳) خوب است تعریف تمدن و تجدد را از شریعتی هم بیاوریم که با هم فرق می کنند. به نظریه تمدن و تجدد وی و کتاب بازگشت به خویشتن و کتاب تاریخ تمدن وی مراجعه شود. برای نمونه یکی دو مورد را مثال می زنم:« تجدد از طریق تقلید به سرعت تحقق می یابد، اما تمدن، درست برخلاف آن، یک «خودجوشی» و «آزادی از تقلید» و «رسیدن به مرز آفرینندگی» و «تشخیص مستقل» است».(شریعتی، بازگشت: ۱۴۱) «تمدن مصرفی از «وحشی گری» بدتر است. آدمی که فقط در «مصرف» متمدن می شود، وحشی از او مترقی تر است. چرا؟ برای اینکه وحشی (مثل ژاپن) شانس متمدن شدن از طریق «تولید» را دارد؛ اما آنکه «مصرف کننده» می شود، بی آنکه تولید کننده باشد، شانس «تولید»ش را از دست می دهد».(چه باید کرد؟: ۲۳۸) کاش می توانستم در همین نوشته یرتلکرامی که با گوشی تایپ می کنم، آمارهای جلو زدن ژاپن در تولید را همین جا بیاورم، و کاش آقای دکتر مراغه ای، کتاب های تمدن را می خواندند، الگوهای عینی چگونگی ساخت تمدن، مثل ژاپن. انشاالله این الگوها را در کتابم خواهم آورد. « کار پتر کبیر که مورد نقد شریعتی ست، از سوی دیگر اندیشمندان هم نقد شده، حتا می توان بر اساس نظریه تأخر فرهنگی ویلیام آگ برن هم به نقد آن پرداخت، یا نظریه دکتر کاتوزیان «شبه مدرنیسم». اتفاقاً هر دو پتر کبیر و رضاشاه ارتش را تقویت کردند،(رضاشاه ۴۰ درصد بودجه ی کشور را به کام ارتش ریخت، اولین بار هم ارتش اش را بر ضد ملت خود استفاده کرد، اولین بار از نیروی هوایی استفاده کرد، آن هم نه علیه دشمن، بلکه علیه عشایر که اقتصاد کشور بی آنها، فلج بود. ) هر دو تکنولوژی غرب را خریدند نه اینکه مثل الگوی ژاپن به فکر «خودتولیدی» باشند. (به نظریه تمدن و تجدد شریعتی و آن نقد طنزآمیز و طعنه آمیز ایشان از پهلوی ها مراجعه شود که :«دامن زن را قیچی کرده اند و متمدن اش کرده اند». در این یکی دو ماه اخیر، چند کتاب در مورد ژاپن خوانده ام و یادداشت برداری کرده ام، از جمله ژاپن چگونه ژاپن شد؟ از دکتر امیرباقر مدنی، کتاب های پروفسور نقی زاده ژاپن شناس معروف، خیلی جالب است یکی از بندهای سوگندنامه ی ۵ ماده ای دوره ی انقلاب مئی جی،(یا می جی) «سرازیر کردن تمام علوم جهان به ژاپن، برای پیشرفت ژاپن» بود. https://t.me/bayane_azadi
إظهار الكل...
بیان آزادی

❇️ بیان آزادی ✍🏻 درس‌گفتارها و مباحثات احمد فعال و فضایی برای طرح تحلیل‌های نظری در فلسفه سیاسی و جامعه‌شناسی آی آدم‌ها که بر ساحل نشسته، شاد و‌ خندانید! یک نفر در آب دارد می‌سپارد جان! (نیما یوشیج) تماس با ادمین کانال: @ahmadfaal

👍 1
چرا با نظارت استصوابی شورای نگهبان کاملاً موافقم؟ احمد فعال اولاً قرار نیست کسی که نماینده واقعی مردم باشد، کاندید شود. توی این چهل سال هم هیچکس، از همه نیروهای ملی، دینی، متخصصین و تکنوکرات‌های ملی، که همه صلاحیت‌های لازم را برای اداره کشور داشته و دارند، و حتی همین اصلاح‌طلبان جدی که بنیان‌گذاران اصلاحات بودند، به مخیله‌شان خطور نمی‌کرد و نمی‌کند که خود را کاندید نمایندگی مردم برای اداره کشور کنند. پس هر کی هست و هرچی هست از میان همین جماعتی است که 45 سال توی دست و بال همین سیستم متولد شدند، پر و بال گرفتند و الان به بلوغ رسیدند و بخش زیادی از آنها هم در آستانه پیری و مرگ هستند. تجربه چند دوره قبل ریاست جمهوری می‌گوید، انواع مختلف اصول‌گرایان از افراطی تا تفریطی، از ولایی تا پایداری که اداره کشور هم بدست همین‌هاست، در هر دوره‌ای که نامزد می‌شوند، تا پای جان برای موفقیت می‌ایستند، و هیچ اتاق فکری هم وجود ندارد که بگوید کی باشد و کی نباشد، و اگر هم اتاق‌های فکری مثل همین احزاب فرموده وجود داشته باشند، هیچکدام از کاندیداها گوش به حرف آنها نمی‌دهد. 80 نفر کاندیدای اصول‌گرا که حالا چند تا اصلاح‌طلب درجه چهار و و پنج و درجه پیت هم بین آنها قاطی می‌شود، بی‌گمان اگر شورای نگهبان نبود، فکر می‌کنم تقریبا نه فقط به عدد حکمرانان، بلکه به عدد مدیران کشور کاندیدای ریاست جمهوری می‌داشتیم، و بعد باز اگر شورای نگهبان نبود ما با چند هزار کاندیدا مواجه بودیم. با توجه به این حقیقت که می‌دانیم، همه کاندیداهایی طیف مختلف اصول‌گرایی تا آخرین نفس و تا پای جان می‌ایستادند و به نفع هیچکدام انصراف نمی‌دادند. این چند دوره اخیر تابلوی روشنی جلوی دیدگان ما و جامعه قرار داد، و به روشنی ثابت کرد که وقتی طعم قدرت به ذائقه انسان نزدیک می شود، به خصوص، با تأکید می گویم به خصوص آنهایی که هیچ صلاحیتی ندارند، چیزهایی مثل ارزش‌های انقلاب، تابعیت از ولایت، آیات و روایات، عرش به لرزه در می‌آید و این حرف‌ها، نزد این حضرات قصه و افسانه‌ای بیش نیست. تابعان و طرفدارن اینان هم بدانند واقعاً ول معطلند. https://t.me/bayane_azadi
إظهار الكل...
بیان آزادی

❇️ بیان آزادی ✍🏻 درس‌گفتارها و مباحثات احمد فعال و فضایی برای طرح تحلیل‌های نظری در فلسفه سیاسی و جامعه‌شناسی آی آدم‌ها که بر ساحل نشسته، شاد و‌ خندانید! یک نفر در آب دارد می‌سپارد جان! (نیما یوشیج) تماس با ادمین کانال: @ahmadfaal

👏 3👍 2
بخش دوم گفت و گوی با علی میرسپاسی موضوع: رقابت و نزاع محمد رضا شاه پهلوی با اسرائیل بر سر برتری منطقه ای و سلطنت طلبان و رضا پهلوی که خواهان حمله اسرائیل به ایران هستند. https://www.youtube.com/watch?v=H107C8orIxw
إظهار الكل...
گفت و گوی اکبر گنجی و علی میرسپاسی: رقابت و نزاع شاه با اسرائیل بر سر برتری منطقه ای و پیروان شاه

👍 2
02:21
Video unavailableShow in Telegram
🎥انتقادهای بسیار تُند اپوزیسیون از اپوزیسیون 👈 انتقاد رادیکال اپوزیسیون از اپوزیسیون مبارک است. خودانتقادی موجب رشد می شود. امیدوارم این نوع انتقادها دستکم موجب کنار گذاشتن هتاکی و تهمت زنی و دروغگویی شود. https://t.me/ganji_akbar
إظهار الكل...
document_5965448517441819294.mp47.44 MB
«جامعه شناسی علم شناخت واقعیت اجتماعی است» 🌎اتحادیه جامعه شناسان ایرانی در تلگرام (اِجادَت)، فهرست زیر را در حوزه های گوناگون علوم اجتماعی تدارک دیده است. با انتشار آن در کانال های مختلف، به ترویج بینش جامعه شناختی کمک کنیم. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 ✍محمدحسن علایی 🔰آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه‌شناختی @sociologicalperspectives ✍نعمت الله فاضلی 🔰تحلیل فرهنگی جامعه ایران @Drnematallahfazeli ✍بی‌تا مدنی 🔰فمینیسم تفسیری پرگمتیستی @sociology_of_sport ✍فریبا نظری 🔰جامعه‌شناسی گروه‌های اجتماعی @Sociologyofsocialgroups ✍مصلح فتاح پور 🔰تحلیل آسیب های اجتماعی @Analysisisocialproblems ✍ح.ا.تنهایی 🔰جامعه شناسی تفسیری و نظری و درمانی ایران @hatanhai ✍عادل سجودی 🔰جستاری در جامعه شناسی @GILsociologist ✍احمد فعال 🔰تحلیل های نظری در جامعه شناسی و سیاست @bayane_azadi ✍سعید معدنی 🔰هفت اقلیم @Saeed_Maadani ✍علی نوری 🔰خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی @iranian_familyy ✍حسین شیران 🔰جامعه‌شناسی شرقی @OrientalSociology ✍اصغر ایزدی جیران 🔰آکادمی مردم‌شناسی @IzadiJeiran ✍هادی خانیکی 🔰مجله رسانه فرهنگ @resanefarhang ✍مسعود زمانی مقدم 🔰نوشته‌ها، مقالات و دوره‌های آموزشی @masoudzamanimoghadam ✍مریم زارعیان 🔰ایران ما @maryamzareian97 ✍آرش احدی مطلق 🔰جامعه شناسی و اخلاق @Sociology_of_Ethics ✍کاوه فرهادی 🔰انسان‌شناسی یاریگری، توسعه پایدار و زیست‌بوم‌داری @kaveh_farhadi ✍مسعود زمانی مقدم 🔰روش و پژوهش کیفی @qualitative_methodology 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔘Click here to join us: @madanibita @dr_shirinvalipouri @Mohamadzeinaliunari
إظهار الكل...

1
هشت پرسش بنیادی از پزشکیان احمد فعال اگر حقیقتاً آقای پزشکیان قصد حل کردن مسائل کشور را دارند، این پرسش‌ها را با او در میان بگذارید و به اطلاع و آگاهی عمومی برسانید: 🎋 ۱- فکر نمی‌کنیم نیازی به شواهد وجود داشته باشد که سیاست خارجی ایران و بحران آفرینی‌های مکرر، در طی چهل سال مانع اصلی هر گونه اقدام اصلاحی است، به طوریکه بحرانها در سیاست خارجی کل اقتصاد کشور را قفل کرده است. آقای الله کرم می‌گوید، هر پیروزی که بدست آوردیم محصول تنش‌زایی بوده، و مرحوم قاسم سلیمانی می‌گوید، در "بحران فرصتی است که در فرصت وجود ندارد". یعنی اگر به یک فیلسوف سیاسی می‌گفتید جمله‌ای در ستایش بحران بگوید نمی‌توانست جمله‌ای به این نغزی بگوید. چگونه شما می‌خواهید کشور را و سیاست خارجی را از بحران نجات دهید؟ 🎋 2- امر مسلم و بدیهی این است، و ظریف وزیر خارجه پیشین نیز تصدیق می‌کند که مداخله سپاه پاسداران در سیاست خارجی و نقش تعیین کنندگی آن در سیاست‌ها، عامل اصلی بحران‌هاست. آقای پزشکیان چگونه و با کدام برنامه می‌خواهد نقش سپاه را در مداخله سیاست خارجی از میان بردارد؟ 🎋 3- امر مسلم این است که ایران هیچگونه سیاست داخلی نداشته است، و سیاست خارجی تعیین کننده سیاست داخلی است. به عبارتی کشور از چهل سال پیش و به خصوص از دوران احمدی نژآد تا کنون سیاست خارجی محور بوده است. دشمنی‌ها و ستیزه‌جویی‌ها با غرب و محور قرار دادن دشمن در تعیین سیاست‌ها، نقش محوری دارند. در این میان نظامی‌گری و مداخلات جاه‌طلبانه در منطقه نیروی محرکه اصلی این سیاست‌ها به شمار می‌روند. به طوریکه تمام مؤلفه‌های داخلی از اقتصاد تا فرهنگ با ادبیات نظامی ‌بیان می‌شوند. به عنوان مثال، استفاده از اقتصاد مقاومتی به جای اقتصاد توسعه، و استفاده از تهاجم فرهنگی، سرهنگان فرهنگی، جنگ نرم، به جای مبادله فرهنگی و تعاطی افکار، به وضوح ماهیت نظامی‌گری و سیاست خارجی محور بودن سیاست‌های داخلی را بیان می‌کنند. آقای پزشکیان چگونه می‌خواهند این ادبیات را تغییر دهند و سیاست خارجی محوری را به سیاست داخلی محور برگردانند؟ با کدام ابزراها و کدام ضمانت‌ها؟ 🎋 4- نظر اقای پزشکیان در باره این سخنان مرحوم خمینی در بهشت زهرا سال 1357 که خطاب به رژیم شاه می‌گفت، گیریم که پدران ما نظام شاهنشاهی را انتخاب کردند، آنها به چه حقی باید امروز برای ما انتخاب کنند؟ اکنون این سوال مطرح است که گیریم که پدران ما 45 سال پیش جمهوری اسلامی‌ را انتخاب کردند، آیا نسل امروز و جامعه امروز که بیش از 90 درصد آنها به نظام جمهوری اسلامی رای نداده اند، چرا باید به این نظام تمکین کنند، چه راه کاری برای تحقق خواست جامعه امروز وجود دارد؟ یا اینکه می‌فرماید مرگ خوب است برای همسایه؟ 🎋 5- نظر ایشان در باره حقوق و آزادی‌های اقلیت‌های دینی مثل بهائیان چیست؟ 🎋 6- نظر ایشان درباره حجاب اجباری چیست؟ این کافی نیست که بگوید مسئله من حجاب نیست، احمدی نژاد هم قبل از ریاست جمهوری همین حرف را می‌زد، نظر صریح او درباره حجاب اجباری چیست و چه راهکاری و با چه تضمین‌های حقوقی برای حل این مسئله دارند؟ 🎋 7- نظر ایشان با آزادی مخالفان چیست؟ نظر ایشان در باره حقوق و آزادی منتقدین نسبت به نظام ولایت، نسبت به فعالیت‌های اقتصادی سپاه پاسداران، و نسبت به برنامه‌های اتمی ایران چیست؟ چه تضمین‌های حقوقی وجود دارد که این افراد از همان آزادی‌ها و حقوق مساوی‌ای برخوردار باشند که موافقان این ایده‌ها دارند؟ 🎋 8- آیا آقای پزشکیان معتقد است که ایران به همه ایرانیان تعلق دارد یا خیر؟ آیا همه ایرانیان حق دارند در تعیین سرنوشت خود مشارکت کنند یا خیر؟ اگر یک ایرانی غیرمسلمان و یا یک مسلمان غیرشیعی، و یا یک ایرانی بهایی، و یا حتی اکثریت ایرانیانی که با نظام موجود موافق نیستند، حق دارند سرنوشت خودشان را تعیین کند یا خیر؟ نه اینکه این حق را فقط در اندازه یک ابزار و یا یک ماشین رأی تقلیل دهیم. چرا آنها از این حق مساوی با دیگر هموطنان او برخوردار نیستند؟ اگر ایران برای همه ایرانیان است، ضمن اینکه قانون اساسی چنین حقی مساوی‌ای را به لحاظ حقوقی برای همه آحاد ایرانیان قائل نشده است، چگونه و از چه راهی شما می‌توانید تضمین کنید که همه ایرانیان مطابق منشور حقوق بشر به این حق طبیعی و اولیه دست پیدا کنند؟ 🎋 اگر آقای پزشکیان اجرا و تحقق یکی از این پرسش‌های هشت‌گانه و دهها پرسش دیگری که اینجا نیامدند، تکرار می‌کنیم اجرا و تحقق یکی از این پرسش‌های هشت‌گانه را - اجرا و تحقق بقیه پرسش ها پیشکش- پاسخ و تضمین دهند، بفرمایند تا به ایشان رأی بدهیم. اگرنه، برای چی؟ همچنان که در دوره قبل گفتم انتخاب رئیسی دستکم در این سیستم بهتر از همتی است، اکنون می گویم، اگر قرار است همین وضع موجود ادامه پیدا کند انتخاب قالیباف و جلیلی بهتر است از انتخاب پزشکیان است. https://t.me/bayane_azadi
إظهار الكل...
بیان آزادی

❇️ بیان آزادی ✍🏻 درس‌گفتارها و مباحثات احمد فعال و فضایی برای طرح تحلیل‌های نظری در فلسفه سیاسی و جامعه‌شناسی آی آدم‌ها که بر ساحل نشسته، شاد و‌ خندانید! یک نفر در آب دارد می‌سپارد جان! (نیما یوشیج) تماس با ادمین کانال: @ahmadfaal

👍 4
پتر کبیر قهرمان مدرنیته و یا فرعون بزک کردن مرگ؟ احمد فعال دوست گرامیم آقای علی مرادی مراغه‌ای یاداشتی (3022https://t.me/bayane_azadi/) در وصف پتر کبیر از قول بعضی از نخبگان گذشته می‌آورد و بعد نتیجه می‌گیرد: «اما سوال اینست که چرا ۱۵۰ سال پیش، امثال رضاقلی خان هدایت و زین العابدین مراغه‌ای که نه غرب را دیده و نه از دانشگاه سوربن فرانسه دکتری گرفته بودند ارزش اصلاحات و تلاشهای پطر کبیر را درست تشخیص دادند اما کسانی ضد مدرنیته چون دکتر علی شریعتی به خطا رفته و آنرا در حد ریش به تمسخر گرفت؟ آیا این خطای دید، ناشی از چپ زدگی روشنفکران دهه چهل نبود که نگاهی معیوب و کژاندیشانه نسبت به مفاهیم و تحولات غرب داشتند و همه چیز را در حد رابطه استعماری غرب تعبیر و تفسیر می‌کردند...؟». ابتدا یک نکته‌ای را مقدمتاً عرض کنم و حق می‌دهم که دوست عزیزمان آقای مراغه‌ای تلقی نادرستی از مدرنیته داشته باشند. چون بنا به تجربه حتی اساتید علوم سیاسی و جامعه شناسی هم درک درستی از تفاوت مدرنیته با مدرنیزاسیون و مدرنیسم ندارند. دوران مشروطیت، و تلاش‌های روشنفکران از آخوندزاده و ملکم خان و مستشارالدوله و دهها تن دیگر از روشنفکران، که بعضاً به حدود 40 سال قبل از مشروطیت می‌رسند، بنیان گذاشتن اندیشه مدرنیته بود. آنچه که رضا شاه کرد به جز تأسیس دانشگاه تهران و تأسیس دادگستری، که این هر دو دهها سال قبل، یکی در تأسیس دارالفنون و بعد کارهای میرزاحسین خان سپهسالار در طرح اجباری کردن یک دوره تحصیل برای کودکان تا دوره نوجوانی، و بعد کارهای حسن رشدیه، و دومی درخواست عدالتخوانه که به سالهای قبل از مشروطه باز می‌گردد، تا دوران مشروطه که این خواست نطفه می‌بندد، خیلی طبیعی و روشن بود که در هر حال دستگاه سیاسی و اداری کشور بعد از نیم قرن به سمت تأسیس این دو نهاد پیش می‌رفت. اما این دو نهاد هنوز بنیان‌های مدرنیته نیستند. بنیان مدرنیته تأسیس نهادهای مدنی در حراست از آزادی، دموکراسی، تکثرگرایی، و تحول خود جامعه به سوی فردگرایی و خردگرایی است. هیچکدام از اینها در عصر آن پدر و پسر تا همین امروز تحقق نیافته‌اند. اما آنچه که در عصر پهلوی‌ها رخ داد مدرنیته نبود، به عکس، رضا شاه بنیادهای مدرنیته را از ریشه کند و به جای آن به نوسازی کشور پرداخت. یعنی همین کت و شلوار و کفش و کلاه و جاده و اتومبیل و قطار و کارخانه‌ای که دور و بر خود مشاهده می‌کنیم، اینها همه مظاهر مدرنیزاسیون هستند نه مدرنیته. به عبارتی اگر ورود به دنیای مدرن را به یک سازواره تشبیه کنیم، مدرنیته نیم‌تنه بالایی آن و مدرنیزاسیون نیم‌تنه پایین آن است. رضا شاه با بریدن سر، ورود به دنیای مدرنیته را در نیم‌تنه پائین شروع کرد. مهمترین کوشش رضا شاه و دلبستگی او به نوسازی، مدرن کردن ارتش و امور نظامی بود، که تقویت ارتش، هم مهمترین ستون پایه استبداد در طول تایخ ایران بود، و هم آنکه به قول کاتوزیان بخش عمده‌ای از بودجه کشور را همین نوسازی در ارتش می‌بلعید. حالا با این مقدمه بر می‌گردم به اظهارات دوست عزیزم آقای مراغه‌ای: وقتی اسم پتر کبیر می‌آید، قسم مهمی از آگاهی من بر می‌گردد به کتاب تجربه مدرنیته اثر مارشال برمن. به غیر از اینکه ویل دورانت می‌گوید که پتر کبیر یک فرد خونخواری بود، و روایت‌های بسیاری هست که در همین نقل قول‌های بلندی که می‌خواهم از برمن نقل کنم، خیلی روشن عرض کنم که: کار پتر کبیر در نوسازی تقریباً کاریکاتور کارهای همین رضا شاه خودمان بود، باز صد رحمت به رضا شاه خودمان. تمام وسوسه پتر کبیر تبدیل روسیه به یک قدرت نظامی بود، اتفاقاً موفق هم شد و راه او، هم با تجهیز ادوات نظامی و هم با جنگ‌ها در ادوار بعد، از کاترین دوم تا دوره تزارها ادامه همین وضع بود. این کشور همچنان از دوران پتر کبیر تا جنگ جهانی اول یکی از کشورهای عقب‌مانده ماند، و تنها به یک امپراطوری نظامی تبدیل شد. بعدها هم در عصر بلشویک‌ها تا امروز همین وضع ادامه پیدا کرد. حالا پیروزی روس‌ها هم در دو جنگ با ایران در عصر فتحعلی شاه به دلیل همین تقویت بنیه نظامی بود، که اگر نبود بعضی از حماقت‌ها به خصوص در جنگ دوم از سوی مراجع و روحانیت، اصلاً جنگی هم صورت نمی‌گرفت. درباره عقب‌افتادگی روسیه از دوران پتر کبیر تا آستانه قرن بیستم، مارشال برمن در صفحه 213 کتاب خود می‌گوید: «رنج و عذاب ناشی از عقب‌ماندگی و توسعه‌نیافتگی نقشی اساسی در سیاست و فرهنگ روسیه ایفاء می‌کرد». ✅ برای آگاهی از تحلیل های نظری در سیاست و جامعه شناسی به کانال بیان آزادی بپیوندید @bayane_azadi ✅ متن مقاله در سایت گویا نیوز https://news.gooya.com/2024/06/post-87711.php
إظهار الكل...
بیان آزادی

❇️ بیان آزادی ✍🏻 درس‌گفتارها و مباحثات احمد فعال و فضایی برای طرح تحلیل‌های نظری در فلسفه سیاسی و جامعه‌شناسی آی آدم‌ها که بر ساحل نشسته، شاد و‌ خندانید! یک نفر در آب دارد می‌سپارد جان! (نیما یوشیج) تماس با ادمین کانال: @ahmadfaal

3
پتر کبیر قهرمان مدرنیته و یا فرعون بزک کردن مرگ؟ احمد فعال دوست گرامیم آقای علی مرادی مراغه‌ای یاداشتی (3022https://t.me/bayane_azadi/) در وصف پتر کبیر از قول بعضی از نخبگان گذشته می‌آورد و بعد نتیجه می‌گیرد: «اما سوال اینست که چرا ۱۵۰ سال پیش، امثال رضاقلی خان هدایت و زین العابدین مراغه‌ای که نه غرب را دیده و نه از دانشگاه سوربن فرانسه دکتری گرفته بودند ارزش اصلاحات و تلاشهای پطر کبیر را درست تشخیص دادند اما کسانی ضد مدرنیته چون دکتر علی شریعتی به خطا رفته و آنرا در حد ریش به تمسخر گرفت؟ آیا این خطای دید، ناشی از چپ زدگی روشنفکران دهه چهل نبود که نگاهی معیوب و کژاندیشانه نسبت به مفاهیم و تحولات غرب داشتند و همه چیز را در حد رابطه استعماری غرب تعبیر و تفسیر می‌کردند...؟». ابتدا یک نکته‌ای را مقدمتاً عرض کنم و حق می‌دهم که دوست عزیزمان آقای مراغه‌ای تلقی نادرستی از مدرنیته داشته باشند. چون بنا به تجربه حتی اساتید علوم سیاسی و جامعه شناسی هم درک درستی از تفاوت مدرنیته با مدرنیزاسیون و مدرنیسم ندارند. دوران مشروطیت، و تلاش‌های روشنفکران از آخوندزاده و ملکم خان و مستشارالدوله و دهها تن دیگر از روشنفکران، که بعضاً به حدود 40 سال قبل از مشروطیت می‌رسند، بنیان گذاشتن اندیشه مدرنیته بود. آنچه که رضا شاه کرد به جز تأسیس دانشگاه تهران و تأسیس دادگستری، که این هر دو دهها سال قبل، یکی در تأسیس دارالفنون و بعد کارهای میرزاحسین خان سپهسالار در طرح اجباری کردن یک دوره تحصیل برای کودکان تا دوره نوجوانی، و بعد کارهای حسن رشدیه، و دومی درخواست عدالتخوانه که به سالهای قبل از مشروطه باز می‌گردد، تا دوران مشروطه که این خواست نطفه می‌بندد، خیلی طبیعی و روشن بود که در هر حال دستگاه سیاسی و اداری کشور بعد از نیم قرن به سمت تأسیس این دو نهاد پیش می‌رفت. اما این دو نهاد هنوز بنیان‌های مدرنیته نیستند. بنیان مدرنیته تأسیس نهادهای مدنی در حراست از آزادی، دموکراسی، تکثرگرایی، و تحول خود جامعه به سوی فردگرایی و خردگرایی است. هیچکدام از اینها در عصر آن پدر و پسر تا همین امروز تحقق نیافته‌اند. اما آنچه که در عصر پهلوی‌ها رخ داد مدرنیته نبود، به عکس، رضا شاه بنیادهای مدرنیته را از ریشه کند و به جای آن به نوسازی کشور پرداخت. یعنی همین کت و شلوار و کفش و کلاه و جاده و اتومبیل و قطار و کارخانه‌ای که دور و بر خود مشاهده می‌کنیم، اینها همه مظاهر مدرنیزاسیون هستند نه مدرنیته. به عبارتی اگر ورود به دنیای مدرن را به یک سازواره تشبیه کنیم، مدرنیته نیم‌تنه بالایی آن و مدرنیزاسیون نیم‌تنه پایین آن است. رضا شاه با بریدن سر، ورود به دنیای مدرنیته را در نیم‌تنه پائین شروع کرد. مهمترین کوشش رضا شاه و دلبستگی او به نوسازی، مدرن کردن ارتش و امور نظامی بود، که تقویت ارتش، هم مهمترین ستون پایه استبداد در طول تایخ ایران بود، و هم آنکه به قول کاتوزیان بخش عمده‌ای از بودجه کشور را همین نوسازی در ارتش می‌بلعید. حالا با این مقدمه بر می‌گردم به اظهارات دوست عزیزم آقای مراغه‌ای: وقتی اسم پتر کبیر می‌آید، قسم مهمی از آگاهی من بر می‌گردد به کتاب تجربه مدرنیته اثر مارشال برمن. به غیر از اینکه ویل دورانت می‌گوید که پتر کبیر یک فرد خونخواری بود، و روایت‌های بسیاری هست که در همین نقل قول‌های بلندی که می‌خواهم از برمن نقل کنم، خیلی روشن عرض کنم که: کار پتر کبیر در نوسازی تقریباً کاریکاتور کارهای همین رضا شاه خودمان بود، باز صد رحمت به رضا شاه خودمان. تمام وسوسه پتر کبیر تبدیل روسیه به یک قدرت نظامی بود، اتفاقاً موفق هم شد و راه او، هم با تجهیز ادوات نظامی و هم با جنگ‌ها در ادوار بعد، از کاترین دوم تا دوره تزارها ادامه همین وضع بود. این کشور همچنان از دوران پتر کبیر تا جنگ جهانی اول یکی از کشورهای عقب‌مانده ماند، و تنها به یک امپراطوری نظامی تبدیل شد. بعدها هم در عصر بلشویک‌ها تا امروز همین وضع ادامه پیدا کرد. حالا پیروزی روس‌ها هم در دو جنگ با ایران در عصر فتحعلی شاه به دلیل همین تقویت بنیه نظامی بود، که اگر نبود بعضی از حماقت‌ها به خصوص در جنگ دوم از سوی مراجع و روحانیت، اصلاً جنگی هم صورت نمی‌گرفت. درباره عقب‌افتادگی روسیه از دوران پتر کبیر تا آستانه قرن بیستم، مارشال برمن در صفحه 213 کتاب خود می‌گوید: «رنج و عذاب ناشی از عقب‌ماندگی و توسعه‌نیافتگی نقشی اساسی در سیاست و فرهنگ روسیه ایفاء می‌کرد». برای آگاهی از تحلیل های نظری در سیاست و جامعه شناسی به کانال بیان آزادی بپیوندید https://t.me/bayane_azadi/3022
إظهار الكل...
بیان آزادی

❇️ بیان آزادی ✍🏻 درس‌گفتارها و مباحثات احمد فعال و فضایی برای طرح تحلیل‌های نظری در فلسفه سیاسی و جامعه‌شناسی آی آدم‌ها که بر ساحل نشسته، شاد و‌ خندانید! یک نفر در آب دارد می‌سپارد جان! (نیما یوشیج) تماس با ادمین کانال: @ahmadfaal

👍 2