|بودن|
[ She is an old soul with young eyes, a vintage heart and a beautiful mind ] http://t.me/HidenChat_Bot?start=330743009
إظهار المزيد205
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
+530 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
Photo unavailableShow in Telegram
“The Death of Icarus” by Alexandre Cabanel (French; 1823 - 1889)
دومین مرحله از سفر زندگی «جوانی» است. این نقاشی منظرهای سرسبز را به تصویر میکشد که نشاندهنده نشاط و پتانسیل جوانی است. این ترکیب نمادی از افق ها و تجربیات در حال گسترش دوره جوانی است. مسافر جوان، که اکنون با اطمینان در ژستی رو به جلو با لباس هایش که در اثر وزش باد تکان میخورد به تصویر کشیده شده است و شور و انرژی او را مجسم می کند. فرشته نگهبان که در ساحل ایستاده است، خداحافظی میکند و به معنای لحظهای است که جوان کنترل سرنوشت خود را به دست می گیرد.
یکی از ویژگی های اصلی این نقاشی، قلعه روحانی در آسمان است که نشان دهنده رویاها و جاهطلبی های بزرگ بشریت و دوران جوانی است. به نظر می رسد این چراغ سفید درخشان مقصد نهایی جوانان باشد. با این حال، این نقاشی به چالش های آینده اشاره می کند. رودخانه آرامی که به نظر میرسد مستقیماً به قلعه در آسمان منتهی میشود که نمادی از مشکلات پیش رو و درک اجتنابناپذیر پیچیدگیهای زندگی است.
سخنان خود کول در مورد منظره بینش بیشتری را ارائه می دهد: «مناظر تصویر - نهر زلال آن، درختان بلندش، کوه های سر به فلک کشیده اش، فاصله بی حد و حصر و فضای شفاف آن - زیبایی رمانتیک تخیلات جوانی را به تصویر می کشد، زمانی که ذهن به اوج می رسد. قبل از اینکه تجربه به ما بیاموزد که واقعیت چیست.
او جوهر جاهطلبی جوانی و دیدگاه های آرمان گرایانه ای را که مشخصه این مرحله از زندگی است را در پس زمینه ای از منظرهای زیبا و ساده و طبیعی به تصویر می کشد.
إظهار الكل...
The Poem Kirsten Dunst Uses as a Tool of Seduction in Snowy Eternal Sunshine
Despite its warm title, Eternal Sunshine of the Spotless Mind is a quintessential winter movie. The poem that gives the film its title suggests that forgetting has a holy power. But does it?
بچهها میدونستید نام این فیلم برگرفته از یک شعر هست؟ از یه شاعر به اسم الکساندر پوپ!
شعر هم بسیار زیباست. حتی به گونهای روایت کننده داستان فیلم هم هست. درباره میل یک زن به فراموش کردن معشوقهاش هست.
We have empathy for the fictional characters- we know what they are feeling- because we literally experience the same feeling ourselves!
اینجاست که نورونهای آینهای ما بیدار شدن تا احساسات اصیل و زیبای انسانی رو صدا بزنن که تجربهشون کنیم و اینبار از طریق کس دیگری. یکجوری انگار هم تجربه خودمون هست و هم تجربه خودمون نیست! :)))
ما با با مشاهده داستان عشق دوتا کرکتر و بوسهشون توی یه فیلم عشق رو حس میکنیم. انگار خودمون عاشقپیشهایم. با غم یه کرکتر خودمون غم رو تجربه میکنیم! با خشم و کینه یه شخصیت داستانی خشمگین و کینهتوز میشیم.
اختر خطة مختلفة
تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.