چشم های بنفش🌱

امروز صبح ام خیلی قشنگ شروع شد. کل مسیر خونه تا محل کارم با دوستم حرف زدم و تمام مسیر بهش نشون دادم. این صبح هایی که با آدم های ارزشمند زندگیم شروع میشن اصلا یک جور دیگه دوست داشتنی ان برام. در ادامه ی ماجرا منجیرم به مناسبت کریسمس کیک درست کرده بود و باخودش کلی خوراکی آورده بود. خلاصه که روز معمولی ولی با کیفیتی بود. #صد روز خوشحالی ۳

Downtown, December 2023💫

امروز به خاطر کریسمس همه جا تعطیل بود و منم از این فرصت استفاده کردم تا یکم خونه باشم و استراحت کنم. برنامه ی هفته ی آیندم نوشتم، عکس های ویژن بردم گلچین کردم، پادکست گوش دادم و الان میخوام یکم از کتاب باشگاه پنج صبحی ها بخونم. به هر حال از کریسمس ممنونم چون برای من هیچی که نداشت باعث شد امروز رو به بدیهی ترین کارهای زندگیم که بین روزهای شلوغ گم شده بودن بپردازم. #صد روز خوشحالی ۲

صبحانه یک روزِ تعطیل🥞

امروز کلی پیاده‌روی کردم و همزمان با دوست ام هم تصویری حرف زدیم و خندیدم و کلی چیزی برای هم تعریف کردیم. راستش من به این نتیجه رسیدم فاصله دیگه هیچ تاثیری نداره و دوستی ها حتی با کیلومتر ها دور از هم بودن هم میتونه پایدار بمونه. توی صحبت هاش بهم میگفت مشهد بدون تو فایده نداره، راستش منم هرجایی رفتم فهمیدم بدون اون برام معنی نداشت. این باهم بودن مون بود که گشتن توی کتاب فروشی، قدم زدن توی خیابون ها، پیادروی های صبح زود و ... برام با ارزش می‌کرد. خلاصه که امروز بازم حس کردم مثل قبلا داریم باهم راه میریم و گپ میزنیم و میخندیم و بیشتر از همیشه از داشتنش خوشحال شدم و دلم گرم شد. #صد روز خوشحالی ۱

خیلی دلم میخواد توی چالش #صد روز خوشحالی مرضیه شرکت کنم. از امروز اینجا مینویسم و به نظرم اینکه آدم اتفاقات خوب روز یک جایی ثبت کنه میتونه خیلی باحال باشه. خلاصه که شما هم اگر دوست دارید حتما یک جایی برای خودتون بنویسید.

English bay beach

Lunch time