cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

شاهدخت غمگین هکران سایبری

إظهار المزيد
إيران282 963لم يتم تحديد اللغةالفئة غير محددة
مشاركات الإعلانات
213
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
لا توجد بيانات30 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

چنل که بقیه رمان داخل پارت گذاری میشع↓ https://t.me/+IIdVQ6TAhV4zMWM0
إظهار الكل...
چنل دختر پاییزی🍊🧡 | کازیـــــ🎰ــــنو🔞 | جانشـــ👩🏻‍💻ـــین ایکـــ🔪ــــس

﷽ یه وقتایی بهترين برگ های زندگی رو داری اما حاكم تو نيستی! رمان های انلاین↓ #کازینو #جانشین_ایکس جلد دوم هکران سایبر رمان های فایل شده↓

https://t.me/kvtsiodqu

❌تمامی رمان های دختر پاییزی داخل این چنل پارت گذاری میشود❌ ❌کپی از رمان ها پیگرد قانونی دارد❌

_بچموووو بدهههه در خیابان، در میان ازدحام جمعیت فریاد می زد و فرزندش را از پدر سنگ و سنگدلش می خواست. _ترخدا بچمو بده... اردلاننن بچموو میخوام.. ترو قرآن.. زن کنار اردلان بچه را سفت در اغوش می گیرد : _جات زیر همون مردایی که تا الان بودی. گمشو از زندگی شوهرم و بچم.. زنیکه هرزه.. ناباور به چشمان سرد اردلان خیره می‌شود. در یک تصمیم عقب عقب می رود و می گوید: _من عاشق بودم کثافت، عاشقت بودم اردلان، بد کردی. و بعد ماشین با سرعت به بدنش کوبیده می شود و صوای فریاد اردلان بلند می شود : _دنااااااا ❌❌♎️ https://t.me/+foragbEoZc83YzE0
إظهار الكل...
کانال رسمی دنیا نادعلی | کیفَر

کانال رسمی دنیا نادعلی.. آثار: کیفر (آنلاین) فَگار (آفلاین) مَفلوک (آفلاین) صندوقچه دل (چاپی) ⛔این اثار در سامانه انجمن (رمان نویسان تک رمان) ثبت گردیده و هرگونه کپی یا تکثیر آن پیگرد قانونی دارد. ⛔ 🦋

https://t.me/Etehad_merida گپ اتحاد تلگرامی جوین شید🦋👌 https://t.me/merida_TabadoL گپ تبادل هم جوین شید🦋👌 تب،،، جفج،،، تبلیغ،، و..... آزادع ❤️‍🔥
إظهار الكل...
ETEHAD مریدا

برای ثبت شکایت های خود را ب پیوی زیر بفرستید✨ @merida_Tb گپ تبادل جوین شید🧸

https://t.me/merida_TabadoL

با تیر کشیدن زیر دلم لبام‌رو گزیدم و‌دستم‌رو بند دیوار کردم. اوف، منم باید دقیقا روزی پریود میشدم که آسانسور خرابه؟ چشام‌رو بستم و سرم‌رو گرفتم بالا و اومدم از پله‌ها برم بالا که یهو یکی چسبوندم به دیوار که باعث شد جیغی بکشم. - درد! با داد حامی شونه‌هام پرید بالا و با ترس نگاهش کردم. چشماش‌رو‌ریز کرد و خیره شد تو چشام. - آخه دختر تو‌چرا دقت نمیکنی تاریخ پریودیت از کی تا کیه؟ با چشمای گرد شده لبام‌رو‌ گزیدم و سرم‌رو انداختم پایین. - چرا چرت و‌ پرت میگی؟ - چرت و پرت چی برگرد یه نگا به تیشرتت بنداز میفهمی کی چرت و پرت میگه! ترسیده خیره شدم تو چشماش که نفسش‌رو فرستاد رو صورتم و سرم‌رو انداختم پایین. - من الان چیکار کنم؟ اگه یکی... - سلام صبحتون بخیر! با صدای متعجب و شل و ول یه دختر سرم‌رو بلند کردم. حامیم بلافاصله برگشت و سرشرو تکون داد. - سلام نازی خانم، صبح شمام بخیر. با دستم صورتم‌رو پوشوندم و نشیتم رو زمین. دردم هی می‌رفت و‌میومد و عصابم‌رو خورد کرده بود. فقط دلم‌ می‌خواست یه نفر که از قضا حامیه‌رو‌ جر بدم! - بلندشو! همونطور که دستم رو صورتم بود "نمی‌خوام"ی گفتم که مچ دستم‌رو محکم گرفت و کشیدم بالا که‌ حس کردم دریاچه نیاگارا ازم جاری شد! با سفت شدن چیزی دور کمرم هینی کشیدم و خیره شدم به پایین. - بیا. و با چشم غره‌ای به من رفت سمت در. لبخندی زدم و رفتم سمتش. - مرسی! سرجاش ایستاد و‌بعد که برگشت با دیدن پوزخندش ببخندم کمی محو شد. - هر دختر دیگه‌ایم بود همین کارو می‌کردم، تو استثنا نیستی! https://t.me/+QZc3p_s-BFA0OTY0
إظهار الكل...
『 ܣࡅߺ߲❟ࡈࡋ 』

در ݐـاے هـبـوط آنـڄـا ڪـه ـــــٯـوط ار ٮـام ٮـلـںـد ٮـاورهـا ••ᵂʰⁱˢᵖᵉʳ•• ناشناس:

https://telegram.me/BChatBot?start=sc-484853-fguRde3

01/01/12 کپی ممنوع🙂❌

Photo unavailableShow in Telegram
پارت واقعی👇🏻 بعدیک ماه اومده بودم دیدن #مادرم #جاکلیدیم رو ازجیب کاپشنم دراوردم ودررو بازکردم. #مامان ببین کی اومده! #تک دخترت _..... وقتی هیچ صدایی ازطرفش نیومد راه #اتاقشوپیش گرفتم. هرچی بیشتربه اتاق #نزدیک میشدم صدای #آه و #ناله بیشترمیشد. #نفس عمیقی کشیدم ودررو به آرومی بازکردم ولی با #صحنه ای که دیدم درروبستم.مامانم روی ک*یریه مرد نشسته بود وخودشو #بالاپایین میکرد. https://t.me/+trZnaCIxodgxYmY0 دستمورودهنم گذاشتموازخونه بیرون زدم. هنوز ازخونه بیرون نرفته بودم که دستی روبازوم #نشست ومنوکشید #داخل😱 میخوای بدونی اونی که #مانیارو برده تو کی بوده؟ https://t.me/+trZnaCIxodgxYmY0
إظهار الكل...
- می‌دونستی خواهرم با شوهرم همخواب شده؟! ♨️🔥 https://t.me/+az-Gjfuruw9jYWVh مامان با وحشت چنگی به لپش می‌زنه و می‌گه: - خجالت بکش سها! این چه حرفیه تو به خواهرت می‌زنی؟! سها مستانه می‌خنده و این بین فریاد می‌زنه: - بهتره این سؤال رو از روی کبودی‌های روی تن سودا بپرسی! کبودی‌هایی که خوب نشونگر یه عشق‌بازی طولانی و عاشقانه بوده! با بغض بهشون خیره می‌شم. چطور بهشون می‌گفتم درست بعد از طلاقم با شوهرم همخواب شده بودم و این کبودی‌های روی تنم برای شب قبله؟! سها با وحشی‌گری جلو میاد و جلوی لباسم رو پاره می‌کنه که جیغی می‌کشم. - تو این ادا و اطوارا رو میای و بعدم انکار می‌کنی که با شوهرم به من خیانت کردی؟! کبودی‌های روی سینه و گردنم رو با حرص نشون مامان می‌ده. با حرص جیغ می‌کشه: - دیدی دخترت چه فتنه‌ایه؟! رفته با شوهر من خوابیده! با این حرفش مامان با بهت نگاهم می‌کنه. انگار انتظار نداشت که حرف‌های سها رو باور کنه و من‌هم روی این‌و نداشتم که بگم این کبودی‌ها شاهکار شوهر سابقمه! با سیلی‌ محکمی که مامان روی گونه‌م می‌کوبه گونه‌م می‌سوزه. - گورت‌و از خونه‌ی من پرت کن بیرون دختره‌ی خیره سر! دیگه دختری به اسم سودا ندارم.♨️❌ https://t.me/+az-Gjfuruw9jYWVh
إظهار الكل...
“ Sevda | ســودا “

بسم الله الرحمن الرحیم پارت گذاری:هروز به جز جمعه ها ‌‌‌‌‌ تو تیکه‌ای از قلبم نیستی همه وجودِ منی…♥️ لینک پیام ناشناس نویسنده👇

https://t.me/Harfmanrobot?start=1842528774

00:02
Video unavailableShow in Telegram
#بیناجنس #ترنس #گی_لاو #ددی_لیتل_بوی نمیتونستم باور کنم من #باردارم اونم از کی؟از کسی که #بچمو با دستایه خودش نابود کرد -کلیم میکشمت زندت نمیزارم #حرومزاده +اون #بچه منه و نمیزارم #بندازیش سپنتا نمیزارم -من هرکاری دلم میخواد میکنم بدن خودمه #اختیارشو دارم فهمیدی +آی سپنتا خودت #نمیدونی ولی خیلی وقته حتی اختیار #بدنتم نداری همش مال منه تو و اون #توله تویه شکمت هردوتاتون مال منین -تو#بچمو کشتی +یه اتفاق بود خودت میدونی #رم برایه منم عزیز بود -دوروغگو #بچمو کشتی منم بچه ی #😬تورو میکشم #اگه_میخوای_بدونی_چه_بلایی_سر_بچه_میاره_جوین_شو https://t.me/joinchat/Rvjt7pJEP_5mM2M0
إظهار الكل...
mp4.mp40.25 KB
#توجه_توجه ❌ورود افراد 18_ ممنوع❌ #پارت_کاملا_واقعی #تجاوز #خشونت #اجبار همه ی لباسم رو توی تنم #جر داد و حتی #شورتم رو هم نذاشت بمونه. دستامو به تخت بست و #شلاق به دست سمتم اومد. ذره های عرق ترس و هیجان، کمرم رو خیس کرده بود و به تنگی نفس افتادم. #پاهام رو بالا گرفت و به طنابی که از سقف آویزون بود بست. ضربه‌ی محکمی به #بهشتم زد که جیغ بنفشی کشیدم. +جوون #درد میکشی جوجو؟ -ن...نک.... ضربه ی دومو که زد دهنم بسته شد و نتونستم حرف بعدیمو بزنم. چندتا ضربه زد که یهو.....😱❌ #عشق_بچگیش برگشته اما با نقشه های خراب🔞 جوین شو تا ادامشو از دست ندی👇 https://t.me/+Jd8k1nWevEk1ZWU8 افرادی که بیماری قلبی دارن وارد نشن🤭
إظهار الكل...
✧تاریکــی روشـن✧

✧تاریکــی روشـن✧ به قلم فاطمه بانو🤍🐼 هر گونه کپی برداری از پست‌ها و پارت‌ها ممنوع می‌باشد و پیگرد قانونی دارد📝 چنل محافظ @mohafezenovell گپ چنل @gapchaneell

با دختره جلو شوهرش رابطه برقرار میکنه که ...♨️🔞 - بی شرف سگ صفت‌..ولش کن! خنده ی بلندی کرد درحالی که دستش رو سینه ام میکشید گفت: - نشد دیگه تو هر چقد اونجا حرفای خوب خوب بزنی من اینجا این دختره کوچولو رو بیشتر میکُنم! بلند گریه میکردم با طناب بسته بودم نمیتونستم تکون بخورم فرزاد داد زد: - اگه مردی بازم کن تا نشونت بدم! هق...هق گریه ام با صدای فرزاد بلند تر شد ساواش با شهوت لب زد: - نگینم عروسکم... همکاری کن تا کمتر اذیت شه! هرچقد تو اینجا چموش بازی دربیاری اونور فرزاد زجر میکشه! تو که نمیخوای فرزاد اذیت بشه؟ تند تند سر تکون دادم: - پس همکاری کن عروسک من! و لباش بود که رو گردنم نشست بعد این حرفش نمیتونستم حالت تهوع بهم دست داده بود - بوی تنت دیونه ام میکنه...نفس نفس زدنات شیرین تر آهنگ برای منه! دلم میخواد با لبام رو کل بدنت مهر بزنم تو مال منی فقط... مطمئنم بعد از کاری که امشب میکنیم فرزاد دیگه نگاتم نمیکنه اون فقط تو رو بخاطر پاکیت میخواست که امشب بکارتت به من میدی و میشی زن من....♨️ جیغ میزدم که ولم کنه سرش بلند کرد لباش رو لبام گذاشت که باعث شد صدام خفه شه! - آقا ساواش پلیساااا.... https://t.me/roozhaye_khob #بهترین_رمان_تلگرام_شناخته_شده⚜ فقط به اصرار مکررتون لینک رمانش رو دوباره گذاشتم دیگه نمیزارم نویسنده اجازه نمیده❌❌❌
إظهار الكل...
♡good days♡

°•°•°• ● ﷽ ●•°•°•° ✏رمان .. دوست داشتن سخته. دوست داشتن تو هم سخت بوده، هست. ولی همه چیزای درست و قشنگ سختن. همه راه هایی که ته‌اش به روزای خوب می‌رسن، سختن. ولی ارزشش رو داشته، داره. دلم می‌خواد برای اتفاقای درست بجنگم. ❤ روز های خوب :درحال تایپ🖨🎵

https://t.me/+az-Gjfuruw9jYWVh سودا♥️ https://t.me/+az-Gjfuruw9jYWVh نگاهی به محمد می‌ندازم. تسبیح دستش عجیب قشنگ و تو دل بروئه! تا حالا مجذوب تسبیح نشده بودم... صدام می‌زنه:«سودا؟ کجا رو نگاه می‌کنی؟» اشاره‌ای به دستش که بین پاهاش به هم قفل کرده می‌کنم. امون از برداشت بد! اخم می‌کنه. - چی؟ حیا کن سودا! پاهاش رو به هم می‌چسبونه. https://t.me/+az-Gjfuruw9jYWVh فکر کرده خیارشو میگه😱🤣 https://t.me/+az-Gjfuruw9jYWVh با صدا می‌خندم. - خیارتو نمیگم که مح... فریاد می‌زنه:«ساکت شو اِ! خوبه منم به چیزای تو گیر بدم؟!» - چیزای من؟ نگاهش بین یقه‌ی باز و چشم‌هام دودو می‌زنه. با شیطنت کنارش می‌شینم. دستم رو روی پاش می‌ذارم. - حس می‌کنم می‌خوای یه چیزی بگی؛ ولی نمیگی. سری تکون میده. - میخوام بگم با هورمونای یه مرد بازی نکن. یقه‌ام رو بالا می‌کشه. - اینا رو بپوشون. https://t.me/+az-Gjfuruw9jYWVh سودا♥️ https://t.me/+az-Gjfuruw9jYWVh
إظهار الكل...
“ Sevda | ســودا “

بسم الله الرحمن الرحیم پارت گذاری:هروز به جز جمعه ها ‌‌‌‌‌ تو تیکه‌ای از قلبم نیستی همه وجودِ منی…♥️ لینک پیام ناشناس نویسنده👇

https://t.me/Harfmanrobot?start=1842528774

اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.