cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

کانال "کتاب،فرهنگ وهنرسخنوری"، علی جان بزرگی "جهانی"

مشاركات الإعلانات
203
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
+17 أيام
+230 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

Photo unavailableShow in Telegram
مرکز نشر دانشگاهی " کارگاه تخصصی فرهنگ‌نویسی " را از تاریخ ۷ مرداد ۱۴۰۳ با تدریس دکتر مجید ملکان و مریم میرشمسی برگزار می‌کند. سرفصل‌های این کارگاه عبارتند از: _ پیکره فرهنگ؛ _ شیوه‌نامه؛ _ تعریف‌نگاری؛ _ ویرایش در فرهنگ‌نویسی. روزهای برگزاری کلاس: یکشنبه و چهارشنبه از ساعت ۱۶ تا ۱۹ تلفن‌های ثبت نام: 88721756 09926456319
إظهار الكل...
Repost from N/a
تخیّل، از دیدگاه سورِن کی یر کِگارد(۱۸۱۳- ۱۸۵۵)،فیلسوف مسیحی دانمارکی و پدر فلسفه ی اگزیستانسیالیسم[هستی گرا]: ---،،---؛؛---<<-‐->>---++--××--!!--**-- وقتی کی یرکگارد ياد آوری می کند که ما برای شناختن و درک خویشتنِ خود باید بدانیم که"تخیّل،استعدادی برابر با دیگر استعداد ها نیست، بلکه استعدادی است که مقدّم بر همه ی استعداد ها و در جهت آن هاست. نوع احساس، دانش یا اراده ی انسان، دست آخر بستگی به نوع تخّیل او دارد.یعنی وابسته به این است که چگونه به این امور اندیشیده شود. تخیّل همه ی اندیشه ها را امکان پذیر کرده، و شدت تخیّل، میزان توانایی انسان را تشدید می‌کند. (کشف وجود، رولومِی، ترجمه ی مهین میلانی، ص ۱۷۴)
إظهار الكل...
Repost from N/a
درک نهایی،تجربه ی"آهان"یا ظهور: -------------------------------------- بسیاری از افراد،این وضعیت را به عنوان لحظه ی بالاترین آگاهی،تجربه می کنند که در ادبیات روانشناختی از آن به عنوان تجربه ی "آهان"یاد می شود. پل تیلیج این ادراک را در سطح فلسفی، لحظه ایی توصیف می کند که "جاودانگی،زمان را لمس می کند"،او مفهوم یعنی زمان شکوفا شده به کار می برد. در مذهب و ادبیات، زمانی که ابدیت زمان را لمس می کند،تجلّی یا ظهور گفته می شود. (کشف وجود، رولومِی، ترجمه ی مهین میلانی، ص ۱۶۵) *زنده یاد پرفسور مریم میرزاخانی هم در یکی از مصاحبه هایش از "آهانِ ریاضی"و درک لذت سرشار آن سخن می گفت. در دانش هرمنوتیک هم از فهم هرمنوتیکیِ "آهان"سخن می رود و آن هنگامی است که تفاهمِ کامل به وجود آمده است.چون اصل این است که ما آدميان یک دیگر را نمی فهمیم و باید گفت و گو کنیم تا فهممان به هم نزدیک شود.
إظهار الكل...
Repost from N/a
درک نهایی،تجربه ی"آهان"یا ظهور: -------------------------------------- بسیاری از افراد،این وضعیت را به عنوان لحظه ی بالاترین آگاهی،تجربه می کنند که در ادبیات روانشناختی از آن به عنوان تجربه ی "آهان"یاد می شود. پل تیلیج این ادراک را در سطح فلسفی، لحظه ایی توصیف می کند که "جاودانگی،زمان را لمس می کند"،او مفهوم یعنی زمان شکوفا شده به کار می برد. در مذهب و ادبیات، زمانی که ابدیت زمان را لمس می کند،تجلّی یا ظهور گفته می شود. (کشف وجود، رولومِی، ترجمه ی مهین میلانی، ص ۱۶۵) *زنده یاد پرفسور مریم میرزاخانی هم در یکی از مصاحبه هایش از "آهانِ ریاضی"و درک لذت سرشار آن سخن می گفت.
إظهار الكل...
Repost from N/a
تمرکز بر نقطه‌ای از آینده برای بهبود افسردگی: ---------------------------------------- اگر به بیماری که به شدّت دچار اضطراب و افسردگی است کمک کنیم تا بدون دغدغه ی بیماری اش به نقطه‌ای از آینده متمرکز شود که افسردگی یا اضطرابی وجود ندارد،نیمی از راه درمان را پیموده ایم. (کشف وجود، رولومِی، ترجمه ی مهین میلانی،ص ۱۵۷)
إظهار الكل...
Repost from N/a
نام هفت دوشیزه ی هنرمند در دو داستان شاهنامه ی فردوسی.
إظهار الكل...
نام_هفت_دوشیزه_ی_هنرمند_در_دو_داستان_.pdf5.59 KB
03:51
Video unavailableShow in Telegram
. در ستایش منطق داستان، منطق روایت، منطق هنر، منطق تجربه های زندگی و جلوگیری از تبدیل شدن به عدد یا قربانی..... مصطفی مهرآیین @tahlilvarasad 🆔@XeradsarayeFerdosiYazd
إظهار الكل...
15.40 MB
Photo unavailableShow in Telegram
یکی از مهارت‌های عمدۀ فیلسوف این است که ذهنش را درگیرِ مسائلی نکند که ربطی به او ندارند. لودویگ ویتگنشتاین
إظهار الكل...
02:25
Video unavailableShow in Telegram
WhatsApp Video 2024-07-07 at 08.09.47_1c228e46.mp410.24 MB
هفت عادتِ مزخرفِ کاتبانِ قدیم ۱. بی‌اعتنایی و بی‌اعتقادی به فاصله‌گذاری. ۲. «پ» را «ب» می‌نوشتند: باره (= پاره)، بند (= پند)، بیش (= پیش). ۳. «چ» را «ج» می‌نوشتند: جرم (= چرم)، جست (= چست)، جوب (= چوب). ۴. «گ» را «ک» می‌نوشتند: کاه (= گاه)، کرک (= گرگ)، کفتار (= گفتار). ۵. «آن‌چه» و «آن‌که» و «هرچه» را «انج» و «انک» و «هرج» می‌نوشتند. ۶. «خانه‌ها» و «دسته‌ها» و «گوشه‌ها» را «خانها» و «دستها» و «کوشها» می‌نوشتند. ۷. «چه کنم» و «چه گویی» و «ببینند» و «نبینند» را «چکنم» و «چگوئی» و «به‌بینند» و «نه‌بینند» می‌نوشتند. ظاهراً هدف از این کارها این بوده که خواننده خوب فکر کند و عجولانه و سطحی نخوانَد. 😁 #املا #رسم‌الخط
إظهار الكل...
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.