یادگیری زبان عربی📚
💚بآسمه تعالی💚 به کانال خودتان بسیار خوش آمدید. آیدی مدیریت کانال و تبلیغات👇: @mobinav1402 کانال را به کسانی که دوستشان دارید معرفی نمایید.
إظهار المزيد1 355
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
+187 أيام
+7030 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
✳️✳️ تعلیم_المصطلحات_العربیة*
✅ مراحل الدراسة
✳️ مهد کودک: روضة الأطفال
✳️ دبستان: المرحلة التمهيدية / الابتدائیة
✳️ راهنمایی: المرحلة المتوسطة
✳️ دبیرستان: المرحلة الثانویة
✳️ دانشگاه: الجامعة
✳️ دانشکده: الکلیة
✳️ رشته: الفرع، القسم
✳️ دیپلم: شهادة الثانویة العامة
✳️ کارشناسی: البکالوریوس
✳️کارشناسی ارشد: الماجستیر
✳️دکتری: الدکتوراه
👍 1
⭕️أسماء الأصوات
🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸💐🌸
🔹أصوات الإنسان:
- أصوات الناس: هيضلة.
- صوت الناس المزعج: ضجيج.
- صوت الفم: نطق، كلام، قول، تمتمة، همس...
- صوت تجويد القرآن: ترتيل.
- صوت النداء: هتاف، صياح.
- صوت التشجيع: أهازيج.
- صوت المريض: أنين.
- صوت الثكلى: عويل.
- صوت البكاء: نواح، خنين.
- صوت الأذن: طنين.
- صوت الأيدي: تصفيق.
- صوت الأرجل: دبيب.
- صوت الأمعاء: غرغرة.
- صوت الأنف: شهيق وزفير، عُطاس.
- صوت الأسنان: اصطكاك، الصَّريف، الصَّرير.
- صوت المفاصل: فرقعة.
- صوت القلب: نبض.
- صوت أسف: آهات.
- صوت نفخ الهواء: صفير.
- صوت النوم: شخير.
- صوت الفرحة: زغاريد، صيحة.
- صوت النجدة: صيحات.
- صوت الطرب: غناء.
- صوت حركة الإنسان : الجِرْس.
- صوت البكاء: النحيب.
- صوت الطفل عند الولادة: الاستهلال.
- صوت المشتاق: التأوّد.
- صوت المستطيب: التأخيخ // " أَخ ، أَخ ".
- صوت بكلام غير مسموع: التَّجمجم، والتَّغمغم.
- صوت الشفة غير المسموع: التمتمة.
- صوت المتذوّق باللسان: التمطّق.
- اجتماع أصوات الناس والدواب: الجَلَبَة.
- الصوت الشديد عن الفزعة أو المصيبة: الصّراخ، الزَّعْقَة.
- الصوت الشديد عند الخصومة أو المناظرة: الصَّخَب.
- صوت تردّد النَّفَس في الصدر عند خروج الروح: الحشْرَجَة.
- اجتماع أصوات الناس والدواب: الضَّوضاء.
- صوت الضحك: القَهْقَهَة.
- صوت المعدة عند الجوع: الكَرْكَرَة.
- صوت تنفُّس الذي يشعر بالبَرْد: الكَهْكَهَة.
- صوت المرأة التي تصيح: واويلاه: الوَلْوَلَة.
- أصوات مبهمة لا تُفهم: اللّغَط.
- صوت الجيش في الحرب: الوَغَى.
- صوت المكروب الذي يخرج خافياً: الحنين.
- صوت الكلام الخافت: الهَمْس.
- صوت الخطى: الوَقْع.
- صوت الصدر: الزَّفْر.
- إخراج النَّفَس بأنين عند عدم الرضى ، أو عند عمل أو شِدّة: التذمّر.
- صوت الحق: اللعلعة.
👍 1
🔴 ضرب المثل :
🌷الغِیْبَه جُهْدُ العاجِزِ : غیبت، نهایت تلاش آدم ناتوان است .
🌷کُلُّ شاهٍ تُناطُ برِجْلَیْها : هر گوسفندی را به پای خودش آویزند. هر که را توی گور خودش می گذارند.
🌷کُلُّ کَلْبٍ ببابه نَبّاحٌ : هر سگی در خانه ( صاحبش ) پارس می کند. هر سگی به خانه، شیر نر است.
🌷کُلُّ مَبْذُولٍ مَملُولٌ : هر چیزی بخشیده شود، بی ارزش می شود و دلزدگی می آورد.
🌷کُلُّ هَمٍّ إلَی فَرَجٍ : پایان شب سیه، سفید است.
🌷کَما تَدِیْنُ تُدانُ : همچنانکه قرض بدهی به تو قرض داده می شود.
🌷کَما تَزْرَعُ تَحْصُدُ : همان طور که میکاری درو میکنی .
🌷لا تَقْتَن مِنْ کَلْبِ سُوْءٍ جَرْواً : از سگ بد ، توله نگه مدار .
👍 1
💢 کابتن طلال:
🔸سأبذل جُهدي لِ... : تلاشم را می کنم تا ...
🔹سأبذُلُ جُهدي لإقناعه: تلاشم را می کنم تا او را قانع کنم.
🔸الاستثمار: سرمایه گذاری، بهره برداری،
🔹أنت ثروة حقيقية لا بدّ من استثمارها: تو یک ثروت واقعی هستی که باید از آن استفاده شود/ که باید از آن بهره مند شد
🔹القصة وما فيها أنَّ... : تمام داستان این است که ... ، جریان این است که ...
🔸منتخب المدارس لکرة القدم: تیم فوتبال منتخب مدارس
🔹حجّته معروفة جدا: دلیل آن/او بسیار معروف است
🔸سأخرج لأری من الطارق: می روم ببینم چه کسی در می زند؟
🔹صَدَقَت توقّعات طلال: پیش بینی های طلال درست از آب در آمد
🔸لکن من دون جدوی: اما بی فایده ، اما هیچ فایده ای نداشت
🔹عرْقَلَ، یُعَرْقِلُ، عَرقَلَةً: دشوار ساختن، بعرنج ساختن، پیچیده کردن (چیزی را)؛ مانع (کسی یا چیزی) شدن، سنگ انداختن (سر راه کسی)، راه بستن (بر کسی).
🔸لا أرید لأي ریاضة أن تُعرقل دراسة ولدي: نمی خواهم هیچ ورزشی مانع درس خواندن پسرم شود
🔹رأس الحربة في الهجوم: [بازیکن] نوک حمله
🔸استقبال فریق أجنبي: میزبانِ یک تیم خارجی شدن
🔹قدِّر الموقف: موقعیت را درک کن
🔸المباراة الحاسمة: مسابقات تعیین کننده، مسابقات سرنوشت ساز
🔹عقله مُحَلِّقٌ في مکانٍ آخر: عقلش در یک جای دیگری سیر میکند/پرواز میکند
🔸هدفٌ مقابل لا شيء : یک - هیچ ، یک - صفر
🔹الحکم یُطلق صفارة نهاية الشوط الأول: داور سوت پایان نیمه اول را به صدا در می آورد
🔸الشوط الأول: نیمه اول
🔹الشوط الثاني: نیمه دوم
🔸المدرّب: مربی
🔹هتاف الجمهور: تشویق تماشاچیان، فریاد حاضران، فریاد جمعیت
🔸کابتن طلال سَدِّد: کاپیتان طلال شوت کن
🔹 زيّ المنتخب: لباس تیم منتخب
🔸ارتدي زي المنتخب: لباس تیم منتخب را بپوش
🔹ریثما: تا اینکه... ، تا ...
🔸ارتدي زي المنتخب ريثما اُجَهِّزُ السیارة: تا ماشین رو آماده میکنم، لباس تیم منتخب را بپوش
🔹تسديد رکلة الجزاء: زدنِ پنالتی
🔸رکلة الجزاء: پنالتی
🔹لاعب دفاع: بازیکن دفاع
🔸هدف التعادل: گل تساوی
🔹یا للروعة: ای جانم (تعبیرٌ یُقصد به الاستحسان لشيء ما.)
🔸مسرعٌ کالسهم تجاه المرمی: مانند تیر به سمت دروازه می شتابد
🔹المرمی: دروازه
🔸الموهبة الحقيقية ثروة تستحق منا التشجیع: استعداد حقیقی ثروتی است که سزاوار/شایسته تشویق ماست/استعداد حقیقی موهبتی است که باید آن را قدر دانست
👍 1
🔴 المفردات والتعابیر والأسالیب: ☝☝☝☝
💢 زيارة خاصة: دیدار ویژه
🔸لیس من عادته أن ... : عادت ندارد که ... ، این عادت او نیست که ...
🔹لیس من عادةِ أبي طلال أن ... : از عادت های ابوطلال نیست که ... / ابوطلال عادت ندارد که ...
🔸هذا ما یَشغَل تفکيري أیضا : این ذهنِ مرا نیز مشغول/درگیر کرده است
🔹فلنفکّر في الأمر: (بیایید) بهش فکر کنیم / در موردش فکر کنیم
🔸حل (ج. حلول): راه حل
🔹حلولٌ توفّر الراحة للضیف القادم: راه حل هایی که راحتی و آسایش مهمان در راه را فراهم کند
🔸القادم: اسم فاعل از قدم یقدم، یعنی کسی که دارد می آید. مثلا: الرجل القادم نحونا: مردی که دارد به سمت ما می آید.
🔹أنبوب میاه: لوله آب
🔸صنبُور (ج. صنابير): شیر آب، لوله قوری
🔹سنثبّت علی الطاولة أُنبُوب میاهٍ وصنبورا: لوله و شیر آبی را روی میز نصب می کنیم
🔸مضَخَّة: پمپ آب
🔹مضَخَّةٌ تَضُخُّ الماء إلی الصنبور: پمپی که آب را به سمت شیر آب پمپاژ کند
🔸الملعقة الآلية: قاشق اتوماتیک
🔹قد یشعر بالملل: ممکن است احساس ملالت/بی حوصلگی کند
🔸اختراعي هذا قادر علی تسلیته: این اختراع من، می تواند او را سرگرم کند
🔹تسلية: سرگرمی، تسلی، بازی، تفریح، وقت گذرانی
🔸من دون أن یبذل الجهد: بدون اینکه تلاشی بکند
🔹بذَل جُهداً: تلاش کرد، کوشش کرد
🔸ذراع معدني: بازوی فلزی
🔹یقوم آلیا بتقلیب الصفحات: به طور اتوماتیک صفحات را ورق می زند
🔸عبقري/عبقرية (ج.عباقرة): نابغه
🔹مروحة ورقية: پنکه کاغذی
🔸تجفیف العرق: خشک کردن عرق
🔹أصابع لحكّ الرأس: انگشت هایی برای خاراندن سر
🔸مغسَلَة: لگن دستشویی، طشت لباس شویی ——» (در این کلیپ منظور «لگن شستن دست» است)
🔹 حان الوقت لِ: وقتِ ... است، وقتشه که...
🔸یبدو أنَّنا ... : به نظر می رسد که ما ...
🔹یبدو أنَّنا قد جئنا في وقت غیر مناسب: به نظر می رسد که ما در زمان مناسبی نیامده ایم.
🔸فوضی: بی نظمی، آشفتگی، آشوب؛ هرج و مرج، بی سر و سامانی، اغتشاش
🔹أعرف جیدا أن أتدبّر أموري: خوب بلدم که از پس کارهای خودم بر بیام.
🔸الإعاقة الجسدية: معلولیت جسمی
🔹الإعاقة الجسدية لا تعني عجز العقل عن التفکير: معلولیت جسمی به معنای ناتوانی ذهن در فکر کردن نیست.
👍 1