خیالپردازِ نادان
- ادامهی وبلاگ خیالپردازِ نادان - بلند بلند فکر میکنم و اگر ننویسم میمیرم! هیچوقت لینک ناشناس را دوست نداشتم، لذا: @kh_p_n
إظهار المزيد225
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
لا توجد بيانات30 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
«دوس دارم برم یه جا که مدام صدای ساخت و ساز نیاد. آپارتمان نباشه. از سر و صدای واحد بغل خستهم. از دعواهای واحد بالا خستهم. یه سکوت چیه که ندارمش؟!»
#درون_ذهن_من
#روزمره
#آپارتماننشینی
مغزم در حال منفجر شدن از ایدههای جدید است! اگر کنترلش نکنم ممکن است هر آن تصمیماتی بگیرم که یا به ضررم تمام شود و یا بعدا به هر دلیلی پشیمان شوم! همهی اینها از موهبتهای ADHDست!
#روزمره
#درون_ذهن_من
#ADHD
به ما یاد دادهاند که هرچه بیشتر، بهتر! اما فقط داشتهها و بودنها نیستند که آدم را خوشحال میکنند. من هر روز خوشحالم که دیگر دانشآموز و دانشجو نیستم. هر روز خوشحالم که آقای میم و آن یکی آقای میم دیگر دوستپسرم نیستند. هر روز خوشحالم که خانم دال دیگر در زندگیام وجود ندارد. و شما مخاطب عزیز؛ شما هم از نداشتن و نبودن چیزی خوشحالید؟
#روزمره
#آدمهای_سمی
#روابط
#خوشحالی
ویرجینیا وولف قبل از خودکشی چند عدد سنگ توی جیبهایش گذاشته بود و خودش را در رودخانه غرق کرد تا اگر جریان آب یا حتی معجزهای نجاتش داد، سنگها اجازه ندهند زندگیاش ادامه پیدا کند. سنگها او را پایین کشیدند و مرگش آنطور که اراده کرده بود، رقم خورد.
من اما فکر میکنم هنوز آنقدر آمادگیش را ندارم که اینکار را بکنم و یا حداقل اگر هم بکنم سنگهای ریز و درشتی را انتخاب میکنم که وقتی به آب بزنم ماهیها به آن بخندند و بگویند: "زرشک!"
#خرده_فرمایش
سلام.
اینها با هم شدند ۸۴ هزار تومان وجه رایج مملکت 🚬
خداحافظ 🚣♀
#روزمره
#گرانی
این متن را که پست کردم راه افتادم سمت ورودیِ دیگرِ پارک. اگر بخواهید دلیلش را بدانید باید بگویم که یکی از ورودیها مسیر باریکی دارد و گوشهی سمت چپش شده پاتوق ساقیها؛ و قطعا با عدهی زیادی از معتادها و آدمهایی که در حالت عادی نیستند روبهرو میشدم. بله داشتم میگفتم. در همان مسیر کوتاه پسری را دیدم که بلوز و شلوار فیروزهای پوشیده بود و گوشی دستش گرفته بود. وارد پارک شدم و به درخت زردی که بین درختهای سبز میدرخشید نگاه کردم و از زیباییاش لذت بردم. دورترین مسیر را برای قدم زدن انتخاب کردم. دیدم سر و کلهی همان پسری که گفتم پیدا شده. احتمالا اکثر خانمها میدانند که معنی این اتفاق چیست! حس زنانهام میگفت قصد دارد مزاحمت ایجاد کند. اما ذهنم همچون مادرم داشت ماله میکشید: «شاید واقعا مسیرش این طرفیه!» داشت از کنارم رد میشد که خیلی آهسته گفت: «خانوم چرا تنهایی؟!» برگشتم و با صدای بلند گفتم: «تو کتک میخوای؟» ثانیهای درنگ نکردم و هُلش دادم. وانمود میکرد که داشته با موبایل حرف میزده. خودش را زد به موشمردگی: «بسمالله! چرا همچین میکنید!» حتی متوجه نشدم واکنش دو زنی که روی نیمکت نشسته بودند چه بود. راهم را کشیدم و رفتم. قدم میزدم و به این فکر میکردم که اگر مردم دو زار شعور و فرهنگ داشتند پسرهای بهتری تحویل جامعه میدادند. نه که دخترها گلِ بیخار باشند؛ موضوع صحبت من پسرها هستند. بد بودن پسرها به معنی خوب بودن دخترها نیست. این حالت در مبحث زبانشناسی اسم خوبی داشت، اما متاسفانه اسمش را به یاد ندارم. جزوهها و کتابهایم نیز خانهی پدرم هستند. خلاصه؛ اگر منِ زن از مشکلاتم حرف میزنم به این معنی نیست که مردها هیچ مشکلی ندارند. من زن هستم. وقتی زن هستم نمیتوانم همزمان مرد هم باشم و مرد بودن را تجربه کنم. لذا از مشکلات همان عدهای که خودم هستم مینویسم. بخش زیادی از دعوای ایرانیان این است که همین موضوع ساده را متوجه نمیشوند. همین شده که تا ما از درد پریود میگوییم، یک نفر برایمان مینویسد: «باشه ولی تا حالا توپ خورده توی تخمات؟!»
#روزمره
#زنان
#آزار_خیابانی
#مردان
#فرهنگ
#جامعه
#آدمها
به ایران خوش آمدید.
نیمی از عرض بلوار را رد میکنم. چند گل زرد را میبینم که در اطراف درخت جا خوش کردهاند. پای چپم را میگذارم پایین؛ وارد خیابان میشوم. یک پراید مشکی که رانندهاش پسر جوانیست و احتمالا دوستش کنارش نشسته از مسیر مستقیم خارج میشود، به سمت من فرمان میگیرد و با چهرهاش برایم ادا درمیآورد. یک قدم دیگر برمیدارم و رانندهی پراید دیگری که رنگش را خاطرم نیست، با سرعت به سمتم میآید و همراه نفری که در صندلی جلو نشسته به من زل میزنند. همهی اینها در ۵ ثانیه اتفاق افتاد.
پ.ن: دم ورودی پارک میایستم تا این متن را تایپ کنم؛ میخواهم با ذهن راحت بروم قدم بزنم. مردهایی که از کنارم رد میشوند سرتاپایم را برانداز میکنند و آنهایی که از پشت سرم میآیند، سر برمیگردانند تا چهرهام را ببینند. یکی از کارکنان پارک که لباس مخصوص پوشیده از فاصلهی ۳ سانتیمتریام رد میشود.
#روزمره
#آزار_خیابانی
#زن_بودن
#مردها
#جامعه
#ایران
هاها! امروز نشستم پای کار تا تغییرات نهایی را انجام دهم که در نهایت تا به این لحظه طول کشید! اما از نتیجهی کار راضیام 😍
#روزمره
چهل و هشت ساعت روی یک پروژه کار کردم. حالا که تمام شد میتوانم با خیال راحت بخوابم 😴
#روزمره
اختر خطة مختلفة
تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.