𝑰𝒎𝒎𝒐𝒓𝒕𝒂𝒍𝒊𝒕𝒚ᴰʳᵃᵐᵃ"

ꀮ 𝐚𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧-𝐝𝐫𝐢𝐯𝐞𝐧 𝐮𝐫𝐛𝐚𝐧 𝐟𝐚𝐧𝐭𝐚𝐬𝐲 𝐖𝐞𝐛𝐭𝐨𝐨𝐧 ⡇#𝐁𝐭𝐬 وبتون هفت سرنوشت چاکو، یک وبتون فانتزی شهری و اکشنه؛ که از شکارچیان ببر در زمان سلسله ای به نام چوسان و همچنین افسانه ها و فرهنگ کره ای الهام گرفته شده. داستان در شهری خطرناک و فاسد به نام " سین-سی " اتفاق میوفته. هفت پسر که توسط سرنوشت بهم رسیدن گروه چاکو رو تشکیل میدن و در طول این مسیر با یک مشکل بزرگ روبه‌رو میشن. مشکلی به نام ببر‌ ! https://t.me/joinchat/VtCjD5X-NH0J97Y8 https://t.me/joinchat/VtCjD5X-NH0J97Y8 - وبتون جدید BTS با نام 7Fates : CHAKHO منتشر شد. ترجمه‌ی پارت‌ها، آپدیت ها و تیزر ها توی چنل گذاشته شده - - وبتون رو میتونید با تگ #7Fates_CHAKHO پیدا کنید - زمان آپ: هر شنبه همزمان با وبتون اصلی توی چنل قرار میگیره . https://t.me/joinchat/VtCjD5X-NH0J97Y8 https://t.me/joinchat/VtCjD5X-NH0J97Y8

ꀮ 𝐃𝐚𝐫𝐤 𝐅𝐚𝐧𝐭𝐚𝐬𝐲 & 𝐇𝐨𝐫𝐫𝐨𝐫 - 𝐒𝐦𝐮𝐭 𝐀𝐔 ⡇#𝐁𝐭𝐬 گروه هفت نفره ای؛ متشکل از نوجوان‌های نوانخانه‌‌ی کانگ‌نام، که به سرپرستی مردی سودجو بود. به علت سختگیری‌ها، تنبیه های جنسی و روحی از نوانخانه فرار میکنند. پس از مدتی، آنها تصمیم میگیرند تا برای انتقام از مردی که نه تنها خودشان؛ بلکه دیگر کودکان و نوجوانان بی خانمان را نیز آزار میداد. به خانه وی بروند و با کشتن و تکه تکه کردن بدن اعضای خانواده‌اش او را تنبیه کنند . https://t.me/joinchat/VtCjD5X-NH0J97Y8 https://t.me/joinchat/VtCjD5X-NH0J97Y8 :: منبع ایمجینای دارک و ترسناک از پسرای BTS - :: اگه دوس داری AU های بیشتری راجب افسانه های مختلف و با ژانر #ترسناک و #جنایی بخونی اینجارو از دست نده - https://t.me/joinchat/VtCjD5X-NH0J97Y8 https://t.me/joinchat/VtCjD5X-NH0J97Y8

ꀮ 𝐒𝐮𝐩𝐞𝐫𝐧𝐚𝐭𝐮𝐫𝐚𝐥 & 𝐇𝐨𝐫𝐫𝐨𝐫 𝐅𝐢𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧 ⡇#𝐁𝐭𝐬 , #𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤 دست راستش رو جلو برد؛ در رو با فشار سمت داخل هل داد و وارد اتاق شد، فضای اتاق درست مثل راهرو نور چندانی نداشت و تنها مردی که وسط اتاق، پشت میز بزرگ و چوبی مشغول تکه تکه کردن لاشه گوسفند بود دیده میشد " آقا؟ " سمت دیگه‌ی میز ایستاد، با حس بوی وحشتناکی که بیشتر به بوی جنازه شباهت داشت نگاهش رو از مرد گرفت و به میز خیر شد. تکه گوشتها بیش از حد خرد و له شده بودن اما انگشتهای دست نخورده‌ای که گوشه‌ میز قرار داشت؛ تشخیص اینکه اون مرد درحال تکه تکه کردن بدن یه انسانِ، راحت میکرد. با ترس خودش رو عقب کشید اما دست مرد سریع مانع حرکتش شد، برای چندمین بار به خودش لرزید؛ نگاهش رو از دستهای گره خوردشون گرفت و به چهره مرد خیره شد. اون مرد صورت نداشت، تمام اجزای صورتش له شده بودن، چشمهاش خالی و لبهاش به هم دوخته شده " ولم کن..." https://t.me/joinchat/VtCjD5X-NH0J97Y8 https://t.me/joinchat/VtCjD5X-NH0J97Y8 - منبع فیکشن‌های #تخیلی و #ترسناک 🦇 با هشتگ #Discrete_Rope پیداش کن -رده سنی +18 https://t.me/joinchat/VtCjD5X-NH0J97Y8 https://t.me/joinchat/VtCjD5X-NH0J97Y8

#دستبند اسپایکدار 🔘قابلیت تغییر سایز 💲قیمت : 60 تومن #رینگ اسپایک 🔘رنگ ثابت 💲قیمت : 35 تومن 🔘چنل اعتماد : @Magnustrust ╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼ 🔘جهت سفارش به ادمین مراجعه کنین @Magnus_admiin ╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼ @Magnus_shop

❌ منبع گیف های تماما +21 ❌ ⌲ طرفدار فن آرتای فوق هات کاپلی ویکوک، کوکمین، یونمینی؟🙄💯 ⊱ دلت ایمجین های خاص و خیس متناسب با این فن آرتای داغ میخواد؟ ⌲ این چنل حتی ورژن های پولی و پرایوت فن آرت ها رو با کیفیت و بی سانسور میزاره👇💦

❌ ادیت بالا رو فقط اگر یه هورنی دو آتیشه هستی باز کن❌ ⌲ دلت از این ادیت های دختر پسری فوق هات با بایست میخواد؟🙄💯 . دلت ایمجین های خاص و خیس متناسب با این ادیتای داغ میخواد؟😏♨️ . این چنل پر از ادیت و اسمار های 🔞 دختر پسری و شیپریه😎👇💦 ⊱

#جوراب 💲قیمت : 30 تومن 🔘چنل اعتماد : @Magnustrust ╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼ 🔘جهت سفارش به ادمین مراجعه کنین @Magnus_admiin ╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼╼ @Magnus_shop

نفس داغشو توی گردن هیلر خالی کرد 📛و زمزمه ی #تحریک کننده ای رو دم گوشش سر داد❗️ +دلت برای #ناله کردن زیرم از شدت لذتی که #دیک💢 کینگ سایزم بهت میده تنگ شده درمانگر؟🍆💦 بدن پسر لرز کوچیکی کردو برای باز شدن دستاش تمنا کرد⛓ -خواهش میکنم بزار برم..ت..تو کی هستی؟چی از جونم میخوای..؟❌ پسر بزرگتر خنده ی تلخ و ترسناکی که پر از #شهوت و عصبانیت بود کردو #اسپنک محکمی بهش زد🍑 +میخوای بدونی کیم؟هه به همین زودیا فراموشم کری جئون؟ دستای بسته ی پسرو محکم گرفتو عضوشو روی سوراخ #نبض دارش تنظیم کرد💯 +بهت نشون میدم هیلر...🔞💧

ا/ت: چ..چی..؟ امکان نداره!!! سریع به کوین نگاه کردم. خواستم دستش رو بگیرم که رد کرد. ا/ت: ک..کوین...! جانگکوک با لبخند مسخره‌ای به کوین اشاره کرد که بیرون بره. سریع از جا بلند شدم که بازوم گرفته شد... دوباره.... دوباره اون دستای سرد و بزرگ رو حس‌ کردم. تمام گذشته از جلوی چشمام رد شد. نگاهی بهش کردم و خواستم دستم رو بیرون بکشم که محکم تر گرفت. فریاد زدم: ک..کمکم کنیننننن! کویننننننن! جانگکوک: هه...فکر کردی کی میاد نجاتت بده؟‌ اون پسر تو رو به پول فروخت...به پول! و تمام کسایی که اینجان برای من کار میکنن...برای من! - چ...چطوری...ا..ام..امکان...ن..نداره! جانگکوک: احمق! آخرین حرفی که شنیدم.... « احمق! » ━━━━━━━━━━━━━━━━━ برای خوندن ادامه فیکشن همین الان داخل چنل جوین شو! ☔️ ↛𝘽𝙏𝙎 𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻↚ ☁️ ↛𝘽𝙏𝙎 𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻↚ ☔️ ↛𝘽𝙏𝙎 𝗥𝗼𝗺𝗮𝗻↚ —𖤐𝓡𝓸𝓿𝓮 𝓫𝓷𝓻𝓼

😂😂 داشتی باهاش حرف میزدی که با یاد آوری اینکه تا هفته دیگه نمیتونی ببینیش ناراحت شدی. 😔 بخاطر اینکه خوشحالت کنه داشت بامزه بازی در می‌آورد که موقع بامزه بازی باد گلو زد😂😂 با خجالت بهت نگاه کرد که تو خندیدی و گفتی: -سوکجینی عب نداره حتما خیلی غذا خوردی.😁😂 اگه دنبال اینجور ایمیجین ها هستی بزن روی لینک🎯 💢💢💢 https://t.me/+Cf5ckMOvq980MWNk