cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

ملکه

🚩 Channel was restricted by Telegram

إظهار المزيد
إيران153 041لم يتم تحديد اللغةالفئة غير محددة
مشاركات الإعلانات
788
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
لا توجد بيانات30 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

#𝗩𝗜𝗗𝗘𝗢♥️✨ °•{ژانر: BDSM}•° °•{رول: مستر / اسلیو_گرل }•° برای تماشای فیلم کلیک کنید
إظهار الكل...
#𝗚𝗜𝗙♥️🍷 °•{ژانر: BDSM}•° °•{رول: اسلیو_گرل / مستر }•° برای مشاهده گیف کلیک کنید
إظهار الكل...
#𝗩𝗜𝗗𝗘𝗢♥️✨ °•{ژانر: LGBT}•° °•{رول:گی}•° برای تماشای فیلم کلیک کنید
إظهار الكل...
#𝗚𝗜𝗙♥️🍷 °•{ژانر: BDSM}•° °•{رول: اسلیو_گرل / مستر }•° برای مشاهده گیف کلیک کنید
إظهار الكل...
#𝗚𝗜𝗙♥️🍷 °•{ژانر: BDSM}•° °•{رول: اسلیو_گرل / میسترس }•° برای مشاهده گیف کلیک کنید
إظهار الكل...
This channel can’t be displayed because it was used to spread pornographic content.
إظهار الكل...
پارت جدید تقدیم به شما❤️❤️
إظهار الكل...
#ملکه #فصل۲ #پارت61 روی میز کارم نشسته بودم و در حال بررسی مالیات‌ها اما ذهنم دائما پر و خالی میشد. توی سرم تزارتا فکر وجود داشت که عین مته داشت سرم رو سوراخ میکرد. با صدای در سرم‌‌رو‌ بلند کردم که رز وارد اتاق شد و بعد از تعظیمی گفت: سرورم بانو تیراس اینجان. خوبه ای زمزمه کردم و گفتم: راهنماییشون کن داخل و تمام ندیمه ها و نگهبان ها رو هم از اقامتگاه خارج کن. -اما سرورم اگر مشکلی پیش بیاد چی؟ -رز نمیخوام به حرف رو دوبار تکرار کنم! مشکلی پیش نمیاد کاری که گفتم رو انجام بده. رز تعظیمی کرد و از اتاق خارج شد و به دنبال او بانو تیراس وارد اتاق شد و در برابرم تعظیمی کرد که با دستم مبل روبروم رو نشون دادم و گفتم: -بشینین لطفا. تیراس مقابلم نشست و با کنجکاوی به حرکاتم نگاه میکرد میدونستم میخواد بفهمه چه ویژگی‌هایی دارم اما من با اینکه سررشته‌ای از جادو‌ ندارم و هنوز هیچ چیزی راجع به خودم نمیدونم اما ابنو خوب میدونم که حتی بهترین یارانت هم نباید از قدرتت اگاه باشن! لبم رو‌ با زبانم تر کردم و گفتم: -میدونم که رفتارم درست نبود و نمیدونم چرا همچین کاری کردم اما امیدوارم درک کنین که پذیرش اینکه ناگهان صاحب جادو بشم برای هیچکس راحت نیست! تیراس لبخندی زد و دستش رو تکون داد و‌در برابر نگاه متعجب من سینی چای ‌ای در برابرمون قرار گرفت. -سرورم من خوب میدونم که پذیرش جادو به تنهایی چیز ساده ای نیست و میفهمم که فهمیدن داشتن همچین درجه‌ای و همچین مسئولیتی حتما راحت نخواهد بود و کاملا شما رو درک میکنم پس لطفا خودتون رو ناراحت نکنین. -لطفا به من بگین که باید چیکار کنم؟ تیراس جعبه‌ای را روی میز گذاشت و گفت: پدر پدر بزرگ شما جزو جادوگران قدرتمند بودند جوری که دنیای ما رو سامان دادند و نیروهامون‌رو‌ سامان حتی مدرسه‌ای برای بچه‌هایی که قدرت جادویی داشتند احداث کردند. مادرم این جعبه رو به من داده بود و تاکید کرده بود که باید به یکی از نوادگان عالیجناب ادامز تحویل داده بشه این چیزی بود که جدتون میخواست. با چشمانی باریک شده به جعبه نگاهی کردم و گفتم: شما میدونین این چیه؟ -نه سرورم فقط افرادی که همخون شما هستند و دارای قدرت جادویی میتونن داخل جعبه رو‌ببینن. - بسیار خوب! -سرورم من از فردا چیزهایی رو به شما درس خواهم داد و کلی کتاب در اختیارتون میزارم که بخونید موقعیت شما الان حتی از ملکه بودن برای یک‌ کشور هم مهمتره شما الان جزو مهمترین موجودات جهان هستید و یکی از قانونگذاران اگرچه هنوز مقامتون به تایید نرسیده اما اون روز رو دور‌نمیبینم!
إظهار الكل...
#𝗚𝗜𝗙♥️🍷 °•{ژانر: BDSM}•° °•{رول: اسلیو_گرل / مستر }•° برای مشاهده گیف کلیک کنید
إظهار الكل...
#𝗣𝗥𝗢𝗙𝗜𝗟𝗘♥️ °•{ژانر: BDSM}•° °•{رول:اسلیو_گرل / مستر }•° برای مشاهده عکس کلیک کنید
إظهار الكل...
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.