cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

❤️خدا و زندگی❤️

زیباترین داستانها و جذاب ترین کلیپها

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
100 793
المشتركون
-38624 ساعات
-3 1087 أيام
-1 47130 أيام
توزيع وقت النشر

جاري تحميل البيانات...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
تحليل النشر
المشاركاتالمشاهدات
الأسهم
ديناميات المشاهدات
01
⛔️داستان شب زفاف( ازدواج )ولید و هدی در اولین شب ازدواج ولید ، به همسر زیبایش نگاه کرد ، احساس کرد که خوشبخت ترین مرد دنیاست و برای اولین بار زندگی به روی او لبخند زده است.... نزد هدی رفت ، اما هدی گریه می کرد و داد زد به من نزدیک نشو !! ولید گفت : چرا ؟ گریه کنان گفت : من آن کسی نیستم که تو می خواهی ، من قبلا بی عفت شده ام و خطا کرده ام با کسی .. ⛔️ادامه ی داستان
5850Loading...
02
❤️مشکلات ازدواج در سن کنم و پایین🤤
2 3080Loading...
03
افسردگی شدید گرفته بودم 😒حوصله هیچی نداشتم شوهرم کلافه شده بود فاصله گرفته بودم😠 تا اینکه با این چنل آشنا شدم هر روز قربون صدقش میرم😊
2 2770Loading...
04
⛔️داستان تجاوز به ستاره شب جمعه بود با شوهرم رفتیم دریاچه چیتگر(تهران) که براش تولد بگیرم و چند تا از دوستامم دعوت کردم.اونشب واقعا به خودم رسیده بودم.دوست شوهرم رضا که مجرد بود و شوهرم خیلی بهش اعتماد داشت از اول تا آخر نگاش به من بود نگاهش خیلی اذیتم میکرد.مراسم که تموم شد هر چی ماشینو استارت زدیم روشن نشد و شوهرم گفت آقا رضا اگه زحمتی نیست شما خانومم و شایان(پسرم)رو ببرید خونه تا ماشین درست بشه خیلی دیر میشه.تا میخواستم بگم نه منم همینجا هستم که دیدم رضا ماشینشو روشن کرده و گفت: ستاره خانوم بفرماید...چند دقیقه ای که توو مسیر بودیم یه مرتبه رضا نگه داشت و اومد در عقب و باز کرد و گفت خب حالا...😱❤️‍🔥 ادامه ی داستان 🔥شاید این زندگی دردناک من براتون درست عبرت بشه براتون
2 2232Loading...
05
⛔️داستان تجاوز به ستاره شب جمعه بود با شوهرم رفتیم دریاچه چیتگر(تهران) که براش تولد بگیرم و چند تا از دوستامم دعوت کردم.اونشب واقعا به خودم رسیده بودم.دوست شوهرم رضا که مجرد بود و شوهرم خیلی بهش اعتماد داشت از اول تا آخر نگاش به من بود نگاهش خیلی اذیتم میکرد.مراسم که تموم شد هر چی ماشینو استارت زدیم روشن نشد و شوهرم گفت آقا رضا اگه زحمتی نیست شما خانومم و شایان(پسرم)رو ببرید خونه تا ماشین درست بشه خیلی دیر میشه.تا میخواستم بگم نه منم همینجا هستم که دیدم رضا ماشینشو روشن کرده و گفت: ستاره خانوم بفرماید...چند دقیقه ای که توو مسیر بودیم یه مرتبه رضا نگه داشت و اومد در عقب و باز کرد و گفت خب حالا...😱❤️‍🔥 ادامه ی داستان 🔥شاید این زندگی دردناک من براتون درست عبرت بشه براتون
2 4761Loading...
06
یعنی چی دیده که غافلگیر شده⁉️⁉️👉
10Loading...
07
یعنی چی دیده که غافلگیر شده⁉️⁉️👉
10Loading...
08
🔴صیغه موقت با جن روزی در یك مغازه با زن جوان و زیبایی آشنا شدم. این زن با همان نگاه اول مرا تحت تاثیر قرار داد و ارتباطمان شروع شد.. او فكر و ذهن مرا اسیر خود كرد طوری كه در همان روزهای اول به وی پیشنهاد كردم وی را به‌طور مخفیانه به صیغه موقت خود درآورم و او هم قبول كرد. حدود 10 روز از رابطه ما گذشته بود یك شب كه پیشش بودم ............⬇️⬇️ ادامه ی داستان.  ➡️
8640Loading...
09
⛔️داستان تجاوز به ستاره شب جمعه بود با شوهرم رفتیم دریاچه چیتگر(تهران) که براش تولد بگیرم و چند تا از دوستامم دعوت کردم.اونشب واقعا به خودم رسیده بودم.دوست شوهرم رضا که مجرد بود و شوهرم خیلی بهش اعتماد داشت از اول تا آخر نگاش به من بود نگاهش خیلی اذیتم میکرد.مراسم که تموم شد هر چی ماشینو استارت زدیم روشن نشد و شوهرم گفت آقا رضا اگه زحمتی نیست شما خانومم و شایان(پسرم)رو ببرید خونه تا ماشین درست بشه خیلی دیر میشه.تا میخواستم بگم نه منم همینجا هستم که دیدم رضا ماشینشو روشن کرده و گفت: ستاره خانوم بفرماید...چند دقیقه ای که توو مسیر بودیم یه مرتبه رضا نگه داشت و اومد در عقب و باز کرد و گفت خب حالا...😱❤️‍🔥 ادامه ی داستان 🔥شاید این زندگی دردناک من براتون درست عبرت بشه براتون
10Loading...
10
⛔️داستان تجاوز به ستاره شب جمعه بود با شوهرم رفتیم دریاچه چیتگر(تهران) که براش تولد بگیرم و چند تا از دوستامم دعوت کردم.اونشب واقعا به خودم رسیده بودم.دوست شوهرم رضا که مجرد بود و شوهرم خیلی بهش اعتماد داشت از اول تا آخر نگاش به من بود نگاهش خیلی اذیتم میکرد.مراسم که تموم شد هر چی ماشینو استارت زدیم روشن نشد و شوهرم گفت آقا رضا اگه زحمتی نیست شما خانومم و شایان(پسرم)رو ببرید خونه تا ماشین درست بشه خیلی دیر میشه.تا میخواستم بگم نه منم همینجا هستم که دیدم رضا ماشینشو روشن کرده و گفت: ستاره خانوم بفرماید...چند دقیقه ای که توو مسیر بودیم یه مرتبه رضا نگه داشت و اومد در عقب و باز کرد و گفت خب حالا...😱❤️‍🔥 ادامه ی داستان 🔥شاید این زندگی دردناک من براتون درست عبرت بشه براتون
2 3471Loading...
11
تلخ و عبرت آموز🔹 روز قبل از حادثه داخل حیاط بودم اما وقتی وارد اتاق شدم صحنه عجیبی دیدم دیدم  شوهرم قصد داره دخترم را آزار دهد از شدت عصبانیت با مشت ضربه‌ای به صورتش زدم و او هم چند ضربه‌ای به صورتم زد که ناگهان ...👇👇 ادامه ی خبر و ماجرا سرچ کن کانالش (کشتم ➡️
3 6101Loading...
12
ای خدا😂😍 اینطوری هم این دنیارو داری هم اون دنیا😂 از دست شما😂 ❤️@khodavzendgiie
6 81298Loading...
13
شوهرم اصرار که یه شب برم خونشون بمونم ولی بابام اجازه نمیداد خلاصه بعد چندماه به سختی راضی شد بمونم کنارهم خواب بودیم که 😂 ⬅️⬅️مشاهده خاطره...
4 1590Loading...
14
افسردگی شدید گرفته بودم 😒حوصله هیچی نداشتم شوهرم کلافه شده بود فاصله گرفته بودم😠 تا اینکه با این چنل آشنا شدم هر روز قربون صدقش میرم😊 https://t.me/+IKPmsRUfJUU2NTBk
4 7431Loading...
15
در این دنیای پست و درمانده که کوچکترین شور و اشتیاق مواجه با حرمان می‌شود یگانه روزنهٔ گریز، هنر است و بس.» تقدیم نگاه قشنگتون ❤️@khodavzendgiie      
5 35941Loading...
16
یه حرکت خفن ببینیم😍😎 ❤️@khodavzendgiie
4 70617Loading...
17
معدن مانتو ❤️‍🔥❤️‍🔥 بیش از ۳۰۰مدل #کت و  #مانتو بهاره و تابستانه رسیده  🥳👇 ارسال سریع تا درب منزل و به صورت رایگان👌😍 https://t.me/+RvE7DNVVlLRkY2M0 https://t.me/+RvE7DNVVlLRkY2M0 💯 #پیشنهاد_ویژه_ادمین💯
5 0715Loading...
18
اگه با چشمهای خودم نمیدیدم باور نمیکردم 🤯 که یه کِرِم بتونه اینجوری لک هارو به طور کامل از بین ببره😳 با یک دوره مصرف کرمهای دستساز "دکتر رضا اسدی" از شر لک مک راحت میشی👌 https://t.me/joinchat/AAAAADz-3pT2vddnn3Jp4A ☝☝ دوران ماست مالی کردن ایرادای پوستی تموم شده، بیا اساسی پوستتو صفا بده🤩
4 9470Loading...
19
📚 #حکایتی_زیبا_از_بهلول_عاقل 🔹 روزی مردی به خانه ی بهلول رفت واز او خواست که طنابش را برای مدتی به او قرض دهد بهلول کمی فکر کرد و گفت : 🔹 حیف که روی آن ارزن پهن کرده ام و گرنه حتما آن را به تو می دادم . مردبا تعجب گفت : مگر می شود روی طناب ارزن پهن کرد؟ 👈 بهلول گفت:برای آن که طناب را ندهم این بهانه کافی است اونی که دنبال بهونست همیشه یه بهونه ای گیر میاره👌 ❤️@khodavzendgiie
4 69619Loading...
20
رقص چاقو الهام حمیدی در عروسی برادرش💃😍 🎀 @pic_stars 🎈                 🎀 @pic_stars 🎈 بدون سانسور  تماشا کن 👆 مشاهده کلیپ⏯
4 9470Loading...
21
🔴 هر جا نا امید شدی و فکر کردی به ته خط رسیدی، حتما فقط ۱۵ دقیقه پست های این کانالو بخون کانالی که حالتو دگرگون میکنه👇👇 https://t.me/+PXOLNomyw87uC-zO .
4 8792Loading...
22
خدایی که به‌شدت کافیست... توی اوج مشکلات یادت باشه که خیلی وقت‌ها برنامه‌های خدا از رویاهای تو قشنگ‌ترن ❤️@khodavzendgiie
4 79632Loading...
23
یه حس خوب ....تقدیم نگاهتون ❤️@khodavzendgiie
4 79337Loading...
24
حواشـی را بی‌خیال حال خنده‌هایت چـطور اسـت!❤️ مرسی که با لایـکاتون باعث دلگرمیین خواننده:علی زند وکیلی سلام صبحتون عالی عزیزان ❤️@khodavzendgiie
5 40822Loading...
25
⛔️داستان تجاوز به ستاره شب جمعه بود با شوهرم رفتیم دریاچه چیتگر(تهران) که براش تولد بگیرم و چند تا از دوستامم دعوت کردم.اونشب واقعا به خودم رسیده بودم.دوست شوهرم رضا که مجرد بود و شوهرم خیلی بهش اعتماد داشت از اول تا آخر نگاش به من بود نگاهش خیلی اذیتم میکرد.مراسم که تموم شد هر چی ماشینو استارت زدیم روشن نشد و شوهرم گفت آقا رضا اگه زحمتی نیست شما خانومم و شایان(پسرم)رو ببرید خونه تا ماشین درست بشه خیلی دیر میشه.تا میخواستم بگم نه منم همینجا هستم که دیدم رضا ماشینشو روشن کرده و گفت: ستاره خانوم بفرماید...چند دقیقه ای که توو مسیر بودیم یه مرتبه رضا نگه داشت و اومد در عقب و باز کرد و گفت خب حالا...😱❤️‍🔥 ادامه ی داستان 🔥شاید این زندگی دردناک من براتون درست عبرت بشه براتون
2 0982Loading...
26
بزنین رو لینک استارت بزنین فرصتش کمه بچه ها
10Loading...
27
همین الان همستر بازی کن سکه بگیر به ریال تبدیل کن حالشو ببر😍😍 بزن رو لینک بازی کن👇👇 https://t.me/hamster_komBat_bot/start?startapp=kentId7338091210
10Loading...
28
بچه ها عضو بشین و استارت بزنین یه ماه فرصت داره سکه جمع کنین و جایزه ببرین
1860Loading...
29
همین الان همستر بازی کن سکه بگیر به ریال تبدیل کن حالشو ببر😍😍 بزن رو لینک بازی کن👇👇 https://t.me/hamster_komBat_bot/start?startapp=kentId7338091210
10Loading...
30
🔹فیلم درگیری لفظی احمدی نژاد با همسر آقای رئیسی در ستاد انتخابات نماینده ها    مشاهده خبر و فیلم
4 7672Loading...
31
⛔️داستان تجاوز به ستاره شب جمعه بود با شوهرم رفتیم دریاچه چیتگر(تهران) که براش تولد بگیرم و چند تا از دوستامم دعوت کردم.اونشب واقعا به خودم رسیده بودم.دوست شوهرم رضا که مجرد بود و شوهرم خیلی بهش اعتماد داشت از اول تا آخر نگاش به من بود نگاهش خیلی اذیتم میکرد.مراسم که تموم شد هر چی ماشینو استارت زدیم روشن نشد و شوهرم گفت آقا رضا اگه زحمتی نیست شما خانومم و شایان(پسرم)رو ببرید خونه تا ماشین درست بشه خیلی دیر میشه.تا میخواستم بگم نه منم همینجا هستم که دیدم رضا ماشینشو روشن کرده و گفت: ستاره خانوم بفرماید...چند دقیقه ای که توو مسیر بودیم یه مرتبه رضا نگه داشت و اومد در عقب و باز کرد و گفت خب حالا...😱❤️‍🔥 ادامه ی داستان 🔥شاید این زندگی دردناک من براتون درست عبرت بشه براتون
1 6680Loading...
32
🔹فیلم درگیری لفظی احمدی نژاد با همسر آقای رئیسی در ستاد انتخابات نماینده ها    مشاهده خبر و فیلم
1 1191Loading...
33
⛔️داستان تجاوز به ستاره شب جمعه بود با شوهرم رفتیم دریاچه چیتگر(تهران) که براش تولد بگیرم و چند تا از دوستامم دعوت کردم.اونشب واقعا به خودم رسیده بودم.دوست شوهرم رضا که مجرد بود و شوهرم خیلی بهش اعتماد داشت از اول تا آخر نگاش به من بود نگاهش خیلی اذیتم میکرد.مراسم که تموم شد هر چی ماشینو استارت زدیم روشن نشد و شوهرم گفت آقا رضا اگه زحمتی نیست شما خانومم و شایان(پسرم)رو ببرید خونه تا ماشین درست بشه خیلی دیر میشه.تا میخواستم بگم نه منم همینجا هستم که دیدم رضا ماشینشو روشن کرده و گفت: ستاره خانوم بفرماید...چند دقیقه ای که توو مسیر بودیم یه مرتبه رضا نگه داشت و اومد در عقب و باز کرد و گفت خب حالا...😱❤️‍🔥 ادامه ی داستان 🔥شاید این زندگی دردناک من براتون درست عبرت بشه براتون
1 0891Loading...
34
تلخ و عبرت آموز🔹 روز قبل از حادثه داخل حیاط بودم اما وقتی وارد اتاق شدم صحنه عجیبی دیدم دیدم  شوهرم قصد داره دخترم را آزار دهد از شدت عصبانیت با مشت ضربه‌ای به صورتش زدم و او هم چند ضربه‌ای به صورتم زد که ناگهان ...👇👇 ادامه ی خبر و ماجرا سرچ کن کانالش (کشتم ➡️
3 3661Loading...
35
⛔️داستان تجاوز به ستاره شب جمعه بود با شوهرم رفتیم دریاچه چیتگر(تهران) که براش تولد بگیرم و چند تا از دوستامم دعوت کردم.اونشب واقعا به خودم رسیده بودم.دوست شوهرم رضا که مجرد بود و شوهرم خیلی بهش اعتماد داشت از اول تا آخر نگاش به من بود نگاهش خیلی اذیتم میکرد.مراسم که تموم شد هر چی ماشینو استارت زدیم روشن نشد و شوهرم گفت آقا رضا اگه زحمتی نیست شما خانومم و شایان(پسرم)رو ببرید خونه تا ماشین درست بشه خیلی دیر میشه.تا میخواستم بگم نه منم همینجا هستم که دیدم رضا ماشینشو روشن کرده و گفت: ستاره خانوم بفرماید...چند دقیقه ای که توو مسیر بودیم یه مرتبه رضا نگه داشت و اومد در عقب و باز کرد و گفت خب حالا...😱❤️‍🔥 ادامه ی داستان 🔥شاید این زندگی دردناک من براتون درست عبرت بشه براتون
660Loading...
36
❤️📌فیلم لورفته رابطه جنسی حسن خانجانی دادستان همدان با منشیش راضیه عرفانی تو خونه مجردیش که توسط علی سلامت که تازه دستگیر شده پخش شد 😐 قیافشون هم کامل مشخصه 🤦🏻‍♀ 🔗 مشاهده کامل فیلم بدون سانسور
120Loading...
37
⛔️داستان تجاوز به ستاره شب جمعه بود با شوهرم رفتیم دریاچه چیتگر(تهران) که براش تولد بگیرم و چند تا از دوستامم دعوت کردم.اونشب واقعا به خودم رسیده بودم.دوست شوهرم رضا که مجرد بود و شوهرم خیلی بهش اعتماد داشت از اول تا آخر نگاش به من بود نگاهش خیلی اذیتم میکرد.مراسم که تموم شد هر چی ماشینو استارت زدیم روشن نشد و شوهرم گفت آقا رضا اگه زحمتی نیست شما خانومم و شایان(پسرم)رو ببرید خونه تا ماشین درست بشه خیلی دیر میشه.تا میخواستم بگم نه منم همینجا هستم که دیدم رضا ماشینشو روشن کرده و گفت: ستاره خانوم بفرماید...چند دقیقه ای که توو مسیر بودیم یه مرتبه رضا نگه داشت و اومد در عقب و باز کرد و گفت خب حالا...😱❤️‍🔥 ادامه ی داستان 🔥شاید این زندگی دردناک من براتون درست عبرت بشه براتون
3 7406Loading...
38
تلخ و عبرت آموز🔹 روز قبل از حادثه داخل حیاط بودم اما وقتی وارد اتاق شدم صحنه عجیبی دیدم دیدم  شوهرم قصد داره دخترم را آزار دهد از شدت عصبانیت با مشت ضربه‌ای به صورتش زدم و او هم چند ضربه‌ای به صورتم زد که ناگهان ...👇👇 ادامه ی خبر و ماجرا سرچ کن کانالش (کشتم ➡️
3 5581Loading...
39
🔣عکس دلخراش جنازه سوخته شهدای حادثه بالگرد لو رفت 😱😱➡️
10Loading...
40
🌟ازدواج در سن پایین(ازدواج در سن کم چه عوابقی داره)🔫
910Loading...
Photo unavailable
⛔️داستان شب زفاف( ازدواج )ولید و هدی در اولین شب ازدواج ولید ، به همسر زیبایش نگاه کرد ، احساس کرد که خوشبخت ترین مرد دنیاست و برای اولین بار زندگی به روی او لبخند زده است.... نزد هدی رفت ، اما هدی گریه می کرد و داد زد به من نزدیک نشو !! ولید گفت : چرا ؟ گریه کنان گفت : من آن کسی نیستم که تو می خواهی ، من قبلا بی عفت شده ام و خطا کرده ام با کسی .. ⛔️ادامه ی داستان
إظهار الكل...
إظهار الكل...
👍 1
Photo unavailable
افسردگی شدید گرفته بودم 😒حوصله هیچی نداشتم شوهرم کلافه شده بود فاصله گرفته بودم😠 تا اینکه با این چنل آشنا شدم هر روز قربون صدقش میرم😊
إظهار الكل...
👍 3
⛔️داستان تجاوز به ستاره شب جمعه بود با شوهرم رفتیم دریاچه چیتگر(تهران) که براش تولد بگیرم و چند تا از دوستامم دعوت کردم.اونشب واقعا به خودم رسیده بودم.دوست شوهرم رضا که مجرد بود و شوهرم خیلی بهش اعتماد داشت از اول تا آخر نگاش به من بود نگاهش خیلی اذیتم میکرد.مراسم که تموم شد هر چی ماشینو استارت زدیم روشن نشد و شوهرم گفت آقا رضا اگه زحمتی نیست شما خانومم و شایان(پسرم)رو ببرید خونه تا ماشین درست بشه خیلی دیر میشه.تا میخواستم بگم نه منم همینجا هستم که دیدم رضا ماشینشو روشن کرده و گفت: ستاره خانوم بفرماید...چند دقیقه ای که توو مسیر بودیم یه مرتبه رضا نگه داشت و اومد در عقب و باز کرد و گفت خب حالا...😱❤️‍🔥 ادامه ی داستان 🔥شاید این زندگی دردناک من براتون درست عبرت بشه براتون
إظهار الكل...
👍 6
⛔️داستان تجاوز به ستاره شب جمعه بود با شوهرم رفتیم دریاچه چیتگر(تهران) که براش تولد بگیرم و چند تا از دوستامم دعوت کردم.اونشب واقعا به خودم رسیده بودم.دوست شوهرم رضا که مجرد بود و شوهرم خیلی بهش اعتماد داشت از اول تا آخر نگاش به من بود نگاهش خیلی اذیتم میکرد.مراسم که تموم شد هر چی ماشینو استارت زدیم روشن نشد و شوهرم گفت آقا رضا اگه زحمتی نیست شما خانومم و شایان(پسرم)رو ببرید خونه تا ماشین درست بشه خیلی دیر میشه.تا میخواستم بگم نه منم همینجا هستم که دیدم رضا ماشینشو روشن کرده و گفت: ستاره خانوم بفرماید...چند دقیقه ای که توو مسیر بودیم یه مرتبه رضا نگه داشت و اومد در عقب و باز کرد و گفت خب حالا...😱❤️‍🔥 ادامه ی داستان 🔥شاید این زندگی دردناک من براتون درست عبرت بشه براتون
إظهار الكل...
👍 4
إظهار الكل...
إظهار الكل...
🔴صیغه موقت با جن روزی در یك مغازه با زن جوان و زیبایی آشنا شدم. این زن با همان نگاه اول مرا تحت تاثیر قرار داد و ارتباطمان شروع شد.. او فكر و ذهن مرا اسیر خود كرد طوری كه در همان روزهای اول به وی پیشنهاد كردم وی را به‌طور مخفیانه به صیغه موقت خود درآورم و او هم قبول كرد. حدود 10 روز از رابطه ما گذشته بود یك شب كه پیشش بودم ............⬇️⬇️ ادامه ی داستان.  ➡️
إظهار الكل...
⛔️داستان تجاوز به ستاره شب جمعه بود با شوهرم رفتیم دریاچه چیتگر(تهران) که براش تولد بگیرم و چند تا از دوستامم دعوت کردم.اونشب واقعا به خودم رسیده بودم.دوست شوهرم رضا که مجرد بود و شوهرم خیلی بهش اعتماد داشت از اول تا آخر نگاش به من بود نگاهش خیلی اذیتم میکرد.مراسم که تموم شد هر چی ماشینو استارت زدیم روشن نشد و شوهرم گفت آقا رضا اگه زحمتی نیست شما خانومم و شایان(پسرم)رو ببرید خونه تا ماشین درست بشه خیلی دیر میشه.تا میخواستم بگم نه منم همینجا هستم که دیدم رضا ماشینشو روشن کرده و گفت: ستاره خانوم بفرماید...چند دقیقه ای که توو مسیر بودیم یه مرتبه رضا نگه داشت و اومد در عقب و باز کرد و گفت خب حالا...😱❤️‍🔥 ادامه ی داستان 🔥شاید این زندگی دردناک من براتون درست عبرت بشه براتون
إظهار الكل...
⛔️داستان تجاوز به ستاره شب جمعه بود با شوهرم رفتیم دریاچه چیتگر(تهران) که براش تولد بگیرم و چند تا از دوستامم دعوت کردم.اونشب واقعا به خودم رسیده بودم.دوست شوهرم رضا که مجرد بود و شوهرم خیلی بهش اعتماد داشت از اول تا آخر نگاش به من بود نگاهش خیلی اذیتم میکرد.مراسم که تموم شد هر چی ماشینو استارت زدیم روشن نشد و شوهرم گفت آقا رضا اگه زحمتی نیست شما خانومم و شایان(پسرم)رو ببرید خونه تا ماشین درست بشه خیلی دیر میشه.تا میخواستم بگم نه منم همینجا هستم که دیدم رضا ماشینشو روشن کرده و گفت: ستاره خانوم بفرماید...چند دقیقه ای که توو مسیر بودیم یه مرتبه رضا نگه داشت و اومد در عقب و باز کرد و گفت خب حالا...😱❤️‍🔥 ادامه ی داستان 🔥شاید این زندگی دردناک من براتون درست عبرت بشه براتون
إظهار الكل...
👍 4👌 2