cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

𝐵𝑙𝑢𝑒 𝐷𝑟𝑒𝑎𝑚💙💫

https://t.me/joinchat/AAAAAFVMh-dp62dKzv9evA

إظهار المزيد
إيران254 929لم يتم تحديد اللغةالفئة غير محددة
مشاركات الإعلانات
274
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
لا توجد بيانات30 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

#part6 صبح تو تختم از جام بلند شدم حس میکردم خعلی هرنی شدم باز عجیبه بعد از اونهمه عذاب دیشب😅 پتورو گذاشتم بین پاهامو شروع کردم مالیدن خودم رو پتو:) گوشیم زنگ خورد 👧🏻سلام ددیییی 👨🏻انقد خودتو رو پتو نمال شب بیام خونه تنبیهی 👧🏻تو گفتی فقط خودمو تاچ نکنم نگفتی جور دیگه ام نکنم کهههه 👨🏻باید یاد بگیری خودتو کنترل کنی. از امشب به بعد من هرموقع برسم خونه دست میزنم چِک میکنم دعا کن خیس نباشی اگر نه تنبیهی تا روزی که یاد بگیری خودتو کنترل کنی دختر جون! گوشیو قطع کرد، زیادی داره سخت میگیره من چطوری کنترل کنم خودش خیس میشه☹️ تا شب از استرس هی راه رفتمو بین پاهامو با دستمال پاک کردم اومد خونه 👨🏻زانو بزن (به زانو نشستم) سرمو بوسید انگشتشو گذاشت رو لبام و کشید 👨🏻حالا میری تو اتاقت شورتتو درمیاری رو تخت میخوابی، دستات کنار بدنت نگات به سقف و لای پاهات باز تا ددی بیاد معاينت کنه کلی استرس داشتم اومد تو اتاق، موهاش شلخته و دکمه های پیرهنش نیمه باز با دیدنش واقعا هرنی شدم و لبمو گاز گرفتم اومد نشست بین پاهام دست کشید لاش دستش خیص شد:) 👨🏻برم پوشکتو بیارم هوف پانیش نمیکنه خداروشکر یهو دیدم فلفل تو دستشه 👨🏻امشب بجای پودر بچه قراره فلفل بزنم بهش انقدر بسوزه و سرخ بشه تا دیگه نتونی خیص کنی...
إظهار الكل...
#part5 👧🏻پنکیک 👨🏻اون که صبحونس توله😂 👧🏻ب من چ حال منو فقط پنکیک خوب میکنه:) 👨🏻باشه عسلم پس میای میشینی رو کانتر شیرین زبونی میکنی شعر میخونی تا بابا برات پنکیک درست کنه. باشه؟ شیشه شیرمو برام آماده کرد و داد بهم، به سختی روی کانتر نشسته بودم جای اسپنکام درد میکرد :) 👧🏻بابایی برام خرگوش میخری؟ 👨🏻نه 👧🏻چلااااا🥺 👨🏻نمیتونی ازش نگهداری کنی 👧🏻میتوووونم 👨🏻اخه کی دیدی تاحالا ی خرگوش کوچولو از ی خرگوش نگهداری بکنه؟ 👧🏻بابایی میشه حداقل ی داداش همسن خودم برام بیاری بازی کنیم؟ 👨🏻توام که شیطون، یهو ب سرت بزنه... 👧🏻ن ن ن قول میدم بابا جونم 👨🏻اینهمه عروسک داری تنها بازی کن. درضمن، خونه رو دوربین گذاشتم پس حواست باشه چه بازیایی میکنی! 👧🏻همه جاشو....؟ 👨🏻حتی حموم 👧🏻اوم باشه 👨🏻انگار استرس گرفتی 👧🏻نه(من اصن باور نکرده بودم) پنکیکم آماده شد و با صبر و حوصله همرو تیکه های کوچیک بهم داد انقد سرمو نوازش کرد تو بغلش خوابم برد🙃
إظهار الكل...
#part5 👧🏻پنکیک 👨🏻اون که صبحونس توله😂 👧🏻ب من چ حال منو فقط پنکیک خوب میکنه:) 👨🏻باشه عسلم پس میای میشینی رو کانتر شیرین زبونی میکنی شعر میخونی تا بابا برات پنکیک درست کنه. باشه؟ شیشه شیرمو برام آماده کرد و داد بهم، به سختی روی کانتر نشسته بودم جای اسپنکام درد میکرد :) 👧🏻بابایی برام خرگوش میخری؟ 👨🏻نه 👧🏻چلااااا🥺 👨🏻نمیتونی ازش نگهداری کنی 👧🏻میتوووونم 👨🏻اخه کی دیدی تاحالا ی خرگوش کوچولو از ی خرگوش نگهداری بکنه؟ 👧🏻بابایی میشه حداقل ی داداش همسن خودم برام بیاری بازی کنیم؟ 👨🏻توام که شیطون، یهو ب سرت بزنه... 👧🏻ن ن ن قول میدم بابا جونم 👨🏻اینهمه عروسک داری تنها بازی کن. درضمن، خونه رو دوربین گذاشتم پس حواست باشه چه بازیایی میکنی! 👧🏻همه جاشو....؟ 👨🏻حتی حموم 👧🏻اوم باشه 👨🏻انگار استرس گرفتی 👧🏻نه(من اصن باور نکرده بودم)
إظهار الكل...
#part4 سرمو با جفت دستاش گرفت و با تموم قدرت تو دهنم تلنبه میزد دیکش تا تهه گلوم میرسید یهو اومد جلو تر و تخماشو گذاشت تو دهنم شروع کردم لیس زدن و میک زدنشون گرم بودن، مث پاستیل اوممم دوباره دیکشو تو دهنم گذاشت و یهو دهنم با آبش گرم شد میدونست بدم میاد بریزتش تو دهنم میخواستم تفش کنم اما نمیشد رو تخت دراز کش بودم و به تخت منو بسته بود نمیخواستم قورتش بدم یهو بینیمو گرفت و من برای نفس کشیدن ناچار شدم قورتش بدم خنده شیطانی کرد 👨🏻نوش جون، اینم شام ی بچه شیطون و حرف گوش نکن 👧🏻ینی شام نمیدی بم بابایی؟ 🥺 دستو پاهامو باز کرد پلاگو دوباره گذاشت تو باسنم دوتا گیره زد نوک سینه هام 👨🏻اینا تا صبح باید بمونه، امشبم تو این اتاق تنها میخوابی، بدون من و عروسکات مگه چیکار کرده بودم که تنبیه انقد سخت و طولانی؟ یه ساعتی گذشته بود، اتاق تاریک بود، باسنم میسوخت و نوک می‌می هام درد میکرد یهو بغضم ترکید و زدم زیر گریه اومد تو اتاق 👨🏻چیشده دخترم؟ 👧🏻ت...تو بابای خعلی بدی هستی😭من درد دارم، میترسم از تاریکی، گشنمم هست😣 گیره هارو از رو سینم برداشت پلاگ رو از توم خارج کرد پماد اورد و به سوراخ باسنم زد تا سوزشش کم بشه یه کمپرس یخ اورد گذاشت رو نوک سینه هام یه لباس تنم کرد، موهامو بافت و منو رو دستاش بلند کرد برد نشوند رو مبل 👨🏻ببخشید دخترم امروز سر کار روز سختی داشتم به توام زیادی سخت گرفتم، شام چی میخوری؟
إظهار الكل...
#part3 این دیگه چجور تنبیهی بود؟! تحمل نداشتم دیگه اما میدونستم تا دو ساعتم کامل نشه نمیاد نجاتم بده پس سعی کردم چشامو ببندم و تصور کنم تا بیشتر لذت ببرم: وایییی کاش الان بجای اون ویبراتور زبون ددی روش بودددد دوباره جیغ کشیدمو با ناله های بلند ارضا شدم پاهام شل و بی حس بود لای پاهام دریاچه بود دیگه داشتم سنگینی دستاشو رو باسنم تصور میکردم دلم لباشو میخواست... یهو درو باز کرد و اومد تو اتاق چشام بی حال بود و تنم بی جون ویبراتورو برداشت، پلاگ رو در اورد و گگ رو باز کرد خوشحال شدم چه عجب دلش به رحم اومد منتظرم بودم دستو پاهامو باز کنه اما یهو لباساشو دراورد با دست یکم با دیکش بازی کرد و یهو کلشو فرو کرد داخلم، دیکش خیلی کلفت بود حالت عادی همیشه اشکم درمیومد اما این دفعه انقدر خیس بودم هیچی حس نکردم خیمه زد روم با تموم قدرتش سینه هامو تو دستش گرفت و شروع کرد تلنبه زدن زیر دلم سفت شد جیغ خفه ای کشیدمو دیگه داشتم از هوش میرفتم دیکشو دراورد و یهو سرشو برد لای پاهام زبون میچرخوند دور چوچولم و با دندون گازای ریز میگرفت، زبونشو میکرد توم 👧🏻همینه بابایی با زبونت منو به فاک بده 👨🏻هییییس جنده کوچولوی من، یکم دیگه نوبت زبون توعه که کار کنه یهو با ولع زیاد شروع کرد میک زدن کلوچم جیغ بنفشی کشیدم که حس کردم حنجرم پاره شد دیگه اصن جون نداشتممم 👨🏻بر اساس جیغایی که زدی شمردم،14بار،کافیته یا نه؟ بازم هوس خودارضایی میکنی؟ 👧🏻نه ددی غلط کلدممم یهو دیکشو کرد تو دهنم
إظهار الكل...
#part2 پاهام شروع کرد لرزیدن، دیگه طاقتشو نداشتم 👧🏻ددی بسمه میش خاموشش کنی؟ بلندتر خندید یه گَگ از تو کشو دراورد و بست رو دهنم یه پلاگ فلزی خیلی بزرگ رو کرد تو باسنم، خشک خشک، خیلیییی درد داشت ساعت روی میزو برداشت و کوکش کرد: 👨🏻کوکش کردم روی دو ساعت دیگه، میخوام تختو خیس کنی بچه، هربار که شدی جیغ بنفش میکشی، من میرم تو حال پذیرایی زنگ ساعت که بخوره برمیگردم 👧🏻نع...نع بابایی دو سااااعت خیلیه نمیتووونم 👨🏻میخوام انقدر آبت بیاد تا از حال بری ببینم اونموقع ام فکر خودارضایی میزنه به سرت؟ ..... لای پاهام سِر شده بود، پاهام انقد لرزیده بود جون نداشت، از طرفیم جیش داشتم نمیتونستم خودمو نگه دارم 👧🏻ددی جیش دارم بیا تدوخدا 👨🏻همونجا کارتو کن توله هنوز 1 ساعتو نیم مونده، چرا جیغ نمیکشی تا ددی کیِف کنه؟! چشام سیاهی رفت و زیر دلم خالی شد جییییغ بنفشی کشیدم 👨🏻ای جونم آفرین، بابا دوست داره هر پنج دقیقه یبار جیغ بزنی براش خودمو خیص کردم، چندشم میشد و بدتر از اون هنوز کلیییی مونده بود
إظهار الكل...
#part1 منتظر ددی بودم تا بیاد خونه، دیر کرده بود، همیشه ساعت 6 میومد یه نگاه به لای پاهام انداختم که خیص شده بود، دوتا انگشت وسطمو بردم تو دهنم تا خیص بشه شورتمو دراوردم و انگشتامو بردم لاش دورانی دور چوچولم میچرخوندمش که یهو دیدم ددی رو به روم وایساده 👧🏻بابایی بوخودا... نفسشو داد بیرون، چشاشو بست 👨🏻داشتی چیکار میکردی؟هان؟ بی اجازه؟! میدونستم امروز نمیذاره ارضا بشم دیگه... 👧🏻ددی من نمیخاستم خعلی خیص شده بود خاستم ببینم چیه... 👨🏻الان حالیت میکنم تخم سگ یهو روی دستاش بلندم کرد و منو انداخت رو تختم، نرده های تختو کشید و دستو پامو دستبند زد، یه ویبراتور گذاشت رو کصم و گذاشت رو بالا ترین درجه اش عجیب بود انتظارشو نداشتم، داره کمکم میکنه ارضا شم؟! اون معمولا ببینه بی اجازه اینکارو میکنم اون شبو محرومم میکنه... صدای ناله هام کل اتاقو پر کرده بود جیییییییغ کشیدم 👧🏻دااااله میاد بوبویی پوزخندی زد 👨🏻تازه اولشه
إظهار الكل...
با پیشنهاد داستان جدید موافقید؟ قول میدم خفن باشهAnonymous voting
  • ارههههه چه جورم❤️
  • نوچ قبلی💔
0 votes
بچه ها بابت این وقفه طولانی واقعا معذرت میخوام🙏 مدتی واقعا درگیر بودم اما میخوام این داستانو نیمه کاره رها کنم چون قراره یه داستان جدید داشته باشیم که هرروز هم پارت جدید داره خاطرات واقعیه و اصلا کلیشه ای نیست حتی ذره ای هم تخیل و فانتزی قاطیش نیست! فقط اسم شخصیتا رو عوض میکنم ژانرشم درام، عاشقانه و اروتیکه(بی دی اس ام) صحنه هاش هم کامل و با جزئیاته و قول میدم خیلی خیلی جذاب باشه و خوشتون بیاد🖤
إظهار الكل...
📅 ۰۳ آذر ۱۳۹۹ ⏰ ۱۶:۱۷:۳۳ متن پیام: سلام خوب هستید من چند وقت پیش عضو یه کانالی بودم به اسمش یادم نیست ولی نقش اصلیش یه دختره #جنده بودش که برای اینکه بتونه یه گوشی بخره با سه تا مرد #عرب #کیر کلفت #سکس کرده بود و باسنش جز خورده بود من هرچقدر گشتم نتونستم اون کانال رو پیدا کنم شما دارید لینک کانالش رو؟؟؟ #پاسخ سلام عزیزم اسم رمانش حصار سوخته اس و‌ باید بگم بهت به خاطر همون گوشی که #کونش پاره شده بود مزدا گوشیش رو شکوند و بی گوشی شد یعنی الکی جر خوردش اینم لینکشه تا باقی ادمینا پاک نکردنش سریع جوین بده فقط عزیزم قبلش بهت بگم این رمان #محدودیت سنی داره اگه سنت نمیخوره وارد نشو https://t.me/joinchat/AAAAADucjk6KjzFk-3pzmw
إظهار الكل...
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.