-تعلیقاتِ من-

از پشت در موندن غمینم:)))

مفید یادآوری کرد اون بامزه‌تره:)))

عمیقا بابت دوستانی که به خاطر عقاید متفاوتمون نسبت به سیاست یک مشت آدم نجس از دست دادم، غمگینم.

من بیش‌فعال بامزه‌تر از هما تا حالا ندیدم:)))

از اون روز که زینب یادم آورد که «بابای همیشه»، مدام بغضم رو قورت می‌دم.

بابام همیشه می‌گفت: «اگه راستشو بگی، بهتره». باید از خودش بشنوید که بفهمید شما رو با دروغ‌هاتون می‌پذیره؛ اما اگر راست بگید بهتون جایزه می‌ده.

دلیل اینکه دیگه میلی به هیچ‌ شرایط بغرنجی ندارم اینه که فکر می‌کنم چیزهایی که توی زندگی دیدم، بسه واقعا:)))

و البته بعد از سال‌ها زیر چشم‌هام دست کشیدم.

امروز توی عکسام دیدم که چقدر ترکیب ماست و شیر و نعنا و نون رو می‌خوردم؛ اما حسش یادم نیومد. انگار یک قرن قبل بوده.

اول فکر کردم یه ترک مشترکه و تموم می‌شه الان شده یه آلبوم احساس می‌کنم همایون داره فروپاشی روانی رو تجربه می‌کنه