ᚑ২°𝑴𝒂𝒄𝒉𝒆𝒅 𝑬𝑿𝑶 📿
𓂅⬪˙ 𓈒𝗠𝗔𝗖𝗛𝗘𝗗 𝖊𝖝𝖔; 𝘢 𝘶𝘯𝘪𝘰𝘯 𝖿𝗈𝗋 𝗆𝗎𝗌𝗅𝗂𝗆 𝗆𝖺𝖼𝗁𝖾𝖽𝗂 𝕰𝖝𝖔𝖑𝖘📿 ↱☔️💧𝐓𝐚𝐥𝐤 𝐓𝐨 𝐔𝐬~ @UnknownMached ↳🪁💧𝐎𝐮𝐫 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝𝐬~ @exooking 𝘀𝘁𝗮𝗿𝘁↳𝟫𝟨.𝟣𝟤.𝟣𝟦
إظهار المزيد533
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
-27 أيام
-1330 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
⭚♡GN🩷
ᚑ২ #music
ᚑ২ #hany
───•ᚑ @Mached_Exo ᚑ•───
1|3 - 기억상실 Amnesia - KAI (320).mp37.11 MB
❤ 5
6800
راستی حواسم هست ایشون نصفه مونده... به زودی پارت دوشو مینویسم 🙂↕️
❤ 8
8200
⭚♡ دم غروب بود. دختر تو اتاق کارش نشسته بود و پنجرههای اتاق رو به دنیای بیرون باز گذاشته بود. صدای بارون که به آرومی به سقف ساختمون ها و زمین میکوبید، بهش آرامش میبخشید.
اتاقی که همیشه محلی برای فرار از دغدغههای روزمره و غرق شدن تو کار بود، امروز تبدیل به شاهدی از درگیریهای اتاق بغلی شده بود.
صدای مکالمهی اون دو نفر رو به وضوح میشنید. صدای جونیونو میشنید که ملتمسانه میگفت "من نمیخوام ازت جدا شم... لعنت بهش آخه چرا اینقدر خودخواهی "
سوآ (یه شخصیت فیکشناله و منظورم فرد خاصی نیست) همچنان به شدت اصرار داشت، با صدایی قاطع میگفت "باید از هم جدا شیم. من هیچ وقت آیندهای واسمون ندیدم... قرار نیست کل عمرمونو بچسبیم بهم دیگه"
دختر در حالی که به این مکالمه غمگین گوش میکرد، قلبش با درد تو صدای جونمیون فشرده میشد. میدونست که جونیون نمیخواد جدا شه، اما خب از اولم میشد حدس زد سوآ آدم روابط طولانی نیستو تو زندگی هدفای خودشو دنبال میکنه.
دختر با چشمایی پر از اشک، به پنجره نگاه میکرد. بارون همچنان ادامه داشت و مکالمه اتاق بغلی همچنان به گوش میرسید. نمیدونست چه تصمیمی باید بگیره، اما قلبش به طرزی دردناک میتپید.
نمیتونست رو کارش تمرکز کنه و با هر قطره بارون که از شیشه سر میخورد، خاطرات گذشتهاش دوباره زنده میشد.
جونمیون تو اولین نگاه، مثل هر فرد دیگهای به نظر میرسید، اما چشماش داستان دیگه ایو تعریف میکردن. این مرد پر از شوق بود، پر از عشق... ولی این روزا یکم با اون چیزی که دختر به یاد می آورد متفاوت بود. به یاد میاورد وقتی دستهاشون برای اولین بار به همو لمس کردن، یه لحظه همه نورا واسش درخششونو از دست داده بودن. جونمیون بهترین فردی بود که میتونست وجود داشته باشه و انقدر ارزشمند بود که لایق همچین چیزی نبود.
بارون همچنان میبارید و آهنگ غمانگیزش تو فضا پیچیده بود. سوآ، با قدمهایی سنگین اتاقو ترک کرد و صدای پاش حتی تو اتاق بغلی هم طنینانداز شد. دختر نفس عمیقی کشید.
حدس زدن اینکه الآن جونمیون تو چه حالیه سخت نبود... حاله غمش تا اتاق بغلی هم رسیده بودو همه جا رو تاریکتر کرده بود.
یکم بعد، صدای ضعیف پاهای جونمیون هم به گوش رسید. اونم بیرون رفت و دختر، پس از لحظاتی از مردد بودن و کلنجار با افکارش، سرانجام تصمیم گرفت چترشو برداره و دنبالش بره.
(ادامه داره...)
ᚑ২ #oneshot
ᚑ২ #suho
ᚑ২ #hany
────•ᚑ @Mached_Exo ᚑ•────
😢 7
8400
Photo unavailable
⭚♡ مناسبت تولد سوهو وانشات داریم✨
ᚑ২ #oneshot
ᚑ২ #suho
ᚑ২ #hany
────•ᚑ @Mached_Exo ᚑ•────
🔥 6
6900
00:15
Video unavailable
⭚♡ تولد نرمترین بانی دنیا مبارک🐰 ☁️
ᚑ২ #video
ᚑ২ #suho
ᚑ২ #hany
────•ᚑ @Mached_Exo ᚑ•────
b433e25346ceff7ffee65e44cf984722_t4.mp41.34 MB
🎉 4
7900
تاحالا شده وانشاتی تو چنل باشه دوست داشته باشین ادامه داشته باشه؟؟؟Anonymous voting
- اره (ناشناس منتظرتونم... یا کامنت بزارید)
- خیر تا جایی ک نوشتی کافیه
- اون وانشات بکهیون چی شد 😁(اونایی ک خوندن میدونن قرار بود فیک بشه و هنوز کامل نشده)
- برو همون سناریو و ادامه بده
8900
خب دوستان ژانرش چی باشه؟؟؟Anonymous voting
- عاشقانه
- فانتزی
- جنایی
- کمدی
- اجتماعی
- غیر از اینا منتظرتونم تو کامنت یا ناشناس (بجز اسمات شرمنده روتونم😁)
8700
خب ژانرش چی باشه؟؟Anonymous voting
- اجتماعی
- جنایی
- کمدی
- فانتزی
- بجز اسمات😁 هر چی خواستین تو کامنت بگین چک میکنم 😘
100
اختر خطة مختلفة
تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.