💎AMaZiNg💜

دلتنگی رو هیچ جوری نمیتونی پنهونش کنی دلتنگ که باشی صدات دلتنگه نگات دلتنگه نفسات دلتنگه دستات دلتنگه حتی وقتی وقتی می نویسی دل واژه هات تنگه

این که جایت را، در قلب کسی که دوست داری بدانی، مثل این ایست که راه خانه را بلد باشی❤️

آسمان‌تاریک‌وُشب‌تاریک‌و‌ُ من‌تاریک‌تاریکم🌑🍂

«لب خاموش نمودار دل پر سخن است»

گفت آدمی را دارید که وقتی از زندگی خسته شدید شما را ، دوباره به زندگی برگرداند ؟ «من از تو برایشان گفتم »🙂

غم میونِ دو تا چشمون سیاهم دلمو کشت…

دلِ من، تنگ و هواییِ نگاهت شده است...!

ولی من مجبور بودم قوی باشم... من مجبور بودم قهوه‌ی روزگارم را تلخ بنوشم تا بیدار بمانم و بتوانم دوام بیاورم؛ وگرنه چه کسی از یک تکه دلخوشی و شیرینیِ کوچک کنار اینهمه تلخی بدش می‌آمد؟! چه کسی از آرامش و فراغت استقبال نمی‌کرد؟! چه کسی دوست نداشت با فراغ بال تمام عمرش را سپری کند و دلخوشی‌های بسیار داشته‌باشد و از وادی سختی و اندوه به دور باشد؟ من مجبور بودم بی‌وقفه روی پا بایستم و دوام بیاورم. من مجبور بودم شانه خالی نکنم. در زندگی، زمان‌هایی پیش می‌آید که باید دوام بیاوری، چون چاره‌ی دیگری نداری!

وقتی در من نگاه می‌کنی زخم‌های من آرام می‌گیرند...🥲

همیشه برآن بودم که دلی را نشکنم اما وقتی به خود می نگرم تکه تکه ام