كانال دانشجويان ادبيات تركى آذربايجانى
إظهار المزيد
لم يتم تحديد البلدلم يتم تحديد اللغةالفئة غير محددة
263
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
لا توجد بيانات30 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
🔴🔹🔹🔹 کانون سهند 🔹🔹🔹🔴
💢 کانون سهند در پی آغاز به کار خود دعوت به همکاری میکند.
♨️ کانون فرهنگی_اجتماعی سهند پس از پیگیری عدهای از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز جهت ترویج و شناساندن تاریخ، فرهنگ و تمدن "آذربایجان" تاسیس شد. این کانون جهت آغاز رسمی فعالیتهای خود در روزهای آتی اقدام به جذب عضو خواهد نمود. دانشجویان علاقهمند میتوانند زمان آغاز عضوگیری و نیز سایر اخبار مربوط به کانون را از این پس از طریق این کانال تعقیب کنند.
🔉 برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد نحوه فعالیتها و اهداف کانون میتوانید با آیدی زیر در ارتباط باشید:
@Ocaq_Link
🔥 سهند اوجاغی 🔥
🆔 @sahand_ocaq
آغازی بر پایان انحصارگرایی در میدان فرهنگ
با وجود تعاریف متعدد از واژه فرهنگ در علم جامعهشناسی ، آنچه که اکثر صاحب نظران و نظریه پردازان در تعریف های مختلف خود بر آن متکی میشوند عبارت است از : مجموعه ای از اعتقادها ، نهادها ، زبان ، نحوه زندگی کردن ، سخن گفتن و فکرکردن. فرهنگ حاصل تکامل فکری ، معنوی و مادی یک فرد ، گروه یا جامعه است.
با دقت در تک تک مولفههای شکل دهنده به فرهنگ میتوان براحتی گفت ایران کشوری مولتی کالچرال بوده که ساکنان آن تحت اندیشههای یکسان سازی فرهنگی و زبانی با انحصارگرایی مطلق روبرو بوده و فرهنگ هایی که در ذیل تعریف آن سیستم، بیگانه محسوب میشود محکوم به از بین رفتن و استحاله شدن هست.
تفکرات تمامیت خواهانه ای که موجبات پیدایش اندیشههایی همچون ایرانشهری، پان ایرانیستی، شوونیسم و فاشیست فارسی و آریایی شده است از دوران به قدرت رسیدن حکومت پهلوی که مصادف با ورود مفاهیم مدرن سیاسی همچون دولت،ملت ، مرز سیاسی بود آغاز گشته و در طی این مدت دارای روندهای صعودی و نزولی بوده است. اما آنچه که امروزه شاهد آن هستیم گویای این است که این نوع تفکر ارتجاعی دچار انحطاط و سقوط میباشد. شایان ذکر است که بسیاری از نخبگان، روشنفکران، هنرمندان و فعالان حقوق بشری و قومی در طول این مدت مبارزات زیادی انجام داده و هزینههای زیادی از شکنجه و ترور و زندانی شدن گرفته تا تبعید متحمل شده اند تا امروز شاهد باشیم که این حصار در حیطه ی فرهنگ رو به شکست هست. مدعای این حرفمان تولید فیلمهایی به زبان تورکی و استقبال بی نظیر جامعه آزربایجانی از آنهاست.
به عنوان دانشجویان رشته ادبیات تورکی و خادمان کوچک در فرهنگ و ادبیات این مرز و بوم بر خود وظیفه میدانیم که از تک تک زحمات این عزیزان تشکر و قدردانی بکنیم.
همانطور که همگان بر آن آگاهیم دده قورقود به عنوان گنجینهای ادبی برای ادبیات حماسی و اساطیر مان هست. از آنجایی که شمه های آن در فیلم پوست قابل ملاحظه هست لذا تبریک دوچندان خود را نثار برادران عزیز ارک میکنیم. به امید روزی که ادبیات مان غنایی ادبی خود را به جهانیان عرضه کند و جایگاه والا و واقعی خود را کسب کند.
عجرکم عندالله
✍ ادمین ورودی ۹۵
@adabiat_turki
کانال دانشجویان زبان و ادبیات ترکی دانشگاه تبریز
📌 ای وطن اوغلو؛ دوشون...!
بیل کی سنیندیر بو وطن...!
#بیزیمدیر_بو_وطن
#بختیار_وهابزاده
@adabiat_turki
کانال دانشجویان زبان و ادبیات ترکی دانشگاه تبریز
3.07 MB
به عبارت دیگر بزرگترین توطئه علیه ملتی تصاحب کرسیهای نهادی چون فرهنگستان از طرق ویژهخوارانه است. اگر این گویندگان موضع سخن گفتنشان را از راههای دمکراتیک اشغال کرده بودند، میشد دم فروبست و یا رنج جواب عالمانه را به جان خرید. لیکن جناب حداد عادل حیثیت و مقام خود را نه از طریق رقابت آزاد و استعداد علمی و ذوق ادبی، که به واسطهی اتصال به منابع متمرکز قدرت به دست آورده است. وی اگر هم در رقابتی پیروز گشته به کمک داروی نیروافزای نظارت استصوابی بوده است. در یک رقابت دمکراتیک، آقایان حداد عادل و سلیم نیساری که اینک بر صدر نشستهاند و بی واهمهای از افکار عمومی سخن میگویند چندهزارمین نفر خواهند بود؟
ما نه سر در سودای ملتپرستی داریم، نه دل در گرو ایدهی منسوخ نژاد و نه مخالفت با زبان فارسی. اگر چنین بود بیگمان از حلاوت مولانا و بصیرت شگفت شاملو بیبهره میماندیم. مسئله این است که به سبب ستیزِ انحصارطلبان با یکی از عزیزترین میراث بشری، یعنی زبان، همگنانم گرفتار بحران هویتی اندیشهسوز گشتهاند.
استادان گرامی! خوب است که اینک حقوق دگرباشانی چون اقلیتهای دینی و مذهبی همپای دگراندیشان مورد عنایت قرارگرفته است. اما نباید از یادبرد که اهمیت حمایت از حقوق دگرباشان کثیری که خواهان احیای زبان مادری به عنوان یکی از مقومههای هویتشان هستند کمتر از آن دیگران نیست. از این رو از شما توقع میرود از حق ساده و بدیهی انسانها دایر بر آموزش زبانهای مادری در مدارس و تأسیس نهادهای پالایش آن زبانها حمایت فرمایید. هراس و دغدغهی ما بیوجه نیست. چون کورسوی عقلانیتی که با رأی مردم در برخی زمینهها پدید آمده ممکن است در هجمهی وسیع انحصارطلبان به خاموشی گراید. انحصارطلبانی که با حمایتشان از حامل هالهی نور، کتاب و فرهنگ و رسانه اقتصاد و سیاست را به افلاس کشاندند.
✍ ایواز طاها دانش آموختهی دانشگاه تهران و سردبیر سابق مجلات “یول” و “جهان” و هفتهنامهی “یارپاق” به زبان ترکی است.
@adabiat_turki
کانال دانشجویان زبان و ادبیات ترکی دانشگاه تبریز
نامهی سرگشاده ایواز طاها به جمعی از نخبگان ایرانی: تمامیتخواهیها سیاست را ناممکن میکند.
نامهای سرگشاده به خانمها و آقایان عبدالکریم سروش، داریوش آشوری، رضا براهنی، داریوش شایگان، محمد مجتهد شبستری، سید محمد خاتمی، شیرین عبادی، رامین جهانبیگلو، بابک احمدی، مصطفا ملکیان، کریم مجتهدی، مراد فرهاپور، صادق زیباکلام، آرش نراقی، مجید محمدی، ماشاءالله شمسالواعظین، یوسف عزیزی بنیطرف، محبوبه عباسقلیزاده، علی مطهری، محمد قائد و سعید حجاریان.
برخی اعضای فرهنگستان زبان فارسی در اظهار نظری شگفت با تلاشهای اخیر دولت روحانی برای تدریس زبان مادری و تأسیس فرهنگستان زبان ترکی آذربایجانی مخالفت کردهاند. عالمانی که به حکم وظیفهی حقیقتپژوهی باید به هنگام سخن گفتن موازین علمی و منطقی را رعایت کنند، به راه سیاستمدارانی رفتهاند که نه اعتنایی به واقعیت دارند و نه تعهدی در مقابل حقیقت احساس میکنند. این عالمان سخنی گفتهاند که نه با موازین حقوق بشری متناسب است و نه از جنبهی اخلاقی درست است. سخنانی که حتی با آموزههای متون دینی نیز سازگار نیست. به علاوه این سخنان از آن جهت ناموجه مینماید که به نظریه توطئه آلوده است.
هر زبانی حق حیات دارد. هیچ انسانی را نمیتوان به بهانههایی از آموزش زبان مادری و از آموزش به زبان مادری خود محروم کرد، هیچ زبانی اخلاقا مجاز نیست در میدانی بدون رقابت بالندگی خود را به میانجی مرگ زبان دیگری بدست آورد. با این همه، نمیخواهیم دربارهی این بدیهیات روشن بیش از این سخن بگوییم. حتی نمیخواهیم به قانون اساسی و میثاقهای بینالمللی که این حق را به رسمیت شناختهاند، استناد کنیم. چون میدانیم که دشوارهی امثال حداد عادل ناآگاهی به بدیهیات نیست، دلبستگی به استراتژی قدرتی است که از دل آن “ناشکیبی انکار دیگری” فوران میکند. در دورانی که حق “دیگری” به رسمیت شناخته شده و کرامت انسان با معیار آزادی زبان و بیان و عقیده سنجیده میشود، اظهار نظر این آقایان نشان میدهد که جریانهای منحطی نظیر احمدینژادیسم اتفاقی نبوده است. این جریانها محصول و یا بازتولید همین تفکر تامگرایانه و ذات انگارانهی برخی اصحاب ایرانی علم بوده است.
ذاتانگاری ایرانشهری که لاجرم سر از نژاد خالص و زبان واحد درمیآورد، همچون همهی تاماندیشیها، سیاست را ناممکن میکند. جامعه عملا ناممکن است مگر اینکه از رخنههایش تنفس کند و قوام خود را از تنوع و تضاد درونیاش اخذ کند. سیاست در این شکافها تحقق مییابد؛ ساختارشکنی کلیتی که هر آن درصدد بلعیدن امر تکینه است. اما وقتی نوبت به ما میرسد جامعه از راه سیاستزدایی و مسدود کردن منافذِ تنفسِ دیگری امکان مییابد. بدین معنی که به هنگام فروریزی دیوار کلیتها در سراسر گیتی، کسانی که داعیهی اندیشمندی دارند، دست افشان و پایکوبان به دفاع از منحطترین یکسانسازیهای نود ساله برمیآیند. غافل از اینکه به میانجی اسباببازیهایی چون فیسبوک اینک در کلیت اندیشهی سنتی دولت-ملت هزاران رخنه افتاده است. رخنههایی که نه بلوفهای محمودوار توان پوشیدنش را دارد، و نه شعر گفتنهای حدادوار!
اظهارنظرهای آقایان را میتوانستیم نوعی دلسوزی به زبان مادریشان بیانگاریم اگر برای اثبات خویش به ریسمان پوسیدهی تئوری توطئه نمیآویختند. چند عالم فرهنگستانی به جای تشریح موازین علمی و اخلاقی و دینی در مخالفت خود با حق آموزش زبان مادری، در هیأت کارشناسان توطئه درآمدهاند. غافل از اینکه اغلب کسانی که به دامن تئوری توطئه میآویزند خود توطئهگران واقعیاند. ناگفته پیداست که به راهنمایی انگلیسیها از زمان رضاه شاه توطئهای گسترده برای نابودی زبانهای مختلف به نفع اعتلای یک زبان در جریان بوده است. توطئهای که در شکل برنامهریزهای گوناگون در نهادهای ریز و درشت، از گروه زبانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی گرفته تا فرهنگستان زبان هنوز هم بازتولید میشود. دفاع از هویت و زبان یک انسان توطئه نیست، برعکس تبانی برای تداوم وضعیتی ستمگرانه توطئه است.
آقای فتح الله مجتبایی با وارداتی خواندن اندیشهی دفاع از هویت، انگشت اتهامش را رو به شمال دراز میکند. یعنی اینکه آذربایجانیها فراست و خودآگاهی آن را نداشتهاند که جریان امحای زبانشان را دریابند و این دیگران هستند که باید آستانهی مهلکه را نشانشان دهند. توطئهانگاری همین است؛ فراموشی قابلیت قابل و آویختن به فاعلیت فاعل. اصلی که به گفتهی جمالالدین اسدآبادی در تاریکیاش همهی خودکامگان، استبداد داخلیشان را با خطر استعمار خارجی توجیه کردهاند. توطئهانگار درست زمانی که به عنوان حلقوم قدرت، سرفصلهای سیاست یکسانساز را جار میزند مشغول توطئه است، نه انسانهایی که آحاد کثیری از آنها به سبب اعتراض به ستم فرهنگی و زبانی یا آوارهی غربتند یا محروم و زندانی.
فارسجا دوشونوب تورکجه یازماق | #ایواز_طاها
سانال اورتامداکی تورکجه متنلرین چوخو فارسجانین ریتوریقاسینا اویغون یازیلیر. بو، متنین قاوراییشینی قولایلاشدیرسا دا، فارسجا دوشونوب، تورکجه یازماغا گتیریب چیخاریر.
توپلومسال شبکهلرده تورکجه یازماغی دؤنهدؤنه آلقیشلاساق دا بو چاتیشمازلیغا گؤز یوما بیلمهریک.
#توپلومسال_شبکه
#تورکجه
#نئجه_یازاق
#nece_yazaq
@eyvaztaha
سخنرانی
چند نکته درباره گویش ترکی تبریز
دکتر عاقلنهند
https://t.me/anjoman_elmi_turki_tbzuni
بیانیه دانشجویان ادبیات تورکی آزربایجانی در حمایت از کانون آزربایجان شناسی
لغو ناگهانی و بی دلیل برنامه اعلام نفرات برتر مسابقه داستان کوتاه، کانون آزربایجان شناسی موجبات واکنش دانشجویان دانشگاه شد.
این رفتارهای خارج از قانون و مغرضانه برخی از مسئول نماهای دانشگاه موجب گشته است که در محافل دانشجویی و آدکادمیک از دانشگاه تبریز به عنوان امنیتی ترین دانشگاه ایران یاد شده و نقدهای تندی را بر خفقان حاصل از رفتارهای این چنینی شاهد باشیم.
ما به عنوان دانشجویان دانشگاه تبریز و عضوی از خانواده دانشگاه و همچنین قشری از تحصیل کنندگان آزربایجانی حمایت قاطع خود را از کانون آزربایجان شناسی اعلام نموده و خواستار تغییر رویه مسئولان دانشگاه، به سمت قانون مداری و حفظ و دفاع از شأن و منزلت دانشگاه و دانشجویانش هستیم.
@adabiat_turki
کانال دانشجویان زبان و ادبیات ترکی دانشگاه تبریز
من دیگری نیستم، من شهروند- نویسندهی ترک زبان این کشورم.
هیچ وقت تمایلی به داوری در مسابقات داستان نویسی نداشتهام و تنها در مواردی اندک داوری در مسابقات را پذیرفتهام. این بار نیز نتوانستم به اصرار برگزارکنندگان مسابقهی داستان نویسی دانشجویان دانشگاه تبریز پاسخ منفی بدهم و جند روز پیش در جایگاه داور مسابقه به مراسم اعلام نفرات برگزیده دعوت شدم. طبق اطلاع برگزارکنندگان با ارائهی کپی کارت ملی و بیوگرافی داوران، اجازهی حضور داوران به طور شفاهی از طرف دانشگاه صادر شده بود.
با وجود برف و کولاک شدید امروز در تبریز طبق قولی که داده بودم عازم مراسم شدم اما در ورودی دانشگاه تنها به یکی از داوران[ایشان به زبان فارسی مینویسند] اجازهی حضور در مراسم را دادند. در صورتی که مسابقه از ابتدا به دو زبان ترکی و فارسی برگزار شده بود.
وقتی مانع حضورم در مراسم شدند حس کردم مثل شخصیت داستان ائو[برگزیدهی اول این مسابقه] قربانی توهمِ واهمه از دیگری شدهام. و هنگامی که راهی خانه میشدم به دیالوگی از سومین اثر برگزیدهی این مسابقه [داستان قرمز] فکر میکردم.
«دیدی سوین، مشکل از تو نبوده، مشکل از لباس صورتیات، شلوار گلگلیات نبوده...»
در جایگاه نویسندهای که همیشه از حاشیهسازیها پرهیز کردهام، تولید آثار ادبی به زبان مادریام را حق طبیعی خود میدانم و این حق در بندهای قانون اساسی نیز لحاظ شده است.
در جایگاه نویسندهای ترک زبان باور دارم در کشور موزائیک واری چون ایران تمام فرهنگها و ملیّتها حق حیات و حق تولید آثار فرهنگی را دارند.
جهان هنر و ادبیات چنان وسیع است که نمیتوان آن را در قالب یک جریان انحصارگرا گنجاند.
رقیه کبیری
98.11.21
https://t.me/ruqayyekabiri
رقیه کبیری Ruqayye Kabiri
@kabiriR
#فوری
هماکنون تجمع اعضای کانون آذربایجانشناسی در اعتراض به لغو بیدلیل و ناگهانی برنامه اعلام نفرات برتر مسابقه داستان کوتاه
جزئیات این اتفاق بزودی به اطلاع اعضای محترم خواهد رسید.
اختر خطة مختلفة
تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.