cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

اندیشه ها

سخنرانی ، اخبار انتخابی، معرفی کتاب، معرفی آثار، نقد .... لینک دسترسی به مطلب ابتدا کانال مطالب صرفا جهت اگاه شدن از عقاید مختلف است و تایید و تکذیب نمی شود . t.me/andishehayee/1

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
1 877
المشتركون
+124 ساعات
-27 أيام
+530 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

. [پاسخی به خانم هما همت در باره‌ی ازدواج زمان‌مند] آقای مهندس از ارومیه ۱۶ فروردین ۱۴۰۳ ایشان (خانم هما همت) می گویند که اگر ازدواج قرارداد پنج ساله باشد احتمال دارد آقا در اتمام مدت پنج سال دیگر خواستار ادامهٔ ازدواج نباشد. ایشان خواستار ازدواج مادام‌العمر هستند یعنی خواستار این هستند که اگر زن یا مرد بعد از پنج یا ده سال دیگر نخواستند ازدواج را ادامه بدهند، نتوانند طلاق بگیرند چون مهریه‌ای سنگین یا قوانین حق طلاق چنان باید تنظیم شود که مرد نتواند زن خود را طلاق بدهد و زن نتواند طلاق بگیرد یعنی ایشان خواستار این هستند که زن یا مرد باید هر هزینه‌ای را متحمل شوند ولی جدایی ناممکن یا چنان سخت شود که نتوانند جدا شوند. البته نتیجه ی اندیشه های ایشان هم شوهرکشی و زن‌کشی است. البته ایشان در نظر نگرفته است که احتمال دارد بعد از پنج یا ده سال، هر دو طرف خواستار جدایی باشند یا اینکه زن خواستار جدایی باشد ولی مرد خواستار حفظ رابطه. ایشان فقط روی یک احتمال کار کرده است: مرد بعد از پنج سال خواستار جدایی است ولی زن خواستار جدایی نیست. ایشان می گوید باید کاری کنیم که حتی اگر مرد خواستار جدایی باشد نتواند از رابطه خارج شود مثلا مهریه‌ای سنگین (عندالمطالبه) وضع کنیم. تبعات خواست ایشان می تواند چنین باشد که مرد برود بصورت پنهانی روابط خارج از ازدواج را آغاز کند. ایشان در نظر نگرفته است که احتمال دارد بعد از پنج سال، مرد خواستار حفظ رابطه باشد ولی زن خواستار جدایی باشد آنوقت چه می شود؟ در کل ایشان به آزادی انسان و حق انتخاب و تغییر نظر باور ندارند و صرفا خواستار حفظ وضعیت سنتی هستند یعنی چه زن و چه مرد حتی اگر از زندگی خود ناراضی باشند باید مجبور شوند در آن رابطه بمانند و تحمل کنند و صبر کنند تا روز مرگ. ایشان تصورشان از زن، زن سنتی است و نه زن مدرن، خودشان هم ذهن سنتی دارند. زن مدرن اصلا اینطوری که ایشان تصویر کردند وابسته نیست و استقلال دارد. الان چون بعد از پنج یا ده سال زنها خواستار جدایی هستند ولی شوهرانشان آنها را طلاق نمی دهند (چون حق طلاق برای زن قائل نشده‌اند) لذا زن‌ها تحت فشار روانی قرار می گیرند و حقشان ضایع می شود و مجبور می شوند به خیانت یا شوهرکشی یا بیماری عصبی. ایشان می گوید مرد یا زن باید هر هزینه‌ای را متحمل شود مثلا فشار روانی ولی در درون ازدواج مادام‌العمر باقی بماند. به بردگی گرفتن انسان و پامال شدن آزادی و کرامت بشری. ذهن ایشان اینطوری است چون فاقد مدرن‌بودن است. نوشتار ایشان از ذهنی صادر شده است که محصول فرهنگ و جغرافیای افغانستان(=ایران بزرگ فرهنگی) است. جوامع بسته اجازه نمی دهند انسان آزاد در آن رشد کند و فهم انسان سنتی از متن محدثی همین‌گونه با برداشتی خاص همراه است. جالب است که فهم چگونه به جغرافی وابسته است. فهمیدن جنس  «فهم» برایم جذاب است پس فهم ما هم همینطوری وابسته به جغرافیای ماست. قوانین! در ایران بدین‌گونه است و با کشورهایی که قوانین مدرن دارند متفاوت است فلذا محدثی را مجبور کرده برای شرایط ایران راهکار بدهد و اگر شرایط ایران و قوانین آن متفاوت می بود قطعن پیشنهادهای ایشان هم متفاوت می بود. حقوق در ایران مبتنی بر فقه سنتی است. 🆔 @andishehayee
إظهار الكل...
👍 1 1
. هما همت دکتر محدثی و استاد ملکیان برای حل معضلات ازدواج، پیشنهاد ازدواج کوتاه مدت را مطرح کردند، مثلا در بازه‌یِ زمانی پنج سال و تمدید آن در صورت توافق و تمایل طرفین. من با این طرح مخالفم. نخست اینکه، اینگونه ازدواج‌ها برای مردان بخاطر طبیعت تنوع طلب آنها سود بیشتری نسبت به زنان دارد. تنوع طلبی جنسی و عاطفی در زنان نسبت به مردان شدت کمتری دارد و زن بیشتر تمایل دارد با همان مردی که انتخاب کرده است( در صورت دریافت مهر و توجه و وفاداری) برای طولانی مدت روزگار بگذراند و او را به عنوان حامی برای خودش و فرزندانش داشته باشد. به نظرم اینگونه طرح‌ها بیشتر پاک کردن صورت مسئله است. بجای آن باید زنان و مردان را به شناخت بیشتر جهان‌های همدیگر سوق داد تا وقتی ازدواجی صورت می‌گیرد آگاهانه‌تر باشد. تعویض مکررِ زوج جنسی و عاطفی، انرژی روانی بسیاری را از ما خواهد گرفت، که می‌توانیم این انرژی را خصوصا اگر در ازدواج صاحب فرزندی هم شده باشیم برای تربیت بهتر او و شناخت و درک شریک زندگی‌مان(پدر یا مادر فرزند) خرج کنیم. و در آخر بر این باورم که ازدواج و فرزند‌آوری مسولیتی بس سنگین است، که اگر تاب‌آوریِ عاطفی پایین یا تنوع طلبی شدیدی داریم، باید سمت آن نرویم. وحیِ منزل نیست که حتما تمام زنان و مردان زمین باید ازدواج کنند و صاحب فرزند شوند. حتما را‌ه‌ها و شیوه‌های دیگری هم برای ادامه دادن و شکوفایی زندگی وجود دارد، می‌توان آنها را پیدا کرد و یا ساخت. و اما من، خدا می‌داند که تا این مطلب را نوشتم چند بار فرزندانم مرا صدا زدند تا ناهارشان را آماده کنم، ازدواج همین است! 🆔 @andishehayee
إظهار الكل...
👍 2
. غصه‌ی یک جعل نگاهی به بحران استفاده از تصویر ملکه‌ي صربستان به جای انیس‌الدوله، تاج‌السلطنه و جیران ✍ اشکان شریعت، دانش‌آموخته‌ی کارشناسی‌ارشد ادبیات‌نمایشی از دانشگاه تربیت‌مدرس و پژوهش‌گر حوزه‌ی اسطوره‌شناسی و تاریخ، ۱۸ خرداد ۱۴۰۳ حذف و سرکوب نه چیزی مشخص و واضح، که هیولایی هزارچهره و فریب‌کار است، چنان فریب‌کار که مي‌تواند آدمی را به هزار و یک شکل همدستِ خود کند. به بیان دیگر سرکوب فقط کوبیدن مشت و چوب بر سر این و آن نیست، سرکوب فقط حذف فیزیکی یا محدود کردن ارتباط و اسارت نیست، حذف و سرکوب مي‌تواند به سادگی، جا زدن یک عکس جعلی به جای واقعیت باشد، سرکوب می‌تواند قلبِ واقعیت، به هدفِ حذفِ تصویرِ حقیقی و ارائة تصویر مطلوب خویش باشد؛ ماجرا برای من از همین‌جا آغاز شد؛ از دیدنِ مکرر عکسِ ملکه‌ي صربستان به جای تاج‌السلطنه، جیران و انیس‌الدوله! عکسِ ملکهٔ صربستان یعنی ناتالیا اوبرِنوویچ (۱۹۴۱ ـ ۱۸۵۹) همسر میلان یکم، سالهاست که در بسیاری از وبسایت‌های فارسی‌زبان به جای عکس خدیجه‌خانم تجریشی، مشهور به جیران، از نخستین سوگلی‌های ناصرالدین‌شاه، یا به عنوان تصویر تاج‌السلطنه، دختر ناصرالدین‌شاه، یا حتی به عنوان انیس‌الدوله، یکی از برجسته‌ترین زنانِ صیغه‌ای شاه صاحب‌قران به شکل گسترده هم‌رسان شده و می‌شود. ادامهٔ این نوشتار را در وبگاه مردم‌نامه؛ با ورود به لینک زیر بخوانید:👇👇 غصه‌ی یک جعل 🆔 @andishehayee
إظهار الكل...
👍 1
. حکم اعدام توماج و معضل تاریخی بنام استقلال قوه قضاییه اتهامت توماج به زبان ساده کدام بوده؟ او مرتکب چه جرم یا جرم‌هایی شده که آنقدر سنگین بوده‌اند که دادگاه او را به سنگین‌ترین مجازات یعنی اعدام محکوم کرده است؟ او چه گفته وچه خوانده وچه کرده که آنقدر سنگین و مجرمانه میبوده که دادگاه تشخیص داده که میبایستی به اشد مجازات برسد؟ آن ده اتهامی که دادگاه به توماج نسبت داده کدام بوده اند؟ با توجه به ذات اتهامات توماج که «سیاسی» میباشند، آیا هیات منصفه نمی بایستی در دادگاه وی حضور میداشته؟ این پرسش‌ها ما را سوق میدهند بسمت یکی از بنیادی‌ترین مبانی دمکراسی که عبارتست از«استقلال قوه قضاییه». قوه قضاییه مستقل یعنی قوه‌ای که صدور احکام و دادرسی‌هایش مستقل از اعمال نفوذ و خواسته حاکمیت و مراکز قدرت بوده و صرفا مبتنی برقانون باشد. آیا دادرسی و محاکمه توماج و صدورحکم اعدام برای وی را، میتوانیم بگوییم که مستقل از دخالت نهادهای وابسته بقدرت و صرفا بر اساس مبانی حقوقی بوده؟. بسیاری از نسلهای بعد از انقلاب درسالهای اخیر، نسل ما را که انقلاب کردیم؛ متهم میکنند که جدای از آنکه آنان را بدبخت کردیم، خودمان هم نادان، فریبکار، مزدور و وابسته به قدرتهای بیگانه بودیم و از هیچ توهین و شماتتی علیه‌مان فروگذاری نمی‌کنند. با بغض و کینه میپرسند که چه دردی داشتید که علیه نظام شاهنشاهی قیام کردید؟ اتفاقا یکی از دردهایمان همان مسئله «استقلال قوه قضاییه» بود. روال دادگاههای متهمین سیاسی به این صورت بود که سازمان اطلاعات و امنیت کشور(ساواک)، پس از بازداشت و طی مرحله بازجویی، متهمین سیاسی را با یک گزارش مختصر به دادرسی ارتش میفرستادند و احکام آنها صادر میشد. بدون آنکه دادگاه کوچکترین علم و اطلاعی ازفعالیتهای متهم داشته باشد. رای، یا درست‌ترگفته باشیم "مجازات" را درحقیقت ساواک تعیین میکرد و دادگاه صرفاً آنرا ابلاغ میکرد. مقولاتی همچون: " تشویش اذهان عمومی"، " تبلیغ علیه نظام"، "اقدام علیه امنیت ملی یا کشور"، "افساد فی الارض" وامثالهم درحقیقت ابزاری برای محکومیت مخالفین و معترضین به نظام چه قبل و چه بعد ازانقلاب بوده‌اند. به همین خاطر و علیرغم همه ناسزاهایی که به نسل گذشته نسبت داده میشود، اتفاقا اگرقوه قضاییه مستقل باشد حکومتها هرگز نمی‌توانند خواست واراده خود را پیرامون مخالفین‌شان اعمال نمایند. صادق زیبا کلام اردیبهشت ۱۴۰۳ 🆔 @andishehayee
إظهار الكل...
👍 3
. گرانی احقاق حق در اقتصاد و حقوق نسخه صوتی ▫️«حق و عدالت» و «بهینگی و کارایی» دو مفهومی که شاید در ظاهر ربط چندانی به هم ندارند، اما در لایه‌های عمیق‌تر اقتصاد و حقوق به هم برخورد می‌کنند. ▫️اگر بگوییم موضوع اقتصاد تخصیص منابع است، بیراه نگفته پ‌ایم. تمام مسئله در اقتصاد این است که منابع و عوامل را چگونه میان افراد به شکل بهینه تقسیم کنیم. در حقوق نیز تمام مسئله احقاق است، در واقع در حقوق به این امر می‌پردازیم که مالک این چیز با ارزشی که وجود دارد کیست، این چیز می‌توان یک شی یا یک حق خاص باشد. ▫️سوالی که در اقتصاد مطرح می‌شود این است که با چه مدلی و راهکاری می‌توان به تخصیص بهینه رسید. سوال حقوق هم این است که کدام روش با اخلاق، حق و عدات همخوانی بیشتری دارد. ▫️در نگاه اول بین سوالاتی که اقتصاد و حقوق با آن رو‌به‌رو هستن شباهتی دیده نمی‌شود، ولی آیا بین روش و پاسخی که اقتصاد و حقوق برای پاسخ به این سوالات اتخاذ می‌کنند قرابتی وجود دارد؟ ▫️شهریار صادقی و حمید قنبری، پژوهشگر حقوق اقتصادی در قسمت پنجم تراز به شباهت‌هایی پرداخته‌اند که اقتصاد و حقوق به سوالات اصلی خود می‌دهند. 🆔 @andishehayee
إظهار الكل...
صدای اکوایران

🎙گرانی احقاق حق در اقتصاد و حقوق ▫️«حق و عدالت» و «بهینگی و کارایی» دو مفهومی که شاید در ظاهر ربط چندانی به هم ندارند، اما در لایه‌های عمیق‌تر اقتصاد و حقوق به هم برخورد می‌کنند. ▫️اگر بگوییم موضوع اقتصاد تخصیص منابع است، بیراه نگفته پ‌ایم. تمام مسئله در اقتصاد این است که منابع و عوامل را چگونه میان افراد به شکل بهینه تقسیم کنیم. در حقوق نیز تمام مسئله احقاق است، در واقع در حقوق به این امر می‌پردازیم که مالک این چیز با ارزشی که وجود دارد کیست، این چیز می‌توان یک شی یا یک حق خاص باشد. ▫️سوالی که در اقتصاد مطرح می‌شود این است که با چه مدلی و راهکاری می‌توان به تخصیص بهینه رسید. سوال حقوق هم این است که کدام روش با اخلاق، حق و عدات همخوانی بیشتری دارد. ▫️در نگاه اول بین سوالاتی که اقتصاد و حقوق با آن رو‌به‌رو هستن شباهتی دیده نمی‌شود، ولی آیا بین روش و پاسخی که اقتصاد و حقوق برای پاسخ به این سوالات اتخاذ می‌کنند قرابتی وجود دارد؟ ▫️شهریار صادقی و حمید قنبری، پژوهشگر حقوق اقتصادی در قسمت پنجم تراز به شباهت‌هایی پرداخته‌اند که اقتصاد و حقوق به سوالات اصلی خود می‌دهند. #تراز 📺 @eco_voice

👍 1
. حرف‌های نالازم! آیا محمود احمدی‌نژاد به امید تأیید صلاحیتش از سوی شورای نگهبان نامزد ریاست جمهوری شده است؟ بسیار بعید می‌دانم زیرا او از مناسبات قدرت در کشور بی‌اطلاع نیست. به نظرم گذشتن ریسمان از سوراخ سوزن، راحت‌تر از عبور آقای احمدی‌نژاد از فیلتر شورای نگهبان باشد. بنابراین، آنان که این روزها اصرار بر رد صلاحیت او می‌کنند، بی‌دلیل خود را به زحمت می‌اندازند زیرا شورای نگهبان مصرتر از همهٔ آنها در این باره است! اما درخواست برای تأیید صلاحیت او به قصد محاکمه‌اش در مناظرات انتخاباتی نیز تلاشی عبث است از این رو که مناظرات انتخاباتی تا کنون نشان داده است که اولاً جای بیان حرف‌های عمیق و منطقی نیست و بیشتر به کار دادن وعده‌های توخالی به تودهٔ به‌ستوه آمده از بار مشکلات و افشاگری علیه رقبا می‌آید. ثانیاً احمدی‌نژاد از این جهت استعداد بی‌مانندی دارد و کسی به گرد پایش نمی‌رسد. بنابراین به جای آنکه دیگران او را محاکمه کنند، او دیگران را محاکمه خواهد کرد! با این حساب، تأیید صلاحیت او، در واقع فرستادن مستقیمش به پاستور است. ارزیابی من از شرایط این است که آقای احمدی‌نژاد قادر به بسیج سیاسی ده‌ها میلیون نفر در صحنهٔ انتخابات به نفع خویش است. هوادارانش هم دو دسته‌اند. دستهٔ نخست آنان که دورهٔ دوم ریاست جمهوری او را فراموش کرده‌اند و فقط "پول‌پاشی" ناشی از درآمدهای سرشار و بی‌سابقهٔ نفتیِ دور اول ریاست‌جمهوری‌اش را به یاد دارند و دستهٔ دوم هم، آنان که او را مناسب‌ترین فرد برای گذر همیشگی از وضعیت موجود تلقی می‌کنند. هر دو دسته هم نگاه‌شان به او مانند هواداران ترامپ به ترامپ است یعنی هیچ استدلالی قادر به تغییر نظر آنان نیست. طبعاً قواعد دمکراسی و انتخابات آزاد حکم می‌کند که احمدی‌نژاد هم از حق کاندیداتوری با تمام تبعات قابل حدس آن، محروم نشود. در کتاب سیاست در ذهن و زندگی یونانیان نوع مواجههٔ حکمای یونان با این پارادوکس سیاسی را توضیح داده‌ام. احمد_زیدآبادی 🆔 @andishehayee
إظهار الكل...
👍 2
. اصلاح‌طلبان و انتخاباتِ پیش رو پیچیدگی وضع داخلی و منطقه‌ای و بین‌المللی ایران، عموم نیروهای سیاسی را به تنش‌های درونی و تناقض‌های گفتمانی و رفتاری دچار کرده است. نیروهای اصلاح‌طلب هم نه‌فقط از این قاعده مستثنی نیستند بلکه به دلیل نوع اهدافی که برای خود تعریف کرده‌اند، حتی بیش از دیگر نیروها در معرض تنش درونی و فشارهای بیرونی قرار دارند. این مسئله در کنار غافلگیری ناشی از سقوط بالگردِ حامل رئیس‌جمهور فقید و عدم فرصت لازم برای ارزیابی دقیق ابعاد انتخابات زودهنگام، کار را بر اصلاح‌طلبان سخت‌تر کرده است. این شرایط ویژه، ممکن است نیروهای اصلاح‌طلب را دستپاچه و دچار استرس روحی کند؛ به‌طوری‌که قادر به دیدن تصویر کلی نباشند و تنها براساس امور جزئی و اقتضائات زودگذر  وارد انتخابات شوند. به باور نگارنده، اصلاح‌طلبان به‌خصوص سیدمحمد خاتمی، در شرایط کنونی نسبت به سال ۱۴۰۰ موقعیت اجتماعی بهتری دارند و بخشی از پایگاه اجتماعی آنان به دلیلِ سرانجام ناآرامی‌های سال ۱۴۰۱ از یک طرف و عملکرد کابینۀ مستقر از طرف دیگر، احیاء شده است. از این رو، اصلاح‌طلبان و شخص آقای خاتمی در انتخابات زودهنگام جاری اثرگذار هستند. این واقعیت در این شرایط دشوار لزوماً موهبت به شمار نمی‌رود و چه‌بسا بر بغرنجی وضعیت آنان اضافه کند. به معنای روشن‌تر، احیای تدریجی بخشی از پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان ممکن است برخی از آنان را به معرفی یک کاندیدای اصلاح‌طلب تمام‌عیار تشویق و ترغیب کند، حال آنکه اولاً چنین کاندیدایی همچنان شانسی برای عبور از فیلتر شورای نگهبان ندارد و ثانیاً به فرض تأیید صلاحیت او و پیروزی نهایی‌اش در انتخابات، اثری از آمادگی کانون‌های قدرت برای همکاری با او در عرصۀ خطیر و خطرناک اجرایی دیده نمی‌شود. از این رو، راهیابی فرضی یک اصلاح‌طلب اصطلاحاً تمام‌عیار به ساختمان پاستور، به احتمال قریب به یقین، تکرار تجربۀ دور دوم ریاست‌جمهوری شیخ حسن روحانی خواهد بود که عملاً کابینه را فلج و اعتبار و نفوذ اجتماعی حامیان آن را زائل می‌کند. یک اصلاح‌طلب به تعبیر آقای خاتمی «شاخ شکسته» هم برای معرفی به‌عنوان نامزد ریاست‌جمهوری کارساز نیست و نتیجه‌اش اگر بدتر از مورد نخست نباشد، به احتمال زیاد بهتر نخواهد بود احمد زیدآبادی ادامه مطلب 👈 اینجا 🆔 @andishehayee
إظهار الكل...
اصلاح‌طلبان و انتخاباتِ پیش رو

پیچیدگی وضع داخلی و منطقه‌ای و بین‌المللی ایران، عموم نیروهای سیاسی را به تنش‌های درونی و تناقض‌های گفتمانی و رفتاری دچار کرده است. نیروهای

👍 1
🔻دین گریزی و آینده ی معنای زندگی در ایران... ✍️حسین جمالی پور سال های اخیر بیشتر از هر چیز دغدغه مند مسئله ی معنای زندگی بوده ام و مهمترین دلیل آن وضعیتِ تاریکِ زندگی ایرانیان است. بعد از منتشر شدن کتاب "مسئله ی معنا" موسسه ی میراث مصاحبه ای در این خصوص با من داشتند که محوریت آن وضعیت دین در ایران امروز و آینده بود. به طور خلاصه تیتروار دیدگاه خودم را در این متن ارائه می کنم. 🔹️۱: اول توجه داشته باشیم اگرچه بخش مهمی از وضعیت روانی ایرانیان به دلیل مشکلات اقتصادی است و افسردگی، خشونت، طلاق، تنهایی اجتماعی و معضلات این چنینی از اقتصاد تاثیر می گیرد؛ اما مسائل اساسی که منجر به بی معنایی شده است، بیش تر به از دست رفتن ایده های سنتی بر می گردد. اینکه ایرانیان دین گریز شده اند، اگرچه از سیاست های حکمرانیِ اجباری نشئت می گیرد، اما اصل دین گریزی به دلیل خواستِ سبک زندگی جدید است. نسل جدید نمی تواند و نمی خواهد با کمک دین به دنیا و زندگی نگاه کند. اغلب تصور می کنند این تحول واکنشی در برابر اجبارِ سیاسی است و نسل جدید می خواهد سبک جدید زندگی را به عنوان یک اهرم در برابر حکومت استفاده کند. اما تصور من این است که این تحول ریشه در یک نوع تجدید فرهنگی دارد که در طول تاریخ طبیعیتا برای هر کشوری وجود داشته است. یعنی حتی اگر وضعیت اقتصادی و سیاسی ما نرمال بود، باز هم نسل جدید از دین عبور می کرد. 🔹️۲: این عبور به معنی گرایش به پوچی و نهیلیسم نیست. متاسفانه برخی(خصوصا انقلابیون و مذهبیون) بر این باورند که نسل جدید با عبور از دین دچار نهیلیسم می شوند. گاهی هم فکر می کنند که نسل جدید مخالف و دشمن معنویت هستند. در حالیکه این تصور غلط است. غلط بودن آن از اینجا نشئت می گیرد که این افراد تصور می کنند، تنها از طریق دین می توان معنوی و اهل معنویت بود. چنین تصوری غلط است.(که من در ادامه توضیح می دهم.) 🔹️۳: معناداری زندگی در گرو این است که ما بتوانیم نیازهای اولیه و نیازهای وجودیِ مان را پاسخ بدهیم. نیازهای اولیه به اقتصاد بر می گردد که اگر پاسخ داده نشود حاصل آن افسرگی، خشونت، طلاق و... است و نیازهای وجودی  ایمان، عشق ورزی، تنها نبودن، دوستی و زندگی فضیلت محور است که اگر به آن دست نیابیم دچار بحران معنا می شویم. در چنین وضعی ما از خودمان می پرسیم پس زندگی به چه دردی می خورد و نوعی پوچی وجودمان را فرا می گیرد. به بیان ساده تر دین در گذشته می خواست زندگی را معنادار کند. اما امروزه نسل جدید بر این باورند می شود فارغ از دین، دیگران را دوست داشت، عشق ورزید و به وجودی فراتر از پدیده های مادی ایمان داشت. در چنین وضعی یکی آن معنا را در موسیقی، یکی در علم و خدمت به بشریت، یکی در ادبیات و دیگری در جاهای دیگری می یابد؛ بسترهایی که وقتی فرد در آن نفس می کشد و زندگی می کند، بودن خودش را در جهان مفید می بیند. 🔹️۴: یکی دیگر از مسائلی که باید به آن توجه داشت، بدن است. در دهه های اخیر دیده شدنِ بدن تبدیل به یک مسئله شده است و نسل جدید می خواهد مالکیت بدنش را خود به عهده بگیرد و برایش تعیین و تکلیف کند. بدن تبدیل به بخش مهمی از هویت شده است. محدود کردن بدن مساوی با محدود کردن هویت و محدود کردن هویت مساوی با اسارت روحی و روانی است که فرد را به نزاع و عصیان می کشاند. این نزاع برای معنا بخشی به زندگی است و فرد می خواهد بودن خودش در زندگی را تجربه کند. در حالیکه فقه سیاسی در پی محدود کردن آن است و اینجاست که بحران معنا برای فرد رخ می دهد. اینجا انقلابیون تلاش می کنند با ادعای اینکه چنین آزادی ای منجر به نهیلیسم می شود، مانع آن شوند. در حالیکه برای جامعه این خواسته عینِ معنا بخشی به زندگی است. تنها آنچه که اینجا اهمیت دارد و باید توجه داشت، این است که ما از چه منظری به این مسئله نگاه می کنیم. وقتی از دید مذهب می نگریم آن را دین گریزی و نهیلیسم می نامیم و وقتی از یک نگاه پدیدارشناختی می نگریم آن را یک تحولِ تاریخی برای معناجویی درک می کنیم. 🆔 @andishehayee
إظهار الكل...
👍 2
. نقش عسگرگاریچی در مشروطه ماجرای «عسگر گاریچی» یکی از معروف‌ترین مصداق‌های پدیده بی‌دولتی در ایران معاصر است. در روزهای ملتهب منتهی به انقلاب مشروطه ماجرای «عسگر گاریچی» به یک جنجال بزرگ تبدیل شد. او یکی از گاراژداران معروف آن دوره بود که انحصار حمل کالا و مسافر از تهران به قم و برعکس را برعهده داشت. مردم نه از کیفیت کارش راضی بودند و نه از اخلاق و رفتارش. چون انحصار داشت قیمت‌‎ها را به دل‌خواه خودش بالا می‌برد و چون کسی جلودارش نبود، با مسافران بد برخورد می‌کرد. یک بار در حال مستی به زنی معترض شد و بی‌حرمتی کرد. از میان مسافران به غیرت پیرمردی برخورد و اعتراض کرد. عسگرگاریچی آنقدر کتکش زد که از حال رفت. بعد هم ریش پیرمرد را قیچی کرد و به باد سپرد. خبر این رفتار وحشیانه در شهر پیچید و مردم را به شدت معترض کرد. در نهایت شکایت به روحانیون سرشناس قم و تهران رسید. با ورود روحانیت به این موج اعتراض‌آمیز، مسأله ابعاد ملی یافت و در نهایت به عنوان یکی از مطالبات اصلی معترضان مشروطه خواه مطرح شد. صحنه سیاست و اقتصاد ایران دست کم در یک قرن گذشته هرگز از وجود عسگرگاریچی‌ها پاک نشده. گاریچی‌ها گاهی در مقام سیاستمدار و گاهی در پوستین فعال اقتصادی حتی بدتر از عسگر گاریچی جنبش مشروطه با مردم برخورد کرده‌اند. ترکیب سیاستمدار فاسد و بخش خصوصی رانت‌خوار در 50 سال گذشته هزاران تیولدار بدتر از عسگر گاریچی تحویل جامعه ما داده است. راه حل پاکیزه شدن جامعه از وجود عسگرگاریچی‌ها دفاع از حاکمیت قانون و احترام به منتخبان واقعی مردم و  گذار به اقتصادآزاد است. ☑️محسن جلال‌پور 🆔 @andishehayee
إظهار الكل...
👍 3
🔻کلیسای کاتولیک و اولین قدیس ۱۵ ساله از نسل هزاره ✔️نوجوان متولد لندن که در ١۵ سالگی بر اثر سرطان خون درگذشت، قرار است اولین قدیس نسل هزاره کلیسای کاتولیک شود. به گزارش دین‌آنلاین به نقل از گاردین، کارلو آکوتیس یک اعجوبه کامپیوتر بود که قبل از مرگش در سال ٢٠٠۶ به گسترش آموزش آنلاین در کلیسای کاتولیک کمک کرد. پاپ فرانسیس حکم داد که وقوع دومین معجزه که پس از مرگ آکوتیس به او نسبت داده شده‌است، این نوجوان را واجد شرایط قدیس کردن کرده‌است... 📎 پيوند به متن کامل این گزارش در سایت دین‌آنلاین https://www.dinonline.com/43255/ 🆔 @andishehayee
إظهار الكل...
کلیسای کاتولیک و اولین قدیس 15 ساله از نسل هزاره

یک نوجوان متولد لندن که در ١٥ سالگی بر اثر سرطان خون درگذشت، قرار است اولین قدیس نسل هزاره کلیسای کاتولیک شود.