༇𝐁𝐓𝐒𝐨𝐧𝐞𝐬𝐡𝐨𝐭𝐕 ⁺¹⁸˖.ꞋꞌꞋꞌ

.

┋👅 پاتـــوق تمــام فــوجــوشــــی هـای منحــرف و هــورنـــی اینجـــاســــت 👅┋ 📑⌇گیف های #بــــوس و #بــــغل و عشق بازی از کاپل ها⏰ ꒦꒷ 📨⌇کات #ســــکانــــس های سکسی سریال های #بــــوی لاو 🥡 𓏲࣪ 🌧⌇فن آرت های بدون #سانســــور و سکسی 🍧˖ જ ≡ مومنت‌های مثبــــ+18ــــت سریــــال #گــــی و #لزبیــــن مــــورد علاقــــت رو میتــــونی تــــوی ایـــن چــنــل پیــــدا کنــــی🍥 ╭────────────────── 𝗟𝗚𝗕𝗧 𝗔𝗥𝗘𝗔 ╰─≽ 𝗝𝗢𝗜𝗡 𝗙𝗢𝗥 𝗠𝗢𝗥𝗘

#گی_لاو #فرش_گل چپتر 206 با فشرده شدن نیپل 🌸 چپش میون دندان های کلاوس ناله ای سر داد و توی مو های مردش چنگ زد: - همــــــــــم! 🫦 همونطور که شلوار و لباس زیر جولیوس رو از تنش بیرون میکشید بوسه های پی در پیش رو روی شکوفه ی گیلاسش فرود آورد و با صدایی تحلیل رفته و منقطع زمزمه کرد:❌ - جانم ... جان دلم ... ناله کن! ... جولیوس ناله کن برام! ... میخوام توی مغز و قلبم ضبطشون کنم، تک تک صدا های هوس انگیزی که از خودت در میاری رو میخوام، کامان! ... کامان بیبی!💦 حلقه شدن دست مرد به دور عضوش موفق شد جیغش رو در بیاره: - عــــــــاح! ... یـ - یکم ... یـ - یواش تر!🥺😖 انگشت هاش رو با پریکامی که از سر دیک جولیوس جاری شد بود مرطوب کرد و بی مقدمه توی حفره ی استفاده شده ای 🍑 که هنوز هم به لطف عشقبازی شب قبلشون آماده به نظر میرسید فرو برد! کمر پسر کوچک تر قوس برداشت و مثل ماری به خودش پیچید: - عاه ... عایـــــــی!😓😫 🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞 ماجرای یه دلال گردن کلفت و به شدت هورنی💦🔥 و پلیس مظلوممون🥺 برای خوندن این ناول هات و فول اسمات بکوب رو لینک زیر👇 https://t.me/+bD9x2IScDx5jMWVk https://t.me/+bD9x2IScDx5jMWVk https://t.me/+bD9x2IScDx5jMWVk

#گی_لاو #کاملا_واقعی #تو_سرنوشت_منی چپتر 226 انقدر غرق در لذت و شهوت به نظر میرسید که آلفا برای لحظه ای در جا متوقف شد و بعد ... فریاد دردناک پسر زیرش بود که باعث وحشتش شد: - عــــــــــــــــــــایــــــــــــــــــــی!😫😖 ترسیده و بهت زده یکه ای خورد و پرسید: - هـ - هی! ... چی شده؟ ... درد داری؟ ... چه اتفاقی داره میفته؟😨 تکونی خورد که مساوی شد با بلند شدن دومین فریاد: - آخــــــــــــــــــــــــخ! ... تـ - تکون نخور!🤬🤬 گیج و مبهوت پرسید: - چـ - چی شده؟ ... جریان چیه!🫣 خواست خودش رو عقب بکشه که امگا این بار جیغش در اومد: - نـ - نــــــــــــه! ... الان نه! ... ا - اگه بـ - بکشیش بیـ - بیرون پاره میشم! ... چـ - چرا نـ - نمیفهمی لعنتی! ... ناتم کردی!💦💦 🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞 https://t.me/+bD9x2IScDx5jMWVk https://t.me/+bD9x2IScDx5jMWVk https://t.me/+bD9x2IScDx5jMWVk

#پارت_واقعی #گی_لاو چپتر 114 - جولیوس ... میخوامت! ... توی لعنتی رو میخوام!♨️ تونست به وضوح پرواز پروانه ها 🦋 رو توی شکمش حس کنه ولی الان وقتش نبود! ... این مرد باید تنبیه میشد 😠 و نباید بهش روی خوش نشون میداد! ... بنابراین سعی کرد با فشار وارد کردن به شونه هاش از خودش دورش کنه: - بـ - به من چه! ... وقتی اونجوری داشتی پدر منه بدبختو در میاوردی باید فکر اینجاشم میکردی! 😠 مرد به جفت مچ هاش چنگ زد و با صدایی خشدار شده گفت: - عذرخواهی کردن بلد نیستم ... پس بذار برات این کارو بکنم!❌ بی اینکه دست هاش رو ول کنه پایین رفت و سرش رو میون پا های جولیوس برد و پسر به محض فهمیدن قصدش از جا پرید: - چیـ - چیکار میخوای بکنی؟ ... نکن! ... نه! ... جرأتشو نداری!🚫🚫🚫 با فوت کردن نفس داغش رو روی دیک پسرکش خیلی سریع فعالش کرد! ... با دیدن صحنه ی رو به روش پوزخندی زد و گفت: - چه پسر منحرفی! ... من که هنوز لمسش هم نکردم! ... بچه های بی ادب و شهوت پرست باید تنبیه بشن! ... مگه نه؟😏😏😏 🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞 به خاطر یه سوء تفاهم پسره رو تا حد مرگ به فاک میده، بیا بقیه ش رو بخون تا بفهمی چطوری میخواد از دلش در بیاره🤭🤭 https://t.me/+bD9x2IScDx5jMWVk

🥩🔞 فقط اگر طرفــدار فیکشــن‌های خیــس و خشـــن از ویکــوک/کـوکــوی هســتی بخون‼️ 🔺لب پایین جونگکوک رو با #خشونت بین لب هاش گرفت اما به جای #بوسیدن اون رو بین دندون هاش گرفت و با گاز های وحشیانه #پاره‌ش کرد. 🩸 زبونش رو روی زخم ها کشید و با صدای بم شده‌ای گفت: ➖با صبرم بازی نکن کوک .... از اینکه بهت درد بدم لذت میبریϟ🔞 ──── 𝐈𝐧 𝐭𝐡𝐞 𝐛𝐥𝐮𝐞 𝐨𝐟 𝐲𝐨𝐮𝐫 𝐬𝐨𝐮𝐥 ───── جونگ کوک بیتاب تر از قبل #تنش رو به تن تهیونگ کشید : ➕میتونی امتحانم کنی ته اما مطمئن باش من کسی نیستم که ازت برگردم 💢 تهیونگ #زبون پسر کوچک تر رو بین دندون هاش گرفت و #مک عمیقی بهشون زد ➖ تو تا ابد و یک روز مال من میمونی کیم جونگکوک મ🍷 💯https://t.me/+Tnb6tI9qYFhY5drn 💯https://t.me/+Tnb6tI9qYFhY5drn

منبـع جدیـد تریـن فیکشـن ددی کینـک کـه به تازگـی همـرو بـه سـمت خـودش جـذب کـرده!! ᜰ https://t.me/+Tnb6tI9qYFhY5drn .༨❌ از داخل کشو #بات‌پلاگی📵⑇ که منتهی به #دستبند میشد رو همراه با تل خرگوشی بیرون اورد سمت #بیبیش❗️⑇ رفت. به هر حال نمیخواست زیاد اذیتش کنه، اینکار رو صرفا برای به #وحشت💊⑇ انداختش انجام میداد وگرنه تنها مخاطب اون #سایت📮⑇، خودش بود و کسی نمیتونست بهش وارد بشه! هیچ کس جز خودش حق دیدن و شنیدن #ناله‌🩸⑇ های بیبیش رو نداشت. - #داگ‌استایل شو #بیبی🔖⑇، قراره امشب مخاطبامون #سوراخ💧⑇ هرزت رو که برای داشتن #ددیش🍷⑇ التماس میکنه، ببینن. #لیتل سرش رو به طرفین تکون داد. نمیخواست کسی اونو ببینه. - #ددی کیم خواهش.. حرفش با #اسپنکی💯⑇ که به گوشه‌ی بیرونی #باسنش خورد قطع شد: - اگر تا سه شماره داگ استایل نشده باشی اتفاق خوبی نمیوفته. تو که دوست نداری #برفی رو بندازم #سطل‌آشغال💢⑇؟ 𝗡𝗮𝗺𝗲: 𝗬𝗼𝘂𝗻𝗴 𝗗𝗮𝗱𝗱𝘆 ᜰ https://t.me/+Tnb6tI9qYFhY5drn .༨❌ ᜰ https://t.me/+Tnb6tI9qYFhY5drn .༨❌

┋محبـوب تریـن #فیکشـن ترنـد #واتپـد بـا صحنـه هـای فـول #اسمـات و #خشـن📵💧┋ ━━❗️𝗜𝗻 𝗧𝗵𝗲 𝗕𝗹𝘂𝗲 𝗢𝗳 𝗬𝗼𝘂𝗿 𝗦𝗼𝘂𝗹❗️━━ سرانگشت های سردش رو از روی دستش تا اولین کبودی روی ساعدش کشید و دستش رو آروم از زیر ساعدش رد کرد و روی پهلوی #برهنه🥩 اش کشید که صدای نفس‌هایِ نسبتا سنگین #کوک🥢 توی گوشش پیچید. #کبودی ای که روی #کتف🩸 و شونه اش بود از بقیه اون ها بزرگتر و دردناک تر به نظر میرسید؛ خم شد و #بوسه‌ی❗️ِ آرومی درست روی شونه اش گذاشت. متاسف یا پشیمون نبود! #تهیونگ💢 فقط میخواست همه چیز تحت کنترل خودش برگرده تا پسرکِ سرکشش رو نگه داره . با صدای آروم و لحن غمگینی زمزمه کرد: -منُ ببخش کوک، برای اینکه اینقدر خود خواهم که حاضرم توی آغوشم بمیری اما نذارم کسی بهت نگاه کنه. تهیونگ دستش رو روی بالا تنه #برهنه🍷 جونگکوک و مارک هایی روی قفسه سینه اش گذاشته بود کشید: _اینجا، کنارِ منُ بینِ بازوهایِ من برات امن نیست. تنها چیزی که نصیبت میشه دردِه. ㄍ https://t.me/+Tnb6tI9qYFhY5drn ㄍ https://t.me/+Tnb6tI9qYFhY5drn ㄍ https://t.me/+Tnb6tI9qYFhY5drn