♡꙼ ܴ‹’𝟓𝟐🌬 ָ࣪ ⊹〞
حتی تنها ترین نهنگها هم، میتونن صدای منو بشنون໒ 🐋  ̄ ﹌  ̄ ⛪ یه جایی نزدیک کلیسای نوتردام. [` ☕ `] Talk? 𓆝 @yumiberry 「 https://t.me/BiChatBot?start=sc-69291-eiHrfcc 」 بلاگم : 「 http://yumiko.blog.ir 」
إظهار المزيد315
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
لا توجد بيانات30 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
چنل پرایوته. هر کسی که فکر میکنه اینجا رو دوست نداره اصراری برای موندن نیست.
کلماتی که بیدلیل به خورد آدمها میدین آسیب میزنن. ای کاش میدونستم مشکلتون باهام چیه. اینجا چنل روزمرگیه و من اختیار دارم که از احساساتم توش بنویسم، چه درست باشن و چه غلط. چه لحظهای باشن چه حاصلِ یه عالمه تفکر. چه دراماتیک باشن چه واقع بینانه! برداشتهایی که من دارم، به درست یا غلط، دست نوشتههای من، منطقی یا احساسی، همه حاصل افکار یه ذهن خستهان. تو چی میدونی از وضعیتی که بقیه دارن باهاش دست و پنجه نرم میکنن؟! من کسی رو مجبور کردم از گفتههای من تاثیر بپذیره و لزوما برای حرفام ارزش قائل بشه؟!
احتمالا دقت نکردی روی چیزایی که منبع علمی و هدف دانستنی دارن هشتگ Fact میزنم! کسی برای اینجا موندن شما رو مجبور نکرده. چنل آموزشی یوتیوب هم نزدم و از کسی نخواستم اینجا بمونه! ادعای بینقص بودن و یکی با بودن با سلبریتی خاصی رو نداشتم!
الان میفهمم مائده و هارین یا کورلئونه وقتی ناراحت میشدن و ناشناسشونو برمیداشتن چه احساسی داشتن.
واقعا خنده داره
ولی کاش حداقل کسی مثل تورو با ته یکی نمیکردن ناراحت کنندس .😂🤌🏻
تهیونگ سوج تر از قبل شده، به راحتی هرچیزی که اذیتش کنه رو بیان میکنه و حتی پستای ویورسش ام اینو نشون میده.
ساسنگ بهش نزدیک میشه زل میزنه تو تخم چشم طرف
بعد تو داری یطوری القا میکنی که حالش بده و افسردگی داره؟؟ اگر این درونی خودته و فکر میکنی خودت افسرده شدی دلیل نمیشه تهیونگ ام ایتطوری باشه.
اگه فکر میکنین درونگرا شدن مساوی افسرده بودنه فقط خفه شین و بعد از هر آپدیت تهیونگ دهن فندومو سرویس نکنین!!!!!!
همین دراماهای آبکی و احساسی رو میسازید که پسرا رغبت نمیکنن بیان ویورس و توئیتر!!!
حالا حرفی هست؟؟
نمیدونم چی بگم حقیقتش... قبل اینکه دوباره تست بدم همینجا هم گفتم، نشونههاش رو خیلی وقته تو خودم احساس میکنم ولی حتی ازشون فرار میکردم. دیشب وقتی زمزمههای پست ویورسش پیچید، انگار درکش میکردم. تمام مدت میفهمیدم اون حس insecure بودن و گریز از اجتماعشو. وقتی اون ویدیویی که مربوط به زمان رفتنشون به آمریکا و سازمان ملل بود رو دیدم، جوری که یه ساسنگ فن دنبالش میکرد ولی حتی سرشو بلند نکرد تا نگاهش کنه و زود روشو برگردوند، از درون یه جور خیلی عجیبی شدم. اینو گفتم که بگم، نشونههاش تو تهیونگ از من زودتر شروع شد یا حداقل قبل از خودم، متوجه اون بودم. با این حال دیشب به معنای واقعی این تغییرش رو دلم سنگینی میکرد. قبلش هم حالم خوب نبود و به گریه منتهی شد. صبح رفتم پیادهروی و سعی کردم مثل همیشه حواسمو با آهنگ و نور خورشید و آسمون پرت کنم، ولی بیفایده بود. هی شاخههای درختا داد میزدن :
_ تهیونگ مثل قبل نیست! تهیونگ مثل قبل نیست!
منم اینجوری حواسمو پرت میکردم که :
_ باشه، خب که چی؟ خب که چی؟ تو که خودت از قبل همه رو میدونستی!
ولی ته دلم میدونستم خب که همه چی. بعدم که اومدم خونه و به سرم زد دوباره تست بدم، و بله. دیدم i شدم.
یومی
داشتم فکر میکردم که اگه تو و تهیونگ جفت روحی هم باشین چی؟
اگه از وقتی که یکیتون درونگرا شده اون یکی هم شده چی؟
میدونی چی میگم؟
اخه شخصیتتون خیلی شبیهه
و این که یهو هردوتون باهم درونگرا شدین یا هرچی؟
وای دارم کص میگم ولی اره در کل
اختر خطة مختلفة
تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.