📚هم اندیشان📚

📚یک عاشقانه آرام بهار، همه چیزش با تابستان، با زمستان و با پاییز فرق دارد. حق است که بهار را یک آغاز پر شکوه بدانیم؛ نه تنها به دلیل رویشی خیره کننده، بلکه به علت حسی از خواستن، طلبیدن، عاشق شدن، بالا پریدن، فریاد کشیدن، خندیدن، شکوفه کردن، باز شدنِ روح ...  #نادر_ابراهیمی ➖➖➖➖ 📲@ham_andishan1348

با توجه به دقت و نقطه نظر دوستان عزیز ، این عکس برای کودک اهل خوی نیست و مربوط به فرزندِ زیبا و عزیزمان در افغانستانِ عزیز هست امیدواریم کودکان بخصوص فرزندان زیبای ایرانی به هیچ دلیلی از جمله فقر، جنگ و حوادث و بلای طبیعی فرصت شادی و تحصیل را از دست ندهند و کودکی سرشار از آرامش و نشاط داشته باشند همچنین امیدواریم کودکان و خانواده های با شرافت شهرستان خوی بتوانند با کمک و دعای سایر هموطنان ومساعدت مسئولان از این بحران عزتمندانه عبور کنند @ham_andishan1348

نلرز عزیزگم هی با توام زمین و زمان نلرز با لرزیدن تو جسم کودکان این وطن می لرزد و حیف و صد حیف تن آنکه باید بلرزد، نمی لرزد… #خوی #زلزله @ham_andishan1348

- پس چرا باید به قلبم گوش بسپرم؟ -چون هرگز نمی توانی خاموشش کنی. و حتی اگر وانمود کنی به او گوش نمیدهی، باز همیشه درون سینه ات به تکرار نظرش درباره زندگی و جهان ادامه می دهد. هیچکس نمی تواند از قلبش بگریزد. برای همین، بهتر است آنچه را که می گوید، بشنوی. بدین صورت، هرگز ضربه ای نمی خوری که منتظرش نباشی. کتاب کیمیاگر #پائولوکوئلیو @ham_andishan1348

زنده ام، وقتی دارم می خورم، به چیزی جز خوردن نمی اندیشم. اگر در حرکت باشم، فقط راه می روم. اگر ناچار شوم بجنگم، آن روز نیز مانند هر روز دیگری، برای مردن خوب است. چون نه در گذشته زندگی می کنم و نه در آینده. تنها اکنون را دارم، و اکنون است که برایم حالب است. اگر بتوانی همواره در اکنون بمانی، انسان شادی خواهی بود. آن وقت می فهمی که در صحرا زندگی هست، که آسمان ستاره دارد، و جنگجویان می جنگند، چون این بخشی از نوع بشر است. زندگی یک جشن است، جشنی عظیم، چون همواره در همان لحظه ای است که در آن می زی ایم، و فقط در همان لحظه کتاب کیمیاگر #پائولوکوئلیو @ham_andishan1348

وقتی با گوسفندهایم دشت ها را می پیمودم، ممکن بود در اثر نیش افعی بمیرند. اما این بخشی از زندگی گوسفندها و چوپان است کتاب کیمیاگر #پائولوکوئلیو @ham_andishan1348

#ذهن_کاغذی یک دردهایی هستند که هر کاری بکنی، هرچقدر بالا و پایین بپری تا بتوانی غمشان را تسکین بدهی، آب از آب تکان نمی خورد. غم این جور دردها، تزریق شده داخل خونِت، رگ و پی و وجودت… با هر ضربان قلب آن را پمپاژ می کند حتی به باریک ترین و جزیی ترین بخش های جانت… غم وطن، غم هم وطن، درد وطن و هم وطن از این جنس غم هاست، آتش می کشد به ذره ذره وجودت .. هر کاری کنی، هرجایی بروی، هر هفت روش سامورایی را هم امتحان بکنی، کبوتر محرونی ست که از سوز زمستان،کنج دلت آشیانه کرده، هر چند وقت یکبار در جستجوی دانه برای جوجه هایش پر می کشد و دردش وجودت را به گلوگاه می برد 🕊 🖋️ : خ. ش ارسال نوشته هاتون : @mrmosh2003 _ _ _ @ham_andishan1348

#ذهن_کاغذی پاییزهمیشه لای برگ های زردونارنجی نیست. گاهی حوالی عطری تلخ،پشت یقه لباسی تاشده گاهی دردل کاجی است میان یک کاجزارهمیشه سبز وگاهی تارهای سفیدی است میان طره ی مشکی پسری جوان ونم بارانی گیرکرده درمژگان دختری پاییزقهوه ای است که سرمی رود پاییزازدست دادن بطری شراب هزارساله ست که بانازودلبری غلت میخوره ونمی تونی بگیریش. گاهی نگاهی است بین دونفر. استخوانی گیرکرده درگلوی یک آدم. نسیم گذرایی است که موهایت رانوازش می‌کند. غذایی است که ته میگیردولبخندی که بی بهانه برلبانت می‌نشیند. 🖋️ : پ. ف ارسال نوشته هاتون : @mrmosh2003 _ _ _ @ham_andishan1348

آدم در این مملکت فقط با دروغ می‌تواند روی پاهای خودش بایستد.! کتاب کلیدر #محمود_دولت_آبادی @ham_andishan1348

جا ماندم آنجا با دردم نمی شود به خواب برگردم… #شبانه_هم_اندیشان 🤍🕊 @ham_andishan1348