هدایت علویتبار از چالشهای پژوهش در علوم انسانی میگوید:
ویتگنشتاین اگر در ایران استاد بود به دلیل رکود علمی اخراج میشد | نظام دانشگاهی کمیتگرایی را تشویق میکند | میان اساتید مسابقه رزومهنویسی راه افتاده است | نظام دانشگاهی ما دانشجویان را وادار میکند که هر چه زودتر دست به قلم شوند و بنویسند |
@HaghighatZNU
اولویت تألیف بر ترجمه یا برعکس بستگی به حوزه مورد بحث دارد. در زمینه اسلامشناسی یا ایرانشناسی گرچه نباید از ترجمه آثار اسلامشناسان و ایرانشناسان غربی غافل بود اما روشن است که در این حوزه اولویت با تألیف است. اما در زمینه غربشناسی اگر میخواهیم متفکر یا مکتب غربی را که ناشناخته است معرفی کنیم ترجمه بر تألیف اولویت دارد.
@HaghighatZNU
یکی از مشکلات درباره ترجمه این است که برخی گمان میکنند ترجمه یک اثر به معنای پذیرش همه مطالب مندرج در آن است و به همین دلیل ترجمه را راهی برای ورود فرهنگ غربی به کشور و در واقع آن را نوعی غربزدگی میدانند. غلبه این نگرش در نظام آموزش عالی باعث شده است که سیاستگذاران در این عرصه با نظر منفی به ترجمه بنگرند و ارتقاء سطح علمی کشور را منوط به افزایش مقالهها و کتابهای تألیفی بدانند.
@HaghighatZNU
برخی از نویسندگان به جای اینکه اثری را ترجمه کنند همان اثر را تالیف میکنند! به عبارت دیگر کتابی را که یکی از متفکران غربی نوشته است میخوانند و جاهایی را که فهمیدهاند کنار هم قرار میدهند و آن را به نام خود و به عنوان اثری تألیفی منتشر میکنند، در حالی که این کار نوعی سرقت علمی است.
@HaghighatZNU
اشکالی ندارد که در علوم انسانی غربی دست به نگارش بزنیم اما این کار زمانی مقبول است که پیشتر از طریق ترجمه با حوزه مورد بحث به خوبی آشنا شده باشیم و بتوانیم آن را به خوبی تجزیه و تحلیل کنیم. متأسفانه برخی کسر شأن خود میدانند که به عنوان مترجم مطرح شوند. این افراد برای اینکه به عنوان نویسنده مطرح شوند به شیوههایی که توضیح داده شد دست به اقتباس آثار میزنند و خود را متفکر وانمود میکنند.
@HaghighatZNU
پژوهشگر زمانی باید نتیجه پژوهش خود را منتشر کند که به پختگی رسیده و اطمینان حاصل کرده باشد که دیگر در آن تجدید نظر نخواهد کرد. متأسفانه نظام دانشگاهی ما دانشجویان را وادار میکند که هر چه زودتر دست به قلم شوند و بنویسند.
@HaghighatZNU
ویتگنشتاین در طول زندگیاش فقط یک رساله کوچک و یک مقاله چاپ کرد اما اکنون به عنوان یکی از بزرگترین فیلسوفان قرن بیستم شناخته میشود. اگر او استاد یکی از دانشگاههای ما بود احتمالاً به علت رکود علمی اخراج میشد.
@HaghighatZNU
برخی افراد که نمیتوانند آثار کیفی بنویسند میکوشند تا ضعف در کیفیت را با افزایش کمیت جبران کنند و به همین علت دست به تولید انبوه آثار زده و در واقع به «اسهال علمی» مبتلا شدهاند. این افراد زیاد مینویسند اما در واقع هیچ چیز نمینویسند. در پس این رفتار انگیزههای متعددی وجود دارد. هم ارتقاء شغلی هم شهرتطلبی هم نفع اقتصادی. متأسفانه نظام دانشگاهی به نحوی است که کمیتگرایی را تشویق میکند.
متن کامل این گفتوگو را میتوانید
اینجا بخوانید.