⚔️دوران آندینا1(سقوط گلادیاتور⚔️
((کانال رسمی Nooshin hz )) هفتگانه ی دوران آندینا 🔮جلد اول: سقوط گلادیاتور بخش نوزده در حال پارت گذاری توضیحات درمورد مجموعه و چنل👇 https://t.me/Nooshinhztranslate/94 پرش به پارت یک👇 https://t.me/Nooshinhztranslate/26
إظهار المزيد499
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
لا توجد بيانات30 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
Photo unavailableShow in Telegram
#لمس_دشمن یا #لمس_شرور
#دوجلدی
تعداد صفحات:۳۲۵صفحه
قیمت:۲۰۰۰۰تومان
مترجم:کیمیا
نویسنده:holly renee
#عاشقانه♥️
#دبیرستانی💥
#انتقامی💔
خلاصه:
بعد از اینکه مادر جوزی از دنیا میره، اون مجبور میشه برای زندگی با پدر، مادرناتنی و برادر ناتنیش به شهر دیگه ای بره. اما نمیدونه توی اون شهر چی در انتظارشه.
فامیلی جوزی رازی رو پشت خودش قایم کرده که بدون اینکه جوزی ازش خبر داشته باشه، اون رو به دشمن شماره یک تنها پسری که عاشقش میشه، تبدیل میکنه.
بک کلرمونت زیبا، بیرحم و همه کاره شهره و قصد داره انتقام این زخم کهنه رو از بی گناه ترین فرد این داستان که جوزیه پس بگیره.
---------------------------------
❌دقت کنید برای تهیه فایل، دادن مشخصات الزامیست❌
🆔@kimtrs
"به یک مربی سرخانه برای کودک چهارساله نیازمندیم. فرد متقاضی باید مایل به زندگی در یک عمارت کوهستانی دورافتاده باشد. با حقوق ۳هزار دلار در هفته!"
وقتی آگهی رو میبینم که دارم با ده دلار توی کیف پولم و نیم باک بنزین ماشین عتیقه ام از دست قاتلای بیرحمی در میرم.
به نظر میاد این شغل جواب دعاهای من باشه...
فقط یه مشکلی که هست اینه که بابای بچه یکی از #زیباترین و #خطرناکترین مردائیه که تا به حال دیدم.
#نیکولای_مولوتوف، ثروتمند پلید و اغواکننده ی شرور، یک معمای وسوسه انگیزه...
یک تناقض کشنده و فریبنده...
بند انگشتان کبود شده و کت و شلوارهای دست دوز و برازنده، حرفهای عاشقانه و محبت آمیز و وعدههای بیشرمانه...
کارفرمای جدیدم منو مثل #آهنربا به سمت خودش میکشونه، حتی وقتی #غرایزم داد میزنن که باید #فرار کنم...
من باید بهشون توجه می کردم...
چونکه من تنها کسی نیستم که رازایی داره...
#پناهگاه_امن من ممکنه یه #لانه_شیطان باشه و زمانی که او دست بزاره رو من، برای فرار خیلی دیر میشه...
ژانر: عاشقانه بزرگسال
❌رمان ♨لانه شیطان♨ تنها در کانال VIP پارت گذاری میشود.❌
بعد از پایان رمان در کانال فایل کامل فقط به اعضای VIP داده خواهد شد.
شروع پارت گذاری از خرداد ۱۴۰۱
💳قیمت: ۳۰ هزارتومان
برای اطلاع از روش پرداخت و خریداری لینک کانال VIP به آیدی ادمین فروش مراجعه بفرمایید 👇🏻👇🏻👇🏻
@Y_Elham
عیار سنج رمان
attach 📎
♨ترجمه جدید و نفسگیر ناولزلندز♨
رمان #لمس_دشمن
مترجم: کیمیا
ژانر: #عاشقانه_دبیرستانی #بزرگسال #انتقامی
خلاصه:
زندگی #جوزی وقتی که مجبور شد با #برادرناتنیش و پدر و مادرش زندگی کنه، یکباره زیر و رو شد. اون چیزی درباره شهرشون یا اینکه چی در انتظارشه نمیدونست. تا اینکه یک شب با #بک_کلرمونت ،محبوب ترین و #جذاب_ترین_پسر شهر، آشنا میشه و اون تنها کسیه که جوزی باهاش احساس نزدیکی میکنه. اما این #دوستی تا وقتی ادامه دار میشه که بک میفهمه جوزی کیه و خانوادش چه کسایی ان.
بک کلرمونت برای #نابودی اون خانواده قسم خورده بود و توی این راه اگر مجبور باشه از جوزی استفاده کنه، با خوشحالی این کارو انجام میده.
https://t.me/+R1xSPA4EwoM4ZDI0
attach 📎
❌ کانال VIP فــــــــــــــــــــــــــــــرضیه ؏ِـشـٰق افتتاح شد ❌
♨بهترین رمان تابستان 2021♨
💯یکی از پرفروشترین های نیویورک تایمز💯
🌡#فرضیه_عشق🧪
🧪#the_love_hypothesis🌡
نویسنده: Ali Hazelwood
مترجم: NANIA
خلاصه:
یه دختر زیستشناس و باهوش که با ماجراهای عاشقی حال نمیکنه. اون دختر یه دانشمنده و فقط با چیزهایی که قابل اثباتن سروکار داره. اما چی میشه اگه یه دوست صمیمی داشته باشی که برای داشتن روابط #عاشقانه مدام بره روی مخت؟ اون وقت میشه #اولیو👩🔬 داستان ما که هول میشه و #آدام🧑🔬 جذاب و هات😍 که این همه دلبر بودنش شهره عام و خاصه رو ببوسه و بومب... جرقهی کشش بین این دو نفر که اولیو رو توی دام عاشقی میندازه. مخصوصا با اون سیکس پک های جذاب جناب آدام. حالا آیا اولیو به #فرضیه_عشق ایمان میاره؟
ژانر: #عاشقانه #اروتیک
💳قیمت: 20 هزار تومان
برای خواندن پارت های جلوتر و بیشتر و دریافت فایل کامل پس از پایان و دریافت لینک کانال Vip و شماره کارت به مبلغ مورد نظر به آیدی 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
@lovehypo_admin
مراجعه فرمایید.
عیارسنج رمان👇🏻
attach 📎
Repost from N/a
از کی تو مجازی سر گردونی🤔
پاشو بیا چند تا رمان ناب برات آوردم🤤💋بهترینای نظرسنجی هفته
┄┄┄┄┄┄┄┄✁┄┄┄┄┄┄┄┄
❀ #بهار_نریمان 🦋⃟࿐
↠ https://t.me/+m3UyLo2bhWI1ZDA8
❀ #نهال_پارسا 🦋⃟࿐
↠https://t.me/joinchat/gWFnYqEG-sg1OTNk
❀ #بنیامین_باران 🦋⃟࿐
↠ https://t.me/+_Pl-nMnacYNlZjU8
❀ #آرشام_جانان 🦋⃟࿐
↠ https://t.me/+R3BAFexjnbguyxxk
❀ #آرامش_اتاش 🦋⃟࿐
↠ https://t.me/roman_Kalashnikov_rezaye
❀ #افرا_هاکان 🦋⃟࿐
↠ https://t.me/lov_roman_Asa
❀ #تیدا_هاوش 🦋⃟࿐
↠ https://t.me/+gkIpDPppM7oxZjhk
❀ #مسیحا_سپهراد 🦋⃟࿐
↠ https://t.me/+PK2r_14raYI0OWI0
❀ #میو_لوتن 🦋⃟࿐
↠ https://t.me/joinchat/R6ecZKzxxx5jODE8
❀ #اما_مارکوس 🦋⃟࿐
↠ https://t.me/joinchat/U_RGSb4-ZXULODOA
❀ #امیلی_ریو 🦋⃟࿐
↠ https://t.me/joinchat/j4osIS78AY4zMTRk
❀ #پاپی_الکس 🦋⃟࿐
↠ https://t.me/joinchat/jBVAr-VsjjY3ODY0
❀ #عسل_اریان 🦋⃟࿐
↠ https://t.me/+URwO394Z-ePBEyCC
❀ #اميد_مهگل 🦋⃟࿐
↠ https://t.me/joinchat/CxZqo7dEt-1hZmM8
❀ #آرمیلا_آرسین 🦋⃟࿐
↠ https://t.me/+3-x57Zj5GcQ4NDFh
┄┄┄┄┄┄┄┄✁┄┄┄┄┄┄┄┄
❀ #لیست_پر_جذب_آشیان 🦋⃟࿐
↠ https://t.me/ashian_roman
معرفی کوتاه، از رمانهای منتخب سال👀❤️🔥
ᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓ
#درنده
همون #هیولایی بودم که با #اومدنش، همه چیز رو به هم #میریزه. 🐺🧛🏻
༺ Join ༻
ᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓ
#فوکوس🔥💋
دختری که غرورش الویته، لجبازه و اهل دعوا! گاهیم جوری طناز و دلبر که هوش از سرت میبره...
༺ Join ༻
ᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓ
#ماه_گرگ🩸🍷
دختری گرگینه که برای انتقام مجبور از جفتش جدا بمونه انتقام از کسی که کل زندگیش نابود کردو....
༺ Join ༻
ᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓ
#پرتقال_سمی🐱🍊
برفا برای سه ماه گربه سیاه همسایه رو امانت نگه میداره اما اون یه گربه معمولی نیست
༺ Join ༻
ᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓ
#اعتیاد_عاشقی🩸♨️
دختری که از یه پلیس حامله میشه و برای انتقام ازش از اون بچه استفاده میکنه!
༺ Join ༻
ᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓ
#جادهی_اشکـ❤️🥀
تبسم بعدازفوت پدرومادرش ازخانه عمه اش فرار میکند وبامردی روبه رومیشود که...
༺ Join ༻
ᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓ
#هکران_سایبری📓🖤
من کمندم! همونی که برادر صیغهایش رو کشت! همون دختری که برترین هکر خاورمیانه رو به زانو درآورد .
༺ Join ༻
ᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓ
#رمان #کلاهدار👒💚
کلاه دار ها با کلاه کَجا یک گروه ده نفره رو تشکیل میدن و نگم از شیطونی هاشون...
༺ Join ༻
ᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓ
#ســــقوط_گلادیــــاتور ⚔ ⃟🩸
مِیو، تنها گلادیاتور زن که در کولوسئوم، توسط ملکه شادرا به بردگی گرفته شده مجبور است...
༺ Join ༻
ᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓ
#اولیــــن_لمــــس 🕊 ⃟💚
امیلی برای نجات دوستش باید کاری کنه تا مرد خطرناک و مرموز ریو، که با مافیا در ارتباطه بهش اعتماد کنه...
༺ Join ༻
ᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓ
#خــــدای_وال_اســــتریت🤴🏻 ⃟🐺
اِما والش خانم گربه ای شلخته با نصب یک اپ دوستیابی اشتباهی میره سر قرار با میلیاردر ...
༺ Join ༻
ᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓ
#ملاقات_تــــو_تــــعطیلات🐇 ⃟🥕
پاپی و الکس توی آخرین تعطیلات زدن همه چیو خراب کردن یه هفته وقت دارن بینشونو درست کنن...
༺ Join ༻
ᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓ
#طلسم_دریا✨🌊
#عاشقانه_ای متفاوت از دل #دریا
درگیر شدن زندگی پسری #سرد و بی روح با عشقی #ناگهانی
༺ Join ༻
ᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓ
آیمووی بدون ایدی اونم با ساخت الایت موشن میقولی؟😂🎞️
༺ Join ༻
ᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓ
#پروانه ❤️🍄
یه چنل در از حس خوب ، انگیزه ، ایدههایی که باهاشون میتونی پول .....
༺ Join ༻
ᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓ
آرام از خانواده اش جدا شده و عاشق آرمانی میشه که خانواده اش آدم های عادی نیستن و عشق سابق آرام اونها رو اذیت میکنه ⛓🖤
༺ Join ༻
ᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓ
#حاشیه_ممنوع🙌❌
فوتبالیستی که بعد پنج سال دخترش رو میبینه و دختری که به جای " بابا " بهش میگه " عمو "...
༺ Join ༻
ᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓ
#خون جاری درون #رگهاش رو میخوام...
#تماموجودش رو میخوام و اون #مالهمنه!
༺ Join ༻
ᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓᯓ
برای راحتی شما خواننده ی عزیز یه لیست اوردم😌🍃
از خفن ترین دخترا که خودشون رو توی دختر بودن محدود نکردن و برای خواستههاشون جنگیدن👸🏻♥️
بچک لاولی این لیست کیوت رو...🤤🌸
❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀
#الکسا🌸👸🏻
بعد از بهوش اومدن خودم و توجنگی بزرگ و بی پایان دیدم. من بودم یک بچه مریض که باید این دنیارو نجات میداد و ملکه جدیدی میشد!🌝👑
https://t.me/+BuGgCMkHefJiNjY8
❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀
#سارا🌸👸🏻
با امانت گرفتن توله سگ دوستش کلی اتفاق جالب و خطرناک براشون میفته،در این بین با سه تا پلیس آشنا میشن و...🌝👑
https://t.me/janjanane
❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀
#مسیحا🌸👸🏻
من مسیحام، دختری که غرورش الویته، لجبازه، سرتقه و اهل دعوا! گاهیم جوری طناز و دلبر که هوش از سرت میبره...🌝👑
https://t.me/+PK2r_14raYI0OWI0
❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀
#نهال🌸👸🏻
سر یه بسته شکلات با یه پسر مغرور و جذاب دعوام شد و همون پسر شو رئیسم و اون...🌝👑
https://t.me/joinchat/gWFnYqEG-sg1OTNk
❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀
#بهار🌸👸🏻
من یه دختر خجالتی بودم و قرار بود با استاد جذاب دانشگاهم ازدواج کنم ولی شب عروسیم...🌝👑
https://t.me/+m3UyLo2bhWI1ZDA8
❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀
#آرمیلا 🌸👸🏻
برای پیدا نشدنم به مردی که لقبش خطر بود پناه آوردم و هویتم رو ازش مخفی کردم ولی اون… 🌝👑
https://t.me/+3-x57Zj5GcQ4NDFh
❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀
#مهرسا🌸👸🏻
آلفادختی که طلسم شده و خانوادهاش رو ترک میکنه تا بهشون صدمهای نرسه و به زندگی با سه پری و یک الف مشغول میشه...🌝👑
https://t.me/+UdfERxjtbm5jMzBk
❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀
#ماهک🌸👸🏻
یه روح سرگردان، درست تو لحظه ای که قراره بره به بهشت، تو بدن یه انسان گیر می کنه و برای رهایی، مجبوره...🌝👑
https://t.me/+wgc-QXdxX8U5NGNk
❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀
#میو🌸👸🏻
او تنها گلادیاتور زن که توسط ملکه شادرا به بردگی گرفته شده مجبور است برای زنده ماندن مردم نژاد خود را بکشد🌝👑
https://t.me/joinchat/R6ecZKzxxx5jODE8
❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀
#امیلی🌸👸🏻
باید برای نجات دوستش کاری کنه تا مرد خطرناک و مرموز ریو، که شایعه شده با مافیا در ارتباطه بهش اعتماد کنه...🌝👑
https://t.me/joinchat/j4osIS78AY4zMTRk
❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀
#آرامش🌸👸🏻
با اومدن به محلهای که قبلاً توش زندگی میکردم، با پسری سرد و خشن که تو کشتی کج نظیر نداشت؛ آشنا شدم. دلشو بردم، باهاش راه اومدم تا جایی که ازش یه بچه تو شکمم در حال پرورش شد!🌝👑
https://t.me/roman_Kalashnikov_rezaye
❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀❀
ورود به لیست خفنمون😌👐
@BlueDream_RomanTB
Repost from N/a
لیستی از بهترینهای عیدانه🍎 ⃟🐟
◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠
#مــعشــــوقه_روبــــاه 🦊 ⃟♥️
سرنوشتی شوم و تاوانی بزرگ برای دختری که درگیر عشق یک روباه انسان نما میشود و اما سرانجام این عشق چه خواهد شد؟!
#عــــاشــــقانه_تخــــیلــــی
https://t.me/+ixUa3XMON3g3Y2U0
◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠
#عشــــق_خاکــــی ♥️ ⃟🪨
تو شب عروسیم مردی چشم آبی من و دزدید مردی که بهم خیلی چیزا یاد داد و کلی اتفاقای خطرناک افتاد و باعث شد عاشقش بشم
#عاشــــقانه_مــــاورائی
https://t.me/+m3UyLo2bhWI1ZDA8
◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠
#زنــــدگی_به_رســــم_شــــکلات 💖 ⃟🍫
من قبلا زندگی خوبی داشتم با یه خانواده خوب ولی تو یه چشم بهم زدن همشو از دست دادم و کسی که باهام دعوا کرده بود شد رئیسم
#طــــنز_عاشــــقانه
https://t.me/joinchat/gWFnYqEG-sg1OTNk
◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠
#تــــاوان 🥀 ⃟✨
انتقاممو گرفتم اما خوشحال نبودم!جملهای که قبل از مردن گفت ذهنمو درگیر کرده بود،مگه من چندتا مردو کشته بودم؟!
#عاشقانه_اجتماعی_هیجانی
https://t.me/+R3BAFexjnbguyxxk
◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠
#فــــوکــــوس 🔍 ⃟🌱
زندگی پر فراز و نشیب پسری آروم و سربهزیر که عاشق دختری مغرور میشه، زندگی جنجالی و حقایق پشت پرده این دو نوجوون از دو قشر متفاوت....
#عــــاشقانه_معمــــایی
https://t.me/+PK2r_14raYI0OWI0
◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠
#کســــانی_کــــه_تــــو_تــــعطیلات_مــــلاقاتشون_میکــــنیم 🐇 ⃟🥕
امیلی برای نجات دوستش باید کاری کنه تا مرد خطرناک و مرموز داستان ما، ریو، که شایعه شده با مافیا در ارتباطه بهش اعتماد کنه، اما...
#کــــمدی_عاشــــقانه_خــــارجی
https://t.me/joinchat/jBVAr-VsjjY3ODY0
◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠
#اولیــــن_لمــــس 🕊 ⃟💚
امیلی برای نجات دوستش باید کاری کنه تا مرد خطرناک و مرموز داستان ما، ریو، که شایعه شده با مافیا در ارتباطه بهش اعتماد کنه، اما...
#عاشــــقانه_معمــــایی_خــــارجی
https://t.me/joinchat/j4osIS78AY4zMTRk
◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠
#خــــدای_وال_اســــتریت🤴🏻 ⃟🐺
اِما والش خانم گربه ای شلخته با نصب یک اپ دوستیابی اشتباهی میره سر قرار با میلیاردر وال استریت جناب مارکوس کارلی. یعنی میشه که بشه؟!!
#عاشــــقانه_طــــنز_خارجــــی
https://t.me/joinchat/U_RGSb4-ZXULODOA
◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠
#ســــقوط_گلادیــــاتور ⚔ ⃟🩸
مِیو، تنها گلادیاتور زن که در کولوسئوم، توسط ملکه شادرا به بردگی گرفته شده مجبور است برای زنده ماندن مردم نژاد خود را بکشد.
#تخیــــلی_هیجــــانی_عاشقــــانه_خارجــــی
https://t.me/joinchat/R6ecZKzxxx5jODE8
◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠
#گــــیسیا 🎩 ⃟⛓
مافیای گروه زیر زمینی شیطان پرستی
به اجبار دختر رو به اسارت خودش در میاره و در این میان عشقی ممنوعه شکل میگیره کهـ...
#عاشــــقانه_هیجــــانی
https://t.me/joinchat/8eIkQNWQozcxYTk0
◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠
#یک_آواز_عاشقونه 🦜 ⃟💞
پسرکی که هیچ شانسی توی عاشق شدن نیاورده:)
#عاشقــــانه_غمگــــین_طــــنز
https://t.me/+L-gEsTbr9hQwMDZk
◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠
#دود_خــــاکستری 🌪 ⃟🖤
دنبال دختری بود تا اون بتونه خط قرمزش رو نجات بده ولی من تازه متوجه شدم که اون دختر…
#عاشــــقانه_مافیــــایی_معمــــایی
https://t.me/+3-x57Zj5GcQ4NDFh
◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠◡◠
#بــــهترین_تبــــادل_لیستــــی_آشیــــان ❤️🔥 ⃟🍃
https://t.me/ashian_roman
♥️📌 درست شب عروسیم با استاد دانشگاه جذابم، من رو دزدیدن و گفتن یه قدرت عجیب دارم که...
•∆• https://t.me/+m3UyLo2bhWI1ZDA8
•|•🍓🍷🩸•|•
•🍫دلم لک زده برای خنده هات🎒୧
•🍫ماه در مقابل تو زانو میزند🎒୧
•🍫کابوس ابدی و مرگ روح🎒୧
•🍫دوست دارم حتی به اجبار🎒୧
•🍫آرامش با معشوق مردن با یکدیگر🎒୧
•🍫لعنت، خیلی خیلی جذاب بود!🎒୧
•🍫توی تعطیلات میتونی هرکسی باشی🎒୧
•🍫داشتن اون واسه من غلطه...🎒୧
•🍫عشقت ثواب کدام کارم بود؟🎒୧
•🍫عشق ما از شکلات اومد🎒୧
•🍫عروس گمشده تو شب عروسی🎒୧
•🍫ورود به لیست🎒୧
#سقوط_گلادیاتور
#جلد_اول_از_مجموعه_ی_دوران_آندینا
.
.
.
#part_150
متش مراقب بود. او دوباره با میو شوخی و مسخره بازی کرده بود. بدنش را بوسیده و به او حس زیبا بودن بخشیده بود.
با او ملایم اما پر قدرت برخورد کرد و بدن میو را آنطور که می خواست حرکت می داد. هوس و اشتیاق، میو را تا زمانی که متش او را به رهایی رساند (ا. ر. ضا) و لبهایش را تصاحب کرد تا رینو از خواب بیدار نشود، در بر گرفته بود.
اما به او چیزی که واقعا هوسش را داشت، نداد. تکه ای از خودش را. تمام خودش را.
متش او را به انتها رسانده بود اما نه با استفاده از تمام امکانات. بلکه با دستان و دهانش، در جاهایی که میو نمی دانست می شود با آن چنین کاری کرد.
متش حتی از دُم خود برای لمس کردن او استفاده کرد و با ا. ر. گا. سم های متعدد، سعادتی را به ارمغان آورد که میو تا کنون نمی شناخت.
در آغاز روز ششم بازی ها زمزمه کرد:
متش: ((اینطوریه که یه مرد به یه زن نشون میده که مهم تره و ارزش هر درد و کبودی رو داره.
می خواستم بهت کمک کنم بخوابی و بهبود پیدا کنی، تا این پروسه رو راحت تر بگذرونی. بهتره تا اونجایی که میشه تا شب خوب بشی))
در حالی که نور خورشید از دور دست ها از دریچه ی سلولشان، اتاق را روشن می کرد، روی سینه ی مت آهسته گفت:
میو: ((اگه فقط یه باره، شاید فردا راحت تر باشه))
متش: ((نه راحت تر نیست. ولی تبدیل به یه خاطره ی خوش میشه. این شانسو پیدا نمی کنیم که صبح بعد با هم باشیم، چون به هر صورت قراره روی ماسه ها همو ببینیم))
با ناسزایی از جا برخاست و نشست:
میو: ((لعنت به آسمان ها))
ماسه ها. آنها نمی توانستند زیر سقف یک آسمان به یکدیگر برسند.
میو: ((من برای اولین بار توی قرن ها دعا کردم. تا رینو زنده بمونه. تا این هفته قابل زنده موندن باشه))
به نور خیره شد. این تقصیر خدایان بود.
میو: ((و این چیزیه که بهم میدین؟))
رو به آسمان پرسید
میو: ((این چیزیه که لایقشم؟ دو روز کوتاهِ بدون تظاهر؟ بدون اینکه پنهان کنم که چقدر برام مهمن؟ ))
متش را که سعی می کرد ساکتش کند نادیده گرفت. میو نمی بایست خدایان قومش را نفرین می کرد اما دیگر کارش با آنها تمام شده بود.
او بلاخره دوباره کمی از ایمان خود را به آنها داده بود و پاسخشان این بود. بخاطر آنها قرار بود بمیرد و تنها چیز خوبی که تا به حال داشت را از دست بدهد.
روز، به سختی حتی آغاز شده بود و او از همان اول کار خشمگین بود.
میو: ((ازتون متنفرم، ازتون متنفرم خدایان من. به همون اندازه که از ملکه متنفرم، به همون اندازه ای که از جمعیت دور و برم موقع نبرد متنفرم. شاید حتی از شما بیشتر نفرت داشته باشم. من قرار بود مثلا فرزندتون باشم و این کوفتیه که نصیبم کردین. جهنم و درد. اینا همش واسه اینه که اسمتونو بلد نیستم؟ ))
متش تسلیم و همانطور که میو ادامه می داد، فقط به جایی دیگر خیره شد.
میو: ((بخاطر اینکه نمی دونم چی هستین؟ چون تا حالا به معبد نرفتم و براتون قربونی ندادم؟ لیاقتم اینه؟ هدیه ی داشتن دوست و خانواده برای چنین مدت کوتاهی، و فقط واسه اینکه به اونا هم آسیب بزنین؟))
غرید و هر کلمه را با صدای بلند بیان کرد. امیدوار بود که کلمات به آسمان برسند و خدایانش توجه کنند. مانند گلادیاتور ها، کارش با آن ها نیز تمام شده بود.
اختر خطة مختلفة
تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.