cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

انجمن قلم قصران

﷽ لینک گروه گفت‌وگو:https://t.me/+2X4C2HVPKXllZTJk انجمن قلم ۱۳۸۱ "شکرشکن شوند همه طوطیان هند زین قند پارسی که به بنگاله می‌رود" برگزاری شب شعر،موسیقی و قصرانشناسی در انجمن قلم @dr_allahverdy @Farhad_Kiarostami. @SaMirmohammadi @Mohammadnadi2 @RahimAV

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
248
المشتركون
-224 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
+630 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

#قصران‌شناسی_قلم #آرش‌کمانگیر با سلام در تاریخ طبرستان ابن اسفندیار و تاریخ طبرستان مرعشی و تاریخ رویان اولیاءالله به رازی و اهل ری بودن آرش کمانگیر تصریح شده است. ابوریحان در آثار الباقیه تصریح کرده که تمام ارتفاعات و روستاهای مرتفع قصران در آن تاریخ جزئی از رویان بوده است. رویان که قصران داخل را نیز شامل میشد در مقطعی از تاریخ جزو دیلم بود . ابن‌فقیه در کتاب مختصرالبلدان نوشته است که در روزگاران گذشته رویان جزء مملکت دیلم بوده و اکنون رویان از طبرستان نیست و خود جداگانه ناحیتی است پهناور و رودها و چشمه‌سارها و نعمت‌ها و کوههای عظیم و ممالک بسیار آنرا در میان دارد. استاد منوچهر ستوده در مقدمه کتاب تاریخ رویان پاره‌ای از دهکده‌های کوهستانی شمیران حتی تا پس‌قلعه را نیز جزو رویان دانسته‌اند. با این تفاسیر میتوان گفت: آرش کمانگیر از اهالی ری باستان بوده و تیر معروفش را از ارتفاعات رویان پرتاب نموده است! سیزدهَم نام جشنی است که در تیرگان باستانی برگزار میشده و این روز را در قدیم ایرانیان بزرگ میداشتند،چرا که بر طبق اساطیر باستانی معتقد بودند که در این روز از نکبت افراسیاب خلاص شدند. چون افراسیاب ایران را گرفت و منوچهر را در قلعه طبرستان آمل محصور نمود بنا را بر صلح گذاشتند که افراسیاب به قدر یک ٬تیرراه٬ از ملک خود به منوچهر واگذارد.پس حکما تیری بساختندو به هنگام طلوع آفتاب آرش مرد حکیم و دیندار رازی پهلوی  از اهالی ری باستان آن تیر را از کوه رویان به جانب مشرق با نیروی هر چه تمامتر رها کرد،او خود جان به جان آفرین تسلیم کرد ،اما آن تیر به اذن خدا و به مدد باد از آنجا تا هزار فرسنگ بکشید و به سوی فرغانه و تخارستان شد و به ریشه تناور گردویی نشست و پس از جستجوی بسیار آنرا در کنار رود جیحون(آمودریا)یافتند و ان نهر را سر حد قرار دادند و چون بدینقرار در این روز از نکبت افراسیاب رهایی یافتند این روز را بزرگ میدارند و به شادی و سرور میپردازند. برداشتی از کتاب قصران محمد نادی☘ @anjoman_ghalam_ghasran
إظهار الكل...
#شعری_بنوشیم جهان را بسازید، همچون بهشت مگویید هرگز، سخن های زشت همه یک به یک، مهربانی کنید جهان را همه، پاسبانی‌کنید بگویید این جمله، در گوش باد که یک تن به گیتی، پریشان مباد... #فردوسی @anjoman_ghalam_ghasran
إظهار الكل...
#قلم_صبح مرا تُرکی‌ست مِشـــــکین‌موی و نســــرین‌بوی و ســـیمین‌بَر سُـها لَب، مشـتری‌ غَبغب، هِلال‌ابروی و مَـه‌پیکر چو گَردَد رام و گیرد جام و بَخشــــــد کام و تابَد رُخ، بُوَد گُلبیز و حالت‌خیز و سِــــحرانگیز و غارتگر دهانش تَنگ و قلبش سنگ و صُلحش جنگ و مِهرش کین به قَـد، تیـر و به مـو، قیـر و به رُخ، شیر و به لب، شِکّر چه بر ایـوان ، چه در میـدان، چه با مَســــتان چه در بُســــتان نِشیند تُرش و گوید تلخ و آرَد شــــــور و سـازد شَــــــر چو آید رقص و دُزدَد ساق و  گَردَد دور، نشــــــناســـــــم؛تُـرَنج از شَست و شَست از دسـت و  دســت از پا و پا از سَــر !! ▪️جیحون یزدی سلام صبحتان بخیر @anjoman_ghalam_ghasran
إظهار الكل...
#تکه_کتاب_قلم ☕ قطعه‌ای از کتاب هرگز هیچ پارلمانی یا جمع بشری و نسلی از انسان‌ها، در هیچ کشوری صاحب این حق نیست که آیندگان را تا ابد متعهد و منقاد کند یا حکم کند که جهان در آینده چگونه حکومت شود، یا چه کسی حاکم باشد.... آن‌هایی که این دنیا را ترک گفته‌اند، و یا کسانی که هنوز پا به این دنیا نگذاشته‌اند، تا آن جا که در تخیل ما آدم‌های فانی می‌گنجد، از هم فاصله دارند. پس چه تعهد و قیدی بین دو فاصله بی‌نهایت می‌تواند وجود داشته باشد، چه قانون یا اصلی از این دو ناموجود استخراج شدنی است؟ یکی که دیگر وجود ندارد و آن دیگری که هنوز نیامده است؛ پس این دو هرگز در واقعیت با یکدیگر ملاقات نمی‌کنند، پس چرا یکی باید آن دیگری را به قید خود درآورد..؟ 📕#حقوق_انسان ✍#توماس_پین @anjoman_ghalam_ghasran
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
#دانستنی‌ها_قلم وضعیت تهران در سال ۱۳۰۳ که ویتا سکویل وست آن را تشریح کرده او می‌گوید تهران شهر که نه بلکه یک ده بزرگ است که در آن زباله انباشته شده و سگهای ولگرد وجود دارد و خانه های آن در حال ویرانی هستند. این وقایع پیش از تاجگذاری و آغاز پادشاهی رضاشاه ثبت شده است
إظهار الكل...
#اجتماعی_قلم #حکایت داستانی تأمل‌برانگیز از «مثنوی» در باب عاشورا: شاعری وارد شهر حلب شد و دید عده‌ای با صدای بلند مشغول گریه و زاری هستند: «يک غريبي شاعري از ره رسيد                             روز عاشورا و آن افغان شنيد...» پرسید چه شده است؟ گفتند مگر نمی‌دانی که امروز روز عاشوراست و حسین که انسانی آزاده بود را به ناحق کشتند؟ «آن يکي گفتش که هي ديوانه‌اي                     تو نه‌اي شيعه، عدوی خانه‌اي روز عاشورا نمي‌داني که هست                     ماتم جاني که از قرني بِه است» شاعر گفت: چه زمانی این اتفاق افتاده؟ گفتند: چند قرن پیش! شاعر متعجب‌تر شد و گفت: شما تا کنون خواب بوده‌اید؟ بر حسین گریه نکنید، بلکه بر حال نزار خود گریه کنید که سال‌هاست در خواب غفلت به سر می‌برید: «خفته بودستيد تا اکنون شما     که کنون جامه دريديت از عزا پس عزا بر خود کنيد اي خفتگان زانکه بد مرگيست اين خواب گران!» شاعر در حالی که از آن جماعت دور می شد گفت: حسین، خسرویی بود که از زندان رهید و دیگران را هم آزاد کرد؛ اگر می‌دانستید، این روز را جشن می‌گرفتید نه عزا: «روزِ مُلک است و گَش و شاهنشهی گر تو یک ذرّه از ایشان آگهی ورنِه‌یی آگه ، بُرو بَر خود گِری زآنکه در اِنکارِ نقل و مَحشری» اما شما ذره‌ای از معرفت بو نبرده‌اید، زیرا اگر عزا و گریهٔ شما از روی معرفت و شناخت بود باید تغییری در احوالتان پدیدار می‌شد: «بر دلِ و دینِ خرابت نوحه کن که نمی بیند جز این خاکِ کهُن» در ابیات پایانی هم آن شیعه را به خاطر درک نکردن معرفت الهی و چسبیدن به این عالم خاک، ملامت می‌کند: «ور همی بیند ، چرا نَبوَد دلیر پُشت دار و جان سپار و چشم سیر ؟ در رُخَت کو از مَیِ دین فَرّخی ؟ گر بدیدی بحر ، کو کفِّ سَخی ؟ آنکه جُو دید ، آب را نکند دریغ خاصه آن کو دید آن دریا و میغ (اگر دریای حق را ببینی دگر کدام جوی بی‌ارزش در نظرت خواهد آمد؟) 📚مثنوی معنوی(دفتر ششم- بخش ۲۴) ✍ #مولانا نقل از کانال ادبیات و تاریکی @anjoman_ghalam_ghasran
إظهار الكل...
#اجتماعی_قلم مذهبی صورتی جمله ای منتسب به ابوعلی سیناست که می گوید: "بَلينا بِقوم يَظنون أن، اللهُ لَم يهدِ سَواهُم. به قومی مبتلا شده‌ایم که می‌پندارند خداوند جز آنها کسی را هدایت نکرده‌است" از سوی برخی‌ها جریانی در شبکه‌های اجتماعی ایجاد شده که هر فردِ دینداری که در زندگی دیگران دخالت نمی‌کند یا با نفرت و کینه از افراد بی‌حجاب یاد نمی‌کند یا اهل توهین و تحقیر سبک و الگوی زندگی دیگران نیست را «دیندار صورتی» نامیده و مورد تمسخر قرار می‌د‌هند‌. این طیف که مصداق عینی جمله بوعلی سینا هستند، به گونه‌ای سخن می‌گویند که انگار آنها به حقیقت ناب و گوهر زرین هستی و دین و عدالت و سیاست و اخلاق و معنویت دست یافته‌اند و هر آنکه شبیه آنان نیست همه در جهل و ضلالت و کثافت و گمراهی به سر می‌برند. آنها مرز پر رنگی میان "ما" (هدایت شدگان) و "آنها" (گمراهان) ترسیم می‌کنند و وظیفه و رسالت خود می دانند، که هر تفکر و گفتمانی که بر مدار آنها نمی چرخد یا اندک زاویه‌ای با آنها دارد را یا به راه خود هدایت کرده و یا به هر طریقی از مدار زندگی و اجتماع خارج نمایند. حاملان این تفکر بنیادگرایانه، برداشت و خوانش خود از دین را تنها "حقیقت دین" می‌دانند و بر آن اساس هر برداشت دیگری را بی‌دین و مفسد و منحط و صورتی و امثالهم می نامند.
إظهار الكل...
#جملات_قصار هر معاشرتی که موجب کمال نشود، موجب انحطاط خواهد بود. #جان_استوارت_میل @anjoman_ghalam_ghasran
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
#خبر_قلم خبر این‌که: ساره امیری، یک زنِ ایرانی‌‌تبار، به‌ عنوانِ وزیرِ آموزش و پرورش اماراتِ متحده عربی منصوب شد. او پیشتر رئیسِ آژانسِ فضایی و شورایِ دانشمندانِ این کشور بوده است. خانواده ساره امیری، اهلِ سیستان‌ و بلوچستان هستند که پس از انقلابِ ۵۷ از ایران به امارات مهاجرت کردند.
إظهار الكل...
#اجتماعی_قلم اخلاق و منطق صف‌های نذری و تبلیغاتی حسین‌بیات ایستادن در صف غذای مجانی، مثل نذری یا سایر صف‌های تبلیغاتی، در صورت رعایت پنج شرط اخلاقاً و عقلاً ایراد نداره. اولا منجر به آزار و اذیت دیگران نشه، مثلا ترافیک نشه یا کسب و کار دیگران رو مختل نکند ثانیاً منجر به ازدحام و تنش توهین‌آمیز نشه و عزت‌نفس و کرامت انسانی افراد رعایت بشه. در ازدحام و حرکت‌های گله‌ای و توده‌ای افراد متاسفانه دچار شیئ‌وارگی میشن یعنی بی‌اختیار مثل چوب و سنگ و پلاستیک به این طرف و اون طرف کشیده میشن و این شیئ‌وارگی جز در موارد استثنایی که حیاتی است ارزش نداره و نباید بهش تن بدیم. شرط سوم اینه که اون غذای مجانی یا نذری دارای حامی مالی سالم باشه، مثلا شهرداری تهران با اموال بیت‌المال نذری می‌ده یا برخی شرکتهای خصولتی برای پولشویی نذری میدن. چهارم اینکه گرفتن غذای مجانی بوسیله شخص منجر به نرسیدن اون غذا به دست یک شخص مستحق یا مستحق‌تر در همون جا نشه. پنجم اینکه در اقتصاد اصلی است به نام "محال بودن نهار مجانی". ما باید ببینیم این غذا واقعا مجانی است؟ چه هزینه های آشکار و پنهانی هست که ما به اونها توجه نداریم. آیا واقعا با احتساب زمان و انرژی و سایر سرمایه‌های اجتماعی و انسانی و زیست‌محیطی که براش میذاریم مجانیه؟ آیا همین افرادی که الان در صف ایستاده‌اند مثل آدمکهای تبلیغاتی ابزار تبلیغات برای اون شرکت یا ایدئولوژی نشده‌اند؟ حالا اگر کسی با هر قومیت و ملیتی بدون رعایت این شرطها در صف غذای مجانی بایسته کار غیراخلاقی و نابخردانه انجام داده. اغلب صفهای شلوغ غذای نذری در ایران یکی یا چند تا از این پنج شرط رعایت نمیشه. @anjoman_ghalam_ghasran
إظهار الكل...
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.