cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

" اقیــانوس زنـدگی "

درحالِ نوشتن رمان اقیـانوس زنـدگی ✏ ✨️به قلم: تینا لیاقی " لینک دعوت : https://t.me/+Ye6aKNL0eyxkNzk8 ఌ︎ "

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
2 468
المشتركون
-8424 ساعات
+1 2267 أيام
+2 42030 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

من فانتزی های خاصی از رابطه دارم نیل❗️ فانتزی چیه؟ من که هیچی نمیفهمم... یعنی دوست داره تنبیهم کنه؟ ترسیده بودم! - یعنی دوست داری منو بزنی؟ - لعنتی. از اونهمه حرفی که زدم اینو برداشت کردی؟ با ترس لب گزیدم و گفتم: - باشه اگه تو اینطوری میخوای تنبیهم کن... با بدنی برهنه دراز کشیده بودم و لرزی به وجودم افتاده بود که کنار گوشم لب زد: - نترس دختر کوچولوم منظورم اون نیست، کاری میکنم توام لذت ببری و بعد دستامو با طناب بست و شروع کرد.... #ادامه_پارت_تو_کانال🔞 https://t.me/+rfQZe9IG4WBkNjE0 ساعت 16 پاک
إظهار الكل...
من فانتزی های خاصی از رابطه دارم نیل❗️ فانتزی چیه؟ من که هیچی نمیفهمم... یعنی دوست داره تنبیهم کنه؟ ترسیده بودم! - یعنی دوست داری منو بزنی؟ - لعنتی. از اونهمه حرفی که زدم اینو برداشت کردی؟ با ترس لب گزیدم و گفتم: - باشه اگه تو اینطوری میخوای تنبیهم کن... با بدنی برهنه دراز کشیده بودم و لرزی به وجودم افتاده بود که کنار گوشم لب زد: - نترس دختر کوچولوم منظورم اون نیست، کاری میکنم توام لذت ببری و بعد دستامو با طناب بست و شروع کرد.... #ادامه_پارت_تو_کانال🔞 https://t.me/+OV7f-HVWgv5lNTk8 ساعت 16 پاک
إظهار الكل...
Repost from N/a
دستشو رو #کمرم گذاشت و خودشو بهم #چسبوند: - ازم نترس #کشیش کوچولو!📿 فقط یه شبو با من باش! ⚡️ _ چی داری میگی؟ بهم نزدیک‌تر شد و با چشمای #قرمز و #خمارش گفت:🩸 + #هاجیمه، تو خیلی #خوشمزه به نظر میای! اون چش شده؟ قرارمون این بود که اون عاشق یه زن بشه نه من!💥😵‍💫 سرشو تو #گردنم فرو‌ برد و #زمزمه کرد: _ چرا زودتر #نفهمیدم؟ تو همونی که ۷۰۰۰ سال #دنبالش بودم‼️ https://t.me/+-L2EUjsHU5VmMWJk https://t.me/+-L2EUjsHU5VmMWJk #شیطان_می‌خواهد_عاشق_شود! • ساعت ۱۵ پاک کن 🩵
إظهار الكل...
🩵🩵🩵🩵🩵 🩵🩵🩵🩵 🩵🩵🩵 🩵🩵 🩵 #پارت_۳۱ #اقیانوس_زندگی مثل دفعه ی پیش خواستم در عقب و باز کنم که متوجه شدم خودش در جلو رو برام باز کرده... برای اینکه بی ادبی نباشه سوار شدم و بلافاصله کمربندمو بستم و به جلو خیره شده بی معطلی ماشین و روشن کرد و حرکت کرد اینبار چیزی از آدرس نپرسید ، انگاری حافظه ی قوی‌ای داشت! ار ارتباط چشمی باهاش دوری میکردم تا مبادا حرف بزنیم تا که صدام زد... - نیل - بله؟ - من دخترایی که برای شهرت هرکاری و میکنن خوب میشناسم نیل... میدونم که تو مثل اونا نیستی و میدونم که با حامد دوست نشدی تا با جایی برسی حتی معلومه که عاشقشم نیستی - این حرفارو از کجاتون در میارین؟ اصلا ارتباط من و حامد بهت... ببخشید، به شما ربطی نداره! خیلی هل کرده بودم... توی صدام لرزی نهفته بود که خبر از حس درونم میداد - خانوادت میدونن با حامد رابطه داری؟ چشمام گرد شد! منظورش چیه؟ - مثلا برادرت میدونه؟ دست خودم نبود، صدام بالا رفت و گفتم: - منظورت چیه؟ نه خیر! کسی جز تو، توی کارای من دخالت نمیکنه نیشخندی زد و سکوت کرد... این سکوت اصلا برام خوشایند نبود! من خیلی ترسیده بودم و بی اراده گفتم: - میشه بگی منظورت از اون حرف چی بود؟! بازم بی توجه به حرفم به رو به رو خیره شده بود و گویی تموم تمرکزش به رانندگیش بود... دستشو دراز کرد سمت پاهام که هل کرده توی خودم جمع شدم و ناخواسته هینی کشیدم! اما طولی نکشید که حرکت دستش به سمت داشبورد تغییر کرد و از داخل داشبورد پاکت سیگارش و همراه با فندکی که طرح آدمکی در حال فریاد کشیدن داشت در آورد... نیم نگاهی بهم انداخت و یک نخ از سیگارشو بین لبانش گذاشت و با کشیدن فندک زیر سیگار روشنش کرد
إظهار الكل...
Repost from N/a
🧧 فن فیک: شیطان می‌خواهد عاشق شود! 🏮ژانر: عاشقانه، درام، فانتزی، یائویی 📜 خلاصه داستان: #معبد هیکارو، سال‌هاست که توسط #شیطانی تسخیر شده و تا به حال هیچ کشیش و راهبی نتوانسته با آن شیطان مقابله کند.🛡 در همین حال #کشیش_جوانی سعی می‌کند با اون ارتباط برقرار کند؛ اما #شرطی که شیطان می‌گذارد برایش غیر قابل درک است!‼️ https://t.me/+-L2EUjsHU5VmMWJk https://t.me/+-L2EUjsHU5VmMWJk • صبح پاک کن 🩵
إظهار الكل...
سلام خوشگلا این لینک ناشناس نویسنده‌است، انتقادی، پیشنهادی، حرفی داشتین بگین حتما.😍🦋💘 https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-178682-xCemeek
إظهار الكل...
Repost from N/a
دشمنی امیرمقاره و رهام هادیان 😧🚫 رفاقتی که سر عشق اشتباه امیر مقاره بهم خورد و رهامی که کینه چشماش رو کور کرده... _#رهام تو از هیچی #خبر نداری ... داشتم له له میزدم برای بغل داداشم ، داداشی که خودم قلبش رو سنگ کردم ، داداشی که قبلاً کم می آوردم پناهم بود ولی الان ... پوزخندی زد و نگاه پر نفرتی بهم انداخت یعنی اونم الان دلش بغل منو میخواست اونم مثل من دلش برای کلمه #داداش تنگ شده بود ... چشمای اشکیم رو بهش دوختم که انگار برای یک لحظه حالت نگاهش تغییر کرد و با بلند شدن دستش ... بیا ادامه شو بخون 👇 https://t.me/+LWKvlMVLs3VmZDFk https://t.me/+LWKvlMVLs3VmZDFk • ساعت ۲۱ پاک کن 🩵
إظهار الكل...
من سیروانم... سیروان صدر... شش سال از دوری او جانم به لب رسید و درست زمانی که تصمیم گرفتم با دختر دیگری غیر از او آینده ام را بسازم دوباره برگشت... او با آن چشمان سبز و مو های فرفری اش باز هم آمده بود تا دنیایم را ویران کند اما این بار یک دختر بچه شبیه خودش را هم آورده بود. باور این که حاصل آن عشق آتشین یک دختر بچه پنج ساله باشد سخت بود! من پدر شده بودم و شش سال از وجود آن زیبایی بی خبر بودم مهم تر از همه مادر آن دختربچه بود..نیل..جان و جهان من دوباره برگشته بود❤‍🔥 https://t.me/+gGrNCtNLuAAzN2Rk خدای من این رمان فوق العادس😭🤦‍♀ دیشب تا ساعت سه صبح بیدار بودم گریه کردم باهاش گفتم لینکش رو برای شما هم بزارم پارتگذاریش عالیه مثل رمانای دیگه سالی یه بار پارت نمیده کلی پارت تو یه روز داره زود جوین شو از دستش نده که حق عضویته❤‍🔥 ریشاته ساعت 4 پاک
إظهار الكل...
Repost from N/a
دختری که آرزوی محبت پدرش رو داره🫠 - ای کاش توی همون تصادف میمیردم ولی حال تو رو اینجوری نمیدیدم ...🥲 +چی میگی رهام ؟... رهام من از بچگی طعم داشتن پدر رو نچشیدم... کبار بجای کلمه‌های هرزه و چندش از زبون بابام کلمه ی دختر رو نشنیدم... همیشه آرزوم بود یکبار بابا روز تولدم بغلم کنه... بهم بگه دخترم ... من انیتا هادیان، همیشه داشتن پناهی به نام بابا برام ارزو بوده ... بیا تا ادامش رو بخونی❤️‍🩹 https://t.me/+LWKvlMVLs3VmZDFk https://t.me/+LWKvlMVLs3VmZDFk • ساعت ۱۵ پاک کن 🩵
إظهار الكل...
Repost from N/a
امیرمقاره‌باعشقش‌دعوا‌می‌کنه🥲💔 _#داد نزن سَرِ من مشتش رو محکم روی دیوار کوبوندُ فریاد زد: - داد می‌زنم،باتو #چیکار داشت؟ خیره شدم به گوشه‌ی #لبش که پاره شد بودُ خون درجریان بود🩸 :امیر نکن اینکارو باخودت،#عذابم نده! _من #عذابت می‌دم؟منی که نفسم بنده به نفست؟🥲 خواستم چیزی بگم که در زده شدُ خیره‌ی چهره‌ای بودم که روزی #عاشقش بودم،رایان،شنیدم زمرمه‌ی امیرو :می‌کشمت بی‌ناموس❗ بقیه‌ی‌داستان🙊💣 https://t.me/+LWKvlMVLs3VmZDFk https://t.me/+LWKvlMVLs3VmZDFk • صبح پاک کن 🩵
إظهار الكل...
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.