خزان🍁
با سلام این کانال مجموعه اشعار ترکی و فارسی راحم تبریزی(راحم فرجیان) می باشد خواهشمند است در صورت صلاحدید مارا به دوستان خود معرفی فرمایید @rahem_tabrizi آیدی انستگرام: @rahim_farajian ایدی تلگرام @khazan_rahem
إظهار المزيد5 041
المشتركون
+624 ساعات
+137 أيام
-130 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
.#سوالی_ندارم
به سر ، جز خیالت ، خیالی ندارم ...
که با کس جواب و سوالی ندارم ،
بیا نازنینا ، بیا ماه من ...
که با ماهرویی وصالی ندارم ،
ز درد جدایی چه ها گویمت ؟
که از حرف مردم ، ملالی ندارم ،
چو مرغی ز دانه به دورم به دور ...
شکسته پرم ، لیک بالی ندارم ،
ز شب تا سحر ناله است کار من ...
به گلشن ز عشقت نهالی ، ندارم ،
مپرس از دلم ، چون سحر میشود ؟
ز رخسار من جو ، که حالی ندارم ،
به حسنت ندیدم مثالی به دهر ...
چه گویم ؟ گل من ، مثالی ندارم ،
نهایت ندارد قلم از بیان ....
ولیکن خموشم ، مقالی ندارم ،
چو #راحم نباشد ، به دامت اسیر ...
به جانت جز عشقت ، خیالی ندارم ،
#راحم_تبریزی
دعوتید به _👇👇👇👇
@khazan_rahem
.
#بال_کوبان
هرچه گفتم نشنیدی ، تو چه دیدی ای دل ... ؟
ترک ما کردی وُ رفتی ، چه شنیدی ای دل ؟
با که گویم سخنم ، با که بگویم غم خویش ..
زین جهان جز گل اندوه نچیدی ای دل ،
طفل شعرم همه دنبال تواست و غم توست ..
محنت عشق ندیدی وُ خریدی ای دل ،
من از این عمر سیه روز به تنگ آمده ام ...
بال کوبان به کجا ؟ بال کشیدی ای دل ،
این همه جور و جفا با منِ رسوا کردی ...
زیر لب خنده زنان ، از چه رهیدی ای دل ،
بعد از این دست من و دامن تو ، صدها غم ...
چیست اینگونه گریبان ، بدریدی ای دل ،
من در این گوشه ز تنهایی خود می نالم ..
نفس از سینه ی ما از چه بریدی ای دل ؟
سوخت جانم ز غمت سوخت دگر طاقت من ،
حیف اما تو ندیدی ، نشنیدی ای دل ،
"خواب از دیده چنان رفت که هرگز ناید"
چه شد از دیده ی ما دیده بریدی ای دل ،
#راحم___تبریزی
دعوتید به 👇👇👇👇
@khazan_rahem
Rahem Tabrizi-Balkuban.mp39.44 MB
.
دگر از هجر ، آرامی مرا نیست ...
به جز ناکامییم ، کامی مرا نیست ،
نه ساقی مانده است ، نی حال مستی ..
در این خُم خانه جز جامی مرا نیست ،
چه می پرسی ؟ ز ما کوی و نشانش ...
از ان دلبر به جز نامی مرا نیست ،
قسم بر چشم یار و مستی او ...
چنان افتاده ام گامی مرا نیست ،
نه قاصد درمیانست و نه پیکی ...
نه بختی و ، نه فرجامی ، مرا نیست ،
ز اشک نا امیدی خسته گشتم ....
مپرس حالم ، سر انجامی مرا نیست ،
به اخِر می رسد شعرم به دفتر ...
نه شوقی و ، نه الهامی ، مرا نیست ،
چو مر غ پر شکسته زیر باران ....
گمانم مرده ام ، دامی مرا نیست ،
به زخم عشق ، #راحم نیمه جانست ...
به جز دیوانگی ، نامی مرا نیست ،
#راحم_تبریزی
دعوتید به _👇👇👇👇
@khazan_rahem
.
نه پری است کزان ، راه سفر ، ساز کنیم ...
نه دلی است کزان ، عشق به اعجاز کنیم ،
کی شود یار سفر کرده ی ما باز اید ؟
هرچه در پرده نهانست ، بر او باز کنیم ،
#راحم_تبریزی
دعوتید به _👇👇👇👇
@khazan_rahem
.
#یاد_باد
یاد باد انکه شبی تا به سحر با ما بود ....
در میان من و او خنده ی بی پروا بود ،
بگذریم ، راز نهانست ، نهانی خوشتر ...
معنی عشق در این مسئله ناپیدا بود ،
شَکّر وپسته ی خندان چه میدانی چیست ؟
باده ی جام لبش شکّر وُ صد مینا بود ،
اختری بود ، جهان روشن از او بود ، از او ...
سالها دیده ی ما ، از کرمش بینا بود ،
چشم چون ماه وقمر بود، رخش چهره ی گل ...
قصه ی عشق همه از دل پر شیدا بود ،
تا سحر صحبت از ان چشم خمارش میرفت ...
شرح این قصه درازست ، حکایتها بود ،
آیتی بود ز فردوس و پیامی ز صبا ...
دامن و دیده ام از عشق پر از معنا بود ،
پیش تیر نگهش سینه سپر میکردیم ...
بهر جامِ گهرش ، فکر دگر بر پا بود ،
رفت بر باد فنا ، مستی ما آخِر شد ...
آخِر هستی #راحم ز ازل پیدا بود ،
#راحم_تبریزی
دعوتید به _👇👇👇👇
@khazan_rahem
Rahem Tabrizi-Yadbad.mp39.40 MB
.#حضرت_عشق
سالهاست ، دل را خبر ، از عطرِ گیسوی تو نیست ،
چشم ودل را ، صبحگاهان ، طلعت روی تو ، نیست ،
نیست در عالم گلی ، همچون جمال روی تو ،
جان و دل راا ، قبله ای مانند ابروی تو نیست ،
نیمه جانم ، لیک دردت را ، به جانم میکشم ،
چشم آهو را به عالم ، راز جادوی تو نیست ،
چون کنم ؟ بی چاره گشتم ، از غم هجران تو ،
مانده ام ، بادرد بی درمان ، چو داروی تو نیست ،
از درِ خویش مَرانَم ، ای مرا ، #حضرت_عشق ،
از دلم دیوانه تر ، دیوانه در کووی تو نیست ،
خود به پای خود شبی خوابم گذر کن چون شود ؟
دیده را در خواب هم ، جز خال هندوی تو ، نیست ،
نیست ماارا در ثنایت خاموشی را ، اختیار ،
هر دو دیده کور باادا ، گر دمی سووی تو، نیست ،
عطر و بوی باده دارد ، شهد آن لعل لبت ،
نِی غلط گفتم ، ببخشا ، باده را ، بوی تو نیست ،،
یک دمی ما را ز خود بِستان ، ز جوی شکّرین ،
بر گمانم ، کوثر هم ، گیرا تر از ، جوی تو نیست ،
خیمه زد این دل به حاجت ، در کمند زلف تو
سایه سار عشق را ، زیبا تر از موی تو نیست ،
گر نماز عشق را، #راحم به ابروی تو خواند ،
و.🌸🌿
شعرو صدا .. #راحم_تبریزی
دعوتید به _👇👇👇👇
.
@khazan_rahem
Rahem Tabrizi-Hazrate Eshgh.mp311.15 MB
.#قسم
هوا هوای تو است وُ ، زمان زمانِ تواست ...
زبان ز کان وجودم ، همه بیان تواست ،
ز روسیاهی بخت خود ، هماره حیرانم ...
چرا که گدای فقیرت در استان تواست
ز نور تو شِکُفَد ، تمام غنچه و گل ....
هزار ترانه ز بلبل همه نشان تواست ،
منم خرابه نشین و تویی به صدر نشین ...
بیا بیا که دوعالم ، ز سایبان تو است ،
هماره دیده ی گریان ، از آن به دنبالست ...
که قبله ی نظرش ، به آشیان تواست ،
نسیم لطف بهار و گل و شکوفه ی عشق ...
که در بساط دو عالم ، همه زآن تو است ،
تویی ترانه ی عشق و تویی بهانه ی عشق ...
سپهر واختر و خورشید ، ز کهکشان تواست
قسم به چشم سیاهت قسم به عارض تو ...
حدیث اشک روانم ، همه روان تواست ،
بگو ، اشاره بفرما ز جان خود برهم ...
هزار جان گرامی ، همه ز جان تواست ،
نگاه ما به پیامی ز عشق خرسند است ...
خوشا به دیده #راحم که خون فشان تواست ،
#راحم_تبریزی
دعوتید به _👇👇👇👇
@khazan_rahem
.#دیوانه_من
از سر سودای تو ، سرگشته وُ دیوانه من ...
از فراقت گوشه ی میخانه ها ، مستانه من ،
شد نشانم در زبانِ خاص وعام دیوانه ای ...
خود نمی دانم ، کی ام ، دیوانه ؟ یا ، فرزانه من ؟
از غمت دیوانه گشتم بد تر از مجنون شدم ...
خوف بد نامی ندارم ، قصه و افسانه من ،
دیده ام پر اشک ، دل خونین ، حدیثم نام تو ...
اینچنین در کوی حسرت عاشق و بیگانه من ،
باور ما نیست چرخ ، اینگونه ویرانم کند ....
بدتر از ویرانه ها ، ، ویرانه از ویرانه من ،
سوختم از اتش هجران نشد کامی به دل ....
مانده ام ، شمعم ؟ چه هستم ؟ آتشم ؟ پروانه من ؟
دانه های اشک من یاقوت شد از درد عشق ...
آشنایی میکنم ، با دُرّ و با دردانه من ،
#راحمم ، وصل تو را خواهم به هر راهی که هست ...
هر چه میخواهی بگو ، دیوانه من ، دیوانه من ،
#راحم_تبریزی
دعوتید به _👇👇👇👇
@khazan_rahem
#خزان
باز چشمم به رهت ، دلنگرانست بیا ...
در هوای دل ما فصل خزانست بیا ،
دل ز حسرت به لبم آمد وُ طاقت بشکست ،
قصه کوته کُنَمَت ، نعره زنانست بیا ،
نشکنم تا به ابد عهد تو وُ توبه ز مِی ..
خون دل ، زردی رخ ، رو به عیانست بیا ،
بی تو ای ماهترینم چه کنم با هجران ،
تا پسین لحظه شب اشک روانست بیا ،
این چنین خانه خرابم مکن از دست فراق ،
یاد ان نرگس مستانه به جانست بیا ،
سوختم سوختم از هجر ، به فریادم رس ،
در سرا پرده ی دل ،چون وُ چنانست بیا ،
من ندیدم به پریشانی خود، در عالم ،
زخم بر زخم نزن ، اشک روانست بیا ،
ذکر من نام دلارام تو است، شب همه شب ،
این چنینست غمت ، ورد زبانست بیا ،
هیچ عاشق نکند ، اینهمه آشوب وُ فغان ،
کار از گریه گذشت ، آه و فغانست بیا ،
از من ای آهوی جان ،، صبر توقع منما ،
عمر #راحم نه بهار است خزانست بیا ،
شعر وصدا 👇
#راحم_تبریزی (فرجیان )
دعوتید به _👇👇👇👇
@khazan_rahem
Rahem Tabrizi-Khazan.mp310.64 MB
اختر خطة مختلفة
تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.