cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

ندای آزادی

سازمان رسانه ای ندای آزادی (سرنا) وبسایت: nedayeazadi.net اینستاگرام: www.instagram.com/nedayeazadinet یوتیوب: www.youtube.com/@nedayeazadinet توییتر: www.twitter.com/nedayeazadinet تماس با ما : [email protected]

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
1 332
المشتركون
-124 ساعات
+297 أيام
+4530 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

Photo unavailableShow in Telegram
🟡پاسخ دبیرکل جدید نهضت آزادی ایران به پیام تبریک دکتر حسین موسویان @nedayeazadinet بسمه تعالی جناب آقای دکتر حسین موسویان رییس محترم شورای مرکزی جبهه ملی ایران از پیام تبریک و حسن نظر‌جنابعالی ‌سپاسگزارم. عنایت و تاکید‌تان بر راه زنده‌یاد دکتر محمد مصدق، آزادی، استقلال، یکپارچگی سرزمین و استقلال نهاد دین، از اصول و اهداف نهضت آزادی ایران بوده و همچنان امروز نیز با‌ رویکرد «اصلاحات جامعه محور» ادامه دارد. امید است این اهداف و سوابق مشترک زمینه همفکری و همکاری بیش از پیش را فراهم آورد. موفقیت جنابعالی و جبهه ملی ایران را در راه تحقق آزادی ها و حقوق اساسی ملت از خداوند رحمان خواستارم. محمد حسین بنی‌اسدی دبیرکل نهضت آزادی ایران ٢١ خرداد١۴٠٣ 🌍ندای آزادی در شبکه های اجتماعی: 🌐🌐🐦🌐▶️@nedayeazadinet 🌐 nedayeazadi.net 🆔@nedayeazadinet | ندای آزادی
إظهار الكل...
👍 2
Photo unavailableShow in Telegram
بورل عملیات نجات گروگان‌های اسرائیلی را قتل‌عام نامید درحالی که بسیاری از مردم اسرائیل بازگشت چهار گروگان از نوار غزه را جشن می‌گیرند، فلسطینی‌ها از شمار بالای قربانیان پس از عملیات آزادسازی ارتش اسرائیل شکایت دارند. این عملیات اسرائیل، انتقادهای بین‌المللی زیادی به دنبال داشته است. جوزپ بورل، دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا، از "قتل‌عام غیرنظامیان" سخن می‌گوید. بنوشتهء دویچه وله، در مورد شمار قربانیان گزارش‌های مختلفی منتشر شده است. سازمان افراطی و تروریستی حماس روز یکشنبه ۹ ژوئن (۲۰ خرداد) ادعا کرد در حملات اسرائیل به نُصیرات ۲۷۴ نفر کشته و صدها نفر زخمی شدند. از سوی دیگر، سخنگوی ارتش اسرائیل از کشته شدن کمتر از ۱۰۰ نفر خبر داد. این اطلاعات را نمی‌توان به طور مستقل تأیید کرد. "مثله کردن و سوزاندن" واژه "قتل‌عام" غیرنظامیان نیز از سوی فلسطینی‌ها به کار گرفته شد. تصاویری از مجروحان و کشته‌ شدگان غرق در خون در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شده است. این گزارش‌ها می‌گویند که در زمان عملیات آزادسازی اسرائیل در محله آوارگان نصیرات، بسیاری از مردم در یک بازار در رفت‌وآمد بودند. کارین هاستر از سازمان امدادرسانی پزشکان بدون مرز گفت: «ما طیف وسیعی از جراحات جنگی را داشتیم.» او از "قطع عضو، مثله کردن و آسیب‌های مغزی تروماتیک تا شکستگی استخوان و البته سوختگی‌های شدید" صحبت کرد. هاستر در بیمارستان الاقصی، یکی از معدود کلینیک‌های باقی مانده در نوار غزه کار می‌کند. هاستر گفت: «بعضی از بچه‌ها پدر و مادرشان را صدا می‌زدند و بسیاری از آنها فریاد نمی‌زدند زیرا در شوک به سر می‌بردند.» دانیل هاگاری، سخنگوی ارتش اسرائیل گفت که نیروهای ویژه در تمام طول عملیات زیر آتش بوده‌اند. فلسطینی‌های مسلح نیز از راکت‌های آر‌پی‌جی علیه این نیروها استفاده کردند. هاگاری گفت که "این یک عملیات در وسط یک محله غیرنظامی صورت گرفت" و جنگجویان حماس به عمد درون خانه‌هایی پنهان شده بودند که "در آن غیرنظامیان و همچنین نگهبانان گروگان‌ها حضور داشتند". "کانون تروما" جوزپ بورل، دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا از آزادی گروگان‌های اسرائیلی استقبال کرد، اما در شبکه اجتماعی اکس (توییتر سابق) نوشت: «حمام خون باید فوراً پایان یابد. گزارش‌ها از غزه درباره قتل‌عام غیرنظامیان وحشتناک است.» مارتین گریفیث، هماهنگ‌کننده کمک‌های اضطراری سازمان ملل نیز در شبکه اجتماعی اکس از صحنه‌های خیابانی با "جسدهای پوشیده روی زمین" گزارش داد. او افزود: «اردوگاه پناهندگان نصیرات کانون ترومای لرزه‌ای است که مردم غیرنظامی غزه همچنان از آن رنج می‌برند.» گریفیث خواستار آتش‌بس و آزادی همه گروگان‌ها شد. مقامات ترکیه نیز این عملیات در نوار غزه را به شدت محکوم و اسرائیل را به "جنایات جنگی" متهم کردند. وزارت خارجه این کشور در آنکارا روز یکشنبه ۹ ژوئن (۲۰ خرداد) بدون اشاره به آزادی گروگان‌ها اعلام کرد: «اسرائیل با این حمله بربرمنشانه اخیر، مورد دیگری به فهرست جنایات جنگی خود افزود.» اقتباس از: دویچه وله 🌍ندای آزادی در شبکه های اجتماعی: 🌐🌐🐦🌐▶️@nedayeazadinet 🌐 nedayeazadi.net 🆔@nedayeazadinet | ندای آزادی
إظهار الكل...
👍 1👎 1
بورل عملیات نجات گروگان‌های اسرائیلی را قتل‌عام نامید درحالی که بسیاری از مردم اسرائیل بازگشت چهار گروگان از نوار غزه را جشن می‌گیرند، فلسطینی‌ها از شمار بالای قربانیان پس از عملیات آزادسازی ارتش اسرائیل شکایت دارند. این عملیات اسرائیل، انتقادهای بین‌المللی زیادی به دنبال داشته است. جوزپ بورل، دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا، از "قتل‌عام غیرنظامیان" سخن می‌گوید. بنوشتهء دویچه وله، در مورد شمار قربانیان گزارش‌های مختلفی منتشر شده است. سازمان افراطی و تروریستی حماس روز یکشنبه ۹ ژوئن (۲۰ خرداد) ادعا کرد در حملات اسرائیل به نُصیرات ۲۷۴ نفر کشته و صدها نفر زخمی شدند. از سوی دیگر، سخنگوی ارتش اسرائیل از کشته شدن کمتر از ۱۰۰ نفر خبر داد. این اطلاعات را نمی‌توان به طور مستقل تأیید کرد. "مثله کردن و سوزاندن" واژه "قتل‌عام" غیرنظامیان نیز از سوی فلسطینی‌ها به کار گرفته شد. تصاویری از مجروحان و کشته‌ شدگان غرق در خون در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شده است. این گزارش‌ها می‌گویند که در زمان عملیات آزادسازی اسرائیل در محله آوارگان نصیرات، بسیاری از مردم در یک بازار در رفت‌وآمد بودند. کارین هاستر از سازمان امدادرسانی پزشکان بدون مرز گفت: «ما طیف وسیعی از جراحات جنگی را داشتیم.» او از "قطع عضو، مثله کردن و آسیب‌های مغزی تروماتیک تا شکستگی استخوان و البته سوختگی‌های شدید" صحبت کرد. هاستر در بیمارستان الاقصی، یکی از معدود کلینیک‌های باقی مانده در نوار غزه کار می‌کند. هاستر گفت: «بعضی از بچه‌ها پدر و مادرشان را صدا می‌زدند و بسیاری از آنها فریاد نمی‌زدند زیرا در شوک به سر می‌بردند.» دانیل هاگاری، سخنگوی ارتش اسرائیل گفت که نیروهای ویژه در تمام طول عملیات زیر آتش بوده‌اند. فلسطینی‌های مسلح نیز از راکت‌های آر‌پی‌جی علیه این نیروها استفاده کردند. هاگاری گفت که "این یک عملیات در وسط یک محله غیرنظامی صورت گرفت" و جنگجویان حماس به عمد درون خانه‌هایی پنهان شده بودند که "در آن غیرنظامیان و همچنین نگهبانان گروگان‌ها حضور داشتند". "کانون تروما" جوزپ بورل، دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا از آزادی گروگان‌های اسرائیلی استقبال کرد، اما در شبکه اجتماعی اکس (توییتر سابق) نوشت: «حمام خون باید فوراً پایان یابد. گزارش‌ها از غزه درباره قتل‌عام غیرنظامیان وحشتناک است.» مارتین گریفیث، هماهنگ‌کننده کمک‌های اضطراری سازمان ملل نیز در شبکه اجتماعی اکس از صحنه‌های خیابانی با "جسدهای پوشیده روی زمین" گزارش داد. او افزود: «اردوگاه پناهندگان نصیرات کانون ترومای لرزه‌ای است که مردم غیرنظامی غزه همچنان از آن رنج می‌برند.» گریفیث خواستار آتش‌بس و آزادی همه گروگان‌ها شد. مقامات ترکیه نیز این عملیات در نوار غزه را به شدت محکوم و اسرائیل را به "جنایات جنگی" متهم کردند. وزارت خارجه این کشور در آنکارا روز یکشنبه ۹ ژوئن (۲۰ خرداد) بدون اشاره به آزادی گروگان‌ها اعلام کرد: «اسرائیل با این حمله بربرمنشانه اخیر، مورد دیگری به فهرست جنایات جنگی خود افزود.» اقتباس از: دویچه وله 🌍ندای آزادی در شبکه های اجتماعی: 🌐🌐🌐🌐🌐@nedayeazadinet 🌐 nedayeazadi.net 🆔@nedayeazadinet | ندای آزادی
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
🐹 همستر: انگشتان بی‌صاحب 🖋سردار فتوحی ارسطو می‌گفت «کشاورزی و باغداری شغل های بسیار لذت‌بخشی برای افراد هستند زیرا در این شغلها تولد و مرگ و همچنین فرایند زندگی(گیاهان و میوه‌ها) را می‌شناسند. دامداران با توجه به سرو کار داشتن آنها با حیوانات، انسانهای بسیار شجاعی هستند و حتی معتقد بود مدیریت یک جامعه جمهوری‌خواه (همان دموکراسی‌خواه) بهتر است بر عهده این سه صنف باشد». آنان (کشاورز، دامدار و باغبان) تمامی اعضای بدنشان (دست، پا، سر، ذهن و ...) کار می‌کند و بدن متوازن و هماهنگ بود. در جهان مدرن این بدن تکه‌تکه شد، تنها تکه‌ای از بدن مشغول کار می‌شود. کارگری در کارخانه صبح تا شب روی صندلی می‌نشیند و فقط پیچ را سفت می‌کند. کارمندی صبح تا شب با انگشتش فقط دکمه کامپیوتر را برای عبور مسافران می‌زند و ... بر همین اساس بدن در جامعه مدرن تکه‌تکه شد. تکه‌هایی از آن بی‌مصرف شد و تکه‌هایی از آن از فرط کاری به زودی فرسوده شد. اما این تکه‌تکه شدن به اوج خود رسید به طوری که انگشتان نیز از هم فاصله گرفتند. در دنیای سنتی انگشت به ندرت به تنهایی به کار می‌رفت و حتی انگشت به تنهایی، بیشتر معنای منفی داشت داشت (مثل انگولک کردن، انگشت در بینی یا حتی صورت و...) و انگشتان در هماهنگ با هم معمولاً کاری را انجام می‌دادند. اوج جهان مدرن، می‌توان اوج فشار بر انگشتان نامید و آغاز این فشار، در سال ۱۸۸۸ توسط کداک برای تبلیغ دوربین براونی بود که نوشته بودند «با یک انگشت فشار بده، بقیه‌اش با ما». با همه‌گیر شدن سواد نوشتن، انگشت درگیر شد. با اختراع کامپیوتر و موبایل نیز فشار بر انگشتان تشدید شد. امروزه دیگر همه چیز حول انگشت می‌چرخد: انگشتر ازدواج، انتخابات، ازدواج، وام، خرید و فروش‌ها، انوع شغلها از جمله بانکداری، بیمه‌گری و ... هر فشاری که بر انگشت وارد می‌کنید چیزی را تأیید یا رد می‌کنید. مثلاً با فشار دادن انگشتتان بر ضمانت‌نامه، تأیید می‌کنید که ضامن کسی شده‌اید، یا وقتی لایک می‌کنید یعنی تأیید می‌کنید و ... ولی با وجود اینکه در جهان مدرن هر روز بیشتر انگشتان ما تحت فشار کاری (بخصوص برای تأیید) بوده است و از سایر قسمت‌های بدن بیشتر استثمار شده است، یعنی تحت حاکمیت ذهن و سایر اعضای بدن قرار می‌گیرد. ولی در «همستر» دیگر انگشتان عضو بدن نیستند، زیرا اصلا ارتباطی با ذهن و سایر اعضاء ندارند گویی انگشتان یتیم شده‌اند که از بدن جدا شده‌اند یا گویی ما اضافی هستیم. انگشتان دقیقا زمانی شروع به کار می‌کند که تفکر و اندیشه می‌ایستد. پس بی‌روح می‌شوند. لذا انگشتان "همستری" سرگردان رویِ صفحه موبایل رها شده است و بی‌حس و بی‌اختیار است، مچاله شده و بر خود لولیده است. هرز شده و اقتدار ندارد. ریتم بیش از حد یکنواخت و طوطی‌وار انگشتان بر روی موبایل، به معنای سرکوب کل لذت‌ها، شجاعت‌ها و اندیشیدن‌هاست که زمانی با باغداری و ... کسب می‌شد. انسان همستری، انسانی است مدام با انگشتش «تأیید می‌زند» ولی چرایی و چگونگی آن را نمی‌فهمد بلکه آلوده به ریتم "تأییدکردن" با انگشتان است. چنین انسانی زندگی را باخته است. منبع: جامعه‌شناسی 🌍ندای آزادی در شبکه های اجتماعی: 🌐🌐🐦🌐▶️@nedayeazadinet 🌐 nedayeazadi.net 🆔@nedayeazadinet | ندای آزادی
إظهار الكل...
👏 1
00:39
Video unavailableShow in Telegram
❗️اعلام رسمی اسامی کاندیداهای تایید صلاحیت‌شده توسط شورای نگهبان (به ترتیب الفبا) مسعود پزشکیان مصطفی پورمحمدی سعید جلیلی علیرضا زاکانی سید امیرحسین قاضی‌زاده محمدباقر قالیباف 🌍ندای آزادی در شبکه های اجتماعی: 🌐🌐🐦🌐▶️@nedayeazadinet 🌐 nedayeazadi.net 🆔@nedayeazadinet | ندای آزادی
إظهار الكل...
Rec 0029.mp410.20 MB
🔵تجربه تلخ خالص‌سازی 🖋بدرالسادات مفیدی 📌درحال حاضر خواسته اکثریت به‌رغم عدم مشارکت در انتخابات اخیر، #براندازی نظام حاکم نیست؛ چراکه از یک طرف از رقم زدن انقلابی دیگر و تکرار تجربه نابسامانی و به‌هم‌ریختگی در زیرساخت‌های کشور هراس دارند و از طرفی دیگر به #اپوزیسیون نظام اعتمادی ندارند، درعین حال اما عملکرد حکومت در تحمیل خواسته‌های خود بر مردم و نیز ناتوانی‌اش در اداره کشور را تأیید نمی‌کنند و ترجیح آنان به‌کارگیری روش‌هایی نرم برای اصلاح امور است. 📌از فردای پیروزی انقلاب، حذف دیگران آغاز شد و طی روندی ۴۵‎ساله رو به تزاید گذاشت تا به وضعیت امروز، یعنی #یکدستی کامل در تمامی ارکان مدیریتی کشور اعم از لایه‌های بالایی، میانی و پایین رسیدیم که اینک در نبود شایستگان در مصادر کلیدی کشور، ابرچالش‌هایی چون تورم مزمن بالای ۳۵% در ۷سال اخیر، قرار گرفتن ۲۸میلیون نفر زیر خط فقر، بحران در روابط خارجی، کاهش نگران‌کننده سرمایه‌های اجتماعی، فساد افسارگسیخته که هر روز ابعاد جدیدی از آن آشکار می‌شود، ناتوانی روزافزون دولت رسمی در مدیریت جامعه، قدرت فزاینده نهادهای موازی که به‌تدریج امور مملکت را در دست گرفته‌اند، بحران منابع آب و محیط زیست، آسیب‌ها و نابهنجاری‌های اجتماعی و … را شاهد هستیم. 📌اگر از حذف طیف وسیعی از نیروها و جریانات سیاسی اعم از نیروهای ملی تا گروه‌های مسلح رادیکال در سال‌های اولیه بعد از انقلاب که بخشی از آن اجتناب‌ناپذیر و اقتضای آن مقطع زمانی بود بگذریم، قابل تأمل است بخش بزرگی از حذف سرمایه‌های انسانی که از ۵سال پیش با صدور بیانیه #گام_دوم_انقلاب تحت عنوان #خالص‌سازی شتاب بیشتری یافت، در آستانه هر انتخاباتی توسط #شورای_نگهبان و مجریان صورت گرفته و درواقع هرچه جلوتر آمدیم دایره اختیارات هیئت‌های نظارت و اجرایی انتخابات در حذف منتقدان و مخالفان جریان حاکم گسترش یافته است. 📌شاید یکی از دلایل مهم قهرِ جمعیتِ بالایی از مردم در این دوره انتخابات را اعتراض به روند حذف و تنگ‌نظری‌های جریان حاکم و عدم اجازه حضور سلایق مختلف فکری-سیاسی در انتخابات دانست که حاصل آن رقم خوردن پایین‌ترین میزان مشارکت در مقایسه با دوره‌های قبلی انتخابات مجلس بود.چنانکه بنابه آمار منابع رسمی از ۶۱میلیون ایرانی واجد شرایط رأی دادن، فقط ۲۵میلیون نفر یعنی قریب به ۴۱% پای صندوق‌های رأی آمدند و قابل‌توجه آنکه ۸% از این میزان مشارکت، آرای باطله را تشکیل می‌داد. 📌رفتار سخت‌گیرانه و خشن این روزهای حکومت در برخورد با #حجاب زنان و از سرگیری دور تازه فعالیت #گشت_ارشاد در قالب #طرح_نور را هم می‌توان دلیلی بر این ادعا دانست که در حال حاضر امید به هرگونه اصلاح یا تغییر نظر در نحوه حکمرانی و فراهم کردن بستر برای حضور همه سلایق در ساختار قدرت در ایران رنگ باخته و به نظر می‌رسد جریان حاکم برای حفظ و بقای خود و با اتکا به نیروهای وفادارش، وجود هر منتقدی را برنتافته و بعضاً برانداز می‌خواند و ذره‌ای حاضر به عقب‌نشینی از برنامه خالص‌سازی نیست. 📌شاید اکنون کم‌هزینه‌ترین راه، شکل‌گیری و تقویت نهادهای مدنی و اجتماعی باشد که پیش از این در مقاطعی به‌ویژه در دوره ۸ساله دولت اصلاحات نقش‌آفرینی مؤثری در پیگیری مطالبات مردم داشتند. این نهادها به دلیل تنگ‌نظری‌ها و خودی و غیرخودی کردن‌ها، سال‌هاست که در ایران با محدودیت‌ها و موانع جدی مواجه بوده‌اند، بطوری‌که بسیاری از آن‌ها بتدریج کنشگری مدنی خود را کنار گذاشته و یا برخی دیگر توسط جریان حاکم منحل شده‌اند. در هر صورت به نظر می‌رسد هرگونه چاره‌اندیشی جز از طریق نهادهای مدنی، ممکن است به رادیکالیزه کردن فضای کشور و به‌کارگیری شیوه‌های تقابلی و خشونت‌آمیز منجر شود؛ بنابراین ضروری است نیروها و کسانی که دغدغه ایرانی آباد و آزاد را دارند، تلاش کنند تا در قالب تشکیل نهادهای مدنی کوچک و یا با بازسازی نهادهای مدنی ضعیف به سمت برخورداری از زبان و ادبیاتی مشترک و درک متقابل از یکدیگر حرکت کرده و ضمن شناسایی مسائل کشور، جامعه، اقوام و اقشار مختلف در مرحله اول به تقویت توانمندی‌ها و روحیه خود بپردازند. 🔗لینک متن کامل #بدرالسادات_مفیدی #زن_زندگی_آزادی #اپوزیسیون #یکدست‌سازی 🌍ندای آزادی در شبکه های اجتماعی: 🌐🌐🐦🌐▶️@nedayeazadinet 🌐 nedayeazadi.net 🆔@nedayeazadinet | ندای آزادی
إظهار الكل...
تجربه تلخ خالص‌سازی - بدرالسادات مفیدی

شاید تا چند سده قبل بنیه نظامی، وسعت سرزمینی و منابع و ذخایر طبیعی در رشد و آبادانی کشورها نقش اول را داشتند، اما نظریه‌های معتبر دنیای امروز مهم‌ترین عامل توسعه و پیشرفت کشورها را نیروی انسانی معرفی می‌کنند. در عمل و تجربه نیز می‌توان تأثیرگذاری این عامل را در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته دید. این در حالی است که در ایران، سرنوشت نیروی انسانی، بدون توجه به تخصص و شایستگی و نیاز کشور، همواره در دایره خودی-غیرخودی تعیین می‌شود و اگر جز دیگری باشد به تیغ تیز حذف سپرده می‌شود. چنانکه از فردای پیروزی انقلاب اسلامی،…

🟦مدیرعامل والمارت کاندیدای ریاست جمهوری نمی‌شود 🖋محمدرضا اسلامی مولوی بیت زیبایی دارد که شرح احوال این روزهای ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری است: «شکر که آن ماه را هر طرفی مشتری است!»/نیست ز دلّالِ گفت،رونقِ بازار من مولوی به کنایه میگوید:نگاه کنید و ببینید که همه مشتریِ"آن ماه"هستند.این حکایتِ جایگاه ریاست جمهوری در کشور ماست که از بذرپاش تا آخوندی و زاکانی…همه مشتریِ نشستن بر این صندلی هستند.سوالی که پیش می آید اینست که آیا در ده ها سال گذشته شنیده شده که مدیرعامل تویوتا کاندیدای نخست وزیری در ژاپن بشود؟یا اینکه مدیرعامل اَپل(یا مدیرعامل والمارت)کاندیدای ریاست جمهوری در آمریکا بشوند؟خیر.چرا همه راهها به رم ختم میشود؟ در کشور ما تفکر غالب،«نگاه دولتی» به اداره امور کشور است.تنها امر جذاب و تنها راهکار«منشاء اثر» بودن/شدن(و حتی تنها راه توسعه فردی!)«وصل شدن» به امر حاکمیتی است.مدیرعامل والمارت و اپل کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا نمیشوند چون باور دارند کاری که میکنند«مهمتر از ریاست جمهوری» است. آنچه که آنها در عرصه بخش خصوصی انجام میدهند چنان وسیع و اثرگذار است که هرگز به صندلی ریاست جمهوری فکر هم نمیکنند.«همه راهها»به رم ختم نمیشود و توسعه فردی/اثرگذاری اجتماعی به ریاست جمهوری ختم نمی شود؛بلکه عرصه های وسیعی برای«کار»وجود دارد.گردش مالی آرامکو عربستان از فروش نفت در سال۲۰۲۲ معادل۵۳۵ میلیارد دلار بوده درحالی که گردش مالی شرکت آمازون در سیاتل ۵۷۴ م. د. بوده است!(چنین عرصه ای از کار در بخش غیردولتی شکل گرفته) اسماعیلی،وزیر ارشاد است و در تمام عمرش به غیر از جایگاه دولتی،هرگز منشاء اثر ویژه ای نبوده،لذا حالا اگر بخواهد«کاری»کند (یا مطرح شود) چاره ای به غیر از کاندیدای ریاست جمهوری شدن ندارد.«گزینه دیگری»ندارد!او مثل مدیرعامل هوندا نیست که سالها هدایت پیچیده ترین بنگاه صنعتی-اقتصادی را انجام داده باشد و امروز برای«۳۰سالِ آینده هوندا»برنامه و کار دارد. مدیرعامل نیسان بودجه ای را مدیریت می کند که ۳۱برابر «بودجه شهرداری تهران»است.اما زاکانی اگر میخواهد کاری کند،فقط از مسیر«امر حاکمیتی»(نمایندگی مجلس و شهرداری) است و هرگز توان/انگیزه شکل دادن ساختاری را نداشته که طی مثلا۳۰سال آینده منجر بشود به«نیسان یا سونی ایرانی.» ازاین منظر فرق چندانی بین بذرپاش و آخوندی نیست.اینها با اینکه دو تفکر سیاسی متفاوت دارند ولی هیچیک توان شکل دهی “ساختار"در بخش خصوصی را نداشته و ندارند.آخوندی این پتانسیل را داشت که یک شرکت پیمانکاری بین المللی ایجاد کند که رقیب پیمانکارهای ترکیه ای بشود ولی«کار»در ذهن آخوندی فقط به عرصه دولت/حاکمیت محدود می شود.بذرپاش در۲۷سالگی بدون هیچ تجربه و تخصص بر صندلی یکی از تخصصی ترین بنگاههای صنعتی کشور نشسته و مدیرعاملی یک خودروساز بزرگ«ولی دولتی»را تحویل گرفته است! او در تمام این سالها تمام سلولهای مغزش دولتی بوده و دولتی تر هم شده! لذا برای او عرصه ای به غیر از عرصه کارِ دولتی متصور نیست. در زبان فارسی،ما ایرانیان در گذشته کارهای بزرگ را«شاهکار»خطاب میکرده ایم؛یعنی کارِ شاه.اساساً پس زمینه فکری و تاریخی در ذهن ایرانی اینست که«کار بزرگ»مربوط به امر حاکمیتی است.پروژه های بزرگ مربوط به بخشی خصوصی نیست بلکه«شاه کار»است. سابقه این نگاه،تا اینجا میرسد که وحید حقانیان هم بعد از۴۵سال کار در عرصه دولتی/حاکمیتی،هنوز میخواهد مابقی سالهای زندگی را به«فعالیت دولتی» اختصاص دهد.در مختصات فکری حقانیان هرگز این مفهوم جایگاهی نداشته که«میتسوبیشیِ ایرانی» را بنیانگذاری کند. در منظومه فکری حقانیان شکل گیری هیتاچیِ ایرانی یا سامسونگ ایرانی«وظیفه دیگران»است و او هرگز گمان نمیکند که پس از۴۵سال کار دولتی چرا باید باز دوباره بیاید«در همین عرصه»کار کند؟ او از خود نمیپرسد که اگر قرار بود منشاء اثر در عرصه حاکمیت شده باشد،خب تاکنون شده بود. به بیان دیگر «اولویت ذهنیِ»حقانیان، امر دولتی است؛ دقیقا مشابه بذرپاش و آخوندی و زاکانی و دیگران.لذا فرق چندانی میان این اسامی نیست. سه سوال مشخص در انتخابات ریاست جمهوری امسال مطرح است: چرا فقط و فقط چهره های با سابقه/کارنامه دولتی در میان داوطلبان هستند؟ آیا این به نفع کشور است؟ چرا هیچیک از این انبوه نامهای علاقمندبه حضور در عرصه ریاست جمهوری هیچگاه انگیزه حضور در بخش خصوصی نداشته اند؟ و منشاء اثری در آن عرصه نبوده اند. آیا چهره های با کارنامه دولتی(که همیشه در حاشیه امن زیست دولتی بوده‌اند)،درک روشنی از مختصات دنیای جدید و چالشهای ثروت آفرینی و کارآفرینی بین‌المللی دارند؟ غایبِ این انتخابات۱۴۰۳چهره های با تفکر (کارنامه) غیردولتی است. منبع: تلگرام نویسنده (ارزیابی شتابزده) 🌍ندای آزادی در شبکه های اجتماعی: 🌐🌐🐦🌐▶️@nedayeazadinet 🌐 nedayeazadi.net 🆔@nedayeazadinet | ندای آزادی
إظهار الكل...
مدیرعامل والمارت کاندیدای ریاست جمهوری نمی‌شود محمدرضا اسلامی مولوی بیت زیبایی دارد که شرح احوال این روزهای ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری است: «شکر که آن ماه را هر طرفی مشتری است!»/ نیست ز دلّالِ گفت، رونقِ بازار من مولوی به کنایه میگوید: نگاه کنید و ببینید که همه مشتریِ “آن ماه” هستند.این حکایتِ جایگاه ریاست جمهوری در کشور ماست که از بذرپاش تا آخوندی و زاکانی… همه مشتریِ نشستن بر این صندلی هستند.سوالی که پیش می آید این است که آیا در ده ها سال گذشته شنیده شده که مدیرعامل تویوتا کاندیدای نخست وزیری در ژاپن بشود؟یا اینکه مدیرعامل اَپل (یا مدیرعامل والمارت) کاندیدای ریاست جمهوری در آمریکا بشوند؟خیر.چرا همه راهها به رم ختم می شود؟ در کشور ما تفکر غالب،«نگاه دولتی» به اداره امور کشور است.تنها امر جذاب و تنها راهکار«منشاء اثر» بودن/شدن (و حتی تنها راه توسعه فردی!)«وصل شدن» به امر حاکمیتی است.مدیرعامل والمارت و اپل کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا نمیشوند چون باور دارند کاری که میکنند«مهمتر از ریاست جمهوری» است. آنچه که آنها در عرصه بخش خصوصی انجام میدهند چنان وسیع و اثرگذار است که هرگز به صندلی ریاست جمهوری فکر هم نمیکنند.«همه راهها»به رم ختم نمیشود و توسعه فردی/اثرگذاری اجتماعی به ریاست جمهوری ختم نمی شود؛بلکه عرصه های وسیعی برای«کار»وجود دارد.گردش مالی آرامکو عربستان از فروش نفت در سال۲۰۲۲ معادل۵۳۵ میلیارد دلار بوده درحالی که گردش مالی شرکت آمازون در سیاتل ۵۷۴ م. د. بوده است!(چنین عرصه ای از کار در بخش غیردولتی شکل گرفته) اسماعیلی،وزیر ارشاد است و در تمام عمرش به غیر از جایگاه دولتی،هرگز منشاء اثر ویژه ای نبوده،لذا حالا اگر بخواهد«کاری»کند (یا مطرح شود) چاره ای به غیر از کاندیدای ریاست جمهوری شدن ندارد.«گزینه دیگری»ندارد! او مثل مدیرعامل هوندا نیست که سالها هدایت پیچیده ترین بنگاه صنعتی-اقتصادی را انجام داده باشد و امروز برای«سی سالِ آینده هوندا»برنامه و کار دارد. مدیرعامل نیسان بودجه ای را مدیریت می کند که ۳۱برابر «بودجه شهرداری تهران»است.اما زاکانی اگر میخواهد کاری کند،فقط از مسیر«امر حاکمیتی»(نمایندگی مجلس و شهرداری) است و هرگز توان/انگیزه شکل دادن ساختاری را نداشته که طی مثلا30سال آینده منجر بشود به«نیسان یا سونی ایرانی.» ازاین منظر فرق چندانی بین بذرپاش و آخوندی نیست.اینها با اینکه دو تفکر سیاسی متفاوت دارند ولی هیچیک توان شکل دهی “ساختار” در بخش خصوصی را نداشته و ندارند.آخوندی این پتانسیل را داشت که یک شرکت پیمانکاری بین المللی ایجاد کند که رقیب پیمانکارهای ترکیه ای بشود ولی«کار»در ذهن آخوندی فقط به عرصه دولت/حاکمیت محدود می شود.بذرپاش در۲۷سالگی بدون هیچ تجربه و تخصص بر صندلی یکی از تخصصی ترین بنگاههای صنعتی کشور نشسته و مدیرعاملی یک خودروساز بزرگ«ولی دولتی»را تحویل گرفته است! او در تمام این سالها تمام سلولهای مغزش دولتی بوده و دولتی تر هم شده! لذا برای او عرصه ای به غیر از عرصه کارِ دولتی متصور نیست. در زبان فارسی،ما ایرانیان در گذشته کارهای بزرگ را«شاهکار»خطاب میکرده ایم؛یعنی کارِ شاه.اساساً پس زمینه فکری و تاریخی در ذهن ایرانی اینست که«کار بزرگ»مربوط به امر حاکمیتی است.پروژه های بزرگ مربوط به بخشی خصوصی نیست بلکه«شاه کار»است. سابقه این نگاه،تا اینجا میرسد که وحید حقانیان هم بعد از۴۵سال کار در عرصه دولتی/حاکمیتی،هنوز میخواهد مابقی سالهای زندگی را به«فعالیت دولتی» اختصاص دهد.در مختصات فکری حقانیان هرگز این مفهوم جایگاهی نداشته که«میتسوبیشیِ ایرانی» را بنیانگذاری کند. در منظومه فکری حقانیان شکل گیری هیتاچیِ ایرانی یا سامسونگ ایرانی«وظیفه دیگران»است و او هرگز گمان نمیکند که پس از۴۵سال کار دولتی چرا باید باز دوباره بیاید«در همین عرصه»کار کند؟ او از خود نمیپرسد که اگر قرار بود منشاء اثر در عرصه حاکمیت شده باشد،خب تاکنون شده بود. به بیان دیگر «اولویت ذهنیِ»حقانیان، امر دولتی است؛ دقیقا مشابه بذرپاش و آخوندی و زاکانی و دیگران.لذا فرق چندانی میان این اسامی نیست. سه سوال مشخص در انتخابات ریاست جمهوری امسال مطرح است: چرا فقط و فقط چهره های با سابقه/کارنامه دولتی در میان داوطلبان هستند؟ آیا این به نفع کشور است؟ چرا هیچیک از این انبوه نامهای علاقمندبه حضور در عرصه ریاست جمهوری هیچگاه انگیزه حضور در بخش خصوصی نداشته اند؟ و منشاء اثری در آن عرصه نبوده اند. آیا چهره های با کارنامه دولتی(که همیشه در حاشیه امن زیست دولتی بوده‌اند)،درک روشنی از مختصات دنیای جدید و چالشهای ثروت آفرینی و کارآفرینی بین‌المللی دارند؟ غایبِ این انتخابات۱۴۰۳چهره های با تفکر (کارنامه) غیردولتی است. منبع: تلگرام نویسنده (ارزیابی شتابزده) 🌍ندای آزادی در شبکه های اجتماعی:
إظهار الكل...
🌐🌐🌐🌐🌐@nedayeazadinet 🌐 nedayeazadi.net 🆔@nedayeazadinet | ندای آزادی
إظهار الكل...
مدیرعامل والمارت کاندیدای ریاست جمهوری نمی‌شود محمدرضا اسلامی مولوی بیت زیبایی دارد که شرح احوال این روزهای ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری است: «شکر که آن ماه را هر طرفی مشتری است!»/ نیست ز دلّالِ گفت، رونقِ بازار من مولوی به کنایه میگوید: نگاه کنید و ببینید که همه مشتریِ “آن ماه” هستند.این حکایتِ جایگاه ریاست جمهوری در کشور ماست که از بذرپاش تا آخوندی و زاکانی… همه مشتریِ نشستن بر این صندلی هستند.سوالی که پیش می آید این است که آیا در ده ها سال گذشته شنیده شده که مدیرعامل تویوتا کاندیدای نخست وزیری در ژاپن بشود؟یا اینکه مدیرعامل اَپل (یا مدیرعامل والمارت) کاندیدای ریاست جمهوری در آمریکا بشوند؟خیر.چرا همه راهها به رم ختم می شود؟ در کشور ما تفکر غالب،«نگاه دولتی» به اداره امور کشور است.تنها امر جذاب و تنها راهکار«منشاء اثر» بودن/شدن (و حتی تنها راه توسعه فردی!)«وصل شدن» به امر حاکمیتی است.مدیرعامل والمارت و اپل کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا نمیشوند چون باور دارند کاری که میکنند«مهمتر از ریاست جمهوری» است. آنچه که آنها در عرصه بخش خصوصی انجام میدهند چنان وسیع و اثرگذار است که هرگز به صندلی ریاست جمهوری فکر هم نمیکنند.«همه راهها» به رم ختم نمی شود و توسعه فردی/اثرگذاری اجتماعی به ریاست جمهوری ختم نمی شود؛بلکه عرصه های وسیعی برای «کار» وجود دارد. گردش مالی آرامکو عربستان از فروش نفت در سال۲۰۲۲ معادل۵۳۵ میلیارد دلار بوده درحالی که گردش مالی شرکت آمازون در سیاتل ۵۷۴ م. د. بوده است! (چنین عرصه ای از کار در بخش غیردولتی شکل گرفته) اسماعیلی،وزیر ارشاد است و در تمام عمرش به غیر از جایگاه دولتی،هرگز منشاء اثر ویژه ای نبوده،لذا حالا اگر بخواهد«کاری»کند (یا مطرح شود) چاره ای به غیر از کاندیدای ریاست جمهوری شدن ندارد.«گزینه دیگری»ندارد! او مثل مدیرعامل هوندا نیست که سالها هدایت پیچیده ترین بنگاه صنعتی-اقتصادی را انجام داده باشد و امروز برای«سی سالِ آینده هوندا»برنامه و کار دارد. مدیرعامل نیسان بودجه ای را مدیریت می کند که ۳۱برابر «بودجه شهرداری تهران»است.اما زاکانی اگر میخواهد کاری کند،فقط از مسیر«امر حاکمیتی»(نمایندگی مجلس و شهرداری) است و هرگز توان/انگیزه شکل دادن ساختاری را نداشته که طی مثلا30سال آینده منجر بشود به«نیسان یا سونی ایرانی.» ازاین منظر فرق چندانی بین بذرپاش و آخوندی نیست.اینها با اینکه دو تفکر سیاسی متفاوت دارند ولی هیچیک توان شکل دهی “ساختار” در بخش خصوصی را نداشته و ندارند.آخوندی این پتانسیل را داشت که یک شرکت پیمانکاری بین المللی ایجاد کند که رقیب پیمانکارهای ترکیه ای بشود ولی«کار»در ذهن آخوندی فقط به عرصه دولت/حاکمیت محدود می شود.بذرپاش در۲۷سالگی بدون هیچ تجربه و تخصص بر صندلی یکی از تخصصی ترین بنگاههای صنعتی کشور نشسته و مدیرعاملی یک خودروساز بزرگ«ولی دولتی»را تحویل گرفته است! او در تمام این سالها تمام سلولهای مغزش دولتی بوده و دولتی تر هم شده! لذا برای او عرصه ای به غیر از عرصه کارِ دولتی متصور نیست. در زبان فارسی،ما ایرانیان در گذشته کارهای بزرگ را«شاهکار»خطاب میکرده ایم؛یعنی کارِ شاه.اساساً پس زمینه فکری و تاریخی در ذهن ایرانی اینست که«کار بزرگ»مربوط به امر حاکمیتی است.پروژه های بزرگ مربوط به بخشی خصوصی نیست بلکه«شاه کار»است. سابقه این نگاه،تا اینجا میرسد که وحید حقانیان هم بعد از۴۵سال کار در عرصه دولتی/حاکمیتی،هنوز میخواهد مابقی سالهای زندگی را به «فعالیت دولتی» اختصاص دهد. در مختصات فکری حقانیان هرگز این مفهوم جایگاهی نداشته که «میتسوبیشیِ ایرانی» را بنیانگذاری کند. در منظومه فکری حقانیان شکل گیری هیتاچیِ ایرانی یا سامسونگ ایرانی«وظیفه دیگران»است و او هرگز گمان نمیکند که پس از۴۵سال کار دولتی چرا باید باز دوباره بیاید«در همین عرصه»کار کند؟ او از خود نمیپرسد که اگر قرار بود منشاء اثر در عرصه حاکمیت شده باشد،خب تاکنون شده بود. به بیان دیگر «اولویت ذهنیِ»حقانیان، امر دولتی است؛ دقیقا مشابه بذرپاش و آخوندی و زاکانی و دیگران.لذا فرق چندانی میان این اسامی نیست. سه سوال مشخص در انتخابات ریاست جمهوری امسال مطرح است: چرا فقط و فقط چهره های با سابقه/کارنامه دولتی در میان داوطلبان هستند؟ آیا این به نفع کشور است؟ چرا هیچ یک از این انبوه نامهای علاقمند به حضور در عرصه ریاست جمهوری هیچ گاه انگیزه حضور در بخش خصوصی نداشته اند؟ و منشاء اثری در آن عرصه نبوده اند. آیا چهره های با کارنامه دولتی (که همیشه در حاشیه امن زیست دولتی بوده‌اند)، درک روشنی از مختصات دنیای جدید و چالشهای ثروت آفرینی و کارآفرینی بین‌المللی دارند؟ غایبِ این انتخابات۱۴۰۳چهره های با تفکر (کارنامه) غیردولتی است. منبع: تلگرام نویسنده (ارزیابی شتابزده) 🌍ندای آزادی در شبکه های اجتماعی:
إظهار الكل...