آن
شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد/ بنده طلعت آن باش که «آنی» دارد «آن» حقیقت رنج را در جهان می پذیرد و برای رستن از آن در پی دستاویز است. دستاویز، اندوختگی ثروتهای ذهنی و معنوی است با ادبیات، فلسفه، کتاب، موسیقی، نوشتن ، سفر، و عشق .... @drmsaadzadeh
إظهار المزيد764
المشتركون
+524 ساعات
+147 أيام
+2330 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
انسانها بیش از هر چیز دیگر، از اندیشیدن وحشت دارند، بیش از فقر، حتی بیش از مرگ!
"اندیشه" انقلاب میکند، از تخت به زیر میکشد و نابود میسازد.
امتیازات دروغین، سنتها و عرفهای جوامع، و عادات راحتطلبانهی انسانها را بدون ذرهای رحم، از دم تیغ میگذراند. هیچ قانونی را به رسمیت نمیشناسد؛ آنارشیست است! مراجع قانونی را به پشیزی نمیانگارد و بر خردِکهن نیز وقعی نمینهد.
@Anchannel1
برتراند_راسل
👍 3
Photo unavailableShow in Telegram
زین آتش نهفته که در سینه ی من است
خورشید ذره ای است که در آسمان گرفت
« حافظ»
🥰 1
دوستی و سبکباری
«چه خوش است صحبت با دوستی که در کنارش
نه مجبوری که اندیشههای خود را بسنجی
و نه گفتهها را در ترازو نهی
بلکه، بیخیال، هر چه میاندیشی بر زبان میآوری
و کاه و گندم را با هم در کف او مینهی
و بیگمان دانی که او
آن کاه و گندم را غربال خواهد کرد:
دانهی شایسته را به کار خواهد گرفت
و کاه را با نَفَسِ مهربانی به باد خواهد سپرد.»
➖دینا ماریا مولاک کرِیک
(در قلمرو زرین: ۳۶۵ روز با ادبیات انگلیسی، ترجمه حسین الهی قمشهای، ص۲۱۱، نشر سخن)
دوستی رقم زدن چنین فضای امن، اطمینانبخش و سبکی است. خلقِ فضایی که در آن کِبر و ناز و حاجب و دربانی در کار نیست و میتوانی با خاطری آسوده حدیث نفس کنی و دلت را بگشایی. کاه و گندم را در دست دوست میگذاری بیآنکه نگران پیراستن کاه از دانه باشی. و دوست بیمجامله و نفاق، کاه را به نَفَسی مهربان از دانه جدا میکند.
بیم و اضطرابی نیست. حرف میزنی فارغ از جدال و کشمکش درونی. حرف میزنی و دلت فارغ است. خطاهای سخنت، شرمسارت نمیکند. نابلدیها نگرانت نمیکند.
کدام محفل، نشست، دورهمی، دیدار، دوستانه است؟ آنجا که نیازی نیست کاه را از دانه جدا کنی. آنجا که از خطا گفتن نمیترسی.
به گفتهی حافظ:
هر که خواهد گو بیا و هر که خواهد گو بگو
کِبر و ناز و حاجِب و دربان بدین درگاه نیست
@Anchannel1
👍 1👏 1
بدبختی زمانی بیشتر می شود که با همه ی این دردها شاغل هم باشی!!!!!!!
چه روزهای وحشتناکی!!!!!!!
به خاطر همین در کلاس درس من بچه ها در زمان قاعدگی می تونستند هر دفعه ای که خواستند از کلاس خارج شوند و حتی آنهایی که دردهای شدیدی داشتند می فرستادم تا در نمازخانه ی مدرسه استراحت کنند!!!!!!!
حالا اختلالات هورمونی قبل و بعد که بماند!!!!!!!
👏 7👍 2
01:33
Video unavailableShow in Telegram
«زنها با یک درد در درونشون به دنیا میان.این تقدیر جسمانی ماست.»
❤ 3
با درود......
من با هر تقدس گرایی مخالفم و به نظرم یکی از محاسن دنیای مدرن همین است........
هویت یک انسان را با خوراک و سایر مسایل که عوض شده مقایسه نکنید......
معلوم است در زمان گذشته اینگونه بوده که زن با همسر و خانواده هویت می یافته ولی الان اوضاع فرق کرده...........
به نظرم الان نسب و سبب هم جای خود را به مانند گذشته از دست داده، و این از اقتضائات جهان مدرن است که می توان مفصل درباره آن سخن گفت.........« مریم سعدزاده»
👏 4