cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

هزار کاکُلی شاد در چشمان من است!

برای هم صحبتی ...نقدی ...نظری https://t.me/BiChatBot?start=sc-221790-RZDkcUH امضای متن های بُلندم : م.د

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
502
المشتركون
+124 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
-830 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

وای موزیکهایی که رادیو داره می‌ذاره خداست...
إظهار الكل...
🤩 2
برای اولین بار خوشحالم که تو اسنپ رادیو روشن هست...
إظهار الكل...
🤩 2
بر لبِ بحرِ فنا منتظریم ای ساقی فرصتی دان که ز لب تا به دهان این همه نیست
إظهار الكل...
🤩 6
Repost from N/a
میترسم جلو جلو ذوق کنم کنسل شه😂
إظهار الكل...
🤩 7 1
یک مدتی هست که الکنگ توی پارک و خانه‌ی بازی نظرش و جلب می‌کنه امشب توی شلوغی خانه‌ی بازی داشت با تمام اعضای بدن و تمام ده دوازده هجایی که بلده بهم میفهموند که میخواد الکلنگ سوار بشه... منم توی اون شلوغی و همهمه تلاش می‌کردم با حالت مفهوم و بلندی بهش بفهمونم که نمیشه آخر رفتم عقب دستم و روی صندلی مقابلش گذاشتم و گفتم: مامانی برای این بازی باید یه دوست داشته باشی! اون مدل عجیب خودش نگام کرد و با انگشت اشاره‌اش من و‌ نشون میداد و میزد رو صندلی... خندیدم و گفتم: نه مامان من نمیتونم جای دوستت بشینم! صدام با تک تک کلمه‌هاش توی سرم چرخید... آره مامانی از یه جایی که خیلی جای دوری هم نیست اصلا حتی از همین هجده ماهگیت به اون نقطه ای می‌رسی که باید یه دوست داشته باشی. که وقتی میری بالا با چشمهای پر از ذوق بهت نگاه کنه وقتی پایینی پاهاش و بکوبه زمین تا نذار زیاد پایین بمونی... آره مامان از یه جایی باید دوست پیدا کنی باید «دوست» داشته باشی! و این عجیب‌ترین، قشنگترین و گاهی سخت‌ترین قسمت این زندگیه... الان که کنارم دراز کشیده تو سرم به همه‌ی الکلنگ‌های بعدیش فکر میکنم... و تو دلم برای بزرگ شدنش دوست آرزو میکنم.
إظهار الكل...
8
دردهای پوستی کجا... درد دوستی کجا؟
إظهار الكل...
😢 4
Repost from N/a
ناامیدی چیزی خیلی بیشتر از غمگین بودنه وقتی غمگینی ممکنه به شادی فکر کنی به اینکه قراره یک روز ورق برگرده و همه چیز درست بشه انگار میدونی قراره یک روز جفت شیش بیاری یا حداقل میگی شایدم اینطور بشه ولی وقتی ناامیدی انگار مطمئنی که تاسات خرابه و تا پنج بیشتر نداره
إظهار الكل...
😢 3
شهریار یه مصرع داره که توش میگه...: «دارم هوای صحبت یاران رفته را» منم الان دقیقا همینم فقط با این تفاوت که جای «صحبت» از کلمه‌ی «کُشتن» استفاده کنیم.
إظهار الكل...
😢 1
فعلا تو دوره‌ای از زندگی هستم که از همه دلم گرفته...
إظهار الكل...
😢 1
این بیت بالا... تن‌زدن یعنی خاموش بودن
إظهار الكل...
2