طارق جلالیپور
«شعر؛ آخرین پناهگاهِ حسی عاطفیِ آدمیست»
إظهار المزيدلم يتم تحديد البلدلم يتم تحديد اللغةالفئة غير محددة
249
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
لا توجد بيانات30 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
به گامهای کَسان،
میبرم گمان که تویی ..
دلم زِ سینه برون شد ز بَس تَپید، بیا...
#سیمین_بهبهانی
30720
رفاقت من و سلیم مقیمی عمر چندانی ندارد؛ چند بار در کابل به دیدار هم رفتیم و قبل از اینها هم کارهایش را همیشه از مدیاها تعقیب میکردم، انسان برازنده و خبرهای است مصمم و با پشتکار بالا. اخلاقاً متعهد است و با تخصص او هم به عنوان خبرنگار و روزنامهنگار خیلیها آشنایی دارند و همچون روز روشن است. اینجا دوست دارم بحث را رها کنم و دوباره بپردازم به او. در مبحث مدیریت روی دوتا مورد یعنی"تخصص و تعهد" خیلی تاکید شده که کوتاه میخواهم به آن اشاره نمایم. در باره به تعهد صاحبنظری چنین اشاره میکند؛ اگر شخصی حاویِ تعهدِ بدونِ تخصص باشد؛ وقتی در جایگاه رفیع و در رأس یک سازمان قرار میگیرد یقیناً آن سازمان اضمحلالیت را در خود نخواهد دید به دلیل اینکه موصوف تعهد دارد و تخصص را هم میتواند به مرور کسب کند، اما کسی که تخصص داشت و عاری از تعهد بود و در جایی قرار گرفت؛ احتمال فروپاشی و هر پدیدهای خواهد بود؛ چون تخصص را میتوان فرا گرفت و تعهد و اخلاقیات آن باید در خون و سرشت یک آدم وجود داشته باشد که خوشبختانه هر دوی اینها در وجود مخاطب ما نهادینه شده و جا برای چانهزنی باقی نمیماند. سلیم مقیمی مرد واقعی برای این روزهای هرات است که حکم همان شمعِ در دلِ تاریکی را دارد، بدون انکار و درنگ. چشم بینا و گوش شنوای مردم است، مردمی که دست شان به هیج کجای این روزگار نمیرسد و سلیم مقیمی با ساخت مستندهایی که واقعیت امروز اجتماع را بازگو میکند برای خیلیها همان دست معجز است.
مشکلات امروز کشور به معنی واقعی غیر قابل حل اند؛ هیچکس از بروز این واقعیتها منکر شده نمیتواند، چه برای آنهایی که با سخافتِ تمام تن به فرار دادند و با مغالطه معامله کردند و چه برای آن عده که به صورت تقلبی در پوست دیگران خزیدند و حقوق بیبضاعتها را برای خودشان خواستند و از معرکه جان به سلامت بردند، هر دو گروه میبایست معترف باشند که چه بر سر این ملت آوردند. در این سو اما مایک سلیم مقیمی و دوربین صاف و سادهاش به خوبی این واقعیتها را پوشش میدهد و دیگران را آگاه میسازد که وضعیت کشور در غیبتِ "پسا شماها" این چنین است و ملاحظه فرمایید؛ نداری به اوج، فقر دامنگیر همه، اجتماع از هم پاشیده، قمیت کالاهای مصرفی هر روز رو به بالا، تولیدات صفر و آمار نیازمندها هر روز رو به افزایش. او به گوشِ جهانیان میرساند که حقوق بشری که شما در هر دم و باز دم سنگ آن را به سینه میزنید وجود ندارد و تا جایی که حاضر است پدری جگرگوشهاش را در قبال کمتر از پنجاه دلار بفروشد و در جای دیگر مادری به حکم نیاز اولیهی اینروزها یعنی "نان" طفل خورد سال خود را به نکاح یک آدم مسن در میآورد تا با این راهکار حد اقل زنده بودنش را تضمین کرده باشد. در بُعد دیگرِ این ناگزیریها هنرمندی حاضر است آبرو گرو بگذارد و دست نیاز و کمک را به سوی دیگران دراز کند و... سلیم مقیمی مانع بروز خیلی از این اتفاقات شده که بنده درود نثارش مینمایم و شادباش تقدیماش میکنم. او برای خیلیها سرپناه دست و پا کرده و میکند، سفرهی خیلی از این تعدد را او پهن میسازد تا پدری با شانههای افتاده از فرط خستگی پیش خانوادهاش آبرویش حفظ باشد و سر افکنده نگردد. سلیم مقیمی برای هراتیهایی که در اوج فقر و تنگدستی زندگی میکنند غنیمت است.
دمت گرم مرد.
(برما گذشت خوب و بد اما تو روزگار
فکری به حال خویش کن این روزگار نیست)
http://t.me/joinchat/AAAAAEr4bK-BA-4_jvgTDA
طارق جلالیپور
«شعر؛ آخرین پناهگاهِ حسی عاطفیِ آدمیست»
33010
دستور میدهم که پس از من به یادگار
یک دهکده به اسمِ تو حتماً بنا شود
#طارق_جلالیپور
31450
وقتی نارنجی میپوشی
مراقب دلِ پاییز باش
وقتی آبی...
هوایِ ضعف کردن خدا را داشته باش
و سبز برای من
که این روزها
سخت درگیرِ عشقم!
بگذار شکوفه دهد دست هایم
روی تنِ خیالت
بگذار بگویند معجزه ی این پاییز
همین شکوفه هاست
تا از فردا شعر هایم
با عطرِ شکوفه های پاییزی...
همه را عاشق کند.
#حامد_نیازی
30610
اختر خطة مختلفة
تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.