cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

آوینی نامه

خداوند مقربترین بندگان خویش را از میان عشاق برمی گزیند همانان که گره کور دنیا را به معجزه عشق می گشایند https://t.me/BChatBot?start=sc-295972-3UGBCgf برای حرفهای دیگر @Tasaarof

إظهار المزيد
إيران173 762لم يتم تحديد اللغةالفئة غير محددة
مشاركات الإعلانات
628
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
لا توجد بيانات30 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

اگر کربلا یک‌بار است پس آنچه در فلسطین رخ می‌دهد نامش چیست..؟! #شهید_آوینی @Te_shiin
إظهار الكل...
شب‌ قدر و تقدیر تاریخ آیندهٔ زمین.
إظهار الكل...
3.39 MB
۲۹۲ اما درباره خودمان. نباید بترسیم. حصارها تا هنگامی مفید فایده ای هستند که دزدان شب رو، بر زمین می زیند، اما آن گاه که دزدان از آسمان فرود می آیند، چگونه می توان به حصارها اطمینان کرد؟ پس باید از این اندیشه که حصارهایی بتوانند ما را از شرّ ماهواره ها محفوظ دارند، بیرون شد و « خانه را در دامنه آتشفشان بنا کرد. » باید در رو به رو شدن با واقعیت، به اندازه کافی جرئت و شجاعت داشت. غرب چنین است که در عین ضعف، بیش تر از همیشه رجز می خواند تا خود را در پناه وهم حفظ کند. جنگ کویت چنین بود و بنابراین، تنها اسیران حصارهای توهّم را به وحشت دچار کرد نه آنان که ضعف و پیری این قداره بند مفلوک را در پس اعمال و اقوالش می دیدند. می خواهم بگویم که خود ماهواره، در عالم واقع، آن همه ترس ندارد که طنین این خبر در عالم وهم: « ماهواره دارد می آید. » طنین این خبر تا آنجا هراسناک است که بسیاری، از هم اکنون فاتحه همه چیز را خوانده اند: هویت ملی، اخلاق، زبان فارسی... چنان که پیش از آمدن تلویزیون نیز سخنانی چنین در افواه بود
إظهار الكل...
۲۹۱ غرب ذاتی پارادوکسیکال دارد و این پارادوکس های پایانه ای، سرنوشت محتومی هستند که تمدن امروز به سوی آن راه می سپرده است. انفجار اطلاعات از همین ترمینال هایی است که تناقض نهفته در باطن تمدن امروز را آشکار خواهد کرد. وقتی حصارهای اطلاعاتی فرو بریزد مردم جهان خواهند دید که این دژ ظاهراً مستحکم بنیان هایی بسیار پوسیده دارد که به تلنگری فرو خواهد ریخت. قدرت غرب، قدرتی بنیان گرفته بر جهل است و آگاهی های جمعی که انقلاب زا هستند به یکباره روی می آورند؛ همچون انفجار نور. شوروی نیز تا آن گاه که فصل فروپاشی اش آغاز نشده بود خود را قدرتمند و یکپارچه نشان می داد و غرب نیز آن را همچون دشمنی بزرگ در برابر خویش می انگاشت. تنها بعد از فروپاشی بود که باطن پوسیده و از هم گسیخته شوروی آشکار شد
إظهار الكل...
۲۸۹ دهکده جهانی واقعیت پیدا کرده است، چه بخواهیم و چه نخواهیم، و ماهواره ها مرزهای جغرافیایی را انکار کرده اند. این همان دهکده ای است که گرگوار سامسا در آن چشم باز کرده است. این همان دهکده ای است که مردمانش صورت مسخ شده « کرگدن » های اوژن یونسکو را پذیرفته اند. همان دهکده ای که مردمانش « در انتظار گودو » هستند. این همان دهکده ای است که در آن مردمان را به یک صورتِ واحد قالب می زنند و هیچ کس نمی تواند از قبول مقتضیات تمدن تکنولوژیک سر باز زند. این همان دهکده ای است که بر سر ساکنانش آنتن هایی روییده است که یکصد و پنجاه کانال ماهواره ها را مستقیماً دریافت می کنند. این همان دهکده ای است که در آن روبوت ها عاشق یکدیگر می شوند. این همان دهکده ای است که در آن « ترمیناتور دو » به سی سال قبل باز می گردد و خودش را از بین می برد. این همان دهکده ای است که در آن «بَت من» و «ژوکر» با هم مبارزه می کنند. این همان دهکده ای است که در تلویزیون هایش دختران شش ساله را آموزش جنسی می دهند، همان دهکده ای که در آن گوسفندهایی با سر انسان و انسان هایی با سر خوک به دنیا می آیند. این همان دهکده ای است که در آن تابلوی « مسیح از ورای ادرار » ماه ها توجهات همه رسانه های گروهی را به خود جلب می کند. این همان دهکده ای است که در آن دویست و چهل و شش نوع تجاوز جنسی رواج دارد... اما عجیب اینجاست که باز هم این همان دهکده ای است که در زیر آسمانش بسیجیان در رَمل های فکه زیسته اند، همان دهکده جهانی که در نیمه شب هایش ماه، هم بر کازینوهای « لاس وِگاس » تابیده است و هم بر حسینیه « دوکوهه » و گورهایی که در آن بسیجیان از خوف خدا و عشق او می گریسته اند. دنیای عجیبی است، نه؟
إظهار الكل...
۲۸۸ شهروندِ مطیع کسی است که وجود فردی اش مستحیل در جامعه ای است که پیرامون او وجود دارد. اعتراضی ندارد. استدلال های رسمی را می پذیرد و در صدق گفتار سیاستمداران تردید روا نمی دارد. تا آنجا تسلیم قوانین محلی است که عدالت را نه قبله قانون، که تابع آن می بیند. به آنچه فرا می خوانندش روی می آورد و از آنچه باز می دارندش پرهیز می کند. دروازه های گوش و چشم و عقلش برای پیام های پروپاگاندا باز است و مثلاً در ایران خودمان وقتی می شنود که «بانک فلان، بانک شماست »، باور می کند و پولش را در بانکی انبار می کند که جایزه بیش تری می دهد... و از این قبیل. و خوب! دهکده جهانی هم برای آنکه سر پا بماند به شهروندان مطیعی نیاز دارد که سرشان در آخور خودشان باشد
إظهار الكل...
۲۸۷ دهکده جهانی واقعیت پیدا خواهد کرد، چه بخواهیم و چه نخواهیم. این حقیقت تنها ما را که شهروندان مطیعی برای این دهکده بزرگ نیستیم مضطرب نمی دارد و بلکه غرب را هم چه بسا بیش تر از ما به اضطراب می اندازد. ما شهروندان مطیعی برای دهکده جهانی نیستیم؛ این سخن نیاز به کمی توضیح دارد.
إظهار الكل...
۲۸۶ گفتم: « خدا را شکر که تکلیف ویدئو را هم روشن کردیم. » نگاهی از سر تعجب آمیخته با تمسخر کرد و پرسید: « شما روشن کردید؟! » پرسیدم: « مگر جز این است؟ » جواب داد: « ببین دوست من! اگر هم این طور باشد که تو می گویی، هر چند من تردید دارم، اما باز هم باید گفت که ویدئو تکلیف خودش را روشن کرده است. » از نگاهم دریافت که باید روشن تر حرف بزند. گفت: « این ویدئوست که تکلیف ما را روشن کرده است، نه ما تکلیف آن را. مگر ما می توانستیم تصمیم دیگری جز این اتخاذ کنیم؟ » پرسیدم: « مگر نمی توانستیم؟ » جواب داد: « نه! خود غربی ها که ویدئو را اختراع کرده اند آن را « رسانه یاغی » خوانده اند، چه برسد به ما که در برابر این « رسانه یاغی و طاغی » کاملاً دست و پایمان را گم کرده ایم. ببین! اگر ما می توانستیم دیواری اختراع کنیم که جلوی ورود ویدئو را به کشور بگیرد و آنگاه چنین حکمی صادر می کردیم که الان کرده ایم، درست بود که بگوییم تکلیف ویدئو را ما روشن کرده ایم. اما چنین نیست؛ ویدئو رسانه ای است که از هر مرزی عبور می کند و به هر جا که تمدن امروز رفته است وارد می شود و هیچ راهی هم برای ممانعت وجود ندارد. شاهد مثالش هم کشور خودمان. از تو می پرسم: اگر چنین می شد که بتوان برنامه های ماهواره ها را با همین آنتن های معمولی تلویزیون گرفت، ما چه می گفتیم؟ آیا درست بود که بگوییم: خوب! تکلیف ماهواره ها را روشن کردیم؟... نه! » و بعد نـاگهان مثل آنکه چیـزی به ذهنش خطور کـرده بـاشد گفت: « « شازده کـوچولو » را خوانده ای؟ » گفتم: « آره. » گفت: « حکایت ما، حکایت آن پادشاه است که شازده کوچولو در ستاره اول دید. پادشاه فرمان های عاقلانه ای می داد چرا که علاقمند بود که فرمان هایش اجرا شود. مثلاً وقتی شازده کوچولو می پرسید: اجازه هست بنشینم؟ پادشاه می گفت: به تو فرمان می دهم که بنشینی. و یا وقتی شازده کوچولو از شدّت خستگی خمیازه می کشید، به او فرمان می داد که حتماً خمیازه بکشد و رودربایسی نکند! و چون شازده کوچولو می گفت: دیگر خمیازه ام نمی آید، پادشاه فرمان می داد که: خُب! حالا که این طور است به تو فرمان می دهم گاهی خمیازه بکشی و گاهی هم نکشی... » گفتم: « عجب کتاب خوبی است این « شازده کوچولو ». « زمین انسان ها » را هم خوانده ای؟ » خندید و گفت: می خواهی از تبعات قبول واقعیت فرار کنی؟ چه من « زمین انسان ها » را خوانده باشم و چه نخوانده باشم، ماهواره دارد می آید... می خواهم بگویم تکلیف ویدئو را آن وقت می بایست روشن می کردیم که ویدئو شهرهای کشور ما را تسخیر نکرده بود. حالا که حتی در یک شهر مذهبی مثل کاشان حدّاقل پنج دستگاه ویدئو وجود دارد و قیمت آن هم، هم طراز با سایر وسایل برقی مجاز است و کرایه نوار حتی از ماست پاستوریزه (!) هم ارزان تر است، درست آن است که بگوییم ویدئو تکلیف ما را روشن کرده است و چند وقت دیگر ماهواره تکلیف ما را روشن خواهد کرد! » گفتم: « مثل اینکه خیلی از این وضعی که پیش آمده خوشحالی؟ پس آن همه شعارهایی که درباره غرب وغرب زدگی می دادی کجا رفت؟ » جواب داد: « نه جانم! تو موضوع را اشتباه فهمیده ای. بیان واقعیات چه ربطی به این حرف ها دارد؟ ما باید بدانیم که در چه دنیایی زندگی می کنیم و با توجه به این واقعیت ها، راه هایی برای حفظ فرهنگ خودمان و مبارزه با غرب پیدا کنیم. با فرار کردن و انزوا گرفتن و دیوار به دور خود کشیدن که مسئله ما حل نمی شود. ما عادت کرده ایم که برای دور ماندن از خطرات، اصل را بر پرهیز بگذاریم. این واکنش تا آنجا کارساز است که بتوان از منطقه خطر فاصله گرفت. وقتی طوری در محاصره خطر واقع شدیم که دیگر امکان فرار کردن وجود نداشته باشد، باید جنگید و محاصره را شکست. از همان آغاز، جامعه دیندار در برابر غرب و مظاهر آن همواره چاره را در آن می یافته که پیله ای امن برای خود دست وپا کند و به درون آن بخزد. اوایل کار حتی با تأسیس مدرسه هم مخالفت می ورزد... و اگر از این نظر گاه بنگریم، چه بسا که حق را نیز به او بدهیم؛ مدارس جدید برای حفظ و توسعه وضع موجود ایجاد شده اند و دین مأمور به تحول است. اما تقدیر این بوده است که تمدن جدید همه دنیا را تسخیر کند و جامعه دینی ناگزیر به میدان یک مواجهه بسیار جدی کشیده شود. همین عکس العملی که اکنون در برابر ویدئو وجود دارد پیش از این در برابر رادیو و بعد تلویزیون نیز وجود داشته است. این مواجهه توفیقی اجباری است که به انکشاف حقیقت دین مدد خواهد رسانید و نه فقط مددرسانی، که اصلاً در عالمی که حقایق به اضدادشان شناخته می شوند، این تنها راه ظهور و انکشاف حقیقت دین است. حقیقت دین در جهاد رخ خواهد نمود نه در رهبانیت؛ و پناه گرفتن در پس دیوارها و صندوقخانه ها در مواجهه با دنیای جدید نوعی رهبانیت است... در این مواجهه ما خواهیم آموخت که... »
إظهار الكل...
تاب نیاوردم تا حرف هایش تمام شود و گفتم: « اگر در این مواجهه همه چیز از دست برود چه؟ » نگاهی کرد که معلوم بود حوصله اش از دست حرف های من سر رفته است. با طمأنینه گفت: «مگر تاریخ نخوانده ای؟ » جواب دادم: « منظورات را نمی فهمم. » گفت: « مگر ما تنها میراث داران این دین هستیم؟ و یا مگر دین اسلام لای پنبه و زرورق حفظ شده است؟ و تازه مگر این ماهواره ها راشیطان در مدار زمین نگه داشته است؟ دوست من! ضعف ماست که دشمن را قدرتمند جلوه می دهد. ما تا آنجا بنیان کارمان را بر گریختن و پناه گرفتن گذاشته ایم که از یک نوار ویدئو هم دشمنی غول پیکر برای خودمان تراشیده ایم. مگر این نوار بی زبان فقط در برابر فیلم های مبتذل حساسیت دارد و مثل آن دستگاه فتوکپی که در فیلم «فرماندار » بود از صفحات نهج البلاغه کپی نمی گیرد؟ اگر قرار بود که دین و دینداری مغلوب ویدئو شود که تا به حال در برابر مظاهر دنیای جدید اثری از آثار آن بر جای نمانده بود... و تازه، این رسانه تنها برای ما نیست که یاغی است؛ امپراتوری خبری غربی ها را نیز به خطر انداخته است. » و بعد حرفش را قطع کرد و پرسید: « راستی مگر خبر جدیدی در این باره شنیده ای؟ » جواب دادم: « نه! همان که تو هم شنیده ای: قرار است به شازده کوچولو امر کنیم که هر وقت خواست خمیازه بکشد و هر وقت هم که نخواست خمیازه نکشد. » خندید و گفت: « نه بابا! مثل اینکه تو آن قدرها هم که من فکر می کردم بی ذوق نیستی! »
إظهار الكل...
این گفتگو در کتاب رستاخیز جان اومده رو به طور تفضیلی اینجا میزارم...چیز زیادی عوض نشده شما به جای کلمه ی ((ویدئو)) و ((ماهواره)) ((اینترنت))و ((شبکه های اجتماعی)) رو بگذارید و بخونید!
إظهار الكل...
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.