cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

•| TEXT |•

رمان « اروانه » به معنی گلی شفا بخش و معجزه گر در بیابان 🥀 به قلم فریحا پارت گذرای هرشب ساعت ۱۱ 🍃🥀

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
9 197
المشتركون
-124 ساعات
-627 أيام
-32830 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

همگی جوین شدین ؟
إظهار الكل...
Photo unavailable
🔴 فووووووووری همستر به صورت رسمی اعلام کرد برای فروش همستر باید در کانال اسپانسر ایرانیش جوین بشید: @HAMSTERTG ✅@HAMSTERTGتا فردا بیشتر مهلت ندارید وگرنه اکانت همسترتون میپره!!
إظهار الكل...
Photo unavailable
🔴 فووووووووری همستر به صورت رسمی اعلام کرد برای فروش همستر باید در کانال اسپانسر ایرانیش جوین بشید: @HAMSTERTG ✅@HAMSTERTGتا فردا بیشتر مهلت ندارید وگرنه اکانت همسترتون میپره!!
إظهار الكل...
Photo unavailable
إظهار الكل...
رفقا از مهلت لیست شدن بازی همستر فقط ۱۳ روز مونده اگه هنوز شروع نکردید بازیو شروع کنید سریع سکه جمع کنید بلکه هممون پولدار شدیم 🤣 لینک شروع بازی 👇🏻 https://t.me/hamSter_kombat_bot/start?startapp=kentId5401736140
إظهار الكل...
پاارت های داغ و هیجانی دیشب 💋💋💋♥️♥️♥️
إظهار الكل...
🚨 خبر فوری و رسمی راجب همستر 🐹 پروفیت ها تبدیل به پول میشن نه سکه ها ! اگه دنبال فهمیدن خبر ها و تحلیل های همستر زودتر از همه هستید عضو شو: @tahlilHamester
إظهار الكل...
🔴کد مورس امروز رو بزنید و جایزه یک میلیونی رو بگیرید👇 @Hamester
إظهار الكل...
🥀 اَروانه 883 🥀 #سارال‌مختاری بریده و با لکنت گفتم : ش...شما.... بابامو می...شناسید؟ بی حرف سر تکون داد و من منتظر توضیح بیشتر بودم چند ثانیه ای سکوت کرد که واسم اندازه ی چند ساعت گذشت بلاخره صداش به گوشم رسید : توی عالم تجارت.... میشناسمش سعی کردم به خودم مسلط باشم تا بتونم از ماجرایی که میخواست پنهون کنه سر در بیارم -ولی انگار بیشتر از این میدونین.... چیزایی هست که به من نمیگین.... خواهش میکنم.... بذارید بدونم -هر چیزی که لازم باشه بدونی خودش بهت میگه از جا بلند شد که دستشو گرفتم و گفتم : شما بگین. لطفا! نفس عمیقی کشید و گفت : بیشتر با محمدعلی سَر و سّر داره. میونه‌ی خوبی باهم ندارن بهش گفتی چند وقت پیش محمدعلی اومده سراغت؟ به جای حرف زدن، سرمو تکون دادم -خدا کنه آتیش کینه بینشون دوباره روشن نشه ضربان قلبم بالا رفت و نگران پرسیدم : کینه دارن از هم؟
إظهار الكل...
🥀 اَروانه 882 🥀 #سارال‌مختاری سعی کردم ذوق احمقانه‌ام رو پنهون کنم و با آرامش لب زدم : -توی کار تجارته. بیشتر از همه نقره و تا حدودی فرش ایرانی. یه هتل خیلی خوشگلم توی تبریز داره باورتون میشه من چند ماه پیش دقیقا توی همون هتل بودم بدون این که بدونم مالک اونجا پدرمه؟؟ با خنده سر تکون داد و گفت : ببین چجوری دست تقدیر بازی رو درست و منظم میچینه! دمی از هوای اتاق گرفت و گفت : خیلی دوست دارم بدونم چجوری همدیگه رو پیدا کردین -باورتون نمیشه اگه بگم چقدر اتفاقی بود! یه روز البرز واسم گفت که سر و کله‌ی یه مشتری سمج پیدا شده واسه یکی از پاساژ‌های غرب تهران. البرز اصلا به این معامله راضی نبود و قرار گذاشتیم که بگه اونجا رو به من هدیه داده و حالا نمیتونه هدیه رو پس بگیره. باورتون نمیشه همین که رفتم توی دفتر البرز... اصلا قلبم یه جور دیگه ای تپید. البرز که اسممو گفت، بابام متوجه شد و فهمید من همون صدفشم که بیست سال دنبالم گشته دستی یه ته ریش سفیدش کشید و گفت : خیلی جالبه! جالب و عجیب! چطور شما زودتر متوجه نشدین؟ البرز قطعا از قبل اسم و مشخصات طرف معامله‌اش رو میفهمه -خب.... بهتون گفتم که بابای من اون سالها خیلی مشکل داشت. یه عالمه طلبکار از شریک نامردش ریخته بود سرش. اونم مجبور میشه اسم و هویتش رو تغییر بده؛ یه شبه از خسرو همتی، میشه مرداویج افشار به ضرب از صندلی بلند شد که جا خوردم و شونه هام تکون خورد با صدایی که پر از تعجب و شگفتی بود، گفت : مرداویج افشار پدرته؟ همونی که بیست سال خیال میکردی مُرده؟؟؟ درست شنیدم؟؟؟
إظهار الكل...
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.