ناگفته‌ها پریده.

خب سلام هدفی ندارم فقط فکر میکنم که مغزم دیگه تحمل این همه کلمه‌ی به هم پیچیده رو نداره در نتیجه میخوام اینجا بالا بیارمشون.

تحملش برام سخته ، دیگه فعالیتی ندارم. ممنون که بودین. خدانگهدار.

سلام. اکانت قبلیم به دلایلی دیلیت شد و دیگه ناگفته‌ها دستم نیست. بخاطر همین پستای ناگفته‌ها سیو و پاک شدن. ادامه‌ی فعالیتم اینجا هست و اگه از وایب ناگفته‌ها خوشتون میومد اینور بیاید.💙

سلام. اکانت قبلیم به دلایلی دیلیت شد و دیگه ناگفته‌ها دستم نیست. بخاطر همین پستای ناگفته‌ها سیو و پاک شدن. ادامه‌ی فعالیتم اینجا هست و اگه از وایب ناگفته‌ها خوشتون میومد اینور بیاید.💙

خیره شدم به سقف؛پنجره بازه و سرما دودِ سیگار رو با خودش بیرون می‌بره. دستم رو روی زخم‌ها می‌کشم. مزه خون رو احساس می‌کنم. قدیمی‌ترین‌شون از همه تازه‌تره. بوی اسفند می‌ده. استخون‌ رو زیر انگشت‌هام احساس می‌کنم که روش پر از خطه. خط‌های مورب، به هزار و یک دلیل، برای هزار و یک شب، هزار و یک غم و هزار و یک فرسخ فاصله.

سلام دوستان،یواش اکانت اش پریده و ۵/۶ روز‌ دیگه برمیگرده،ممنونم که درک میکنید.💙

بله

‌ ‌ ‌‌‌ ‌ خودت از یواش پرسیدی؟

خبری نیست. درس، غذا، خواب. شما چخبر؟

‌ ‌ ‌‌‌ ‌ خودت چخبر؟