📍
شاخ / جام
من همان ساعت که از می خواستم شد توبهکار
گفتم این شاخ اردهد باری پشیمانی بود
#
حافظ
شاخ یا سَرون، که بالغ (شراب قدحی) هم گفتهاند، کهنترین جام باده است که هنوز در گرجستان به کار میبرند.
📜کهنترین مأخذ ما در «اوستا» است، آنجا که در
وندیداد از تشتها یا جامهای باده نام میبرد، در این روال: «زرین، سیمین، آهنین، پولادین، سنگین، گلین، دارین (چوبین)، شاخین».
در زبان سنسکریت هم
sakha یا شاخه آمده.
📜تاریخچهٔ این جام برمیگردد به
کشته شدن گاو یکتا که از خون آن گاو، شراب پدید آمد
و از شاخش نخستین جام باده نمودار گشت.
✅
فرهنگها نیز گاه به درستی و گاه با اندکی تحریف از این جام یاد کردهاند.
اسدی طوسی: شاخ «سروی گاو را گویند.» (لغت فرس، ص۱۳۷)
برهان قاطع: «سرو را پیالهٔ شراب نیز گویند.»
و در اوستائی هم
sru و
srva باشد.
انجوی شیرازی: «
شاخ ظرفی که در آن شراب نوشند و در ولایت گرجستان شراب و بوزه به شاخ گاو و بز کوهی میانه تهی خورند».
برهان تبریزی نیز بن پایهٔ ایرانیِ این جام را از یاد برد و نوشت: «پیاله و ظرفی که در آن شراب خورند و چون در ولایت گرجستان بیشتر شراب را در شاخ گاو میخورند به این اعتبار، پیاله و ظرفی را که در آن شراب خورند، شاخ گفتهاند.»
🔖در دوره اسلامی این جام را «شاخ باده» یا «شاخ طرب» و یا «شاخ نشاط» میگفتند.
↩️
در دوران حافظ نیز شاخ در معنای باده یا جام معمول بوده است و اگر جام شاخ به دوران حافظ باب نبود، مطهر شاعر همزمانش که از شیراز به هند رفت، نمیسرود:
دل به می زنده کن ای دوست که بیمیوهٔ می
نیست از
شاخ طرب مایهٔ برخورداری
▪️
خاقانی جام شاخ را در کنار واژهٔ «پیردهقان» آورد که به مفهوم شراب
است:
هین
جام رخشان در دهید آزاده را جان در دهید
آن پیر دهقان در دهید از
شاخ برنا ریخته
◾️
اسفرنگی:
در آفتاب جام تو گل کرد
شاخ باده
گشت از صفاش عارض یاقوت ارغوانی
(دیوان، ص۵۰۳)
◾️
شمس طبسی شاعر سده ششم قمری مفهوم واژه را به روشنی بدست داده است:
در کش آن
شاخ پر از باده از آن کز لطفش
مرغ جان خواهد تا که طبع سمندر گیرد
(دیوان، ص۱۱۳)
◾️
شیخ ناصر سرهندی از شاعران سدهٔ یازدهم، از نشئه شاخ چنین سروده است:
به دستی که انداز مل کرده است
به
شاخی کزو نشأه گل کرده است
(مخزنالغرایب، ج۴، ص۱۵۳)
◾️
مولانا نیز در
شاخ و ماغ یا مرغ برکه که بر روی صراحیها و درون ساغرها نقش میزدند و نمونهها فراواناند.
در بیت زیر سخن مولوی جز این نیست که بِهِل (رغم) مرغ صراحی (ماغ) را و پر کن آن شاخِ سرگشادهٔ تهی را:
رغم سپید
ماغ را رقص در آر
شاخ را
وان كرم فراخ را بازگشای تو به تو
✅
📚🔎✍گردآوری و تحقیق: #
محمدرضاکاکائی
🗓 ۱۹ تیرماه ۱۴۰۳خورشیدی
⤵️🔻
برخی از منابع که بررسی شده است
➖در بزم حافظ خوشخوان، هما ناطق، انتشارات خاوران، چاپ اول، پاریس، بهار۱۳۸۳. صص۴۳۳-۴۳۷
➖برهان قاطع، محمدحسین خلف تبریزی معروف به برهان، به کوشش دکتر محمد معین، ج۲، ص۱۱۳۰.
➖فرهنگ جهانگیری، جمالالدین حسینبن فخرالدین انجوی شیرازی (سده دهم و آغاز یازدهم). مشهد: چاپ دانشگاه مشهد۱۳۵۱، ج۱، ص۳۷۸.
➖دیوان قوامبنرستم (مطهر) ترتیب و تصحیح از عبدالرزاق، پتنه، خدابخش اورینتل پبلک لایبرری، بیتاریخ. ص۱۷۰.
➖دیوان خاقانی به کوشش دکتر ضیاءالدین سجادی، تهران: زوار، ۱۳۲۸. ص۳۷۷.
➖مولوی، کلیات شمس تبریزی با مقدمهٔ بدیعالزمان فروزانفر به کوشش علی دشتی_فروزانفر. تهران: چاپ سپهر۱۳۶۰، ص۸۰۹.
🔹
کانال حافظپژوهی
✔️
https://t.me/hafezpajohi