cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

بامداد خمار

Remembering...

إظهار المزيد
إيران200 041Farsi192 099الفئة غير محددة
مشاركات الإعلانات
300
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
لا توجد بيانات30 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

دبیرستان که بودم یه معلم ادبیات آقا داشتیم که تعریف میکرد وقتی کتاب بامداد خمارو میخونده، بعضی جاهاش انقدر عصبی میشده دیگه تحمل خوندنشو نداشته و کتابو میبسته بلند میشده توی خونه راه میرفته فکر میکرده تا اعصابش آروم شه؛ وقتی این کانالو خوندم یاد این خاطره افتادم. هرچند تا پیامی که میخوندم میدیدم بیشتر از این دیگه نمیتونم، گوشیو پرت میکردم و تو خونه راه میرفتم و گریه میکردم یا به آسمون نگاه میکردم و از خدایی که خیلی ساله میدونم نیست میخواستم مراقب عزیزام باشه بعد دوباره میومدم بقیشو میخوندم . و مدام بهم یاد آوری میکرد که چقدر از این زندگی هیچوقت خوشم نیومده.‌که چقدر واقعیات زندگی هولناک میتونه باشه. چقدر از تحمل من خارجه بعضی چیزا‌ و چقد بعضیا میتونن صبور باشن
إظهار الكل...
وقتی یکی میمیره یعنی دیگه هیچوقت پیرهنشو نمیپوشه، هیچوقت عطرشو نمیزنه ، هیچوقت ساعت مچی شو نمیندازه دستش. وقتی یکی میمیره یعنی دیگه هیچوقت کفش هاش پشت در نمیمونه ، هیچوقت با انگشتاش روی فرمون ماشین ضرب نمیگیره ، یعنی دیگه هیچوقت بهت زنگ نمیزنه ، دیگه هیچوقت صداشو نمیشنوی . وقتی یکی میمیره یعنی دیگه نمیتونی خبرها رو بهش بدی ، یا نگاش کنی وقتی میخنده ، نمیتونی بغلش کنی و دستش رو بگیری. وقتی یکی میمیره دیگه باید بری سر خاک ، عکساش جا میمونه ، گوشیش جا میمونه ، کانال های تلگرامی و صفحه ی اینستاگرامش جا میمونه. دفترها وکتابهاش ،شناسنامه و کارت هاش جا میمونه. و نمیدونی باهاشون چیکار کنی ... وقتی یکی میمیره کسی پشت سرش جا میمونه وقتی یکی میمیره فقط یکی نیست، یک انسان نیست ، یک عدد نیست، باهاش یه زندگی میمیره. میدونید این چند روز چندتا زندگی مرده ان ؟
إظهار الكل...
آدم چه میدونه کدوم یکی از عکسایی که میگیره به عنوان عکس ترحیمش پخش میشه . . . مرگ ... چه داستان غریبی داری ای مرگ . . .
إظهار الكل...
حسش اینطوریه که بذارید تو این اتاق تنها بمونم. شما درد منو نمی‌فهمید! #nonvocal @Dreaminng
إظهار الكل...
«در طی تجربیات زندگی به این مطلب برخوردم که چه ورطه هولناکی میان من و دیگران وجود دارد و فهمیدم که تا ممکن است باید خاموش شد. تا ممکن است باید افکار خودم را برای خودم نگهدارم!» بوف کور/صادق هدایت.
إظهار الكل...
می‌خواهم همیشه کنارم باشی، تا اگر اندوه زمین روی شانه‌هایم افتاد به سمت تو کج شوم.
إظهار الكل...
Repost from موکاپات
اگر الان در سال ۹۰ بودیم و موضوع انشاء سوساید نوت بود: "غم هایم از من بزرگتر بودند. دیگر نمیتوانم. باید بروم. خودت را سرزنش نکن. دلت به حال من نسوزد. در این زمان من در بهترین جای جهان؛ در نیستی؛ قرار دارم. خودت که خوب میدانی زندگی را هیچگاه دوست نداشتم. اگر هم نمیدانستی اشکالی ندارد الان دارم میگویم تا غصه ام را نخوری. غصه خوردن ندارد. برایم خوشحال باش. خودم هم برای خودم خوشحالم. رسم است در این مواقع بگویند دیدار به قیامت اما بیا امیدوار باشیم هیچ چیز بعد از این وجود نداشته باشد. آنوقت است که همه چیز معنا میگیرد. منظورم این است روزی تصادفا نطفه ای بسته شد و شد آدمی که من باشم. بعد از آن این زندگی و متعلقاتش بر من تحمیل شد. بعد یک عمر در گوش ما کردند که هرکس در حیاتش صاحب اختیار است. اما هیچکس نگفت که تنها اختیار انسان در نیستی و مرگش است. عزیزم!میبینی چه زودباور و ساده بودیم!."
إظهار الكل...
نيچه گفت "مشکل ازدواج این است که زن و شوهر با هم زندگی می‌کنند." در برخورد اول شبیه جملات قصار آن استاد است. اما واقعا حرف عمیق و خوبی است. دو نفر اصرار دارند که از جایی به بعد تبدیل به "یک" نفر شوند و بدبختی‌شان از همین است. نقل‌قول از انسانی، بسیار انسانی
إظهار الكل...