~Truth of Touch~
476
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
لا توجد بيانات30 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
درود دوستان و همراهان عزیز این کانال و به دلیل مشکلات شخصی بنده حذف خواهد شد چنانکه مطلبی، موسیقی....مدنظرتون هست ذخیره کنید
برای شخص خودم بسیار مفید بوده و باعث رشدم شده این کانال اگر حتی برای یک نفر چنین شرایطی پیش آمده باشه بسیار خوشحال خواهم شد
🙏🌹
ما در اجتماعی زندگی میکنیم که در آن جایی برای آزادمردان نیست.
تنها کشیشانی در امانند که مذهب را به خدمت حکومت و بانک بگمارند و هنرمندانی که هنر خود را بفروشند و حکیمانی که با دانش خود سوداگری کنند. بقیه هر قدر هم که معدود باشند به زندان میافتند، تبعید میشوند و تحت نظر قرار میگیرند، مشروط بر اینکه مامور حاکم بنا به مقتضیات سرشان را بیصدا زیر آب نکند.
#نان_و_شراب
#اینیاتسیو_سیلونه
یک جایگاه در ضلع شمالی استادیوم ملی شیلی همیشه خالیه و در هیچ بازیای کسی اونجا نمیشینه حتی وقتی استادیوم بازسازی شد به این قسمت دست نزدن جایی که هزاران نفر رو بعد از کودتای سال 1973 از همین در آوردن و اعدامشون کردن!
نوشتهی بالای در:
«یک ملت بدون حافظه، ملتی بدون آینده است!»
منم تنبور و شورم مدد از تنبورم
مدد از مهنه* از ماهان از نيشابورم
مدد از نور از نور از نور از نورت از نورم
مدد از شيخ خرقانى ز دم ربّانى
مدد از پير بسطامى مدد از سلطانى
مدد از فيض كاشانى از غوث گيلانى
#مدد_از_تنبور
آهنگساز، تنبور و آواز: استاد #مهرداد_ملکی
شعر: #حافظ_ایمانی
مدد.mp311.53 MB
حین اینکه داشتم به این فکر میکردم کپشن چی بنویسم برای این کار یه تکنوازی از استاد لطفی پخش شد یک لحضه غیر ارادی گفتم همین خوبه همینو کپشن بزارم.....چقدر دنیای عجیبی داره موسیقی...بگذریم لذت ببریم باهم از این کار..🌹👍
3.79 MB
"بیایید شخصی را در نظر بگیریم که در حالیکه در خیابان ایستاده مثلا به خودش میگوید "ساعت شش عصر است، روز کاری تمام شده. حالا میتوانم بروم پیادهروی؛ یا میتوانم بروم باشگاه؛ میتوانم از برج بالا بروم و غروب خورشید را تماشا کنم؛ میتوانم بروم تئاتر؛ میتوانم به دیدار فلان دوست یا بهمان دوست بروم؛ بلی، حتی میتوانم از شهر خارج شده و پا به جهان بیکران بگذارم و دیگر بازنگردم. همه اینها صرفا به خودم بستگی دارد؛ من در این مورد آزادی کامل دارم. ولی حالا هیچکدام از این کارها را نمیکنم، بلکه با همین اراده آزادم به خانه نزد همسرم میروم". چنین حرفی دقیقا مثل این است که آب بگوید "من میتوانم موجهای بلندی بسازم(بلی در دریا و طوفان)، میتوانم سیلآسا جاری شوم( بلی در بستر رودخانه)، میتوانم با کف و افشانه فراوان بریزم(بلی در آبشار)، میتوانم آزادانه فواره کنم(بلی در چشمه)، و سرانجام میتوانم بخار و ناپدید شوم( بلی در ۸۰ درجه حرارت)؛ ولی حالا هیچکدام این کارها را نمیکنم، بلکه به اراده خودم آرام و زلال در حوض میمانم" دقیقا همانطور که آب تنها زمانی میتواند همه آن کارها را انجام دهد که علل موج به آنها رخ دهند، آن شخص هم نمیتواند آنچه را تصور میکند میتواند انجام دهد، انجام دهد مگر تحت همان شرایط. تا وقتی تا وقتی که علل حادث نشوند چنین کاری برای او غیرممکن است؛ اما وقتی حادث شدند باید انجام دهد. درست مثل آبی وه در شرایط مناسب قرار گرفته است. چون دقیق نگاه کنیم میبینیم اشتباه او و کل توهمی که اینجا از خودآگاهیای که به غلط تفسیر شده به وجود آمده، یعنی این توهم که او اکنون میتواند همه این کارها را انجام دهد، متکی به این واقعیت است که در هر زمان تنها یک تصویر میتواند در تخیل او حاضر شود، و هر چیز دیگری در این لحظه ناممکن میشود... بیایید به آن شخصی که به ساعت شش عصر فکر میکرد برگردیم و تصور کنیم حالا متوجه است که من پشت سر او ایستادهام و دارم دربارهاش فلسفهورزی میکنم.. به راحتی میتوان تصور کرد که او برای رد کردن حرف من یکی از آن کارها را انجام دهد. اما در آن صورت دقیقا انکار من و تاثیر آن بر روحیه متناقض اوست که انگیزهای شده که او را به انجام دادن آن کار واداشته است...
هر عمل انسان، محصول ضروری شخصیت او و انگیزهای است که حادث میشود...
انگیزش اصلا با علیت تفاوت ندارد بلکه صرفا نوعی از علیت است...
انگیزه انتزاعیای که صرفا عبارت است از یک اندیشه دقیقا همچون انگیزه شهودیای که عبارت است از یک عین واقعی حی و حاضر، علت بیرونی است که اراده را جهت میبخشد..."
#آرتور_شوپنهاور
-دو مسئله بنیادین اخلاق-
ترجمه رضا ولییاری/فصل یک/بخش سه"
زيباترين انسانهايى كه تاكنون شناختهام، آنهايى بودند كه شكست خورده بودند، رنج میكشيدند، دچار فقدان شده بودند و با اين حال راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بيرون آمدند.
اين افراد، يك حسى از قدردانى، حساسيت و فهم زندگى داشتند كه آنها را پر از شفقت، ملايمت و توجه عميق و عاشقانه میكرد.
زيبايى اين افراد، اتفاقى و بىسبب نبود!
👌❤️
تصویر #لیلی_گلستان هنگام امضا گرفتن از #آندره_تارکوفسکی در جشنوارۀ ونيز سال ١٣٤١
لیلی گلستان میگوید: یکبار پدرم برای کار استودیویش به پاریس آمد و یکروز به من گفت که امروز با چند فرانسوی قرار ناهار دارد و مرا با خودش برد. من 18، 19 سال داشتم. وقتی به رستوران رفتیم، پدرم آن دو فرانسوی را به من و من را به آنها معرفی کرد. #لوک_گدار و #فرانسوا_تروفو بودند! و من بهتزده، زبانم بند آمده بود. گدار «ازنفسافتاده» را ساخته بود و تروفو هم «چهارصد ضربه» را!
در این میان پدرم که فیلمش در فستیوال فیلمهای مستند ونیز جایزۀ طلایی را برده بود، ما را فرستاد به فستیوال فیلمهای سینمایی و من و مادرم هرشب هنرپیشهها را میدیدیم. در یکی از شبها فیلمی نشان دادند که کارگردانش آنموقع معروف نبود. من عاشق فیلم شدم و هنگام خروج از سینما از کارگردان امضا گرفتم و عکاس فستیوال هم از این صحنه عکس گرفت.
سیسال بعد فهمیدم که او آندره تارکوفسکی معروف بوده!
دهانت را میبویند
مبادا که گفته باشی دوستت میدارم.
دلت را می پویند
مبادا شعله ای در آن نهان باشد.
روزگارِ غریبیست، نازنین
آنکه بر در می کوبد شباهنگام
به کشتن چراغ آمده است
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد...
#روزگار_غریب 🎼
#علیرضا_قربانی🎙
#احمد_شاملو🍁
https://t.me/Truth_of_Touch
83225656.mp35.81 MB
اختر خطة مختلفة
تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.