✨آنای طبیب✨

«ژرژِ عزیز تو جداً برای دیدن خورشید باید به جایی بروی. احمقانه است که بخواهی همیشه رنج بکشی؛ به سفر برو، استراحت کن؛ تسلیم، بدترینِ فضائل است. هر چند من برای تحمل تمام حماقت‌هایی که می‌بینم به آن نیاز دارم.» • گوستاو فلوبر / نامه به ژرژ ساند @letterssto

یه نیمه‌شبی که تنها و خسته و مغموم بودم، یه جنس خیلی معمولی رو با قیمتی گزافی آنلاین سفارش دادم! برای پستچی محله‌مون اتفاقی افتاده بود و چندروز نبود و جنس هم دیر دستم رسید. بازش کردم و گفتم واقعا نمی‌ارزید! یار گفت خوشگله، گفتم ولی خیلی گرون خریدمش. گفت یعنی چند؟ گفتم به‌نظرت چند؟ گفت خیلی گرون باشه اینقدر. عصبی لبخند زدم و گفتم دو برابرش کن! سه ثانیه مکث کرد، دستشو انداخت دور گردنم، گفت آدم باید گاهی از این کارها بکنه. تازه اگه اون شبِ تنها و مغمومتو یکم روشن‌تر کرده که دیگه حتما می‌ارزه! نگاهش کردم و فکر کردم چقدر "من که بهت گفتم" و "این چه کاری بود کردی" و "مالتو آتیش زدی" نشنیدن عجیبه! یه عجیبِ خوشایند... یه عجیب دلخواه و دوست داشتنی... نگاهش کردم و فکر کردم به‌قول الی، چقدر #روشنم_می‌دارد♡ #یار

اینو شمیم گفت، خواستم بگم منم همینطور! انقدر این سالها شرایط مختلف بوجود اومده که واقعا علاوه بر احساس شرم، میترسم از گفتن هرچیزی از اعتقادات دینی! البته که من یه آدم مذهبی نبودم و نیستم، ولی خب یچیزایی واسم همیشه قابل احترام بوده و هست، و دلم نمیخواد بابت اونا قضاوت بشم یا اینجا در موردم طوری حرف بزنن که با دسته‌ای که ازشون بیزار بودم و هستم یکی بشم! بهرحال یادم نمیاد چه با دوستای مذهبی و معتقدم، و چه با دوستای غیرمذهبیم مشکلی داشته باشم و همشونم تو جایگاه خودشون با عقاید خودشون دوست دارم و برام عزیزن. کاش میشد راحت و بدون همین احساس شرم خودم باشم اینجا...

‏فعندما تستحكم القبضة ولا يوجد منفذ واحد للأمل تؤمن القلوب القانطة بالمعجزة. «آنگاه که روزگار سخت شود و روزنه‌ی امیدی وجود نداشته باشد، دل‌های نومید به معجزه ایمان می‌آورند.» ‏• نجيب محفوظ / برگردان محمد حمادی @letterssto

ولی اگه موقع تولد خدا بهم حق انتخاب میداد برای انتخاب محل زندگیم ، جایی رو انتخاب میکردم که همیشه روز باشه ، حتی شبهاش.. نور منم به زندگی وصل میکنه .. کاش بازم حق انتخاب بده بهم سر پیری ..

فهمیدم مرحله ی بعد از متلاشی شدن چیه .. سِر شدن .. انگار کن آمپر احساساتت سوخته باشه و چیزی رو دیگه سنس نکنه ..

بیخودی انتظارشو کشیدم ، خیلی با چیزی که فکر میکردم فرق داشت و بنظرم کمکی بهم نکرد..

و در آخر ..🚶🏼‍♀️🚶🏼‍♀️ شب بخير..

مثلا خود من ، با اينكه خير سرم متخصص كودكانم ولي اين چند روز آرزوم اين بوده كاش راهي بود كه با لمس تن كوچولو تمام بيماري و رنجي كه بابتش داره تحمل ميكنه به من منتقل ميشد ولي الان شاهد تبها و ناله ها و سرفه هاش نبودم … 😔💔😔 #مادرانه #عزیزکم♥️

بحث اين فرهنگ و اون فرهنگ هم نيست ، همه ي والدين كارشون گند زدنه ، هرچقدر هم كه تلاش كنن والدين خوبي باشن باز هم جاهايي بوده كه گند زدن ، نه فقط تو فرهنگ ما ، تو همه ي دنيا و همه ي فرهنگ ها ، حالا يكي بيشتر گند زده يكي كمتر .. ما نهايتا تمام تلاشمون رو كنيم شايد بتونيم يكي دو درجه بهتر (بيشتر كه چه بهترتر!!)از والدينمون عمل كنيم .. فقط اينكه يادتون باشه شما تو اين فرهنگ با اين شيوه بزرگ شديد و حتي تو اروپا و آمريكا هم اگر والد بشيد باز هم ممكنه همين راه رو بريد ، يهو به خودتون ميايد و ميبينيد اصلا وقتي نمونده كه بخوايد به خودتون برسيد چون مثلا كمكي تو نگهداري فرزند شيرخوارتون نداريد ، يهو ببينيد واقعا و عاشقانه حاضريد از همه چيز خودتون بزنيد تا موجودي كه دعوت كرديد تو حال بهتري نسبت به شما زندگي كنه ووووو.. اينكه بيايد والدين رو مورد شماتت قرار بديد كه خب نميكردي به همون اندازه بيرحمانه ست كه والدين بخوان بابت تمام كارهايي كه انجام دادن انتظاري از شما داشته باشن .. خلاصه كه خودتونو با فرهنگ خودتون مقايسه كنيد ،تلاشتون رو كنيد والد آگاه تري باشيد و والدينتون رو ببخشيد ، گاهي وقتي به بن بست رفتارشون رسيديد از ديد اونها و نگرانيشون به دنيا نگاه كنيد و تلاشتونو كنيد اگر والدين آگاهي نداريد كه متوجه اشتباهشون بشن اقلا شما با آگاهي تون راه حل بهتري براي حل مشكل پيدا كنيد .. اصلا هم بحثم بحث مقدس كردن والدين نيست ، واقعيت اينه كه واقعا تا خودت والد نشي متوجه نميشي كه چرا والدينت تو فلان جا فلان اشتباهو كردن و چه احساسي رو تجربه كردن .. اينها رو از كسي بشنويد كه چه قبل مادر شدن چه بعدش قطعا چالش هايي داشته و داره ولي تازه تازه داره متوجه اين دنياي متفاوت ميشه ..