من و زندگی شگفت‌انگیز

دیروز طرح رو پیچوندم تا ۱۲ خوابیدم. بعدش بیرون بودیم با بچه ها. شبم خوابیدم تا امروز ۱۲. ولی بازم خسته‌ام و خوابم میاد پیری ایز دت یو؟

با کوله‌بار توصیه‌های پدر مادر راه افتادیم توی عالم‌ وجود. اما در مقابل مسائل زندگی به دردی نخوردند. دچار دردسرهایی شدیم یکی از یکی افتضاح‌تر. به هر جزایی که بود از این معرکه‌های نحس سر بیرون آوردیم، اما درب و داغان، دست و پا شکسته. گاهی هم البته، از حق‌ نگذریم، توانستیم خوش بگذرانیم، با هر گهی که بود، اما مدام با این دلشوره که مبادا بدبختی‌ها دوباره شروع بشود.. که همیشه هم دوباره شروع شد.. یادمان باشد! اغلب شنیده‌ای که می‌گویند جوانی را توهم به باد می‌دهد. جوانی ما بدون توهم به باد رفت. دسته‌ی دلقک‌ها لویی‌ فردینان سلین ترجمه‌ی مهدی سحابی

عاشق بچه گربه هامم.😭

گاییده شدملنملبممبنففننقیحج

منتظر بیمار

بهشون گفتم برام از ساعت سه بیمار بچینید و الان به گوه خوردن افتادم متاسفانه.

بزرگسالی اونجاست که می‌خوای گریه کنی ولی گریه نمی‌کنی چون سردرد می‌گیری و نمی‌تونی به کارهات برسی.